| 
				          		
						            
						            	
						            	
							            
							            	Armageddon  
							            
 
						            	
						       			جهانگیر صداقت فر
						       			
						       			
						       			 
									• 
ناگهان
غریو تندر
 از حنجرِ ابرینه یی ز سوده ی سیمان؛
						       		...
 
 
 
						            اخبار روز: 
						            www.iran-chabar.de
						            آدينه 
							            ۲۲ شهريور ۱٣۹۲ - 
							            ۱٣ سپتامبر ۲۰۱٣
 
 
					            	
						            
  
		
 
 ناگهان
 
 غریو تندر
 
 از حنجرِ ابرینه یی ز سوده ی سیمان؛
 
 ناگهان
 
 انفجارِ غرّش شیون
 
 از تصادم لاشه ی آدم با سنگ و شیشه و آهن؛
 
 ناگهان بر آوارِ سفالینه ی وحشت
 
 جهنم ِ آتش و رستخیزِ بی قیام ِ ارواح ِ سوخته...
 
 
 
 
 
 و سپس، هیچ-
 
 هیچ بجز ظلام محض-
 
 در حضورِ آفتابِ شرم زده.
 
 
 
 □□
 
 
 
 صیحه،
 
 صیحه،
 
 صیحه
 
 
 
 یا ایهاالناس!
 
 اینک جهش ِ جهل
 
 در آفرینش ِ معکوس.
 
 
 
 □□
 
 
 
 نه، نه،-
 
 نیک و بد را نبردی به میان اندر نبود
 
 حرامزادگان ِ ابلیس- به ترفندی شگرف-
 
 بلاهت را در آسمان ِ نیمروزِ تمدّن به جولان فراز آمده بودند.
 
 
 
 □□
 
 
 
 
 
 آنک،
 
 تا دیدرس ِ بی باوران ِ دریده چشم
 
 فوّاره های خروشان ِ خون
 
 در هرم فضیلتِ موهومی بخار می شدند؛
 
 و نفْس ِ صواب
 
 در گندابِ خرافه خفه می شد.
 
 
 
 □□□
 
 
 
 
 
 آنگاه،
 
 در درنگ لحظه ی شوم
 
 تاریخ مویه کنان ترجمان ِ فاجعه شد،
 
 جهان
 
 - سرخورده از خفتِ رسالتِ معدوم-
 
 بر جهازِ سرگشته ی جاودانگی راه دگر گرفت،
 
 و زمان
 
 - در شمارش معکوس-
 
 گردش ز سر گرفت.
 
 
 
 □□□
 
 
 
 لوس آنجلس- 13 سپتامبر 2001
 
 شعر را با صدای شاعر بشنوید:
 youtu.be
 
 
 |