سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

در استقبال از اول ماه مه، روز جهانی کارگر


حسن رحمان پناه


• لازمه همه این اقدامات، اگاهی، اتحاد و سازمانیابی مستقل کارگران است که ضامن پیشبرد مبارزات آنان است. چنین رسالتی بیشتر از هر کس، گروه و گرایشی دیگری، بر دوش بخش اگاه و کمونیست طبقه کارگر قرار دارد. به امید آنکه اول ماه مه امسال، سرآغاز دور نوینی از اعتراضات متحدانه، سازمانیافته و اگاهانه کارگری و توده ای برای پایان بخشیدن به حیات استبداد سیاسی و مذهبی در ایران باشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۶ ارديبهشت ۱٣۹۵ -  ۲۵ آوريل ۲۰۱۶


اول ماه مه روز جهانی کارگر در راه است. در این روز در اکثر کشورهای جهان، طبقه کارگر با صف آرایی متحدانه ،در صفوف به هم پیوسته رژه می رود. کار و سرمایه از هر زمان دیگری بیشتر، صف طبقاتی خود را در خیابان ها و میادین شهرها در برابر هم به نمایش می گذارند. در این روز، نژاد، مذهب، ملیت، زبان، پرچم و جنسیت به کناری نهاده می شوند. رنگ سیاه ، سفید یا سرخ معیار تمایز نیست. چشم آبی و موی زرد ، برتری محسوب نمی شود. پناهجو و "صاحب خانه" متمایز نیستند. صف انسانیت تحت پرچم های سرخ و با شعار وحدت آفرین "کارگران جهان متحد شوید" خیابان و میادین شهرها را در کنترل دارند و به لرزه می اندازند. در این روز طبقه کارگر جهانی خواست ها و مطالبات عمومی از جمله ضدیت با نظام ضد انسانی سرمایه داری، ضدیت با جنگ و کشتار روزانه انسان ها، ضدیت با کار کودکان و کودک آزاری، ضدیت با تبعیض جنسی ، نژادی و ملی ، تقابل با راسیسم ، نژادپرستی و پناهنده ستیزی و طرح مطالبات صنفی، طبقاتی و دیگر خواستهای خود را در اجتماعات کوچک و بزرگ ، فریاد می زند و در قطعنامه های اول ماه مه ، مدون می کند. در مقابل این صف سرشار از انسانیت و برابری طلبی و سرشار از امید به زندگی ، نیرو و قدرت تحول بخش پرولتاریای جهانی، بورژوازی نیز با قوانین و نهادهای اجرایی و قضایی، با پلیس و دستگاه های سرکوبگر و امنیتی تحت هژمونیش ، با آخوند و کشیش و روزهخوان مفت خور ، با ارگانهای پخش خرافات از تلویزیون و مطبوعات وابسته و مزدوران اجیر شده، تا حمایت خدا و فرستادهگان مرده و زنده آن بر روی زمین و تمام مذاهب مدافع مالکیت مقدس خصوصی ، در برابر کارگران صف آرایی می کنند.
امروز در شرایطی به استقبال روز جهانی کارگر می رویم که نظام سرمایهداری از هر زمانی دیگری بیشتر ، جامعه بشری را به سوی پرتگاه سوق داده و می دهد. تعرض افسار گسیخته صاحبان ثروت و قدرت که اقلیت ناچیزی در جامعه هستند(١ درصد در مقابل ٩٩درصد)،به آخرین دستاوردهای انسان ، به ویژه طبقه کارگر در ابعاد جهانی و کشوری در جریان است. افزایش ساعت کار، افزایش سن بازنشستگی، اخراج روزانه کارگران از کار دائم و تبدیل قرارداد رسمی به قرارداد موقت و سفید امضاء، استفاده گسترده از نیروی کار کودکان کار با دستمزد ناچیز و بسیار نازل، گستردگی دامنه پدیده کودکان خیابانی، کاهش خدمات دولتی و کاستن از امکانات رفاهی و درمانی مردم، تشدید بی سابقه فرایند آلودگی و تخریب زیست محیطی و افزایش خطرات جدی علیه محیط زیست و کل بشریت و نظایر آن، جنگ های کشوری و فراکشوری که جدا از کشتار گسترده مردم بیدفاع ،آوارگی میلیونی از عوارض آنها است، تشدید تروریسم و بنیادگرایی مذهبی در اشکال و تحت عناوین مختلف و دهها نمود و عوارض غیرقابل جبران دیگر، چهره کنونی نظام سرمایه داری و سیستم نئولیبرالیسم چند دهه اخیر و بویژه اکنون را بوضوح به نمایش می گذارد. امروز عملا جهان در مقابل آن تصویر انسانی و ژرف اندیشانه "روزا لوکزامبورگ" زن مبارز و کمونیست لهستانی_ آلمانی قرار گرفته است که نوشت " سوسیالیسم یا بربریت". بربریت کنونی نظام سرمایه داری را اکثریت قریب به اتفاق انسان های این کره خاکی، روزانه با گوشت و پوست و استخوان و در پراتیک و تجربه عملی می آزمایند. اما سوسیالیسم کارگران، سوسیالیسمی که مارکس از آن یاد می کند که همانا عبارت از قدرت سازمان یافته اکثریت طبقه کارگر آگاه برای اداره اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه و سلب مالکیت از اقلیت استثمارگر می باشد و فاز اول راهیابی به جامعه کمونیستی و محو طبقات است، هنوز خود را به نمایش نگذاشته است ، اگرچه بشریت امروز از هر زمانی بیشتر به آن نیاز دارد.
روز جهانی کارگر، امکان مناسبی برای کارگران و به ویژه فعالین کمونیست و سوسیالیست کارگری است که شرایط کنونی و متحول امروزین را چه در ابعاد جهانی و چه ایرانی آن دریابند و از تجربیات گذشته بیاموزند. طبقه کارگر اگاه و بویژه پیشروان آن در این روز لازم است با اشراف بر گذشته و با اتحاد و آگاهی طبقاتی، خود را برای نبرد سرنوشت ساز و رهایی بخش از بربریت نظام سرمایه داری آماده سازند. اکنون و از هر زمانی بیشتر رسالت تغییر بربریت نظام سرمایه داری بر دوش طبقه کارگر سنگینی می کند. اما به سرانجام رساندن این رسالت نه امری خودبخودی و بدون سازمان و نه جبر تاریخ و محصول تکامل نیروهای مولده، بلکه حرکتی آگاهانه است که با اتکا به پراتیک دگرگون ساز طبقه کارگر اگاه و سازمانیافته ، طبقهای که "از درخود بودن رهایی یافته و برای خود بودن"تبدیل شده و انسان های کمونیست و برابری طلب مقدور و میسر خواهد گردید.

اول ماه مه امسال و کارگران ایران
طبقه کارگر ایران امروز کمافی سابق، به یمن استبداد سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی یکی از دشوارترین لحظات حیات سیاسی و مبارزاتی خود می گذراند. این طبقه از نهادهای موثر مبارزاتی خود، تشکل مستقل کارگری (مستقل از نهادهای دولتی و کارفرما) ، حق تجمع، اعتراض ، اعتصاب و آزادی بیان و عقیده محروم می باشد که به اندازه نان روزانه و نفس کشیدن برای آن ضروری است. عدم وجود این ابزارهای مبارزاتی در دست کارگران، به معنای خلع سلاح آنان در نبردی سخت و رودررو با دشمنی تا دندان مسلح و بی ترحم است که به چیزی جز تسلیم و بردگی مطلق کارگران رضایت نمی دهد. آنچه امروز طبقه کارگر ایران از سر می گذراند مرگ تدریجی و فرسایشی خود و اعضای خانواده اش در زیر چرخهای خردکننده خصوصی سازی نهادهای تولیدی و مافیای هزارسر سپاه پاسدارن و "بیت رهبری" است. دولت و سرمایه داران ایران ضمن اشراف بر این حقیقت، بر میزان تحمیل شده رنج و سرکوب و شرایط دردناک بردگی طبقه کارگر راضی نیستند، بلکه روز به روز فشارهای خود علیه این طبقه را افزایش می دهند تا سود بیشتری کسب نمایند. سرمایهداران بعنوان یک طبقه سازمانیافه، اگاهند که ثروت آنان نه محصول درایت و کاردانی فردی و نه خدادادی و لطف "پروردگارشان" ، بلکه حاصل پراکندگی، سازمان نیافتگی و فقر فکری و مادی کارگران است و این فقر ، سرچشمه ازدیاد ثروت روزانه آنان است. سیاست دولت و سرمایه داران در اعمال بی حقوقی روزانه علیه طبقه کارگر ایران در اقداماتی از قبیل اخراج روزانه کارگران از کار و تعطیلی مراکز تولیدی، عدم پرداخت به موقع دستمزدها، لغو قراردادهای دائمی و انعقاد قرارداد موقت و سفید امضاء با کارگران، عدم رعایت حتی قانون کار ضد کارگری رژیم و خارج کردن کارگاههای کمتر از ١٠ نفر کارگر از شمول همین قانون کار ، فقدان بیمه بیکاری و تامین شغلی، افزایش ناچیز دستمزدها از ٧١٢ هزار تومان در سال ١٣٩٤ به ٨١٢هزار تومان در سال جاری در قیاس با افزایش تورم افسارگسیخته و روزانه که ابدآ مبلغ قابل بحث نیست، افزایش خط فقر به سقف ٣ میلیون و پانصد هزار تومان در سال قبل و جاری (افزایش دستمزد کارگران به میزان ١٠٠ هزار تومان با حقوق ماهانه آنان ، در واقع یک چهارم نرخ تورم است)، افزایش دیگر معضلات اجتماعی همچون اعتیاد، فقر، تن فروشی، کار کودکان، قتل و نظایر آن، که در گام اول گریبانگیر طبقه کارگر و دیگر اقشار محروم و ستمکش جامعه است، از دیگر نتایج وجود نظام فاسد سرمایه داری و دولت اسلامی مدافع آن در ایران می باشد.
علاوه بر این معضلات، اکنون تعدادی از چهره ها و فعالین شناخته شده جنبش کارگری ایران به جرم دفاع از مطالبات کارگری و عدالت طلبی، همراه با دهها فعال جنبش های اجتماعی دیگر از جمله جنبش معلمان در زندان به سر می برند . همچنین دهها فعال دیگر با قرار وثیقه سنگین از زندان آزاد و یا اینکه قرار زندان تعلیقی همچون شمشیر داموکلس بر بالای سر، بطور مستمر آنان را تهدید می کند و گروهی نیز از فعالیت های سیاسی و اجتماعی منع شده اند. ضمنآ کم نیستند فعالین و کارگران استخوان خوردکرده که از ترس زندان، شکنجه و حتا اعدام ترک دیار کرده و جنبش کارگری از کمبود آنان شدیدن رنج می برد.
اما با وجود همه این معضلات و موانع و در رآس همه آنها ، فشار کمرشکن اقتصادی و استبداد نهادینه شده سیاسی و مذهبی، اکنون طبقه کارگر ایران در شرایط پر تحول سیاسی و مبارزاتی یکسال اخیر به استقبال اول ماه مه ، روز همبستگی جهانی طبقه کارگر می رود که روزانه درگیر اعتراض و نارضایتی به وضع موجود است و تسلیم طبقه سرمایهدار و رژیم نماینده آن نشده است. سال گذشته اگرچه سال رشد و گسترش جنبش کارگری و سوسیالیستی در ایران نبود و کماکان این جنبش به دلیل بهرهمند نبودن از ابزارهای خودساخته مبارزاتی و وجود استبداد شدید سیاسی ، در حالت تدافعی قرار داشت و مبارزاتش درجهت پس زدن فشار صاحبان سرمایه و دولت حامی آنان بود، اما درهمان حال، سال مبارزات روزانه طبقه کارگر در مراکز تولیدی و سال تقابل بخشی از این طبقه در صفوف معلمان و پرستاران علیه دولت و سرمایهداران بود. در طرف مقابل نیز ، سال ١٣٩٤ سال بربریت نظام حاکم و تشدید فشار اقتصادی و سرکوب بیرحمانه مردم ناراضی برای حفظ اقتدار ضد انسانی رژیم در داخل کشور و در نگرانی از عرض اندام جنبش های اعتراضی و تودهای در عرصه داخل کشور ، سال تسلیم بی قید و شرط رژیم در برابر قدرتهای عظیم جهانی و سرکشیدن "جام زهر" توسط رهبر نظام در پروژه "برجام" بود.
لذا در سال جاری، طبقه کارگر ایران در بطن تحولات مهم داخلی و منطقهای، بر بستر تعمیق بیشتر بحران اقتصادی و بیکاری گستردهتر و تشدید جنگ جناحها بر سر چگونگی اداره و سرکوب جامعه و تضمین ادامه حیات رژیم با راهحل های نسبتآ متفاوت روبرو و به استقبال اول ماه مه می رویم. ضروری است طبقه کارگر ایران با اتحاد و آمادگی کامل در رزم جهانی و رژه عظیم روز تاریخی خود، روز جهانی کارگر شرکت نماید. طبقه کارگر ایران ، علیرغم وجود گرایشات واقعی و تفاوت های فکری و عملی در صفوف آن ، که نه امر کشوری ، بلکه واقعیت بین المللی در گوشه و کنار جهان است ، شایسته است در این روز به عنوان تن واحد ظاهر و خواست و مطالبات خود را در قطعنامه های روشن و مدون و در اعتراض علنی و متحدانه به اطلاع دولت و نهادهای وابسته به آن، طبقه سرمایه دار ایران و کل جامعه برساند. خواست های صنفی، طبقاتی، سیاسی و اجتماعی طبقه کارگر میتوانند و لازم است در قطعنامه های اول ماه مه به روشنی انعکاس یابند. اما مشکل برسر تدوین قطعنامه و طرح مطالبات کارگری در آن و میزان غلظت این مطالبات نیست ، چنین امری در قطعنامههای سالهای قبل مستتر است. مسئله مهم در برپایی مراسم های اول ماه مه ، میزان شرکت گسترده کارگران و فروشندگان نیروی کار، علارغم تفاوت درهر گونه گرایش فکری و ایدئولوژی ، هرچه باشکوهتر برگزار کردن این روز کارگری در اشکال و ابعاد وسیع و تودهای به صورت علنی در مراکز و میادین شهرها است. اقدامی که توازن قوای طبقاتی کارگران و اکثریت جامعه را در برابر دشمنان آنان به نمایش می گذارد و زمینه ساز اقدامات مهم دیگر مبارزاتی در سطح جامعه و در روزها و ماههای بعد از برگزاری چنین مراسمات تودهای خواهد شد. مبارزه برای افزایش دستمزدها و عدم پذیرش دستمزد تعیین شده توسط دولت (٨١٢هزار تومان) ، اعتراض به بیکارسازی ها و اخراج روزانه کارگران، خواست آزادی فوری و بی قید و شرط رهبران کارگری دستگیر شده و دیگر فعالین جنبش های اجتماعی از زندان و لغو قرار وثیقه و دیگر محدودیت های فعالیت سیاسی و صنفی کارگران و دیگر فعالین جنبش های اجتماعی، ضدیت با تبعیض و نابرابری جنسی، ملی و مذهبی در محیط های کار و در جامعه، تاکید بر ایجاد تشکل های مستقل و خودساخته کارگری بدون دخالت و کارشکنی دولت و کارفرما با اتکا به نیروی خود کارگران، و دیگر خواست ها و مطالبات کارگران، در قطعنامههای سال های قبل کارگران در اول ماه مهها موجود است. نکته مهم در این میان تنها طرح خواست ها و مطالبات کارگران در اول ماه مه و تنظیم قطعنامه ها نیست، بلکه پیگیری و تاکید بر استمرار مبارزه متحدانه تا دستیابی به این مطالبات بعد از اتمام روز جهانی کارگر است. امری که می تواند به مثابه یکی از تعهدات کارگران به یکدیگر در این روز و چگونگی راهکارهای عملی چنین مبارزه مداوم و پیگیری در نظر گرفته شود.
تجربه اعتراض و عرض اندام جنبش های کارگری و توده ای نشان داده است که بدون دخالت و حضور فعال و پر رنگ کارگران با شعار و مطالبات صنفی، سیاسی و طبقاتی خود و بدون حمایت دیگر اقشار ستمکش جامعه از این طبقه و توده گیر شدن مطالبات آن و نیز بدون توقف چرخ های تولید از حرکت در اعتراض به شرایط موجود، امکان تن دادن رژیم اسلامی به عقب نشینی و پیروزی ممکن نیست. اما لازمه همه این اقدامات، اگاهی، اتحاد و سازمانیابی مستقل کارگران است که ضامن پیشبرد مبارزات آنان است. چنین رسالتی بیشتر از هر کس، گروه و گرایشی دیگری، بر دوش بخش اگاه و کمونیست طبقه کارگر قرار دارد.
به امید آنکه اول ماه مه امسال، سرآغاز دور نوینی از اعتراضات متحدانه، سازمانیافته و اگاهانه کارگری و توده ای برای پایان بخشیدن به حیات استبداد سیاسی و مذهبی در ایران باشد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست