سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

"زبان به کام سیاست"


مسعود نقره کار


• محمدمختاری حتی مخالف حضور و مشارکت فردی بسانِ عبدالکریم سروش که ارتکاب "حذف فرهنگی" در پرونده دارد، در "جلسات مشورتی" اهل قلم بود. منصفانه نیست به نام و اندیشه او حمایت ازقاتلان خودِ او، قاتلان با فرهنگ ترین فرزندان میهنمان که سبعانه به "حذف فیزیکی" روی آورده اند، توجیه شود. معنای مدارا تمکین کردن به جهالت و مشاطه گری جنایت نیست ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۷ اسفند ۱٣۹۴ -  ۷ مارس ۲۰۱۶


نویسنده گرانقدر خانم مهین میلانی، که مورد احترام من بوده و هستند، مطلبی در سایت اخبار روز منتشرکردند با عنوان "ما همه ری شهری هستیم" (۱). من قصد پاسخگوئی و پرداختن به همه مسائل مطرح شده در مقاله ایشان را، که با حسن نیّت نوشته شده است، ندارم. اما، چون مهربانانه و صمیمانه مخاطب نوشته ایشان هستم و نیز سوال هائی مطرح کردند شرط ادب دانستم این چند سطر را با شتاب بنویسم. این چند سطر در عین حال نوعی احساس وظیفه و مسولیت نیز با خود دارد. در مطلب خانم مهین میلانی پای محمد مختاری و اندیشگی او به خطا و نابجا به میان کشیده شده است. من با اشاره به یک فراز از کردار فرهنگی و اجتماعی محمد مختاری در این یاداشت، وظیفه خود انجام خواهم داد:
۱- من در مقاله های متعدد و کتاب "مقدمه ای بر کشتار دگراندیشان درایران" نظرم را در باره مقوله یا پدیده‍ی "مدارا و دگراندیشی" با بهره وری از دیگاه های محمد مختاری و دیگر صاحب نظرانِ این عرصه نوشته ام. در مقاله ها و مصاحبه های متعدد نیز نظرم را درباره مجلس و انتخابات در حکومت اسلامی و مضحکه و معرکه انتخابات اخیر، و قاتل - کاندیداهائی همچون رفسنجانی و ری شهری و دری نجف آبادی، که با معیارهای حقوق بشری و مستند و مستدل، مرتکب "جنایت علیه بشریت" شده اند، بیان کرده ام.
۲- دانش جامعه شناسی و روانشناسی، و استفاده درست از دانشواژگان به ما می آموزانند که "انسان ها در ساختار روانی – ذهنی شان به دلائل متعدد فردی و اجتماعی و تاریخی این ظرفیت، زمینه و استعداد را دارند که در شرایط خاص، به افرادی خودرای، خشن، مستبد و دیکتاتور بَدَل شوند". معنای این واژگان و سخن اما این نیست که انسان ها یا بخش بزرگی از یک جامعه انسانی "همه ری شهری" یعنی "جنایتکار" در معنای "جنایت علیه بشریت" شوند. چنین ادعای نمونه واری می باید مستند و متکی به شواهد قابل اتکا باشد.
٣- مجموعه‍ی آثار محمد مختاری (پژوهش، نقد، ترجمه، شعر)، و مصاحبه های متعدد و گفت و گوهای حضوری اش (به ویژه با راقم این سطور) گواه اند که تمرین مدارا و مدارا، و سیاست کردن در ساخت و بافت اندیشگی محمد مختاری تمکین کردن به جهالت و سازش با ستمگران و نقض کنندگان حقوق بشر و "جنایت کاران علیه بشریت"، و نیز مشاطه گری حکومت اسلامی تعریف نشده است. محمد مختاری در ایران زندگی می کرد، اما میزان عدم مدارای اش با حکومت اسلامی به حدی بود که مصرانه مخالف حضور و مشارکت افرادی بسانِ عبدالکریم سروش- که ارتکاب "حذف فرهنگی" در پرونده دارند- در "جلسات مشورتی" اهل قلم و اعضای کانون نویسندگان ایران بود.
نمی خواهم زیاده به موضوع بپردازم، می ترسم عزیزی را برنجانم. فقط یک نمونه می آورم که نشان دهم اندیشه "تحمل حضور دیگریِ" محمد مختاری، تحمل حضور قلم شکنان و فرهنگ کُشان، و قاتلان اهل قلم و دگراندیشان معنا نمی دهد، از این سخن حذف فیزیکی موجوداتی مثل رفسجانی و ری شهری و دری نجف آبادی و گله ی بزرگی از مشابهین شان نباید نتیجه گیری شود. مختاری به حذف فیزیکی باور نداشت، چرا که از جنس و جنم انسان بود.
و بالاخره اینکه گمان می کنم "در خانه اگر کس است یک حرف بس است":
"...جلسات مشورتی دستاوردهای دیگری داشت ... معیار دیگر اینکه افرادی می توانند در این جمع شرکت کنند که به طور رسمی و مکتوب در سانسور مشارکت نداشته اند. و کسانی که در "حذف فرهنگی" شرکت داشتند نمی توانند در این جلسات حضور پیدا کنند، مثل آنان که در سیاست گذاری های حذف فرهنگی در ستاد انقلاب فرهنگی شرکت داشتند..." (۱)

منابع:
۱- مهین میلانی، ما همه "ری شهری" هستیم، سایت اخبار روز
۲- محمد مختاری: گفت و شنید، بخشی از تاریخ جنبش روشنفکری ایران، انتشارات باران، سوئد. ص ۴۲۵


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست