سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سنگ و توحید
دو سروده


ژیلا مساعد



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۱ خرداد ۱٣٨۴ -  ۱۱ ژوئن ۲۰۰۵


 
 
 

هنوز لحظه عریان
پشت در
 منتظر
ایستاده  بود
تا جامه ی اعداد را به تن کند
 
هنوز پنجره سوراخی بود
به سوی جواب
 
هنوز احساس
همه ی شهدش را
در یک لغت نریخته بود
و عشق نامی نداشت
که ناگهان زهره ی ماه ترکید
 جنگل متولد شد
تا پناه دهد
تو اما بر سنگ می کوفتی
می  کوفتی
تا خدا  را
 از دل کوه
بیرون کشی .
 
 
 
توحید
حقیقت
شکم گرسنه ای د ارد
آن سوی پوست خرد
همیشه
منتظر بلع است .
میخ تحقیر زبان مادر را
اما
چنان محکم کوبیده بودند
بر طویله ی ایمان
مهاجمان
که هنوز مادر بزرگ ها
به ژاله
چاله می گویند.
دهان صبح بوی تاریکی می دهد
و در حلق آسمان
تارهای صوتی توحید
                      به هم گره خورده اند
 
خدا عنکبوتی است
در دام خود گرفتار
 
یک قطره از صبح را
در لیوان شب می ریزم
سپیده شیرین می شود
و  از پیراهن بشری
آهسته
بیرون می خزم.
 
گوتمبرگ
 
بازگشت به صفحه نخست
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست