سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دارایی!


بهمن پارسا


• آنچه دارم، داشتم است
حروف خشنِ گلو خراش
از روزهای بغض
و ابر های کینه توز ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۰ دی ۱٣۹۴ -  ٣۱ دسامبر ۲۰۱۵


 آنچه دارم، داشتم است
حروف خشنِ گلو خراش
از روزهای بغض
و ابر های کینه توز
آنجا که گربه جوجه ها میپاید.
می سرید روزهایم ، سُرسرُه وار
بر سنگفرش ِ نا هموار، ناهمواری ها!
گلایه ی بره را ، گرگ سنگ صبور است.
دارم ، داشت هایم
همسفر ِ عمر است ،
میباشد هم اینک نیز
می ریزد در رگهایم
سرمای ، سرمایه ام را
ودور نیست
همه ی این نزدیکی های ِ
من کُش ِ دورا دور!
رفتن ندانست
این من ، بی آن او
حتّی در میدان کهنه ی باشکوه
درآستانه ی هزار سال حروف نا خوانا
وخواندنی بود
دارم ، داشت های من
وبامن بود آنهمه دور،
اینهمه نزدیک.
باز داد پروازم
آن حروف خشنِ گلو خراش ِ مالیخولیا،
به ته دنیا، انتهای آدم
وآغاز ِ شنیدن صدای
نه مرا بگذار ، نیستم
وفریادی که یعنی :
داشتن ، دارم هایم را
به مغولستان خواهم برد
شاید از سفر باز مانی
بی سامانی سرَم را سبب.

۲۹دسامبر ۲۰۱۵


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست