سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

Yes We Can


مارال سعید


• از دید فرهیخته گان جهانی جا دارد تا مردم آمریکا قدردان انسانهائی چون ادوارد اسنودن این وجدان آگاه بشر قرن بیست و یکمی باشند و مباهات نمایند که در دل جامعه ی خویش چنین اشخاص شرافتمندی را دارند. اشخاصی که منافع عموم بشری را به حقوق حقیر ماهیانه و دروغهای مُشمئز کننده ی ناسیونالیستی ی بنگاه های مالی - نظامی نمی فروشند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۶ شهريور ۱٣۹۵ -  ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۶


نمی دانم آنان که در پی جمع آوری و تألیف فرهنگ لغات بوده اند هیچگاه به بار مفهومی لغات نیز عنایت داشته اند؟! لغات گاه آنچنان از بار مفهومی تهی می گردند که آدمی به شک می پرسد آیا اصولا ً مولف به این وجه از مفاهیم لغوی نیز می اندیشیده یا نه؟
«جاسوس»
حاصل جستجو در فرهنگ لغات، بیانگر آنست که این اسم یا صفت به افرادی که خبری را از شخصی به شخصی و یا ازکشوری به کشوری انتقال می دهند، اطلاق میگردد. اما آیا هیچ اندیشیده اید ۱- وقتی پای دول در میان است این واژه چگونه رنگ می بازد و از معنا خالی می شود؟ ۲- منافع عموم بشری در کجای قاب این تعاریف و معانی می گنجد؟ ٣- تمامی کشورها اسما ً و رسما ً هر کدام از یک تا چند سازمان اطلاعاتی، ضداطلاعاتی و امنیتی برخوردارند، اما صرفا ً افراد شاغل در این ارگانها جاسوسند و نه این ارگانها، و نه دولتهایی متبوعی که آنان را به خدمت گرفته و می گیرند!
راستی کدامیک مفید و کدامیک مُخرب منافع عموم بشری اند؟ آنجا که یک دولت بنا بر هر دلیلی بدون رعایت کوچکترین موازین قانونی، حتی قوانین ملی، خود را مُحق می بیند تا اقدام به کند و کاو در زندگی خصوصی آحاد مردمان کشورهای دوست و دشمن نماید، جایگاه مفهومی اقدام او در فرهنگ واژگان کجاست؟ و از لحاظ حقوق بین الملل رفتار او در کدامین دادگاه به پای میز محاکمه کشیده می شود؟ اگر پای سود و زیان عموم بشری در میان است اعمال چنین دولی محکوم است یا اعمال و رفتار افرادی که اقدام به افشای این اعمال می نمایند؟
می توان سوآلاتی بی شمار از این دست، پشت هم ردیف کرد و پاسخی درخور در هیچ کتابی یافت نکرد و بسته به جایگاهی که هر یک از ما در آن ایستاده ایم منافع ملی را این یا آن، تعریف کرد ولی آیا منافع عموم بشری نیز وابسته به خاستگاه و جایگاه اشخاص قابل تعریف و تفسیر است؟ پاسخ صریح و روشن منفیست. منافع عموم بشری تفسیر پذیر نبوده و جهانشمول است. با این پیش فرضها میرسیم به آن سوآل اصلی؛ اگر ما همگی به واقع سرنشینان یک قایقیم، آیا منافع ملی میتواند نافی منافع جهانی باشد؟
وقتی از زاویه عموم بشری به عمل افشاگرانه ی ادوارد اسنودن می نگریم او را یک قهرمان جهانی می یابیم که سزاوار دریافت بالاترین افتخارات است. لیک همین قهرمان از زاویه ی تنگ و کوته نگر ملی، یک جاسوس است. رفتار دولت ایالات متحده ی آمریکا از زاویه ی عموم بشری، عملی خلاف قوانین بین الملل و خلاف اخلاق و عرف جهانیست و به دیگر سخن جاسوسی است، اما همین رفتار در تعریفی که حاکمان از منافع ملی به مردمان خویش ارائه میدهد قابل توجیه و دفاع است.
امیدوارم با همین مختصر پی برده باشید که خادم و خائن در وازه نامه های بین المللی، ژله ای و بسیار لرزان است چندان که به آسانی می تواند جایگاه خادم و خائن با هم عوض شود. و بی آنکه به دولتی اهانت شده باشد از کنار رفتار ناهنجارش گذشت. لیک علیرغم این کاستیهای مفهومی – حقوقی، در میان افکار عمومی جهان اقدام به شنود و کنترل ارتباطات تلفنی و اینترنتی بخش بزرگی از مردم جهان بدون کوچکترین مُجوز قانونی، بزرگترین ناهنجاری در روابط بین دول و بین ملل جهان در سالهای ابتدائی ی قرن بیست و یکم است. رفتاری که دولت ایالات متحده ی آمریکا را حتی در میان دوستان نزدیک خویش نیز شرمنده ساخت.
از دید فرهیخته گان جهانی جا دارد تا مردم آمریکا قدردان انسانهائی چون ادوارد اسنودن این وجدان آگاه بشر قرن بیست و یکمی باشند و مباهات نمایند که در دل جامعه ی خویش چنین اشخاص شرافتمندی را دارند. اشخاصی که منافع عموم بشری را به حقوق حقیر ماهیانه و دروغهای مُشمئز کننده ی ناسیونالیستی ی بنگاه های مالی - نظامی نمی فروشند.

آقای رئیس جمهور، جناب باراک اوباما
شما بزرگترین و امیدآفرین ترین رهبر تاکنونی ی قرن بیست و یکم جهان هستید و صاحب بزرگترین قدرت سیاسی – نظامی – مالی جهان و ادوارد اسنودن قهرمان وجدان بیدار بشری. از قدرت خود استفاده نمائید و یک زندگی عادی شهروندی به قهرمان ملی ایالات متحده اهدا کنید.
آقای رئیس جمهور، میخواهم سال ۲۰۰۹ را به یادتان آورم، همان سالی که در میان بهت و حیرت بیشمارانی چون من، جایزه صلح نوبل را دریافت نمودید. کمیته ی اسلو موارد زیادی را به عنوان دلیل انتخاب شما برشمرد از جمله: تلاش برای برقراری دوستی میان مردم جهان. جا دارد اینبار در روزهای پایانی ریاست خود بنگاه های مالی – نظامی را در بهت و حیرت فرو ببرید و به جهانیان نشان دهید ایالات متحده ی آمریکا گام در مسیر نوینی نهاده است. به ادوارد اسنودن یک زندگی عادی شهروندی در ایالات متحده اهدا کنید.
جهانیان مشتاقانه شاهد خواهند بود؛ امید به بهروزی، صلح، امنیت و جهانی فارغ از نابرابری، امیدی واهی نیست. نشان دهید در دل شعار انتخاباتی شما یک واقعیت شفاف نهفته بود و هست: Yes We Can 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست