سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

درباره نوشتهٔ آقای بهرام خراسانی در مورد کردستان سوریه


ا. مانا


• می توان فهمید ایشان مخالف بیانیهٔ اعلام سیستم فدرال در روژآوا هستند. آنچه را که نمی توان فهمید اینست که ایشان موافق چه چیزی هستند. به روسیه، کشورهای فروشندهٔ سلاح، رادیوهای بی بی سی و آمریکا، به حکومتهای ترکیه و عربستان، رژیمهای سوریه و عراق و ایران و... تاخته اند بدون انکه بگویند حرف حساب ایشان چیست! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱ فروردين ۱٣۹۵ -  ۲۰ مارس ۲۰۱۶


بدون مقدمه، از نوشتهٔ آقای خراسانی می توان فهمید که ایشان مخالف بیانیهٔ اعلام سیستم فدرال در روژآوا هستند. آنچه را که نمی توان فهمید اینست که ایشان موافق چه چیزی هستند. به روسیه، کشورهای فروشندهٔ سلاح، رادیوهای بی بی سی و آمریکا، به حکومتهای ترکیه و عربستان، رژیمهای سوریه و عراق و ایران و... تاخته اند بدون انکه بگویند حرف حساب ایشان چیست!

از نوشتهٔ خود ایشان وام بگیریم که جایی برای شبهه نماند. در جایی آورده اند که : اینکه میان فراخواندن نیروهای روسیه از سوریه و اعلام سیستم فدرال ارتباطی هست یا نه را آقای خراسانی نمی دانند. در پاراگراف بعدی می فرمایند که چیزی از پشت پردهٔ سیاست منطقه و دادو ستدهای آن هم نمی دانند. سرانجام و آیندهٔ این بیانیه را نیز نمی توانند پیش بینی نمایند! ایشان مطمئن هم نیستند که قصد کردهای سوریه از این بیانیه در ادامه یکی نمودن چهار پارهٔ کردستان و تشکلیل کشور مستقل کردستان است! و با این همه مجهول که خود ایشان به آن اذعان دارند در مخالفت با این بیانیه درنگ جایز نمی دارند! چرا، چون بر اساسِ تجربهٔ تاریخی می دانند که در آشفتگیهای منطقه ای دولتهای استانی/محلی تشکیل گردیده که بعد از فرونشستن التهابات و رفع آشفتگی ها منحل گردیده و نشانی از انان نمانده است! اگر چنین است، آقای خراسانی نگران چه چیزی هستند؟

چون موضع ایشان بر من معلوم نیست از حدس و گمان می پرهیزم و می گویم ایشان با این نوشته قصد توجیه استبدادهای شرقی که در آن هیچ حقی، از جمله حقوق ملی، برسمیت شناخته نمی شود را نداشته اند. هر چند هم که خیر خواهانه و خوشبینانه به نوشتهٔ ایشان بنگریم، نتیجه جز این نیست که ترکیب فعلی منطقه برای پرهیز از اختلافات احتمالی و تشنجات ناخواسته دست نخورده بماند. غافل از اینکه نیروهای طرفدار وضع موجود در منطقه، با همین منطق ادامهٔ آنچه را که صدام کرد توجیه نمودند، با بشار اسدها کنار آمدند که آب از آب تکان نخورد، به اردوغان در همین انتخابات اخیر رأی دادند که ثبات ترکیه بهم نخورد. اگر می پنداریم که دیوانگی های صدام، مشت آهنین بشار اسد در برخورد با نارضایتهای مردم سوریه، جنونِ قدرت اردوغان، دخالتهای ناروای عربستان و ایران در امور منطقه در بوجود آوردن وضع اسفبار فعلی نقشی نداشته است و کمترین زیانی به منافع منطقه نرسانده است، می توان خطر بزرگ را در بیانیهٔ کردهای سوریه جست و نه تنها مسئولیت فجایع کنونی، که آنچه را که در آینده نیز امکان دارد پیش آید به حساب آنان گذاشت. اگر چنین باشد آقای خراسانی رسالت را به نیکی به انجام رسانده اند.

و اگر چنین نیست و آقای خراسانی مستبدین نابکارِ منطقه را در پیدایش اوضاع کنونی آن مسئول می دانند، چرا این بیانیه چنان پریشان خاطرشان نموده است؟

آقای خراسانی در آغاز نوشته فرموده اند که : «در این بیانیه همانند همهٔ جنبشهای سیاسی از آغاز آفرینش تاکنون، از برابری و دوستی گرگ و میش و همهٔ خلقها سخن به میان آمده، و برای تضمین آن انبوهی از واژگان دموکراتیک، فدرالیسم و مانند آن را به وثیقه گذاشته‌اند. در این زمینه آنها نوشته‌اند: "سیستم "فدرالیسم دموکراتیک"، با اساس گرفتن مشارکت تمام اقشار و گروه های مختلف جامعه، سوریه آینده را برای همه سوری ها تضمین می کند. هدف سیستم فدرالیسم دموکراتیک روژآوا – شمال سوریه ایجاد اتحادی دموکراتیک در مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میان تمام جوامعی است که در خاورمیانه زندگی می کنند، اتحادی که به واسطه آن از مرزهای دولت – ملت عبور کرده و زیستی را در سایه صلح، امنیت و برادری بنا نهند». نمی خواهم بگویم ایشان با لحن متفاوت این بیانیه مشکل دارند و نیک اندیشانه اصل را بر این می گذارم که ایشان نگران آنند که آینده حوادثی را رقم زند که هم راستای مفاد مترقی این بیانیه نباشد. ولی حق دارم از ایشان بپرسم که هیچگاه به این نکتهٔ ظریف اندیشیده اند که چرا چنین بیانیه هایی - حتی اگر فقط در حرف - از سوی تهران، بغداد، دمشق، آنکارا، ریاض، کابل و اسلام آباد صادر نمی گردد؟

و اما در مورد نگرانی آقای خراسانی در مورد خون ریزیهای احتمالی آتی میان کردها و اعراب در سوریه - باید از ایشان پرسید در روزهای محاصرهٔ کوبانی چند بار در مورد آن خونریزی نوشتید؟ اگر ننوشته اید، این حق را به من بدهید که بگویم نگرانی اصلی شما چیزی غیر از خونریزی بین اقوام بوده است چون در ابتدای نوشتهٔ خود چنین آورده اید: «در روزهای ۲۶ و ۲۷ اسفند ۱٣۹۴، "احزاب، گروه ها و نمایندگان گروه های اتنیکی و مذهبی شرکت کننده نشست رمیلان در روز پایانی این نشست، با اکثریت آرا به برقراری سیستمی فدرال در غرب کُردستان و دیگر مناطق شمال سوریه رای دادند. این نشست در روزهای ۱۶ و ۱۷ مارس در شهر رمیلان در کانتون جزیره با حضور ۲۰۰ تن از نمایندگان ملیت های ساکن غرب کُردستان و شمال سوریه همراه با اعضای احزاب و جریان های سیاسی این منطقه برگزار شد.» با آنچه در نوشتهٔ شما است خود شما هم اذعان دارید که این تلاش در جهت همگرایی اقوام و مذاهب این منطقه است نه رودررو قرار دادن آنها. حداقل - برای امروز که این را می دانید - نمی توانید با آن همراه یا همصدا شوید؟


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست