سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

درباره ی تحریم ستیزی


حمید حمیدی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۷ آذر ۱٣٨۵ -  ۱٨ دسامبر ۲۰۰۶


دوستان عزیز!
با سلام و ارادت،
با هر انتخاباتی در ایران هیستری " تحریم ستیزی "دربین دوستان تشدید می شود و ناگاه فراموش می کنند که در کجای زمین ایستاده اند و ثقل زمین کجاست؟وگاه به تصور اینکه تا کنون نه مردم به آقای خاتمی در سال ۱۳۷۶ آن رای بالا را دادند ونه اینکه به دلیل سرخوردگی ناشی از بی برنامگی آقایان با مشارکت ۱۲% در انتخابات دوم شوراها ،شرکت نمودند ، قلم های غلاف شده اشان را بیرون می کشند و به انتظارموفقیت با توسل به معجزه ونه در نقد سیاست گذشه خود با نفی سیاست دیگران برای خودهویت میسازند وشادان محکمه قاضی را که تنها بدانجا رفته بودند ترک می کنند و تا انتخاباتی دیگرمنتظر معجزه ای دیگربه انتظار می مانند.
دوستان عزیز،
اگر بپذیریم که سیاست " بهترین گزینه در زمان با برنامه مشخص برای رسیدن به قدرت است "،آیا برای یک سازمان ویا یک حزب سیاسی که باور به اینگونه بازی قدرت که همواره چانه زنی در بالا وبی توجهی به مطالبات پائینی ها بوده وتشویق به مشارکت نیز فایده ای برای پیشبرد دمکراسی و حقوق بشر در کشور ندارد،سیاستی بجز عدم مشارکت باقی می گذارد؟فراموش نکنیم که وقتی از سازمان ویا یک حزب سخن می گوئیم با شخصیتی حقوقی مواجه هستیم که اتخاد تاکتیک ویا سیاست ورزی میباید در خدمت استراتژی قرار گیرد.
با لحاظ این موضوع که نه " تحولات مسالمت جویانه " به مثابه یک روش،بلکه " اصلاح حکومت دینی "برای بعضی از دوستان هم تاکتیک وهم استراتژی محسوب میشود، طبیعی است که آسان ترین راه را که همان دنباله روی بدون برنامه مشخص را بر گزینند و محصول آن ،همان میشود که یک روزبدنبال رفسنجانی ،باری دیگر به دنبال خاتمی وامروزبدنبال کروبی وشاید فردا در مقابل مصباح از ولایت خامنه ای نیز حمایت کنند.
دوستان عزیز،
قطعأمیدانید به غیر از انتخابات به اصطلاح ریاست جمهوری،هر کدام ازما بدلیل اقامت درخارج از کشور حق انتخاب شدن وانتخاب کردن رانداریم .این را گفتم که بگویم وقتی حق انتخاب در حوزه فردی بررسی میشود،به مثابه یک رفتار اخلاقی ونه سیاسی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
آیا هرگز از خود پرسیده ایم که بدلیل وجود استبداد دینی وسایر عواملی که شما نیز حتمأ به آنها آگاهی دارید هیچ تشکل سیاسی اعم از داخل و خارج از کشور قدرت تاثیرگذاری برتصمیم منطقی مردم به مثابه یک کل را نداشته وتا زمانیکه این پرده نا امیدی ازتشکل های سیاسی فرو نریزد باید منتظر گاه سکوت وگاه هجوم مردم درتمامی عرصه ها باشیم.به همین دلیل نه با سکوت مردم این حکومت تکان نمیخورد(چون حکومتی استبدادی است)ونه با هجوم در انتخابات
فرمایشی.وبه همین دلیل بدون اینکه به اصل قضایا بیاندیشیم،به یکباره و در عین باور به خرد به مردم گرائی ناب غوطه ور میشویم وفراموش می کنیم که انتخابات اخیر نه آخرین ونه اولین انتخاب در حکومت دینی بوده که همواره مورداستفاده ابزاری درجهت تحکیم ساختارهای موجودقرار گرفته است.
راستی میتوان به فوائد حاصل از انتخابات در گذشته در زندگی روزمره مردم ،در کاهش گرانی،درکاهش ناهنجاریهای اجتماعی،و......اشاره نمود؟
دوستان دلتان را خوش نکنید.سیاست دنباله روی اگر چه ساده ترین گزینه در لحظه باشد ولی قطعأ دشوارترین پاسخ برای آینده خواهد بود.
فراموش کرده ایم که نتیجه دفاع از مواضع ضد امپریالیستی امام خمینی و جذب در ولایت وحزب توده چه ضربات جبران ناپذیری بر پیکره تنها سازمان چپ مستقل ایران بر جای گذاشته است؟
دوستان عزیز،
شاید حافظه تاریخی شما دچار فراموشی ویا خود فراموشی شده باشد،ولی میخواهم بعضی از اتفاقات نه سالهای خیلی دور را برایتان تکرار کنم.
آیا این تحریمیان بودند که در شورای اول با شهردار منتخب خود آقای الویری به توافق نرسیدند وباعث انحلال زود هنگام شورای شهر تهران شدند؟
آیا این تحریمیان بودند که با حکم حکومتی در مجلس ششم از طرح لایحه اصلاح مطبوعات جلوگیری کردند؟
آیا این تحریمیان بودند که مانع ازتصویب طرح اختیارات آقای خاتمی درزمان ریاست ایشان بر قوه به اصطلاح مجریه شدند؟وآیا تحریمیان به ایشان گفتند برای حفظ نظام وولایت سکوت کنند؟
آیا این تحریمیان بودند که به مردم گفتند به دلیل سوء استفاده دشمن از حضوردر محل تحصن نمایندگان مجلس خودداری ورزند.
آیا این تحریمیان بودند که آقای عبدالله نوری را به زندان روانه کرده وباز هم سکوت کردند؟
آیا این تحریمیان بودند که حکم توقیف ۸۴ روزنامه وحکم دستگیری دانشجویان و نویسندگان ووبلاگ نویسان را صادر نمودند وفقط به بیان بستن فله ای بستن مطبوعات اشاره کرند؟
آیا این تحریمیان بودند که پرونده قتلهای زنجیره ای را مختومه اعلام کردند؟
آیا این تحریمیان بوده ویا هستند که خواهان سر پوش گذاشتن بر قتل زهرا کاظمی هستند؟
آیا این تحریمیان بودند که گفتند اگر کاندید ما رد صلاحیت شود،درانتخابات شرکت نمی کنیم ولی با حکم حکومتی در انتخاباتی که از پیش نتیجه آن مشخص بود شرکت کردند؟
آیا این تحریمیان بودند که از مطالبات داشجویان حمایت نکردند و درقبال زندانیان سیاسی غیر خودی سکوت می کنند؟
دوستان عزیز،
خانه از پای بست ویران است.
اگر انصاف دارید،صادقانه قضاوت کنید.طرفداران اصلاحات حکومتی با بیان اینکه کمتر از سیاهی ها حرف بزنیم بر چشمان خود عینک رنگین میزنند وهمه چیز را رنگی میبینند.مثل زنان خیابانی رنگی،معتادین رنگی،کودکان خیابانی رنگی و.........
مدافعان اصلاحات حکومتی به دلیل نداشتن برنامه وبه دلیل اینکه بردفاعشان از این تئوری به مثابه یگانه راه نجات اصرار دارند،هرگز از ستمی که بر اکثریت ایرانیان میرود سخنی به میان نمی آورند،ایشان ازسقوط جامعه در تمامی زمینه ها سخن نمی گویند و فقط وقتی محصول چانه زنی در بالا وبی توجهی به پائینی ها ،احمدی نژاد میشود،فریاد سر می دهند که دیدید حاصل تحریم چه شد؟
دوستان عزیز،
پیش از اینکه هیستیری شما برای انتخابات بعدی تشدید شود،بیائیم با هم اندیشه کنیم وبرای خود هویت مشخص تعریف کنیم .کیستیم ؟ چیستیم؟وچه مخواهیم؟ تا زمانی که این هویت دنباله روی، بدون تعریفی مشخص حتی از اصلاحات حکومتی باشد ،شما ناچارید همچون مبتکرین این فکر همه چیز را به خودی وغیر خودی تقسیم کرده وعدم موفقیت خود را نه در خود که در دیگران جستجو کنید.
دوستان خوبم،
من اگر در ایران بودم به دلیل اینکه:
هر رأی را رأی به ساختار حکومت دینی میدانم(که شوراها ی اسلامی و روندی که برآن حاکم میباشد نیز از این موضوع مستثنی نمی باشد).
وفوائد شرکت در اینگونه انتخابات را کمتر از عدم مشارکت میدانم، در انتخابات شرکت نمی کردم و تمامی تلاش خود را به روشنگری در خصوص ماهیت استبداد برای افراد ومردمی که دوستشان دارام میکردم،که چگونه انسان وتفکرات انساندوستانه در طول حیات این حکومت دینی ابزاری میشود برای تحکیم قدرت یا برای رسیدن به قدرت وپشت کردن به آنانی که با آمال وآرزوهای متفاوت به کاندید رهبر "نه"میگویند واین"نه"را بی برنامگان اصلاح حکومت "آری" به خود ارزیابی میکنند ودرنهایت هم بین مردم و نظام،"نظام" را انتخاب میکنند.
دوستان عزیز،ما انسانیم واین حق ماست که حتی اگر خود نیز شاهد آن نباشیم ،روزی از فرهنگ گزینش بین "بدتر" و"بد" عبور کنیم و اگر هنوز در خود این توانائی را سراغ داریم،انرژی خود را صرف گزینه ارتباط با مردم وعبور ازتنگنا های این ارتباط قرار دهیم وفراموش نکنیم که حکومت دینی حاکم بعنوان پدیده ای جدید، قابل قیاس با ترکیه،شیلی و...... نیست .همانگونه که با طالبان نیست.
فراموش نکنیم که ما به استبداد و حلقه تنگ آن پاسخگو نیستیم.ما پاسخگو به مردم و تاریخ آینده هستیم.
اگر شمانمیخواهید به آیندگان پاسخ دهید،میتوانید بعنوان بدیل در مقابل "سازمان فدائیان تحریمگر"،"سازمان فدائیان اصلاحات حکومتی،پیروان خاتمی ـکروبی ـ رفسنجانی را تاسیس ولی پیشنهاد میکنم چند نقطه در پایان بگذارید که اگر روزی مصباح یزدی در مقابل خامنه ای قرار گرفت به لحاظ مشارکت فعال شما بتوانید از خامنه ای نیز حمایت کنید.
در پایان به اطلاع شما دوستان میرسانم،به جهت دشواری های که در نوشتن دارام ،قادر به پاسخگوئی نوشتاری نخواهم بود و چنانچه نیاز باشد با فایل صوتی در خدمتتان خواهم بود.
شاد باشید
  ۱۵ دسامبر ۲۰۰۶ /۲۶ آذر ۱۳۸۴


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست