سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

بچه پولدارهای نوکیسه یا همان آقازاده ها!


عارف شیخ احمدی


• مرکز اسناد انقلاب اسلامی در مطلبی عنوان کرده بود که از اوایل روی کار آمدن دولت سازندگی در سال ۱۳۶۸ شاهد ظهور طبقه‌ای خاص در کشور بودیم؛ ‌‌طبقه‌ای که با توجه به نفوذ در بدنه قدرت، و به ویژه توانسته‌‌اند شریک ثروت اشراف شده و حتی از آنها نیز پیشی بگیرند. از این نظر با جمع دو پدیده ثروت‌مندی و نسب‌مندی سیاسی- مذهبی، فرد آقازاده نامیده می‌شود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۴ ارديبهشت ۱٣۹۵ -  ٣ می ۲۰۱۶


علی خامنه‌ای، در دیدار با معلمان و فرهنگیان که به مناسبت روز معلم برگزار شد، ضمن تکرار برخی گفته های قبلی خود و سایر تندروهای حامی بیت ولایت در مورد فرهنگ غرب و سیاستهای امریکا، سخنانی هم در مورد پولدار شدن قشر خاصی از مردم ایران به میان آورد.

در گفته های رهبر رژیم انتقادات تندی در مورد استفاده تنها از زبان انگلیسی و عدم بکارگیری زبانهای دیگر ، دور زدن بچه پولدارهای نوکیسه با خودروهای گران قیمت درسطح شهرها و سخن از لزوم تغییر در بخش آموزش ایران به میان آمد.

اما آیا افراد نوکیسه به تعبیر خامنه ای همان قشری نیستند که پس از انقلاب ۱٣۵۷ و به ویژه در دوران هشت ساله ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی مانند قارچ از میان جامعه بیرون آمده و رشد نمودند و به ثروتهای هنگفت و سرمایه های خیالی دست یافتند؟ بله، آقازاده یعنی فرزند و نوه و نبیره آخوندهای حکومتی در قدرت سیاسی ملایان حاکم بر ایران.

در ایران و از زمانهای قدیم و مخصوصا بعد از روی کار آمدن سلسله صفویه با به بکار بردن عناوین و القاب مخصوصی قشر روحانی و اسم افراد مذهبی را به میان می آوردند. به طور مداوم ملایان و شاگردان آنها در پی فرصتی بودند تا بتوانند بر اریکه قدرت سیاسی کشور نیز بنشینند و این درحالی بود که مطابق عقاید مذهبی آنها و متعاقبا باور طبقات مختلف مردم، توانسته بودند حتی در حرمسراهای شاهان قاجار هم نفوذ کنند و تاثیر فتاوای آنها در قضیه تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و شکستن قلیانها از سوی زنان حرمسرای قاجاریه به روشنی برایمان معلوم می گردد.

بودن عقده و تنفر بیشتر ملایان از نظامهای پادشاهی ایران بعد از برچیده شدن شاهان به ظاهر اهل دین صفویه و به دلیل اینکه حکومت بیشتر آنها با قوانین مذهبی حوزه و فتوای مستقیم آخوند در یک مدار مشترک قرار نمی گرفت، روز به روز بیشتر می شد. اما ملایان شیعه در هم شکل کردن خود و گرته برداری از اسم و رسم پادشاهان و فرزاندان آنها و اینکه مقام خود را کمتر از شان آنان فرض نکنند، هیچ فرصتی را از دست نمی دادند. در مقابل الفاظی مانند اعلی حضرت و شاه والا مقام، آیت الله و حجت الاسلام و حاج آقا و غیره و در مقابل شاهزاده به بچه های آقایان ملا، آقازاده گفته می شد.

بعد از انقلاب و روی کار آمدن خمینی و پی ریزی حکومت ولایت فقیه، در واقع اوج شکل گیری واژه های پر آب و تاب تر و عناوین مهمتری برای نام آوردن از روحانیون به قدرت رسیده در ادبیات سیاسی – مذهبی ایران بود.

بنابراین پیدا کردن قداست معنوی و آمیزش آن با سیاست به نحو خطرناکی بال بر همه عرصه های سیاسی – اجتماعی کشورگشود و تا جایی پیشرفت که مردم عادی همانهایی را که تا چند سال قبل در کنج حوزه ها و کنار خیابانهای شهرهای کوچک و بزرگ در انتظار فرج و به امید رسیدن تکه نانی در قالب خمس و فطریه بودند را چنان بزرگ کردند که دیگر نمی شد با آنها بر سر یک سفره بنشینند.   

مرکز اسناد انقلاب اسلامی در مطلبی عنوان کرده بود که از اوایل روی کار آمدن دولت سازندگی در سال ۱٣۶٨ شاهد ظهور طبقه‌ای خاص در کشور بودیم؛ ‌‌طبقه‌ای که با توجه به نفوذ در بدنه قدرت، و به ویژه توانسته‌‌اند شریک ثروت اشراف شده و حتی از آنها نیز پیشی بگیرند.

از این نظر با جمع دو پدیده ثروت‌مندی و نسب‌مندی سیاسی- مذهبی، فرد آقازاده نامیده می‌شود. البته صرف داشتن یک رابطه نزدیک با مدیران و مقامات که منجر به متمایز شدن فرد در امور از سایر اجتماع شود نیز می‌تواند افراد را در دایره آقازادگی قرار دهد.



با این تعریف آقازاده‌های ایران پیش از این با استفاده از رانتی که در امور نفت و گاز داشته اند تنها در عرصه اقتصادی فعال بودند و میل چندانی به حضور در عرصه سیاست نداشتند، اما پس از مدتی ، آنان منافع خویش را در خطر دیدند و از این رو وارد عرصه سیاست، ورزش و سایر جنبه های اجتماعی به طور مثل ایجاد امامزاده های دروغین برای کسب درآمد و منفعت بیشتر نیز شدند.

کسانی که بر دیگران آقایی می‌کنند و دیگران برایشان بندگی، چنین افرادی آقا می‌شوند و فرزندانشان آقازاده. آقازادگی همچنانکه متذکر شدم، به گونه‌ای یادآور مناسبات مذهبی حاکم بر ایران پیش از انقلاب ۵۷ نیز هست.

باید نگاهی به گذشته نه چندان دور بیندازیم ، زمانی که بیشتر مردم قبل از انقلاب با هم برابر و برادر بودند و رانت آنچنانی وجود نداشت، ولی چه زود زمان تغییر کرد، با آمدن رژیم مذهبی توسط خمینی و بویژه با شروع جنگ ایران و عراق، کم کم رانتها آغاز شد. کسانی که بعدها آقازاده و اینک رهبر رژیم آنها را نوکیسه می نامد، با توجه به این فرصت ها ، ثروت خیالی برای خود جمع کردند و برخیها بار خود را بستند و در رفتند و آخر عاقبت کار هم رژیم ولایت فقیه برای فریب افکار عمومی مردم و پیشگیری از اعتراض سراسری کاری نکرد مگر اینکه گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری !

در شرایطی که ایران با سیاست مالایان حاکم در حال جنگ و تحریم بود، نوکیسه های آقازده با استفاده از رانت دولتی در بازار اقتصادی وارد شدند و در شرایط خاصی که دلار چند نرخی بود، نو کیسه ها با آن رانت ها میلیاردها دولار پول مردم را به حسابهای شخصی خود روانه کردند. رفسنجانی و بخش بزرگی از آخوندهای نوکیسه که بدون شک در پذیرش قطعنامه ۵۹۷ نیز تاثیر گذار بودند با ایجاد شوک های عظیم در بازار برای رسیدن به سود بیشتر اقدامات گسترده ای انجام دادند.

نوکیسه ها بعد از پایان جنگ به صورت اشکار وارد بازار اقتصادی کشور شدند و تمام راهها را برای رقابت بر روی اکثریت بستند و یک اقلیت کوچک کل کارها را در دست گرفتند و تا جایی که توانستند از بازار سود بردند و تا سالها از اجرایی شدن بعضی موارد قانون اساسی هم جلوگیری و خودداری می کردند منجمله اصل ۴۴ که مربوط به خصوصی سازی بود و بعضی موقعیت ها را هم که خصوصی کردند در اصل به خودشان فروختند و باز از بودجه مردم وام گرفتند و کارخانه ها و پتروشیمی ها را خریدند.

بسیاری از بخشهای خصوصی و دولتی رشد نامتوازن کرد و حتی بعضی نهادها که وظیفه اصلی آنها برخورد با فساد بود خواسته یا نا خواسته چشم خود را بر روی بعضی واقعیتهای موجود بسته بودند و خود هم شریک دزد و رفیق قافله گشتند.

زمانیکه خامنه ای دستور برخورد با فساد را صادر کرد، بعضی افراد برای اینکه خود را از زیر فشار افکار عمومی خارج نمایند و ظاهرا به گفته رهبر ولایت فقیه نیز عمل کرده باشند، بعضی از افراد را که تخلفات بسیار کوچک انجام داده بودند را به دادگاه کشاندند مانند شهرام جزایری و غیره اما دانه درشتها و آقازاده ها اینک نیز با یکدیگر در چپاول و دزدی سرمایه های مملکت و اموال مردم رقابت می کنند. .

بعضی آقا زاده ها به پشتوانه نام پدرشان مانند فرزندان خامنه ای و طبسی و رفسنجانی، میلیاردها دلار کالا را بدون گمرک وارد کشور کردند، قضیه روشدن فساد در گمرک فرودگاهها و بنادر ایران شاید تنها مورد کوچکی ازموارد متعدد باشند.

در دوران اصلاحات خاتمی هم بعضی آقازاده ها همه کاره بودند در هر وزارت خانه آقازاده ها حضور مشاوران اصلی کسانی نبودند جزء همین آقازاده ها و نوکیسه های تولد یافته در دامن رژیم ولایت فقیه.

بنابراین باید در خاتمه از خامنه ای پرسید در این کشور فقرزده در سایه حکومت ناعادلانه شما، صفت و مفهوم نوکیسه به کسی جز شما ملایان و آقازاده هایتان اطلاق می گردد؟!


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست