• حضور پررنگ آخوند ها در مدارس، معلمان پرورشی، اعزام اجباری دانش آموزان به کاروان راهیان نور، حضور دانش آموزان بسیجی، انجام فرائض دینی، رعایت حجاب، خود داری از به کار بردن وسایل تجملی و آرایشی، این محدودیت ها تآثیر مخربی نه تنها بر یادگیری دارد، بلکه از نظر روحی و روانی نیز لطمات جبران ناپذیری را به دانش آموزان مخصوصآ دختران، تحمیل کرده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٣۰ شهريور ۱٣۹۴ -  ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵

 

باز گشایی مدارس، مشکلات والدین و دانش آموزان!
شمس الدین امانتی                                                                                          
پدیده گشایش و باز گشایی در ایران تحت حاکمیت رژیم سرمایه داری اسلامی، نه تنها معنا و مفهومی ندارد، بلکه بدون تلفات روحی، مالی و جانی هیچگونه گشایشی در زندگی روز مره مردم ستمدیده و زحمتکش امکان پذیر نخواهد شد. گشایش واقعی در زندگی روزمره هر انسان آزادیخواهی، بستگی به میزان آگاهی و مبارزه رو در رو در مخالفت جدی با کلیت رژیم اسلامی، ممکن خواهد شد. بحث بر سر گشایش مدارس، و مشکلات عدیده آن هر سال چند ماه قبل از آغازسال تحصیلی گریبان حدود ۱٣ میلیون دانش آموز و ۲۵ میلیون از والدین آنها را جهت یافتن مدرسه ای مناسب خواهد گرفت.
هزینه شهریه مدرسه، هزینه سرویس مدرسه، هزینه لوازم التحریر و یونیفرم مخصوص مدارس و هزینه کتاب های درسی بعضآ بی محتوا، از جمله مشکلاتی است که به اختصار به جنبه هائی از این باج گیری ها توسط اداره آموزش و پرورش رژیم اسلامی، می پردازیم.
بر اساس‌ اصل‌"سی ام" از قانون‌ اساسی‌ جمهوری اسلامی،‌ "دولت‌ موظف‌ است‌ وسایل‌ آموزش‌ و پرورش‌ رایگان‌ را برای همه‌ ملت‌ تا پایان‌ دوره‌ متوسطه‌ فراهم‌ سازد و وسایل‌ تحصیلات‌ عالی را تا سرحد خود کفائی کشور به‌ طور رایگان‌ گسترش‌ دهد."بلف زدن و بی پایه بودن این اصل از قانون اساسی، با توجه به پایگاه طبقاتی رژیم اسلامی، چندان هم دور از انتظار نیست. اخاذی و جریمه کردن والدین دانش آموزان به هنگام ثبت نام فرزندانشان، درخواست پول از دانش آموزان در پروسه تحصیل به بهانه های مختلف از جمله تعمیرکلاس درس، تهیه سوخت زمستانی، پرداخت سالانه ۱۲۰ هزار تومان برای هوشمندسازی، تحویل کارنامه دانش آموز به شرط کمک نقدی، هزینه کاغذ پلی کپی و ... این باج و خراجها از منظر رژیم اسلامی، به معنای"آموزش و پرورش رایگان"است.
بنا به توصیه خمینی، در سال ۶۲ قیمت گذاری کالا ها به کمسیونهایی بنام"تعزیرات"، سپرده شد و در سال ۷٣ به عنوان بازوی دولت اسلامی، "نظارت براقتصاد و تخلفات اداری"را عهده دار شد که تازگی ها سر از مدارس در آورده اند تا به زعم خود به شکایات والدین دانش آموزان در رابطه با"گران فروشی"، تحت عنوان شهریه مدارس، یا همان باج گیری توسط مدیران دست نشانده وزارت آموزش و پرورش رژیم اسلامی، رسیدگی کنند. به این ترتیب ناظرین بر قیمت گذاری نخود و لوبیا و گوشت فاسد در دکان های بقالی، در مدارس و مراکز آموزشی حکم قاضی را دارند تا پروسه فساد نیمه و ناتمام"محمد رضارحیمی"معاون احمدی نژاد و آقازاده ها را در مدارس به اتمام رسانند.
به گزارش خبر گزاری تسنیم، در تأریخ ۲۰ تیرماه ۱٣۹۴، "محمدی"مدیرکل تعزیرات حکومتی تهران گفت، "ما همراه ناظرین و بازرسان و حتی قاضی شعبه جهت رسیدگی به شکایت والدین دانش آموزان در مدارس حضور یافتیم و این موضوع در حیطه وظایف ماست. متقابلآ "زینی وند"، معاون وزیر آموزش و پرورش رژیم در این باره گفت، "ورود گشت های تعزیزات به آموزش و پرورش غیر قانونی است."
اما تعزیرات، نظارت بر آموزش و پرورش را همانند وزارت بهداشت از جمله وظایف خود می داند و می گوید، "موضوع گران فروشی خدمات آموزشی و خدمات جانبی مدارس از جمله وظایف ماست. تعزیرات با استناد به قوانین اجرایی، نظارت بر آموزش و پرورش را از وظایف خود می داند و ورود به جرایم مالی را نادیده نمی گیرد."
در واقع دعوا بر سر حل و فصل شکایت والدین دانش آموزان از آن عده مدیران گران فروش نیست، بلکه دعوا بر سر تعیین میزان شهریه و شیوه اخاذی آن، مورد اختلاف این باج بگیران است به گونه ای که در این عرصه از اخاذی کماکان در بر همان پاشنه می چرخد. بر اساس گفته‌های" زینی‌وند"، برای سال تحصیلی ۹۵- ۱٣۹۴، "سقف شهریه مدارس غیردولتی در دوره ابتدایی ۴ میلیون و ٨۰۰ هزار تومان و در دوره متوسطه ٨ میلیون و ٨۰۰ هزار تومان"، که در مقایسه با سال تحصیلی ۹۴- ۱٣۹٣، دوازده در صد افزایش یافته است.
یکی دیگر از مشکلات دانش آموزان و والدین آنها هزینه بالا و تلفات ناشی از تصادفات وسائل نقلیه سرویس‌ مدارس است، که در این زمینه نیز از گشایش خبری نیست، به گونه ای که هزینه سرویس مدارس در شهرهای بزرگ نسبت به سال گذشته ۱۵ تا ۲۰ در صد افزایش یافته است. علاوه بر هزینه بالای سرویس مدارس، وقوع تصادفات و حوادثی است که حین نقل و انتقال درخارج از مدرسه برای دانش آموزان، اتفاق خواهد افتاد که این خود یکی از عوامل نگرانی و دل واپسی والدین آنها به هنگام بدرقه فرزندانشان است.
به گزارش سایت "خلیج فارس"، در یک جست‌ و جوی ساده درباره حوادثی که برای دانش‌آموزان ایرانی، بیرون از مدرسه اتفاق افتاده نشان می‌دهد که، "بیشتر این حوادث به دلیل تصادفات رانندگی سرویس ‌های این دانش‌آموزان بوده است."
این در حالی است که بیشتر سرویس‌ های مدارس، در شهر های کم جمعیت و روستا های اطراف آن با استفاده از موتورسیکلت، وانت‌ بار، خودرو هائی که تعداد بیشتری از ظرفیت خود را حمل خواهند کرد و وضعیت غیر استاندارد جاده های ایران است که به قتلگاه تبدیل شده است. با آغاز مدارس، تهیه لوازم التحریر دانش آموزان، برای خانواده های کم در آمد تبدیل به مشکلی جدی شده است.   دستیابی به گزارش های واقعی و متعددی در رابطه با مشکلات والدین دانش آموزان و عدم دسترسی به این لوازم در میان دانش آموزان تهیدست کار ساده ای است، در جستجو برای اطلاع بیشتر از این پدیده درد ناک، فراخوانی توجهم را جلب کرد که بخشی از آنرا به اطلاع شما خواهم رساند.   
به گزارش، سایت "بنیاد همدلان کودک، "باز هم این مهر است که آهسته از راه می‌رسد."مهر".. ماه مهربانی.. ماه شور و غوغای بچگی! امسال در آستانه فصل مدرسه، مصممیم تا با یاری شما دوستانِ همدل به سراغ بچه‌های نازنینِ بلوچستان برویم... منطقه‌ای محنت کشیده و محروم! جایی که طبیعتش بیدادگر است و زمینش چندان بخشنده نیست. جاییکه فقر و نداری در خاکش ریشه‌ای دیرینه دارد. آری! در این سرزمین مهجور، آرزوهای کودکی بی‌رحمانه در دست باد و توفان‌‌ رها شده است. در این دیارِ خاکستری و بی‌رنگ، حسرتِ مداد رنگی بر دل‌های کوچک نشسته است.
و ما ناگزیر، باور کرده‌ایم که در اینجا "مدرسه"معنایی متفاوت دارد! یارانِ پرمهر؛ چه خوب است اگر با کمک هم بتوانیم کمی رنگ را وارد دنیای این کودکان سازیم. قصد ما تهیه بسته‌ لوازم‌التحریر برای ۵۰۰ کودک و نوجوانِ دانش‌آموز در سه نقطه محروم از منطقه دشتیاری است. تلاش داریم تا با همکاری انجمن حامی این بسته‌ ها را به‌ موقع در اختیار بچه‌ها قرار دهیم و با سر رسیدن پاییز آنان را با لبخندی بر لب راهی مدرسه کنیم. بهای هر یک از این بسته‌های شادی، فقط ۲۰ هزار تومان است. امید داریم تا با کمک شما یارانِ همدل بتوانیم این حداقل را برای این بچه‌ها فراهم سازیم.
آری‌ ای عزیز! با پرداخت هر۲۰ هزار تومان می‌ توان دنیای یک کودک را رنگی کرد."
یکی دیگر از مشکلات والدین دانش آموزان تهیه کتب درسی است که اداره کل نظارت بر نشر و توزیع مواد آموزشی، بر طبق دستور العملی نرخ کتب درسی را رسمآ به شرح زیر اعلام کرد.
"خرید هر کتاب درسی در مقطع ابتدائی بین ۱۲ تا ۱۹ هزار تومان، دوره متوسطه اول بین ٣۰ هزار تا ٣۵ هزار تومان، دوره متوسطه دوم ٣۰ هزار تومان تا ٣۷ هزار تومان و قیمت کتب درسی دوره پیش دانشگاهی بین ۲۱ تا ٣۷ هزار تومان برای والدین هزینه بردار است.
در رابطه با تهیه یونیفورم برای دانش آموزان، خبرنگار ایسکانیوز، بر اساس مشاهدات میدانی خود میگوید، "هزینه خرید یک دست مانتوی دخترانه دبستان ۵۹ هزار تومان و خرید یک دست لباس فرم پسرانه بین ۴۰ هزار تا۵۰ هزار تومان است، خرید لباس فرم مقطع اول متوسطه ٨۵ هزار تومان هزینه در بر دارد و لباس فرم یک دانش‌آموز دبیرستانی از ۹۰ تا ۱۰۰ هزارتومان."
هزینه تحصیلی همچنان سیر صعودی دارد، به نحوی که در میان خانواده های کارگران و مزد بگیران تا پایان سال تحصیلی بیشتر از نیمی از در آمد خود را صرف هزینه تحصیل فرزندانشان خواهند کرد، این در حالی است که قرار شد بر طبق اصل"سی ام"، قانون اساسی رژیم اسلامی، تحصیل"رایگان" باشد. تحمل این هزینه سرسام آور برای خانواده فقرا و کارگران در ایران تحت حاکمیت رژیم سرمایه داری اسلامی، غیر ممکن و غیر قابل قبول شده است که یکی از دلایل ترک تحصیل یا خود داری والدین دانش آموزان از فرستادن فرزندانشان به مدرسه و تحصیل است.
تأثیر فقر بر کیفیت تحصیل دانش آموزان نه تنها در ایران بلکه در آمریکا نیز صدق میکند. به گزارش مرکز آموزش و پرورش معروف به ۲۰۱۵، "در سال های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۰ دانش آموزان از خانواده های ثروتمند در مقایسه با دانش آموزان در خانواده های زیر خط فقر تمایل مثبت تری برای یادگیری داشتند. از جمله توجه بیشتر در کلاس، نگهداری وسایل و شور و اشتیاق برای یادگیری است."
اما مهمتر از همه مشکلات فوق، بی محتوا بودن کتب درسی و نحوه آموزش در مدارس و مراکز آموزشی است، به نحوی که محتوای کتب درسی مبتنی بر دین و تفکیک بر مبنای جنسیت تنظیم شده است که با توسل به زور و تهدید به دانش آموزان تحمیل شده است.
حضور پررنگ آخوند ها در مدارس، معلمان پرورشی، اعزام اجباری دانش آموزان به کاروان راهیان نور، حضور دانش آموزان بسیجی، انجام فرائض دینی، رعایت حجاب، خود داری از به کار بردن وسایل تجملی و آرایشی، این محدودیت ها تآثیر مخربی نه تنها بر یادگیری بلکه از نظر روحی و روانی نیز لطمات جبران ناپذیری را به دانش آموزان مخصوصآ دختران، تحمیل کرده است. در چنین شرایطی تدریس و آموزش توسط معلمان این دانش آموزان، کمترین بازده را خواهد داشت.
خروج معلمان از وضعیت نابسامان خود، اخراج، دستگیری، زندان، شکنجه، اعدام و مضافآ فشار مضاعف اقتصادی کار ساده ای نخواهد بود، اما با توجه به همه این تهدیدات معلمان مبارز، انقلابی و سکولار طی یکسال گذشته با مبارزات پیگیر خود در عرصه های گوناگون بار دیگر به رژیم اسلامی نشان دادند که تسلیم زور و سرکوب نخواهند شد. تنها راه رهائی از یوغ بندگی رژیم اسلامی، جدائی مذهب از آموزش و پرورش و ایجاد آموزش و پرورش انقلابی و سکولار در تشکل و همبستگی معلمان، دانش آموزان، دانشجویان و جوانان در اتحاد با طبقه کارگر آگاه و توده مردم زحمتکش در مبارزه پیگیر علیه کلیت جمهوری اسلامی، ممکن خواهد شد.