• جنبش ما، جنبش طبقاتی کارگران و محرومان جامعه، جنبش رهایی انسان از قید و بند ستم و استثمار، خواهان آموزش سکولار و پیشرو در تمام مراکز آموزشی هستیم. زنان و مردان مبارز ، سکولار و چپ مخالف تفکیک بر مبنای جنسیت و تبعیض بر اساس زبان، نژاد، ملیت و مذهب در مراکز آموزشی هستند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱٣ اسفند ۱٣۹۲ -  ۴ مارس ۲۰۱۴

شکست بخش عمده ای از سیاست های ارتجاعی رژیم اسلامی در بکار گیری متد حیله شرعی به منظور فریب افکار عمومی، وزرا و معاونین دولت"تدبیر و امید"در آموزش و پرورش را واداشته تا با توسل به بلف زدن در صدد جبران این شکست بر آیند. به همین منظور و بعد از گذشت ٦ ماه از سال تحصیلی جاری اکنون به فکر چاره اندیشی جهت دانش آموزان بازمانده از تحصیل در مناطق محروم و فقیر نشین روستاهای مرزی افتادهاند!؟
صحنه گردان بلف زدن اخیر، "محمد دیمه ور"معاون آموزش ابتدایی است که به نقل از خبرنگار"پانا" و بگفته او، یکی از وظایف اصلی آنها برای ساماندهی و تحت پوشش قرار دادن دانش آموزان روستائی و عشایری عبارت است از"ایجاد کردن فرصت دسترسی برای آحاد افراد لازم التعلیم به صورت رایگان به نحوی که یک نفر از آموزش باز نخواهد ماند و تعداد قابل توجهی از مدارس پذیرای افراد بازمانده از تحصیل است."
اگر چه بلف و دروغ بخش ساختاری از هویت رژیم اسلامی از آغاز حاکمیت زور و سرکوبش طی ٣٥سال گذشته تا کنون بوده است، اما ساماندهی "بلف و دروغ" توسط آخوند روحانی و دولتش در همه زمینه ها، روزانه نقل هر مجلسی شده است. چند روز پیش "امیر پوردستان" فرمانده نیروی زمینی ارتش رژیم اسلام در رابطه با حمله احتمالی اسرائیل به ایران، گفت"اگر این رژیم روزی بخواهد تهدید خود را عملی کند علاوه بر اینکه تل آویو و حیفا را با خاک یکسان می کنیم، شخم خواهیم زد."
سران لشکری و کشوری جمهوری اسلامی، بلف و دروغ را از رهبر و امام جاهلشان به ارث بردهاند. مردم زجر کشیده ایران هنوز عربدههای خمینی در دوران جنگ ارتجاعی ایران و عراق، به منظور شعله ورساختن این جنگ ضدانسانی و خانمانسوز و وعده"تسخیر قدس شریف از راه کربلا"را به یاد، دارند. اما زمانیکه جنگ را باخت و"جام زهر"معروفش را سرکشید خون به ناحق ریخته شده دهها و صدها هزار انسان بیدفاع در جبهه های جنگ ایران و عراق، در راه اهداف ناسیونالیزم عظمت طلب ایرانی و مذهب اسلام را به فراموش سپردند. اکنون پیروانش، راهش را با دروغ و بلف اسلامی ادامه می دهند.
تحریف و عدم دسترسی به آمار واقعی دانش آموزان باز مانده از تحصیل در وزارت آموزش و پرورش رژیم اسلامی، عدم بکارگیری علم آمار، مخفی کاری و تناقض گوئی در اعلام آمارهای ثبتی در رابطه با میزان بی‌سوادی و تعداد بازماندگان از تحصیل، امری کاملآ محرمانه و طبقه بندی شده است که تنها تعدادی از مدیران و کارشناسان حوزه ستادی به این آمارها دسترسی دارند.
به گزارش خبرگزاری "پانا" معاون آموزش ابتدایی، درباره آمار دانش آموزان بازمانده از تحصیل در سال ٩٢-٩٣ گفت "با توجه به آمار مرکز اصلی در کل دوره ابتدایی ٣٩ هزار نفر بازمانده از تحصیل هستند".
رئیس مرکز آمار وزارت آموزش و پرورش، در دی ماه سال ٩١ اعلام کرد"١٥٩ هزار دانش آموز بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارند و بار دیگر معاون آموزش ابتدایی در شهریور ٩٢ آن را ١٢٠ هزار مورد عنوان می کرد."
به گزارش خبرگزاری فارس، "نامجو منش" مدیر سازمان نهضت سوادآموزی، گفت "١٩ میلیون نفر بیسواد و کم سواد در کشور وجود دارد. امروز دیگر در کشور کسی به دلیل نبود امکانات آموزشی از تحصیل باز نمی‌ماند و اگر ترک تحصیلی صورت می‌گیرد به خاطر مشکلات فردی است."! اظهار نظرهای غیر علمی و تناقض گوئی مأمورین رژیم اسلامی، در رابطه با دانش آموزان بازمانده از تحصیل و نقل قول از مأمورین رژیم این نوشته کوتاه ما را طولانی کرد، اما نهایتآ مدیر سازمان سواد آموزی با عنوان کردن اینکه پدیده بازماندن از تحصیل"مشکل فردی است"به زعم خود موقتآ گریبان خود و سازمان متبوعه اش را از پدیده ترک تحصیل رها کرد.
هر چند تحلیل غیر علمی و زبونانه این مأمور رژیم فریبی بیش نیست، اما پدیده کودکان ٥ تا ١٠ ساله بازمانده از تحصیل که روزانه همزمان با ساعات شروع مدارس بجای رفتن به مدرسه در سر چهار راه ها و خیابان های شلوغ تهران و دیگر شهرهای ایران مشغول گدائی و دستفروشی هستند، چه ارتباطی با مشکل فردی کودکان بازمانده از تحصیل دارد؟
پدر و مادر بیکاری که قادر به سیر کردن شکم کودکان خود نیستند، چگونه می توانند فرزند خود را برای کسب تحصیل به مدرسه بفرستند؟ نان آور خانواده ای که از فرط بیکاری به مواد مخدر روی آورده و قادر نیست هزینه تحصیل فرزندانشان را تأمین کند، چه ربطی به"مشکل فردی"کودکان بازمانده از تحصیل دارد؟ طبق آمارهای منتشر شده ، تنها در تهران بیش از ٣٢هزار کودک زندگی می کنند که از مادر ایرانی و پدرافغان متولد شده و به همین دلیل اوراق هویتی ندارند و از رفتن به مدرسه محروم هستند. آیا این ٣٢ هزار کودک بی شناسنامه بازمانده از تحصیل در شهر تهران مشکل فردی دارند؟
فقر ناشی از بیکاری تاثیر عمده ای در ترک تحصیل و افزایش کودکان بازمانده از تحصیل دارد، اما "مشکل فردی"بازتاب مسائل و مشکلات پیچیده موجود در جامعه طبقاتی و نابرابر کنونی است، که آموزش بر مبنای دین، جنسیت و شریعت اسلام عامل مهمی در جا انداختن و توجیه چنین نابرابریهائی است. با توجه به تفکرات ارتجاعی، اظهارات و اقدامات غیر علمی و مذهبی رژیم اسلامی در رابطه با پیشگیری از پدیده کودکان بجا مانده از تحصیل، حل این معضل اجتماعی در شرایط کنونی در ایران استبداد زده امروزی ممکن نیست.
اگر چه در ظاهر آموزش عمومی تا سن ٦ ١سالگی در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی"اجباری و قانون است"و برای والدینی که مانع از تحصیل فرزندشان شوند جریمه در نظر گرفته شده است و هیچگاه عملی نشده است، اما ما همچنان شاهد افزایش کودکان بازمانده از تحصیل از سنین شش سال به بالا هستیم.
علی‌اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی، به خبرنگار فارس گفت"تحصیل در کشورمان رایگان است. ما در حال حاضر غیر از هزینه‌های سرمایه‌ای مانند فضا، برای هر دانش‌آموز، به ‌طور میانگین سالانه یک میلیون و ٢٠٠ هزار تومان هزینه می‌کنیم."
به مفهوم و شکلگیری"تحصیل رایگان"در نظام حاکم بر ایران و کشف جدید وزیر دولت آخوند روحانی اشاره کوتاهی خواهیم کرد. کشور ایران در سال۳۵۴ ١مفاد میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را مورد تصویب و پذیرش قرار داد، به نحوی که آموزش و پرورش ابتدایی باید اجباری باشد و رایگان در دسترس عموم قرار گیرد.
قانون اساسی رژیم اسلامی در اصل سی ام خود، رایگان بودن تحصیلات تا پایان دوره متوسطه را امری دائمی ساخته است و دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور بطور رایگان گسترش دهد.
اما سرنوشت این نوع از"تحصیل رایگان"که رژیم اسلامی به اجرایش متعهد شده بود و در قانون اساسی رژیم نیز قید شده است، طی ٣٥ سال حاکمیت این دارو دسته به کجا کشیده است؟
در جلسه مورخ ١٩/٧/١٣٦٧ مجمع تشخیص مصلحت نظام رژیم اسلامی، تأسیس مدارس غیرانتفاعی مورد بحث و بررسی مجدد قرار گرفت و بند"د"ماده ٣ که مورد اختلاف مجلس و شورای نگهبان بود، توسط خامنه ای اصلاح گردید."این تصمیم و امضاء آن توسط خامنه ای عملآ مقدمات برچیده شدن تعداد بیشتری از مدارس دولتی را فراهم کرد.                                                               
قبل از اصلاح و تصویب ماده ٣ بند"د"در اواخر دهه ١٣٦٠ تأسیس مدارس پولی تحت نام مدارس غیر انتفاعی پس از نزدیک به دو دهه وقفه از سر گرفته شده است. به نحوی که از تعداد دو هزار و ١٧١ مدرسه"دولتی"در تهران، هم اکنون یک هزار و ٨٢٧ مدرسه به شیوه غیر انتفاعی اداره می شود.
به این ترتیب سرنوشت اصل ٣٠ قانون اساسی رژیم اسلامی و استناد و افتخار وزیر آموزش و پرورش دولت آخوند روحانی به تحصیل رایگان به شرح زیر رقم خورده است!
هر چند شکاف طبقاتی در همه زمینه ها جزئی لاینفک از نظام سرمایه داری حاکم بر ایران است، اما تصویب مدارس غیر انتفاعی توسط مجلس اسلامی، شورای مصلحت نظام و آخوند خامنه ای، که در واقع هدف اصلی آن گسترش مدارس غیرانتفاعی و کاهش هزینه‌های آموزش‌ و پرورش بر دولت بود، اما پروسه شکل گیری مدارس غیر انتفاعی باعث شکاف طبقاتی تازه ای بین دانش آموزانی که خانواده های آنها قادر به پرداخت شهریه مدارس غیر انتفاعی نبودند، گردید. در ضمن امضای آخوند خامنه ای پایانی بود بر اصل٣٠ قانون اساسی رژیم اسلامی که خود از بنیانگذاران اصلی آن بودند.
به گزارش ایسنا، "فرشته حشمتیان"رئیس سازمان مدارس غیردولتی، گفت"سال گذشته تعداد دانش‌آموزانی که در مدارس غیرانتفاعی تحصیل کرده‌اند، بیش از یک میلیون و ٦٠٠ هزار نفر بود و امسال تاکنون بیش از ٩١٢ هزار نفر برای مدارس غیردولتی ثبت‌نام کرده‌اند. وی گفت"میانگین شهریه ثابت شهر تهران در سال تحصیلی گذشته در دوره ابتدایی یک میلیون و ٦٨٢ هزار تومان، راهنمایی دو میلیون و ٥٩ هزار تومان و در مقطع دبیرستان دو میلیون و ٧٨٦ هزار تومان است."
آخوند حسن روحانی، در زمان رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری در‌خصوص وزارت آموزش و پرورش گفت"آموزش و پرورش طبقاتی شده و مدارس به دو دسته خوب و بد تقسیم شده‌اند و عدالت آموزشی واقعاً رعایت نمی‌شود، امروز در مدارس دولتی هم از مردم شهریه می‌گیرند. ببینید ما چه کرده‌ایم؟ مدارس دولتی، نیمه‌دولتی، غیر انتفاعی، نمونه مردمی، مشارکتی، شاهد، و اخیرا هیئت امنایی پدید آورده‌ایم. تفاوت همه در دو چیز است مقدار پولی که ازخانواده‌ها می‌گیرند و ضوابطی که برای نام نویسی دارند."
این آخوند حقه باز و دروغگو بخشی از پیروزیش را در رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری، مدیون این نوع از حقه بازی و فریب افکار عمومی بود، اکنون در مقابل ادعای وزیر دست نشانده خود درآموزش و پرورش، در رابطه با"تحصیل رایگان"در مدارس ایران لب فروبسته است.
به دلیل اعتراضات والدین دانش آموزان مدارس"غیر انتفاعی"به افزایش شهریه ١٠ تا ٢٥ در صدی در سال جاری، وزیر آموزش و پرورش رژیم، در خصوص کاهش تنوع مدارس به خبرنگار پانا گفت"تحقیقی بیش از یک سال در دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش درباره تنوع مدارس آغاز شده است و بنا داریم با بررسی نهایی و پژوهش در این رابطه تعداد متنوع مدارس را کاهش دهیم." وعده سرخرمن وزیر آموزش و پرورش رژیم، در راستای همان عوامفریبی است که رئیس دولت او به هنگام تبلغ انتخابات ریاست جمهوری از تنوع و بالا بودن شهریه در مدارس غیر انتفاعی و دولتی انتقاداتی داشت.
افشای ماهیت طبقاتی رژیم اسلامی و عملکرد این دارودسته، وظیفه تعطیل ناپذیر همه انسان های انقلابی و آزادیخواهی است که در پروسه ای ٣٥ سال حاکمیت تحمیق و سرکوب آنان، مرعوب سیاست های ارتجاعی رژیم اسلامی نشده و نخواهند شد. علاوه بر مبارزات خستگی ناپذیر کارگران و تهیدستان جامعه تحت حاکمیت رژیم اسلامی، دانش آموزان، دانشجویان، جوانان و معلمان زحمتکش و فداکار آنها، علی رغم تهدید به اخراج، دستگیری، زندان، شکنجه و اعدام، سهم به سزائی در عدم تثبیت سیاست های بغایت ارتجاعی رژیم در مراکز آموزشی داشته و دارند.
جنبش ما، جنبش طبقاتی کارگران و محرومان جامعه، جنبش رهایی انسان از قید و بند ستم و استثمار، خواهان آموزش سکولار و پیشرو در تمام مراکز آموزشی هستیم. زنان و مردان مبارز ، سکولار و چپ مخالف تفکیک بر مبنای جنسیت و تبعیض بر اساس زبان، نژاد، ملیت و مذهب در مراکز آموزشی هستند.
اجباری بودن آموزش رایگان، سکولار و علمی در کلیه سطوح و برای کلیه افراد تا سن ٦ ١ سالگی و برنامه ریزی عاجل برای ریشه کن کردن بی سوادی و تقبل هزینه آن توسط دولت حق مسلم همه احاد جامعه است. تحقق چنین خواستی همچون دیگر خواستها و مطالبات فوری کارگران و مردم زحمتکش تنها با آگاهی، اتحاد و مبارزه پیگیرانه آنها ممکن و دست یافتنی است.