سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آن شب


ژیلا مساعد


• پسرانم به بیابان زدند
با مغز های کوچک محدود
گرسنه
تنها
و دیوانگی را نامی تازه دادند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ٣۰ آبان ۱٣٨۵ -  ۲۱ نوامبر ۲۰۰۶


 
دیشب زاییدم
بیست وچهار هزار مرد
با جمجمه هایی کوچک
شاید هم دیشب نبود
شبی بود که درهای زمان
به روی زمین گشوده شد
انجا سر پیچ غریب و نا آزموده ی ازلی بود
که سر از توّهم پر شد
 
پسرانم به بیابان زدند
با مغز های کوچک محدود
گرسنه
تنها
و دیوانگی را نامی تازه دادند
 
فردا شب
همه را بخاک خواهم سپرد
منتظر باشید
با بیل بیایید
با ردایی از ذ کاوت
به بیابان
به صحرا
به دشت
به کوه
همه را باید چال کنیم .
دلتنگ دخترانی هستم
که در آن شب مینایی نزاییدم.                                       ۲۰۰۶.۱۱.۱۹ 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست