سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

اختلاف در رژیم سعودی بر سر نوع برخورد با ایران


تهمورث کیانی


• تندروی های اخیر رئیس جمهور ایران و گروه پیرو او در ماههای اخیر, سبب اجماع جهانی در برابر ایران در رابطه با برنامه اتمی ایران شده است. آقای آحمدی نژاد اگر نتواسته است نفت را به سفره مردم آورده و گرهی از کار بسته آنان بگشاید, اما در راستای تضعیف و منزوی کردن طرفدارانِ ِ تعامل سازنده با ایران و قدرت گیری دسته هایی که - مانند جناح بندر- خواستار برخورد شدید با ایران می باشند بسیار کامیاب بوده است. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۶ دی ۱٣٨۵ -  ۶ ژانويه ۲۰۰۷


tahmoures-kiani@yahoo.com
رژیم عربستان سعودی بی گمان دارای یکی از بانفوذ ترین لابی ها در ایالات متحده است. همچنین سرمایه گذاری وسیع خاندان سعودی در برخی از بزرگترین کمانی های آمریکایی – که اکنون به گفته کارشناسان حجم آن از دو تریلیون دلار می گذرد – و ارتباط گسرده و مستحکم آنان با برخی از گروههای با نفوذ در سیاست آمریکا , از جمله خاندان بوش , بر نفوذ این کشور در سیاست های ایالات متحده افزوده است(۱). بی شک همکاری و تأیید رژیم سعودی برای هر دولتی در ایالات متحده که قصد اتخاذ سیاستی جدید و مهم را در منطقه خاورمیانه   د اشته باشد , حائز اهمیت است. رژیم عربستان سعودی از دیر باز ایران را به مثابه رقیب عمده خود در منطقه حساس خاورمیانه می دانسته است. تا پیش از انقلاب , ایران به رغم خواست سعودی ها   ازموقعیت برجسته و مسلط در منطقه برخوردار بود. در آن زمان حتی برخی از کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس نیز برتری و رهبری ایران را در منطقه بر نفوذ سعودی ها ترجیح می دادند. از دیگر سو , در آن دوران کشورهای غربی خاصه ایالات متحده نیز این نقش ایران را به رسمیت شناخته و به رغم رابطه استراتژیک با سعودی ها , آنان به نقش رهبری ایران اذعان داشتند. پس ار انقلاب بهمن ماه در ایران , اما ایران این نقش منطقه ای را از دست داد. جدال دائمی ایران با ایالات متحده , تندروی های سالهای نخستین   برای صدور انقلاب به کشورهای همسایه , افزایش تنش در رابطه ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس , کاهش رشد اقتصادی ایران , کاهش شدید ظرفیت تولید نفت ایران , و جنگ هشت ساله با عراق همه به تضعیف نقش ایران در منطقه و جهان انجامید. در این میان , اما , رابطه با سعودی ها از فراز و نشیب بیشتر ی برخوردار بوده است. سعودی ها که از دیر باز به چشم یک رقیب منطقه ای به ایران می نگریستند اکنون از تندروی های یک دولت دینی که رهبری آنها را در جهان اسلام   نیز به چالش کشیده بود بسیار نگران شده بودند. به علاوه , سعودی ها از دخالت ایران شیعی در ناآرامی های محتمل بخش شیعه نشین جنوبی و نفت خیز کشورشان بیم داشته و دارند.. این نگرانی ها سرانجام موجب گشت تا سعودی ها نه تنها از جنگ صدام حسین با ایران استقبال کرده بلکه با پشتیبانی هه جانبه مالی از صدام حسین مانع از پیروزی ایران گردند. در سالهای پایانی جنگ , آنهنگام که ایران وضعیت به مراتب بهتری را در جبهه ها بدست آورده بود , لابی قدرتمند سعودی ها در ایالات متحده به رهبری شاهزاده بندر سفیر وقت سعودی ها در ایالات متحده دست به تلاش سخت و سرانجام موفقی زد تا دولت وقتِ ایالات متحده را برای همکاری اطلاعاتی جدی با عراقی ها و مجاز کردن سعودی ها برای ارسال برخی سلاحهای پیشرفته آمریکایی به عراق متقاعد سازد. ایالات متحده تا آن زمان رسمأ در جنگ بین ایران و عراق بی طرف و به پیروی از سیاست بازدارندگی دوجانبه در پی ایجاد تعادلی بین دوسوی جنگ بود. از سوی دیگر, از همان آغاز دو گروه در دولت وقت ایالات متحده بر سر نحوه تعامل ایالات متحده در آن جنگ اختلاف شدید داشتند. یک جناح به رهبری مک فارلین , مشاور امنیت ملی پرزیدنت ریگان , و برخی از همکاران او مثل الیور نورث و هوارد تیچر , بر ضرورت تقویت ایران تأکید می کردند. جناح دیگر به رهبری کاسپر واینبرگر و جرج شولتز- وزرای دفاع و خارجه – بر تقویت عراق تأکید می کردند. به علاوه , در آن زمان اسرائیلی ها که هنوز صدام حسین را دشمن شماره یک و استراتژیک خود در منطقه می دانستند از تقویت ایران در برابر عراق پشتیبانی می کردند. سرانجام تلاشهای سعودی ها و اعمال نفوذ   آنها بر گروه بوش پدر در دولت پرزیدنت ریگان, تعادل را در دولت ایالات متحده به نفع پشتیبانی از عراق تغییر داد. بنابراین , ایالات متحده   با ارسا ل سلاحهای پیشرفته آمریکایی موجود در زرادخانه سعودی ها , به عراق موافقت کرده و اطلاعات بسیار ارزشمندی از نیروهای ایران در جبهه , جابجایی آنها , استراتژی و راه های تدارکاتی و غیره در اختیار ارتش عراق قرارداد. از جمله این سلاحها می توان از بمب های بزرگ ام , کی ٨۴ نام برد. لابی سعودی ها چنان ماهرانه و با قدرت عمل کرد که در آن زمان بر مخالفت سناتور های جمهوریخواهی چون ریچارد لوگاربا ارسال اینگونه سلاحها نیز فائق آمد. در همین زمان بود که   دونالد رامسفیلد وزیر پیشین دفاع ایالات متحده به عنوان فرستاده ویژه رئیس جمهور ایالات متحده در سفر های چندگانه به عراق بر پشتیبانی از آن کشور تأکید کرد. البته همکاری شاهزاده بندر با گروههایی در حکومت وقت ایالات متحده برای مقابله با ایران , و عملیات مشترک پنهانی دیگر, تنها به جنگ منحصر نگشت (۲). دیری نگذشت که   تلاش سعودی ها به بار نشست و توازن قوا در جبهه ها به طور محسوسی به ضرر ایران دگرگون شده وسرانجام موجب پذیرفتن آتش بس در بدترین حالت از سوی ایران   گشت. پس از پایان جنگ,   در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی , به سبب تلاش هر دو رئیس جمهور برای کاستن از تنش های ایران با همسایگان و دوری از سیاست "صدرو انقلاب" و دخالت در کشورهای خارجی , رابطه با سعودی ها به نحو محسوسی بهبود یافت. از دیگر سو , تضعیف شدید ایران بر اثر جنگ و تحریم های دیر پای ایالات متحده , از میزان خطر ایران و نفوذ آن در منطقه به شدت کاسته بود. سعودی ها دیگر به سان چند سال اول پس از انقلاب به چشم یک تهدید فوری و جدی به ایران نمی نگریستند. اکنون , اما , دگر گونی های انجام شده در منطقه ,   برخلاف تصور ایالات متحده و سعودی ها , و بدون آنکه خردمندیِ ِ دولت تندروی ِ آقای احمدی نژاد در ایجاد آن نقسی داشته باشد , یک بار دیگر به برجسته تر شدن و تقویت موضع ایران در منطقه منجر شده است. به رغم خواست ایالات متحده و دولت سعودی , سیر تحولات در عراق و پس از آن در لبنان و افغانستان به نحوی پیش رفته است که نه تنها موجب تضعیف   ایران نشده است بلکه به مراتب بر دامنه نفوذ و قدرت آن افزوده است. از سوی دیگر , اما , درایران نیزبجای محمد خاتمی که از مدارا و اصلاح سخن می راند و به تنش زایی در روابط بین الملل ارج فراوان   می نهاد , مردی در مسند ریاست جمهوری ایران نشسته است که بر آن است نفوذ بدست آمده برای ایران را خرج شهرت خود و ایجاد تنش در منطقه و افزودن بر جدال و کشمکش بی سبب و بیهوده ایران با همسایگان خود و قدرت های غربی کند.   از دیگر سو , اما ,اسرائیل نیز , برخلاف سیاست دیرینه خود , اکنون ایران را خطر استراتژیک و فوری خود می داند. قدرت نمایی حزب الله در لبنان , اوج گیری اختلافات شیعه و سنی در عراق , و افزایش نفوذ ایران در عراق , در حالیکه از ایران تنها صدای تندروی و مبارز طلبی به گوش می رسد , دوباره موجب نگرانی همسایگان خاصه سعودی ها شده است.   انتشار گزارش "کمیته بیکر- هامیلتون" در واقع به گسترش نفوذ ایران به مثابه یکی از بازیگران اصلی منطقه رسمیت داد. این کمیته ,   با تأکید بر نقش انکار ناپذیر ایران , به صراحت خواستار مذاکرهِ ایالات متحده با ایران برای حل معضل عراق شده است. پیش از انتشار رسمی این گزارش , بنا بر اخباری   که در مطبوعات ایالات متحده درج گشت , سعودی ها با انتشار این گزارش و نتیجه گیری این کمیته به شدت مخالفت کردند. بنا به گفته واشینگتن پست: " بر طبق منابع نزدیک به حکومت سعودی و ایالات متحده , حتی پیش از انتشار گزارش کمیته بیکر – هامیلتون , ملک عبدالله با فراخوانی دیک چنی به عربستان , یک بار دیگر درباره ایران و نفوذ فزاینده اش به او هشدار دهد"(٣)   سعودی ها نگران آنند که مذاکره محتمل ایالات متحده با ایران از یک سو رسمیت دادن به نقش برتر ایران در منطقه خواهد بود , و از دیگر سو به سازشی در باره برنامه اتمی ایران منجر خواهد گشت.
این فرایند از ماهها پیش به بحث و کشمکش بین دوجناح عمده در داخل حکومت سعودی بر سر نحوه تعامل با ایران دامن زده است. یک جناح که متشکل ازبرادران آل فیصل به رهبری سعود الفیصل   وزیر خارجه کنونی   عربستان سعودی هستند به راهبرد گفتگو و مذاکرهِ بیشتر با ایران برای حل و فصل اختلافات باور دارد. جناج دیگر که از سوی شاهزاده بندر – سفیر پیشین و با نفوذ سعودی در ایالات متحده و مشاور کنونی امنیت ملی پادشاه عربستان – کارگردانی می شود به راهبرد فشارِ بیشتر و مقابله با ایران تأکید دارد. در واقع , جناح بندر با جناح دیک چنی – معاون رئیس جمهور بوش – هماهنگی و همخوانی دارد و به راهبرد آنان مبنی بر مقابله با ایران باوردارد. این کشمکش - که روزنامه واشینگتن پست از آن به عنوان" مهم ترین موضوع برای حکومت سعودی و برخورد شدید بین دو جناح " نام میبرد- به استعفایِ ِ سفیر عربستان سعودی , شاهزاده ترکی الفیصل , در هفته پیش منجر گشت. ترکی الفیصل در گفتگوها و سخنرانی های اخیر خود- در یک برنامه سفر او به اغلب ایالت های آمریکا برای ارائه تصویری بهتر از عربستان سعودی – از گفتگو با ایران بجای اعمال فشار بیشتر دفاع کرده بود. ازجمله , در یکی از اخرین سخنرانی هایش فیصل گفته بود: " ما با ایران دربارهِ همه مسائل مستقیمأ گفتگو می کنیم , ما دریافته ایم گفتگو با ایران برای حل اختلافات بسیار بهتر از گفتگو نکردن است " (۴). از جمله اعتراضات فیصل پیش از استعفا – یا برکناری - , اعتراض او به سفرهای پنهانی بسیار اخیرِ شاهزاده بندر به ایالات متحده برای دیدار با دیک چنی و برخی دیگر از مقامات دولتی بدون اطلاع و حضور ترکی – به عنوان سفیر کشور عربستان – بوده است. حتی در دیدار اخیر دیک چنی از عربستان سعودی ,   ترکی الفیصل برای حضور دعوت نشده بود. بنا به گزارش واشینگتن پست , هنگامیکه بندر در سفری دوباره به واشینگتن آمد تا به بحث با دیک چنی درباره تلاش های مشترک برای مهار ایران ادامه دهد , شاهزاده فیصل استعفا داد. بنا به گزارشی دیگر در نیویورک تایمز "ملک عبدالله به دیک چنی پیشنهاد داده است تا برای کاهش شدید بهای نفت وایجاد بحران اقتصادی برای ایران   , تولید نفت را به شدت افزایش دهد" (۵). همچنین , بنا به گزارش نیویورک تایمز در هفته های گذشته گروههایی از روحانیان سعودی و اساتید دانشگاهی در آن کشور در سمینارهایی با انتقاد از سکوت حکومت سعودی درباره نفوذ ایران در عراق " خواستار برخورد فعال حکومت سعودی در این باره شدند. آنان وضعیت عراق را محاصره سنی ها از سوی پارسیان و یهودیان توصیف کردند" (۶). بی شک اجتماع این گروهها در جامعه به شدت بسته ای مانند عربستان از پشتیبانی حاکمیت برخوردار بوده است.
اکنون به نظر می رسد تندروی های اخیر رئیس جمهور ایران و گروه پیرو او در ماههای اخیر, از یک سو,   سبب   اجماع جهانی در برابر ایران در رابطه با برنامه اتمی ایران شده است. از دیگر سو , اما , این تندروی موجب تضعیف شدید گروههایی که خواستار راهبرد گفتگو با ا یران بوده اند در ایالات متحده   و کل منطقه گشته است. آقای آحمدی نژاد اگر نتواسته است نفت را به سفره مردم آورده و گرهی از کار بسته آنان بگشاید , اما درراستای تضعیف و منزوی کردن طرفدارانِ ِ تعامل سازنده با ایران و قدرت گیری دسته هایی که - مانند جناح بندر- خواستار برخورد شدید با ایران می باشند بسیار کامیاب بوده است. به نظر میرسد فرصت برای گروههایی در حاکمیت ایران که به خرد مندی و تنش زایی در روابط بین الملل ارج می نهند و آنرا به سود منافع ملی می دانند , بسیار کوتاه تر گشته است.
 
تهمورس کیانی , سیاتل ( ایالات متحده)
چهارم ژانویه , ۲۰۰۷
 
پانوشت:
۱. سفیر سابق بریتانیا در ایالات متحده چندی پیش در مصاحبه با بخش جهانی بی بی سی در پاسخ پرسش خبرنگار از کشور سعودی به عنوان یکی از چند کشور بسیار بانفوذ – و بانفوذ تر از بریتانیا- در ایالات متحده نام برد.
۲. از جمله دیگر همکاریهای این گروه در عملیات پنهانی می توان به بمب گذاری در نزدیکی خانه روحانی شیعه لبنانی , شیخ حسین فضل الله , در هیجدهم مارس ۱۹٨۵ اشاره کرد که اگر چه به کشتن او موفق نگشت اماموجب   مرگ بیش از هشتاد نفر شد. همین طور واریز مبلغ ده میلیون دلار به حساب واتیکان برای فعالیت بر ضد حزب کمونیست ایتالیا در انتخابات آن سال ایتالیا از جمله ِ این همکاریها است.
٣. نیویورک تایمز بیست و دوم دسامبر دوهزار و شش میلادی.
۴. واشینگتن پست , بیست و هفتم دسامیر , دوهزار و شش
۵ , و ۶. نیویورک تایمز , بیست و دوم دسامبر


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست