سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مستی!


خسرو باقرپور


• اُفتاده ام خموش؛
در خواب - جایِ کوچکی از خاطراتِ تو؛
یا؛ جایی در آن کُمُد
در کُنجِ دِنجِ آن کِشو یِ سَمتِ راهرو! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱٣ تير ۱٣۹۴ -  ۴ ژوئيه ۲۰۱۵



 اُفتاده ام خموش؛
در خواب - جایِ کوچکی از خاطراتِ تو؛
یا؛ جایی در آن کُمُد
در کُنجِ دِنجِ آن کِشو یِ سَمتِ راهرو!
دلتنگ اگر شدی؛
اوّل بُرو؛
و آن شرابِ منتظرِ کهنه را بیار!
جامی بنوش!
جامی دگر...
دیدی!؟
یافتی مرا!
حالا؛ بردار مرا؛
و در شمعدانِ برنجی ی قدیم مُحکم کن؛
آتش بزن مرا!
و از چشمِ روشنِ آتش.
گوش کُن؛
این ترانه ی سوزان و داغ را
ای مستِ بی صدا!
می بینی؟
همخوان و هم صدا؛
با شمعِ روشنِ دیدارِ آشنا؛
می بینی ام هنوز!
می خوانی ام هنوز.

خرداد ۱٣۹۴ اِسِن
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست