سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

بحث مستدل به جای تکفیر


احمد فرهادی


• «سایه‌های شومی» که می‌توانند «بر بالای سر نشریه» بگردند آن‌هایی نیستند که در نامه ادعا می‌شوند بلکه این‌گونه نگرش‌های "تکفیری"اند که، به جای بحثِ استدلالی با عقاید و اندیشه‌های مخالف، می‌کوشند با تابوسازی و ادعاهای غیرمستدل جلوی جریان یافتن آن‌ها را بگیرند. «سایه‌های شوم» کوشش‌های کسانی‌اند که نشریه‌ای را به پرهیز از انتشار اندیشه‌های مخالف خود ترغیب می‌کنند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۹ مهر ۱٣۹٣ -  ۱۱ اکتبر ۲۰۱۴


در تاریخ ۹ مهر ۱٣۹٣ «نامه‌ای به سردبیر» اخبار روز در آن تارنما انتشار یافت. نگاهی انتقادی به شیوهٔ برخوردِ آن نامه با نشریات و مخالفانِ نظری انگیزهٔ نگارش این نوشته است. البته نخست از فرصت برای نگاهی فشرده به مضمون و طرح استدلال‌ها و پرسش‌هایی دگرگونه بهره می‌گیرم.

نامه در برگیرندهٔ چند موضوع انتقادی و یک توصیه است.
– «"اخبار روز" محل برخورد اندیشه‌ها نیست ... به نشریه‌ای تک‌صدایی بدل گشته» خوانندگان آن «ردی از دیگر اندیشه‌ها ... نمی یابند».
– دبیران «تعیین می‌نمایند خوانندگان چه بخوانند و چگونه بیندیشند».
– [شما] «گردانندگان نشریه» به گواهیِ «انتخاب، چینش و درج مقالات [که] نشانگر سمت و سوی نشریه است» ... «ترجیح داده‌اید به مواضع ضدامپریالیستی دوران جنگ سرد رجعت کنید».
– «پافشاری کودکانه بر استراتژی تاریخ مصرف‌گذشته‌ی "مبارزه‌ی ضدامپریالیستی" ... نهایتا ً جاده‌صاف‌کن همان نیروهایی خواهد بود که هم اینک صلح و امنیت جهان را به مخاطره انداخته اند».
– و توصیه اینکه: «می‌توان بر این نظر بود که، سرمایه‌داری در این شکل افسار گسیخته خود راه به سعادت بشر نخواهد برد، و ... در راه کنترل، اصلاح و تغییر آن گام برداشت. اما ... [نه با] سرلوحه قراردادن "مبارزه‌ی ضدامپریالیستی"».

در مورد انتقادِ نخست می‌توان پرسید اگر اخبار روز تک‌صدایی است چرا تا کنون دست‌کم ۴۴ نوشتهٔ خودِ خانم [۱] مارال سعید (نویسندهٔ نامه) در آن انتشار یافته و هم‌اکنون در آرشیو نشریه در دسترس است. در مورد انتقاد دوم می‌توان گفت امروزه گردانندگان هیچ نشریه‌ای نمی‌توانند تعیین کنند «خوانندگان چه بخوانند و چگونه بیندیشند». نشریات مطالبی را عرضه می‌کنند و خوانندگان برمی‌گزینند کدامیک از آن‌ها را بخوانند یا نخوانند، اگر در نشریه‌ای مطالب مورد علاقهٔ خود را نیابند به سراغ نشریات دیگر می‌روند، و بازار نشریه‌ای که گردانندگان‌اش بخواهند تعیین کنند «خوانندگان چه بخوانند و چگونه بیندیشند» کساد می‌شود و از رونق می‌افتد. در بارهٔ رجعت نشریه به مواضع ضدامپریالیستی، اولا اگر «انتخاب، چینش و درج مقالات» نشانهٔ چنین رجعتی باشد، باید انتشار ۴۴ نوشتهٔ نامه‌نویس به مثابهٔ نشانهٔ گرایش اخبار روز به نظرات ایشان تلقی شود، ثانیا روشن نیست اصلا کدام مواضع از سوی خانم مارال سعید مواضع ضدامپریالیستی تلقی می‌شوند. در مورد «استراتژی تاریخ مصرف گذشته‌ی "مبارزه‌ی ضدامپریالیستی"» شاید اگر به جای واژهٔ امپریالیسم واژهٔ سلطه را بگذاریم که زبیگنیو برژینسکی در مورد هدف اصلی ایالات متحده به کار می‌برد، و شاید اگر نظرات او را از کتابِ «The grand chessboard: American primacy and its geostrategic imperatives» [۲] نقل کنیم خانم مارال سعید بپذیرد که می‌توان در بارهٔ تاریخ مصرف دوباره اندیشید. برژینسکی در ۱٣ درصد از صفحات آن کتاب به تعریف سلطه‌گریِ ایالات متحده و مقایسهٔ آن با امپراطوری‌های پیشینِ رم، چین، مغول و روسیه و پسین‌ها حکومت‌های استعماریِ اسپانیا، فرانسه و انگلیس و برشمردن برتری‌های سلطهٔ ایالات متحده نسبت به آن‌ها پرداخته، و بقیهٔ صفحات کتاب را به کاوش راههای ابقای این سلطه و تببین «مسئلهٔ اصلی آمریکا... [برای ایجاد] محدودهٔ جدیدی برای همکاری نظام بین‌المللی مردم سالار متکی بر سلطهٔ جهانی آمریکا» [۳] اختصاص داده است. در مورد «جاده صاف کن»های «نیروهایی ... که ... صلح و امنیت جهان را به مخاطره انداخته اند» نیز،گرچه روشن نیست منظور ایشان کدام نیروهایند، شاید نقل گفته‌های تقریبا یک هفته پیش جو بایدن، معاون اوباما، نامه‌نویس را قانع کند که دنبالِ آدرس اشتباه نگردد. به گزارش روزنامهٔ حریت (ترکیه) بایدن دوم اکتبر در یک سخنرانی در دانشگاه هاروارد گفته: «متاسفانه کشورهای هم‌پیمانِ آمریکا در منطقه، از جمله ترکیه، مسئولِ بروزِ پدیده ای به نام داعش هستند. او گفته ... اردوغان ... در دیدار اخیرش با وی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل ... [ به او گفته که] ترکیه نمی‌بایست مرزهای خود را چنان بی‌محابا برای عبور تروریست‌های تکفیری باز می‌گذاشت». بایدن افزوده «کشورهایی مانند ترکیه ... به این گروهها کمک کردند ... هم‌پیمانان منطقه ای واشنگتن، بزرگترین مشکل ما در سوریه شدند. ترک‌ها، که دوست خوبی برای آمریکا هستند، ... عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ... برای سرنگون کردن دولت بشار اسد، مصمم بودند که جنگ نیابتی شیعه و سنی در منطقه راه بیندازند. آن‌ها به کسانی که با اسد بجنگند، صدها میلیون دلار پول و دهها هزار تن سلاح دادند. به کسانی که از کشورهای خارج برای پیوستن به القاعده و النصرت می‌آمدند، کمک کردند و راه دادند. به افراط‌گرایان و پیکارجویانی که از کشورهای خارج قصد پیوستن به این گروهها را داشتند، آغوش باز کردند». خبرگزاری‌های غربی به این سخنرانی زمانی اشاره کردند که اردوغان، داووداوغلو و قرقاش (وزیر مشاور در امور خارجی امارات متحدهٔ عربی) به آن اعتراض نمودند. بی‌بی‌سی ۵ اکتبر (سه روز پس از سخنرانی) نوشت: «جو بایدن، معاون رئیس جمهوری آمریکا به دلیل اظهاراتش در این باره که ترکیه در قدرت گرفتن گروه دولت اسلامی (داعش) نقش داشته، از این کشور عذرخواهی کرد. آقای بایدن روز پنجشنبه (دوم اکتبر) در سخنانی در دانشگاه هاروارد گفته بود که عملکرد متحدان منطقه‌ای آمریکا، از جمله ترکیه، امارات متحدهٔ عربی و سایر کشورهای حوزهٔ خلیج فارس، در قدرت گرفتن گروه دولت اسلامی در سوریه و عراق موثر بوده است. به گفتهٔ آقای بایدن، این کشورها با حمایت مالی و تسلیحاتی از گروههای اسلامگرایی که با نیروهای دولتی سوریه می‌جنگند، به قدرت گرفتن گروه دولت اسلامی کمک کردند» [۴].
در بارهٔ توصیهٔ نامه‌نویس نیز می‌توان گفت چنین راهی را بیش از صد سال است که سوسیال‌دموکرات‌ها در پیش گرفته‌اند. البته در سال‌های اخیر بحث در بارهٔ اینکه آیا چنین کارِ سودمندی به تنهایی کافی است یا نه افزایش یافته و شماری از احزاب سوسیال‌دموکرات در بحث‌های برنامه‌ای اشاره می‌کنند که سرمایه‌داری پایان تاریخ نیست و هدف بلند مدت آن‌ها گذر به جامعه‌ای سوسیالیستی است.
باری اصل موضوع شیوهٔ برخورد نامه‌نویس با نشریات و مخالفان نظری است. او در همان خط نخست با بهره‌گیری از واژه‌های برانگیزاننده و با عصبانیتی که در ساختارِ درهم ریختهٔ انشائی نامه انعکاس یافته، می‌کوشد به خواننده القاء کند فاجعه‌ای در حال وقوع است: «... بر آن گشتم تا سایه‌های شومی را که بر بالای سر نشریه می‌گردند و می‌رود تا دیگربار نمایشی هولناک و دلهره‌آور به نمایش گذارد، در نوشتاری کوتاه و دوستانه بازگویم تا زنگ خطری باشد برای دوستانم». خانم مارال سعید آنچه را که با استناد به «انتخاب، چینش و درج مقالات» مواضعِ ضدامپریالیستیِ اخبار روز پنداشته به خوانندگان نشریه به مثابهٔ «سایه‌های شومی ... که بر بالای سر نشریه می‌گردند» معرفی می‌نماید. او فراتر می‌رود و پیش‌بینی می‌کند در صورت «پافشاری کودکانه» بر این مواضع، نشریه «جاده صاف کن همان نیروهایی خواهد بود که هم اینک صلح و امنیت جهان را به مخاطره انداخته اند». در همهٔ نامه تنها یک استدلال دیده می‌شود و آن اینکه «انتخاب، چینش و درج مقالات» دلیل رجعت نشریه «به مواضع ضدامپریالیستی دوران جنگ سرد» اعلام می‌گردد. نامه‌نویس، برای افزودن بر غلظت «سایه‌های شوم» و بزرگتر نشان دادنِ خطرِ «جاده صاف کن»ی، مدعی می‌شود «ردی از دیگر اندیشه‌ها» در نشریه نیست. ولی این ادعا بدون اینکه خودِ نویسندهٔ نامه بخواهد دلیلی به همراه دارد، البته دلیلی کاملا ناقضِ خودِ ادعا. خانم مارال سعید چنان اسیرِ «سایه‌های شوم» پنداریِ خویش می‌گردد که توجه نمی‌کند ادعای عدم وجود « ردی از دیگر اندیشه‌ها» در اخبار روز از طریق خودِ این نشریه منتقل می‌شود و خوانندهٔ مخاطب، این ادعا را از طریق نوشتهٔ او که قاعدتا «ردی از دیگر اندیشه‌ها» است در همین نشریه می‌خواند. یعنی انتشار همین نامه «ردی از دیگر اندیشه‌ها» است که در اخبار روز دیده می‌شود و نادرستیِ ادعایِ «خوانندگان شما ردی از دیگر اندیشه ها در "اخبار روز" نمی یابند» را نشان می‌دهد.
حشو و زوائد را که کنار بگذاریم، نامه بدون ارائهٔ هیچ دلیلی ادعا می‌کند مواضع ضدامپریالیستی شوم و جاده صاف کن نیروهای به مخاطره اندازندهٔ صلح و امنیت جهانی است و از اخبار روز می‌خواهد «پافشاری کودکانه» بر مواضع ضدامپریالیستی را رها کند و برای اینکه به تک‌صدائی بودن متهم نشود، از سایهٔ شوم مواضع ضدامپریالیستی و «درج مقالات» مدافع آن پرهیز کند.
به گمان من «سایه‌های شومی» که می‌توانند «بر بالای سر نشریه» بگردند آن‌هایی نیستند که در نامه ادعا می‌شوند بلکه این‌گونه نگرش‌های "تکفیری"اند که، به جای بحثِ استدلالی با عقاید و اندیشه‌های مخالف، می‌کوشند با تابوسازی و ادعاهای غیرمستدل جلوی جریان یافتن آن‌ها را بگیرند. «سایه‌های شوم» کوشش‌های کسانی‌اند که نشریه‌ای را به پرهیز از انتشار اندیشه‌های مخالف خود ترغیب می‌کنند و به جای مبارزهٔ نظری آن‌ها را شوم می‌نامند و باور به آن‌ها را به سخره می‌گیرند و کودکانه می‌شمارند.
« ردی از دیگر اندیشه‌ها» بهتر است استدلال باشد نه تهمت و ادعا و "تکفیر".

احمد فرهادی
___________________
[۱] – مارال در آذربایجان نامی است برای بانوان. از این رو من نویسندهٔ نامه را خانم خطاب می‌کنم. اگر درست نیست پوزش می‌خواهم.
[۲]– کتاب نامبرده را آقای امیرحسین توکلی ترجمه کرده و با عنوان «پس از سقوط – بازی نهایی در جهان تک‌قطبی» توسط انتشارات «سبزان» منتشر شده است.
[۳]– نقل از صفحهٔ ٧۵ «پس از سقوط – بازی نهایی در جهان تک‌قطبی»، انتشارات سبزان، تهران، چاپ دوم، ۱٣۸۶
[۴]– برای دیدن مطالب به تارنماهای مربوطه مراجعه کنید.

همهٔ مطالب درون « »ها بدون اینکه شماره‌ای کنارشان درون [] نوشته شده باشد از «نامه‌ای به سردبیر» نقل شده‌اند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست