سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مناظره!!


ج. پاکنژاد



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲٣ شهريور ۱٣٨۵ -  ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۶


جایگاه مخصوص خبرنگاران مملو از خبرنگاران کنجکاوی است که منتظرند اولین مناظره احمدی نژاد را با کسی که جرئت کرده است به مناظره با این مظهر عدالت و صداقت بپردازد   شاهد باشند و مخابره کنند. حتی خود معجزه هزاره سوم (احمدی نژاد) از هویت این گستاخ بی خبر است. اداره کنند بحث، ورود احمدی نژاد به محل را اعلام مینماید عده ای شعار میدهند صل علی محمد بوی رجایی آمد و چند دقیقه بعد طرف بحث نیز وارد میشود .امید احمدی نژاد و حضار برای شناسایی هویت او به یاس بدل میشود. او   چهره خود را پوشیده است، در جای خود مینشیند و خود را این چنین معرفی میکند واو- م – الف .قرعه بنام او افتاده و آغاز گر بحث میشود و میگوید:
شما، آقای احمدی نژاد، با نادیده گرفتن حق حاکمیت مردم و با تقلب و زورگویی مقامی را غصب نمودید که جایگاه شما نیست. سوابق شما با آزاد و شفاف بودن انتخابات، نمی خواند. اگر انتخابات ﺁزاد و شفاف بود، شما خواب چنین مقامی را که نمیدید به جای خود، باید محاکمه می شدید و در دادگاه پاسخ گو نیز میبودید. شما متهمید که از عناصر سرکوبگر رژیم بوده و در قتل مخالفان دست داشتید. امروز نیز بیش از یکسال است   که در مصدر کار هستید. از وعده ها که به مردم دادید کدام را وفا نمودید. سفر های استانی خود را پوشش بحران روز افزون داخلی اعم از اقتصادی و اجتماعی میکنید و در هر سفر خود از پول باد آورده حاصل از فروش نفت، (در واقع غارت ثروتهای ملی) وعده ها میدهید و.... شما ادعا دارید تأییدیه کابینه خود را از امام زمان و آنهم از چاه جمکران دریافت کرده اید. در حالی دین و امامان شیعه و بخصوص ولی عصر را خرج قدرت پرستی های خود میکنید که فساد و فحشا در بزرگترین کشور شیعه جهان بیداد میکند. متوسط سن فحشا نزد دخترانی که از فقر و بدبختی به فحشا کشیده میشوند به سیزده و نیم و چهارده سال رسیده است حتی در میان آنان کودکان ده ساله نیز هست شما که مدعی ارادت به امام زمانید، میلیاردها دلار هزینه که بابت نیروگاه هسته ای روی دست ملت گذاشتید، بکنار، اگر ۱۰ درصد رانت خواری از درﺁمد نفت - که وعده دادید از میان ببرید و دست رانت خواران را از ثروت ملی کوتاه کنید - را به خانواده هائی که گرفتار فقر مطلق هستند، بشکل مقرری ماهانه می دادید، ۱۰ درصد جامعه ایران را از فقر سیاه نجات می دادید و آن امام را خوش می آمد و رضایت خدا و مردم را نیز بدنبال داشت. ﺁن کار با عدالت و مهر ورزی سازگار بود یا با پنهان کاری تجهیزات اتمی خریدن، آنهم بعضا دست دوم و از بازار سیاه قاچاق به چند برابر قیمت؟ شما به دروغ ماجراجویی های اتمی خود را دفاع از منافع ملی   می خوانید در حالی که به بهانه آن حقوق ملی را نادیده بلکه لگد مال میکنید. کدام دانشمند در ایران اجازه یافته تا نظر خود را بطور شفاف در باره این ماجراجویی ابراز دارد و به جاسوسی متهم و به زندان و داغ و درفش تهدید نشود؟ آنطور که از قرائن پیداست شما نه به خدا باور دارید و نه به دین محمد وگرنه ولایت مطلقه مرادتان نمیتوانست در صورت لزوم توحید را تعطیل کند و خدا را به مرخصی بفرستد. شما مظهر بزرگی امامان شیعه را در صورت خلاصه میکنید و شعور آنان را فدای شعارهای رنگارنگ خود میکنید. به ایران و ایرانی هم فکر نمیکنید وگرنه با بحرانسازی های بی حاصل (البته با حاصل برای شما و مافیاهای حامیتان و بنیادگراهای سلطه گر) چنین با سرنوشت آنها بازی نمیکردید. دروغ که مذموم خدا و رسول او و عترت او و هر بشر در خور این صفت است، از پایه های اساسی نظام و حکومت شماست: در حالیکه فیلم توضیح دادن شما از معجزه خود در نور افشانی و مبهوت کردن حضار در سازمان ملل موجود است، در پاسخ خبرنگار آمریکایی که در این مورد از شما می پرسد، میگویید منهم در مطبوعات خوانده ام!! نکند شما، در سفرهای خارجی خود، اورانیوم غنی شده را گوهر شب چراغ تصور می کنید و در سفر های خارجی خود قدری از آن را مخفیانه   با خود می برید تا   در جلسات سخنرانی، نور ﺁن حضار را مبهوت کند ! اگر این طور است، به فکر مردمی باشید که بعضی وقتها دچار کم برقی یا قطع آن میشوند. از قدیم گفته اند چراغی که به خانه رواست به مسجد و بالطبع به سازمان ملل حرام است!
احمدی نژاد کلافه به نظر میرسید و مرتبا جابجا میشد، کمی هم عرق کرده ولی احساس سرما میکرد.
آقای "و" ادامه داد: مجددا دارید به نیویورک می روید لابد در نظر دارید اینبار علاوه بر قدری اورانیوم غنی شده جهت نور افشانی چند بطری هم آب سنگین همراه ببرید تا هیئت ایرانی وزن درخور را بیابد و در مقابل دیگران وزنه ای به حساب آید!
شما برای شعور ملت ارزش قایل نیستید وگرنه در حضور جماعتی خطاب به بوش، همتا و همفکر خویش نمیگفتید:
«تمامِ مشکلاتِ ناشی از این است که عده‌ای زورگو و غاصب امور را در دست گرفته‌اند این افراد شعارهای متعددی مانند آزادی گردش اطلاعات و آزادی بیان می‌دهند و دائماً از دموکراسی و حقوق بشر شعار سر می‌دهند ولی در عمل اینگونه نیستند. کسانی که از مناظره در خصوص مسائل جهان فرار می‌کنند منطق و استدلال ندارند اینها در مقابل پیشنهاد این مناظره از افکار عمومی جهان می‌ترسند و با رد این مناظره برای شعور ملت‌ها ارزش قائل نیستند».
  اگر شما برای مردم شعور قائلید، دعوت آقای ملکی به مناظره را بپذیرید.
شما می گوئید: «ما میدانیم آنها از روشن شدن حقایق و نقش آنها در جنایات مختلف در جهان در هراس هستند مگر شما، آقای احمدی نژاد   به شرکت در قتل قاسملو و یارانش در اطریش متهم نیستید،آیا برای روشن شدن موضوع و رفع اتهام حاضرید در یک جلسه با مدعیان امر و با نظارت ناظران بی طرف شرکت کنید. میگوئید: «این کشورها ادعای طرفداری از حقوقِ بشر را دارند ولی مخوفترین زندانها   را برپا می‌کنند»
  آقای "و"   خطاب به احمدی نژاد گفت: این حرف درست است ولی شما از ابراز این حقیقت چه چیز عیانی را میخواهید بپوشانید؟
مگر در ایران ازبر پا کردن زندانهای متعدد مخفی و مخوف نظام النصر بالرعب   کسی خبر دارد؟ بعد به آرامی و آهسته افزود، لااقل من و شما که بی خبر نیستیم. {در اینجا بود که احمدی نژاد فهمید طرف مناظره به او بسیار نزدیک است} میگوئید:
«آنها بعضی از افراد را می دزدند و در زندانهایشان بدترین شکنجه‌ها را دارند آنها به سانسور متوسل شده و برای مردم کشور خود محدودیت‌هایی را بوجود می‌آورند، تلفن‌های آنها را شنود می‌کنند و اجازه نمی‌دهند که اخبار به طور شفاف برای مردمشان منعکس گردد آنها می‌گویند ما طرفدار دموکراسی هستیم ولی با برگزاری رفراندوم در فلسطین مخالفت می‌کنند. مگر شما نمی‌گویید که برای ارزشهای ملت‌های دنیا ارزش قائل هستید. ما گفتیم دو طرف بیایند و برای مشکلات جهان و راههای برون رفت از آن با هم مناظره کنیم، مناظره‌ای   بدون سانسور و محدودیت تا همه ملت‌ها حرف‌ها را بشنوند»
انگار .... در ایران نه کسی ربوده میشود،نه تلفنها شنود میشوند، نه اینترنت فیلتر میشود، نه مطبوعات بطور فله ای تعطیل میشوند (شرق و نامه و حافظ هم توقیف شدند)، نه زندانی سیاسی داریم، نه زندانیان بطور مشکوک دچار ایست قلبی و مغزی میشوند، نه شکنجه داریم و نه دانشجو و دانشگاهی دربند است. نه مجددا انقلاب فرهنگی و تصفیه دانشگاهها در نظر است و نه....   نامه جمعی از اقتصاددانان خبر از فاجعه اقتصادی میدهند و شما آن را پوچ و توطئه خواندید و وضع اقتصاد را خوب دانستید. شما تذویر میکنید، در حالی از رفراندوم در فلسطین که حق هر جامعه ای برای ابراز نظر است صحبت میکنید که در ایران مردم از حق اظهار هر عقیده و نظر و از حق نامزد شدن و انتخاب کردن آزاد محرومند اگر این تذویر نیست پس چه نام دارد؟
لازم نیست زورگویی و خونریزی و کم عقلی بوش را به چالش بکشی تا ثابت بکنی که او هم از جنس توست، این امر برای کثیری از ملتها حاصل است. امروز سنجش افکار حکایت از این دارد که این امر بر آمریکائیان نیز آشکار شده است. بجای این کار بهتر است در آستانه انتخابات مجلسین آمریکا با بحران سازی به یاری او و نیوکانها نشتابی. او در حال حاضر بر طبق نظر سنجی ها در پایین ترین حد محبوبیت است و شانس یاران او در انتخابات کم، بنا بر این به سخنان تو و پیامهای ویدئویی بن لادن و الظواهری سخت نیاز دارد که از او دریغ نمیکنید.
حالا بالاغیرتا اگر غیرتی داری بیا و این دعوت مناظره ای را که از سوی آقای ملکی از تو شده با تمام شرایطی که خودت به عنوان شرط مناظره با همفکرت گذاشتی بپذیر تا سیه رو شود هر که در او غش باشد.
احمدی نژاد از اینکه لحن طرف خودمانی تر شد و بجای شما، «خودت» بر زبان ﺁورد، مطمئن شد این گستاخ حتما آشناست. در این فکر بود که به ناگاه خانمی (حتما فاطمه رجبی بوده) از میان جمعیت فریاد بر آورد که این گستاخ را بگیرید به بندش بکشید و خلع لباس و درجه و جانش بکنید... نماینده کیهان (به نظر میرسد شریعتمداری بود) در حالیکه فریاد میزد جاسوس، دشمن امام ره ضد انقلاب بی دین و.. تو باید توبه بکنی و با پوتین خود بسوی او حمله ور شد. آقای واو- م- الف- که اوضاع را پس دید به معرفی خود پرداخت و گفت بابا من آشنام، من وجدان محمود احمدی نژادم اما دیر شده بود، ناگهان به ضربتی از سوی یکی از سربازان گمنام از جایگاه سرنگون شد.
.... احمدی نژاد هراسان از خواب پرید و متوجه شد، از تخت افتاده، نفسی کشید   و با خود گفت آخیش، این ها همه خواب بود   مگر من وجدان هم دارم...
 
jmpaknejad@yahoo.fr


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست