سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آقای نگهدار! ازاین امامزاده ها معجزه ائی برنمی خیزد خود را معطل نکنید!


ناصر مستشار



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ٨ دی ۱٣٨۵ -  ۲۹ دسامبر ۲۰۰۶


هر کس دور ماند از اصل خویش     باز جوید وصل خویش
ذره ذ ره کاندرین ارض وسماست     جنس خود را همچو کاه و کهرباست
 
آقای فرخ نگهدار تمنا می کنم که یکبار دیگر به دقت قانون اساسی اسلامی ج.ا. را مطالعه فرمائید!این روزها همه به فرخ نگهدار برخورد سیاسی می نمایند.مگر او اینبار چکار کرده و یا چه گفته است که بار دیگر همه را به فریاد علیه خود واداشته است.آری آقای نگهدار هنوز بعد از ۲٨ سال از امامزاده های رنگارنگ در شمایل ملائک وفرشتگان به التماس افتاده است تا حاجتش بر آورده شود. آقای نگهدار درست در دورانی که جامعه در مقطع تغییرات بنیادی قرار گرفته است متوسل به پیچدن نسخه ائی شده است که در بیست وهشت ساله گذشته در آن راستا کوشش های فراوانی شده است وهیج نتیجه ائی نداده است.سید کاظم شریعتمداریها ، طالقانی ها، گلزاده غفوری ها، منتظری ها همه و همه در این را ه تلاش ورزیده اند اما به جائی نرسیده اند .فرخ نگهدار که در مقایسه با افراد یاد شده در بالا هیچ صلاحیت ومرجعیتی ندارد.   این آقای نگهدار به اصطلاح فیگور ونماینده بخشی از جامعه روشنفکری ایران است که از سیاست های معینی پیروی می نمایند. او تنها نیست وحامیان ایشان در جامعه روشنفکری به وفور در ایران یافت می شود.بعد از گذشت ۲٨ سال از روی کار آمدن حکومت اسلامی در ایران هنوز استخوانبدی یک جامعه روشنفکری لائیک ومترقی شکل نگرفته است بدین لحاظ آقای هاشم آقا جری به خود جرات می دهد تا بگوید که " گفتمان جمهوری تنها به روشنفکران دینی تعلق دارد گویا نیوز". ایشان فراموش می کنند با صداقت بگویند که این اندیشگران دینی بودند که باعث شدند تا نظریه ولایت فقیه در ایران شکل یگیرد. قبل ازانقلاب هرگاه با این روشنفکران به بحث می نشستیم و خطرات حکومت اسلامی را بازگو می کردیم ، آنها نظرات شریعتی را مرجع می دانستند و خمینی را یک عالم حوزوی محسوب می کردند که به مرور در اندیشه های شریعتی حل خواهد شد و دیدیم که همه پیش بینی ها بر عکس از آب در آمد چراکه ریشه هر دو ی آنها بر مبنای اسلام قرار گرفته بود!!    هنوز روشنفکر ایرانی در تجزیه وتحلیل مسائل داخلی وخارجی براحتی در کنار شیخ نصرالله ومقتدا صدروحماس قرار می گیرد. هنوز درشریانهای روشنفکر ایرانی خون انقلاب اسلامی می جوشد واگر اورا ۲٨ سال به عقب ببرید باز هم حاضر است در انقلاب اسلامی به رهبری خمینی بی کم و کاست شرکت نماید. روشنفکر ایرانی چون در ایام تولد و نوزادی   در خانواده مسلمان بدنیا آمده وزیر گوشش" اذان" شهادتین تسلیم به اسلام خوانده اند ، پس باید در کنار مراجع دین اسلام   به امور سیاسی بپردازد واز آنها مدد بطلبد تا ایران به دروازه های خوشبختی برسد.در تفسیر تازه آقای رفسنجانی از نظریه ولی فقیه ، ولی امر مسلمین زمینی شده است چراکه دیگر تشت رسوائی سوژه ولایت فقیه از پشت بام پائین افتاده ودیگر همه نیروهای خودی هم به آسمانی بودن آن باور ندارند چراکه ولی فقیه در همه مسائل ریز ودرشت دست برده وهمگان اورا مسئول همه بد بختی های کشور می دانند. رفسنجانی با وقت شناسی زیرکانه ائی به میدان آمده تا نظام را از فروریزی نجات دهد لذا به زمینی بودن ولی امر مسلمین بدعت گذارده است. اما همین ایشان در دوران زنده بودن خمینی نیز در کنار او در صدارت بودند ودر آن هنگام که خمینی فرمان میداد که ولی فقیه حتی قادر است "توحید " را هم تعطیل نماید در کدام سوراخ خفته بودند؟ پس گفته مصباح یزدی درست است که می گوید ولی فقیه برگزیده الله می باشد.چون اگر ولی فقیه برگزیده مردم و زمینی بوده باشد بنابراین حق دخالت در امور کائنات وتوحید را که اساس دین می باشند را نخواهد داشت. خمینی گفته بود " اگر همه ملت بگوید آری ، بنده خواهم گفت نه!در برابر این سخن خمینی ، آقای رفسنجانی چه می گوید؟آقای رفسنجانی بخوبی می داند حنای ولایت فقیه دیگر بی رنگ شده لذا حاضر شده است تا ولی فقیه زمینی شده ائی را در لباس دیگر به ملت غالب کند. مصباح برابر نص صریح قرآن، ولی فقیه را یک امر الهی می داند اما هاشمی رفسنجانی برای حفظ نظام حاضر شده است از این اصل دوری کند وبه یک ولی فقیه زمینی گردن بگذارد! البته مشابه نظریه آقای رفسنجانی مبنی بر زمینی بودن ولی امر مسلمین همواره نزد اهل سنت رایج بوده است وتا کنون از همان قاعده تبعیت کرده اند. سنی ها تنها محمد را نماینده وفرستاده الله می دانند اما شیعیان اثنی عشری به علت غیبت امام دوازدهم به ادامه دهندگان راه او به مثابه نماینده الله می نگرند که عدول ازاین مشی کفر محسوب می شود.اساسا در مذهب شیعه کسانی که به غیبت و ظهور مهدی اعتقاد نداشته باشند کافر به حساب می آیند که از علنی کردن این موضوع برابر تقیه سر باز می زنند. همین موضع تجدید طلبانه رفسنجانی ، نگهدار را دلخوش کرده است. همه این روند بستگی به برتری جناحی حاکمیت واوضاع جهانی ومنطقه ائی دارد اما قدر مسلم رفسنجانی زمان خوبی را برای پیشبردن سیاست های خویش انتخاب کرده است! او در مصاحبه ائی می گوید * بعد از انقلاب اسلامی در حضور امام بودیم ، اصلا بحث ولایت فقیه در جریان   نبود* این در حالیست که آن نسلی که شاهد قضایا بود هنوز زنده است در همان روزها یعنی تابستان ۱٣۵٨ خورشیدی در دوران بحث های فانون اساسی، دکتر حسن نزیه در اعتراض به شکل گیری حکومت اسلامی عنوان کرد که " حکومت اسلامی نه لازم است نه ممکن نه مفید " که به سرعت تحت تعقیب دادستان انقلاب یعنی آقای بهشتی قرار گرفت !! بخشی ازحکومت   استعداد های جامعه   روشنفکری ایران را به خوبی می شناسد و می داند که چگونه جامعه تشنه تحول را به سر چشمه آب زلال ببرد.* امپراتور ژاپن نیز پس شکست در جنگ دوم جهانی از آسمان به زمین آمد تا بتواند منزلت خود را حفظ نماید*رفسنجانی از شاه بسیار هوشیارتر است و قبل ازآغاز طوفان های سهمگین خود را آماده می سازد تا همه خطرات احتمالی را مهار نماید.او زیرکانه از هم اکنون به رقیب خود یعنی مصباح یزدی که تسلط کامل بر قوانین اسلامی دارد با ایما واشاره مستقیم می گوید که "اوست که تا آخرعمر در کنار ولی فقیه خواهد ماند " نه مصباح یزدی!! ولی فقیه هم بیکار نمی نشیند ودر پاسخ متذکر می شود که " هیجکس یرای من هاشمی نخواهد شد" عشق و دلربائی ازاین بهتر نمی شودو نمونه اش در تاریخ ایران وجود ندارد. اما این وسط فرخ نگهدار نیز بیکار نمی ماند و هرچه سریعتر خود را به مبلغ نظریه "ولی فقیه زمینی" می رساند تا آسیبی به آرای مردم نرسد. همه آن سه نفر مخاطب نامه جنجال بر انگیز نگهدار یعنی خاتمی ، کروبی، رفسنجانی دست به دامن خامنه ائی شده اند که از آرای مردم حراست نماید اما نگهدار چون به ولی فقیه الاهی التزام ندارد ، پس نامه اش یا بهتر بگوئیم شکوائیه اش را به حضور این سه تن که هنوز با ولی فقیه در حال مراوده و درتماسند تا اورا به سرعقل بیاورند تا موقعیت داخلی وخارجی را تشخیص دهد ارسال می دارد. از دیدگاه نگهدار   که هنوز از سرنگونی رژیم خبری نیست وتنها دشمنان خارجی در کمین نشسته اند، پس بهتر است با همین   سه تن کنار بیاید ، در نظر اوانگاروی با دکتر بختیار مقطع سال ۵۷ در اوج انقلاب اسلامی کنار آمده است تا فاجعه بزرگتر به رهبری احمدی نژاد ومصباح یزدی شکل نگیرد. اما ایشان فرق شادروان بختیار ورفسنجانی را یا تشخیص نمی دهد ویا آگاهانه حاضر نیست وارد این مقوله بشود. بی گمان بین دکتر بختیار ورفسنجانی از زمین تا آسمان فرق وجود دارد.بزرگترین تفاوت اینکه شاپور بختیار اساسا جزو دستگاه حکومت شاه نبود ولی رفسنجانی جزئی از نظام وبنیان گذار رژیم اسلامی می باشد.    
از آنجائی که نزد نیروهای اسلامی رسیدن به قدرت و تشکیل حکومت اسلامی به هر وسیله ائی، چه بهره برداری از آزادی های لیبرالی   رایج ممالک جهان ،ترور ، گروگان گیری، تقیه، تهمت ناروامباح است ،لذا آنها مجاز می باشند از همه امکانات یاد شده سود ببرند وبه حکومت مطلق اسلامی دست یابند و به مثابه جانشینان خلفای راشدین به حکومت بپردازند چراکه حکومت به مثابه فرضیه الاهی حق قانونی وشرعی آنان می باشد!اما نیروهای اسلامی هرگز حاضر نمی شوند تا همان امکانات مساوی را برای دگر اندیشان مهیا سازند تا آنها بتوانند در یک کارزار دمکراتیک وبرابر ومساوی به قدرت برسند! چون آنها خود را آخرین وکامل ترین وفرستا ده ودست نشانده الله برروی زمین می پندارند! نیر و های اسلامی در ایران قبل از انقلاب اسلامی از همه امکانات رژیم شاه به نحو احسن سود بردند تا خود را به قدرت برسانند. طبق قوانین اسلامی در جنگهای اسلامی برای پیشبرد اسلام عزیز لشگر اسلام مجاز است حتی از کفار هم سلاح تهیه نماید.نمونه های سفر مک فارلین از امریکا به ایران وخرید سلاح از امریکا مبین همین ادعا می باشد؟ در جریان انقلاب اسلامی وارتجاعی سال ۵۷ ، نیروهای اسلامی از نیروهای غیر اسلامی   بسیاربهره براداری کردند تا به قدرت برسند!                                                                                                                                      
آقای فرخ نگهدار و جریان فکری پبرو ایشان یکی از آخرین بازماند گان طریقت فکری وسیاسی می باشد که هنوز معتقد است، همه امکانات وتحولات سیاسی حکومتی برای برون رفت از بن بست سیاسی در ایران کمافی سابق در درون حاکمیت موجود است ودر بیرون از حاکمیت هیچ شانسی برای تغییرات کلان سیاسی وجود ندارد ود ر همین راستا نیروهای رانده شده از حاکمیت واپسوزیون را یکجا   تشویق می نماید تا   برروی جناح های منطقی تر ومعتدل تر حاکمیت تاثیر بگذارند تا حکومت از این بیشتر به سوی جهنمی شدن هدایت نشود؟برهان خلف آقای نگهدار کمابیش برهمان منطق گذشته استوار است و انتخاب از میان" بد وبدتر" از جانب آقای نگهدار همواره راه نجات ملت ایران می باشدو به همگان توصیه می کنند تا برای بهروزی مملکت این شیوه را بکار گیرند! باز سازی تصنعی برهان خلف "بد وبدتر" در دستگاه فکری آقای نگهدار در هر دوره ائی همیشه در حال تولید فیگورهای سیاسی " بد وبدتر" می باشد. آقای نگهدار هیچ شانس اقبالی برای اپسیوزیون غیر قانونی قائل نمی شود وآنهارا تشکل نیافته ونارس می پندارندو ملت راهم رشد یافته نمی دانند و لی شکست اصلاح طلبان را به گردن همین مخالفین غیر متشکل می دانند؟ اما این بار برسر انتخابات مجلس خبرگان اوضاع کاملا عوض شده است.اگر رژیم ولایت فقیه با اجرای سناریو های مختلف در برگذاری نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اجازه نام نویسی اشخاصی مثال آقای معین   را داد تا دل بعضی ها را موقتا بدست بیاوردتا انتخابات ریاست جمهوری به خوبی وخوشی برگذارشود، اما اینک در برابر اظهارات مهدی کروبی در مورد خبرگان به یکباره آیت الله موحدی کرمانی موضع بی رحمانه می گیرد وبه ایشان پاسخ دندان شکنی بدینگونه می دهد:-- آفتاب : آیت الله موحدی کرمانی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به مهدی کروبی هشدار داد در خصوص انتخابات مجلس خبرگان رهبری اظهار نظر نکند اینک سئوال اساسی از آقای نگهدار در اینجاست ، در جائی که هیچ شانسی برای تاثیر گذاری از جانب حجت اسلام مهدی کروبی وجود ندارد، برای نیروهای رانده شده از حکومت چه شانسی باقی مانده است؟.اگر ایشان روزگاری به حجت اسلام خاتمی دل بسته بودند تا تاثیری از خود برروند دمکراتیزه شدن حکومت وجامعه بگذارد ، دیدیم با پشتوانه بیست ملیون رای مردم وآنهمه حمایت بین المللی وبا در اختیار داشتن قوه مجریه وتا حدودی   قوه مقننه نتوانست کاری از پیش ببرد وحالا که موفقیتی در ایران بدست نیاورده اند ، اینک با پروژه گفتگوی تمدنها دائما در حال سفردر کشورهای اسلامی همچون مالزی هستند که نسبتا هیچ مشکل سیاسی واسلامی ندارند خود را مشغول نموده است.آقای خاتمی برای گفتگوی تمدنها بهتر است برای نصیحت کردن به کشور سودان وسومالی سفری داشته باشند واز برده فروشان مسلمانان که مسیحیان فلک زده آن کشور را به بردگی می گیرند وبه قیمت ۲۰۰ دلار به فروش می رسانند   جلوگیری کرده باشند تا باعث منع گسترش آن عمل زشت وضد انسانی مسلمانان سودان شوند!
این روزها بحث های داغ وارتجاعی انتخابات مجلس مجتهدان وفقهای بنام خبرگان در جریان بوده است.از نظر نویسند گان و تصویب کنندگان اولیه قانون اساسی جمهوری اسلامی" خبرگان" مردم براستی چه کسانی هستند؟.از همان آغاز در باره اینکه چه کسانی حق کاندیدا توری را برای مجلس خبرگان دارا می باشند جنجال های جناحی جهت تفسیر قانون اساسی ارتجاعی و اسلامی شروع شده است   عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان قانون اساسی، امروز در سخنانی عجیب، اظهار داشت: طبق اصل ۱۰۷ و ۵ قانون اساسی، شرط ورود به مجلس خبرگان، اجتهاد است." از سایت اینترنتی بازتاب"
"خبرگزاری فارس به نقل از وی نوشت: اگر این شرط برداشته شود، منجر به اشتباه خبرگان در تشخیص رهبری می‌شود و بنابراین، مغایر با قانون اساسی است و امکان‌پذیر نیست"-- ابتدا مردمی که از فقه واجتهاد اطلاعی ندارند افرادی را به عنوان خبرگان مسلط به فقه واجتهاد را به مجلس می فرستند تا آنها حق انتخاب رهبر واجد شرایط را داشته باشند! نامبرده در جای دیگر می گوید--. خبرگان رهبری درباره همه فقهای واجد شرایط مذکور در اصل پنجم و یکصد‌ونهم بررسی و مشورت می‌کنند هرگاه یکی از آنان را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مسائل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یکصدونهم تشخیص دهند، او را به رهبری انتخاب و معرفی می‌کنند. رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسئولیت‌های ناشی از آن را بر عهده خواهد داشت. رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور، مساوی است»--آیا رهبر در برابر قوانین با سایر افرا د کشور ، واقعا مساوی است؟.۱- اول اینکه   کسی در ایران کنونی می تواند به مقام رهبری برسد که نخست روحانی باشد۲-دوم اینکه فقط روحانی بودن کافی نیست و از اسلام قرائتی داشته باشد که مورد قبول هیئت برگزیدگان رهبری باشد٣- شیعه بودن آن روحانی جزواولین شروط احراز رهبری می باشد!
به همگان توصیه می شود یکبار دیگر قانون اساسی جمهوری را مطالعه نمایند تا متوجه شوند چگونه جمهوری اسلامی ایران رسالتی الهی در به ثمر رساندن انقلاب جهانی اسلام به عهده گرفته است.این قلم بطور اتفاقی به اوصاف قرار گرفته در گیومه زیر برخورد ودقت نموده است
اصل صدوهفتم   قانون اساسی جمهور اسلامی نیز بیان می‌کند: «پس از مرجع عالی‌قدر تقلید و رهبر کبیر" انقلاب جهانی اسلام "و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خمینی ـ قدس سره الشریف ـ که از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شدند، تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است"---همانطور که در بالا مشاهده نمودیم ، انقلاب اسلامی یک انقلاب جهانی واسلامی می باشد که از ایران آغاز شده است وبه سراسر جهان صادر خواهد شد !صدور انقلاب از همین مصوبه قانون اساسی اسلامی نشات می گیرد.حکومت اسلامی همه اهداف وبلند پروازی های خودرا برابر مصوبات خود به قانون الهی تبدیل کرده است وآنها را با قدرت به پیش می برد.تنها چشم بینا می خواهد تا آنها را ببیند؟ یکی از امید های باقیمانده دستگاه نظری آقای نگهدار در شخصیت آقای کروبی نهفته شده است ، که این روزها جناح پادگانی احمدی نژاد اورا از اظهار نظر ودخالت در امور خبرگان به طور رسمی منع کرده اند. شایان توجه است که آقای کروبی هم اینک عضو مجمع مصلحت نظام می باشد وایشان برابر مقام یاد شده رسما حق اظهار نظر را در کلیه امور مملکتی دارا می باشند.اگر دستگاه حکومتی کروبی را هم تحمل نمی کند وای به حال ملت فلک زده ایران که به چه زندانی محکوم شده اند! در زیر سخنان آقای کروبی در ملاقات با سفیر آلمان درایران مندرج در سایت اینترنتی " امروز" را نقل می کنم!
 
"کروبی در ادامه این ملاقات درباره مواضع دولت کنونی جمهوری اسلامی ایران گفت: من راجع به سیاست داخلی و خارجی دولت فعلی، هیچ چیزی نمی‌‏گویم و فعلاً موضع سکوت اختیار کرده‌‏ام"--آیا وقت آن نرسیده است که به جای امید داشتن به اختلافات درونی حکومت نگاهی به بیرون حاکمیت داشته باشیم تا بن بست سیاسی میهنمان را علاج کرده باشیم! بااینهمه تحصیل کرده وپژوهش گر ومحقق ومتخصص در داخل وخارج کشور واینهمه امکانات و تجربیات داخلی و جهانی چه به لحاظ ارتباطات ماهواره ای و اینترنتی و شرایط رقت بار مردم   و تهدیدات نظامی   خارجی که مسئول خود رژیم می باشد، برای سازمان یابی کافی نمی باشد؟به امید رویکرد اصولی برای خروج از حبس خانه منحوس حاکمیت اسلامی در ایران و نگرش لائیک به بیرون از حاکمیت!


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست