سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

علیه لشکرکشی ترکیه به کانتونهای کردستان سوریه


رحمان حسین زاده


• رهبری کانتونهای کردستان سوریه و هر جریان سیاسی و از جمله حزب اتحاد دمکراتیک چنانکه بر اعمال فشار آمریکا و غرب برای سد کردن توطئه گریهای ترکیه سرمایه گذاری کند، مرتکب اشتباه جدی خواهد شد. در همین وقایع اخیر دیدار جو بایدن از آنکارا باردیگر نشان داد آمریکا در راستای منافع آنی و آتی خود، به هر چرخش و مانوور و سیاست ارتجاعی دست میزند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱٣ شهريور ۱٣۹۵ -  ٣ سپتامبر ۲۰۱۶


به وضوح پیدا بود، تعرض نظامی ارتش جنایتکار ترکیه به کردستان سوریه، تحت نام "مقابله با داعش و تروریسم" زیادی جعلی و دروغ و ادعای وارونه است. برعکس اولین هدف فوری و مستقیم ارتش ترکیه حمله به شاخص ترین نیروی نظامی پیروز در مقابل داعش یعنی یگانهای مدافع خلق حافظ تجربه مثبت کانتونهای ایجاد شده در کردستان سوریه است. برملا شدن تبانی ترکیه و داعش در جریان لشرکشی ارتش ترکیه به جرابلس، تخلیه بی دردسر این شهر از جانب داعش و جایگزین شدن واحدهای ارتش ترکیه و نیروهای "ارتش آزاد" همانند داعش تروریست، کثافت این معامله و بند و بست را با رضایت خاطر بانیان این سناریوی سیاه یعنی آمریکا و روسیه و هم پیمانان جنایت پیشه آنها در منطقه و سوریه نشان داد. در فاصله زمانی نزدیک به هم از یک طرف در پشت صحنه دیدار اردوغان - پوتین در روسیه و از طرف دیگر دیدار جو بایدن- اردوغان در ترکیه، توطئه های بزرگی علیه آینده و اراده مردم سوریه و کردستان سوریه طرح ریزی و در شرف تکوین است. اولین نمود آن توطئه علیه کانتونهای خودمدیریتی کردستان سوریه از کانال لشرکشی ترکیه به این منطقه است. کانتونهای سه گانه جزیره، کوبانی، عفرین در کردستان سوریه و سیستم اداری خودمدیریتی آنجا و نیروهای مبتکر و مدافعش از همان ابتدا خاری در چشم دولتهای مرتجع و در راس آنها دولت ترکیه بوده و برای به شکست کشاندنش در فکر توطئه بوده اند.

تجربه ای سفید و مثبت در شرایط سناریوی سیاه سوریه
مردم معترض و به تنگ آمده از حاکمیت سیاه دولت بعث سوریه و خاندان اسد، در سال ۲۰۱۱ و در بطن تحولات مهم خاورمیانه و شمال آفریقا با تظاهراتهای خیابانی گسترده علیه رژیم بشار اسد به میدان آمدند. این مردم حق داشتند، استبداد و دیکتاتوری و سرکوب سیستماتیک و زندان و شکنجه و بیحقوقی و تبعیض و فقر و گرسنگی را نخواهند. این مردم حق داشتند، آزادی و رفاه و سعادت و حرمت و کرامت انسانی را بخواهند، این مردم حق داشتند سرنوشت خود را به دست گیرند و حاکمیتی متکی به اراده بپاخاسته خود برای تحقق مطالبات حق طلبانه شان ایجاد کنند. افسوس که چنین اتفاقی نیفتاد. یکبار دیگراین حقیقت ساده تکرار شد، که در غیاب رهبری آگاه و رادیکال متکی و متعهد به حقوق و مطالبات واقعی مردم، جنبش و اعتراض توده ای مردم را به شکست میکشانند. این اتفاق در کل تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا و در سوریه افتاد. رژیم فاشیست بعث اسد در اوج درندگی تظاهراتها و اعتراضات توده ای مردم را به خاک و خون کشید و مردم معترض را از صحنه بیرون کرد. اما روند تحولات در سوریه در اینجا مسدود نماند. در بطن این اوضاع و بر بستر شکست اعتراض مردم، ارتجاع جهانی و منطقه ای و کشوری و محلی با دخالت خود کشور سوریه را به آزمایشگاه رقابتهای امپریالیستی و ارتجاعی تبدیل کردند. در یک طرف محور آمریکا و دولتهای غربی و عربستان و ترکیه و قطر و متحدان تروریست قومی مذهبی آنها و در طرف مقابل محور روسیه، بشار اسد، جمهوری اسلامی و حزب لله و تروریستهای هم پیمان آنها نزدیک به پنج سال است با تبدیل شهر و روستا و کوی و برزن یک کشور به میدان جنگ و بمب و ترور، سناریوی سیاه وحشتناک کنونی را بر سوریه تحمیل کردند. طنز تلخ مسئله آنجا است که مسببان این شرایط سیاه اکنون در لباس "ناجی" با بند و بست و توطئه های خود قرار است پروسه "صلح و سازش" در سوریه را هدایت کنند. از توجه افکار عمومی و انسانیت در سطح جهان و از عطش مردم درمانده سوریه به پایان بیدرنگ این جنگ خانماسوز مطلعند، قرار است از بالای سر مردم سوریه و طبق منافع قدرتهای امپریالیستی و ارتجاع منطقه ای و محلی ترتیبات سیاسی اداری قومی مذهبی را برای سالهای سال بر آن جامعه تحمیل کنند. شبیه همان واقعه دردناکی که امروز مردم عراق و افغانستان آن را تجربه میکنند.
در شرایط سناریوی سیاه حاکم شده بر سوریه، از همان سال ۲۰۱۱ روند تحولات سیاسی در کردستان سوریه مسیر متفاوت و مثبتی را طی کرد. کردستان سوریه به محل جست و خیز نیروهای سناریو سیاهی قومی و مذهبی تبدیل نشد. قدرتها و دولتهای ارتجاعی و از جمله دولت ترکیه نتوانستند سرنوشت سیاسی و اداری این بخش جامعه را رقم بزنند. دلیلش این بود، با محدود شدن و بخشا برچیده شدن دم و دستگاه سیاسی و نظامی رژیم بعث، حزب اتحاد دمکراتیک (پ.ی.د) در موقعیت رهبری قرار گرفت که در تمایز با تجربه احزاب ناسیونالیست کرد سنتی و شناخته شده به درجه زیادی خود را به اراده بپاخاسته مردم متکی کرد. ایجاد کانتونهای متکی به سیستم خود مدیریتی، سازمانیافتن وسیع زنان و مردان و جوانان در قدرت مسلح توده ای، جاری شدن موازین وقوانین بالنسبه مترقی برای اداره جامعه، سازماندهی مقاومت توده ای مسلحانه قهرمانانه در مقابل تروریسم سیاه داعشی به ویژه در کوبانی، تضین کننده تجربه ایست که تحسین و حمایت بشریت مترقی و نیروهای آزادیخواه را در جهان و منطقه و در خود سوریه به همراه داشت. تجربه ای قابل دفاع و حمایت که به عنوان تجربه مثبت و سفید بر آن تاکید کردیم و از آن حمایت کردیم.
واضح است این تجربه مثبت و مهم خوشایند ارتجاع جهانی و منطقه ای و بیش از همه دولت ترکیه و اردوغان که بیخ گوشش واقع شده نیست و مداوما به توطئه گری علیه آن مشغول بوده است. نزدیکی حزب اتحاد دمکراتیک با پ.ک.ک و ترس از برجسته شدن مسئله کرد بهانه های توطئه گری دولت ترکیه علیه کانتونهای کردستان سوریه است. لشکرکشی کنونی به جرابلس حلقه ای از این هدف شوم و ضد مردمی است.
اکنون کانتونهای کردستان سوریه علاوه بر جنگ و مبارزه با داعش و دولت بشار اسد و متحدان او، با مخاطره دخالت نظامی گسترده تر دولت ترکیه روبرو است. این وضعیت شرایط سخت تری را به وجود آورده که تنها با هوشیاری و سازمانیافتگی و مبارزه جویی و قدرت مسلح توده ای و مقاومت زنان و مردان آزادیخواه جواب میگیرد و میتواند تلاشهای دولت ترکیه را به شکست بکشاند. در این راستا توجه به چند مسئله اهمیت اساسی دارد.

الف: رهبری کانتونهای کردستان سوریه و هر جریان سیاسی و از جمله حزب اتحاد دمکراتیک چنانکه بر اعمال فشار آمریکا و غرب برای سد کردن توطئه گریهای ترکیه سرمایه گذاری کند، مرتکب اشتباه جدی خواهد شد. در همین وقایع اخیر دیدار جو بایدن از آنکارا و اعمال فشار بر یگانهای مدافع خلق از جانب آمریکا که به "شرق فرات برگردند"، باردیگر نشان داد آمریکا در راستای منافع آنی و آتی خود، به هر چرخش و مانوور و سیاست ارتجاعی دست میزند. به ویژه با چشم انداز اینکه داعش در سوریه شکست خواهد خورد و جنگ با داعش در قالب امروزی نخواهد ماند، همسویی آمریکا با یگانهای مدافع خلق کمرنگ و یا باقی نخواهد ماند، در چنان موقعیتی آمریکا و غرب حمایت از ترکیه عضو ناتو را بر هر نیروی همسوی مقطعی ترجیح خواهند داد. نکته اینست که کانتونهای کردستان سوریه و مردم آنجا کماکان برای دفاع از خود به نیروی سازمانیافته خود باید اتکا کنند. نباید اجازه داد کوچکترین توهمی نسبت به حمایت آمریکا و غرب در صفوف مردم صاحب اراده ایجاد شود.

ب- تجربه پیروزی در منبج نشان داد، که همکاری و همگامی یگانهای مدافع خلق با نیروهای سیاسی و نظامی مترقی در بقیه مناطق و سراسر سوریه بسیار حیاتی است. نیروهای سیاسی و نظامی کردستان سوریه به هر نسبت حداقل به عنوان سمبل ترقیخواهی و سکولاریسم عمل کنند، قطعا حمایت بیشتر مردم آزادیخواه در سوریه را با خود خواهند داشت. برعکس به هرنسبت به عنوان نیروی قومی و محلی فدرالیست ظاهر شوند، چنین حمایت سراسری را از دست خواهند داد و ضربه پذیر خواهند شد.

ج- کانتونهای کردستان سوریه با شرایط جدید و با مخاطرات جدید روبرو هستند. ادامه حمایت از مبارزات و ایستادگی کانتونها و تجربه مثبت مبارزات مردم کردستان سوریه در سطح بین المللی و منطقه ای کماکان یک وظیفه مهم نیروهای چپ و مترقی و آزادیخواه است که لازم است بیش از پیش به آن توجه کرد و عمل کرد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست