سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

ضروری بود که اسراییل
ایران را همین دیروز بمباران کند!


محمدعلی اصفهانی


• گزارشگر روزنامه ی اسراییلی راستگرای «جروزالم پست»، یادآوری می کند که این سخنان جان بولتون، درست یک روز بعد از آن، ادا می شود که نخست وزیر اسراییل، نتانیاهو، اعلام داشت که ایران به خط قرمزی که او در سپتامبر گذشته، در سازمان ملل متحد، ترسیم کرده بود نزدیک شده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۶ تير ۱٣۹۲ -  ۱۷ ژوئيه ۲۰۱٣


داشتم چیزی می نوشتم در بررسی پیش درآمد ها و پی آمد های برنده شدن حسن روحانی در «انتخابات»، و آنچه ـ به اعتقاد من ـ نیرو های اصیل اپوزیسیون که از «پیروزی» با رنگ و طعم بنفش، خوش خوشانشان نشده است، و به استقرار حاکمیت مردم به جای حاکمیت ولایت و خلافت می اندیشند، شایسته است که مورد توجه قرار دهند.
اما ناگهان مشاهده ی سخنان دریده ی جانوری به نام نامی جان بولتون، در گفتگوی همین دوشنبه پانزده ژوئیه اش با مهم ترین و «معتبر» ترین نشریه ی دست راستی اسراییل، «جروزالم پست»، مرا ناگزیر از رها کردن آن مقاله، و وادار به نوشتن این یادداشت کرد.

آنچه، در قیاس با سخنان مشابه جان بولتون، ابعاد متفاوتی به این سخنان جدید او می دهد این است که این سخنان، درست در مقطعی گفته شده اند که بنا به دلایلی که باید جداگانه مورد بررسی قرار گیرند، «انتخاب» حسن روحانی به «ریاست جمهوری» نظام ولایی، می رود تا به احتمال شاید نسبتاً جدی و قابل ملاحظه، مهم ترین بهانه ی حمله ی نظامی محدود یا نامحدود به میهن ما را از دست اسراییل و حامیان قدرتمند او در آمریکا (و ایضاً تا حدودی در اروپا) بگیرد، و فرصتی فراهم بیاورد تا جنبش مدنی ایران، و مبازرات مردمی در شکل ها و محتوا ها و اهداف مختلف، با استفاده از فضای پیش آمده، تا حد امکان به بازسازی خود بپردازند.

البته نه به «برکت» وجود ذیجود دکتر حس روحانی، متخلص به شیخ حسن فریدون (و بالعکس).
و نه به خاطر آن که نظام ملایان که مسئولیت اول را در همه ی بحران های گذشته و موجود و آینده، از جشن تولد تا مراسم تدفین خود به عهده داشت و دارد و خواهد داشت، خدای نکرده ناپرهیزی کرده باشد و مردمی شده باشد.
بل، به دلیل افق هایی که برآیند موقت توازن قوا، و مجموعه ی تضاد های درون حاکمیت، ناخواسته به روی آن هایی که می دانند چگونه فرصت ها را دریابند گشوده است.

لینک گفتگوی کامل جان بولتون با «جروزالم پست» را در پاورقی این مقاله می آورم (۱)، و در اینجا فقط به ترجمه ی قسمت هایی از آن که مستقیماً به موضوع مورد نظر مقاله بر می گردد، همراه با توضیحاتی چند اکتفا می کنم.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در شرایطی هستیم که بعضی ملاحظات غیر ضروری در رعایت چپ و راست قضایا، چیزی به جز خیانت به خلق نخواهد بود.
خلقی که عده یی دست به یکی کرده اند تا به روزگاری سیاه تر از آنچه هست بنشانندش؛ خودش را و میهنش را تکه پاره کنند، و نسل ها و نسل های آینده اش را نیز همچون نسل های سوخته ی امروز، در آتش هذیان های تب زده ی خود بسوزانند و خاکستر کنند؛ و سرانجام، خودشان نیز قربانی مالیخولیای نهادینه شده ی خویش شوند.
و این سخن بگذار تا وقت دگر.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جان بولتون، قبل از این گفتگو، کمتر از یک ماه پیش، باز هم در کنار رودی جولیانی، فرماندهان و کارگزاران نظامی و غیر نظامی اشغال افغانستان و عراق، قاتلان چکمه شسته در خون محروم ترین خلق های منطقه، وزیران کابینه ی جنگی جرج بوش پسر، طراحان تکه پاره کردن ایران و محو آن از صفحه ی جغرافیای جهان، و رو سای سابق سی آی ای، و اف بی آی، در مراسم پاریسی «رییس جمهور برگزیده» ی مقاومت شرکت کرده بود تا «تنها آلترناتیو دموکراتیک و مردمی و مستقل» یعنی شورای مقاومت مجاهدین را به مردم ایران معرفی کند، و بر درستی و درستکاری و میهن دوستی رهبر مقاومت و همسر او و شورای تحت انقیاد این دو تن گواهی دهد، و سبیل سپید و نورانی خود را گرو گواهی خویش بگذارد.

تمرکز اصلی در محفل یاران، بر روی راهکار های به هم ریختن محاسبات مردم در پی تغییرات جدید پس از ۲۴ خرداد، و چگونگی مبارزه با جنبش توده یی مستقل و مردمی با استفاده از یک آلترناتیو وابسته و وابستگی گرا به عنوان کارت قمار این بازی شوم بود (...)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جان بولتون، سپس در ادامه ی همین امر خیر، پس از «افشاگری اخیر مقاومت»، سریعاً به سراغ گزارشگر روزنامه ی «جروزالم پست» می رود و به نتانیاهو رهنمود می دهد که: «اسراییل، دیروز می بایست به ایران حمله کند. هر یک روزی که می آید و می گذرد و سپری می شود، اسراییل را در معرض خطری بزرگتر قرار می دهد.».

روزنامه ی «معتبر» دست راستی اسراییل، برای گفتگوی روز دوشنبه ی گزارشگر خود، آریل بن سلمون، با جان بولتون، عنوان زیر را انتخاب کرده است:
جان بولتون: اسراییل می بایست «دیروز» به ایران حمله کند

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جان بولتون، برای تشجیع اسراییل به حمله ی خودسرانه به ایران اضافه می کند:
«من می توانم درک کنم که چرا اسراییل می خواهد که ما [آمریکا] وارد عمل شویم؛ اما هر چه بیشتر منتظر چیزی بماند که اتفاق نخواهد افتاد [حمله ی نظامی اوبامای «مماشاتگر» به ایران]، خطر، بزرگتر از پیش می شود.».

او که به نوشته ی جروزالم پست»، از برادر بزرگ های انستیتوی «امریکن اینتر پرایز» است، برای گزارشگر روزنامه، توضیح می دهد که:
«آمریکا و اسراییل، نمی توانند انتظار داشته باشند که به اطلاعات کامل از ظرفیت اتمی ایران دست یابند. اگر اسراییل [به جای حمله ی پیشگیرانه به ایران] منتظر بماند، و بعد از آن که ایران به ظرفیت اتمی لازم دست یافت، به ایران حمله کند، این احتمال می رود که ایران هم بتواند به انتقامگیری اتمی از اسراییل اقدام نماید.».

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بولتون، بر ضرورت وادار کردن اوباما به دست بر داشتن از سیاست «مماشات»، و بر ضرورت حمله ی نظامی آمریکا به ایران، پافشاری می کند، و راه حل این مشکل را فشار طاقت فرسا و خرد کننده ی کنگره ی آمریکا به او باما می داند:
«در دوره ی اول ریاست جمهوری خود، اوباما، تلویحاً اعلام کرده است که آمریکا ، سلاح های لازم برای حمله به ایران را در اختیار اسراییل قرار نخواهد داد. اما کنگره می تواند با فشار های طاقت فرسا و خرد کننده، اوباما را ناچار سازد تا در هر حالتی، سلاح های لازم را برای اسراییل فراهم آورد و آن کشور را به این سلاح ها مجهز کند.».

جان بولتون، بر «حق قانونی اسراییل» به یک حمله ی پیشگیرانه به ایران، و بمباران میهن ما، و قتل عام مردم ما، و نابودی و معلول و سرطانی و ناقص الخلقه کردن نسل ها و نسل ها و نسل های آینده ی ما بر اثر تشعشعات اتمی، اصرار می ورزد و می گوید:
«حالا، موضوع مورد بحث ما تغییر کرده است. موضوع مورد بحث، حالا این است که آیا آمریکا اقدامات لازم را انجام خواهد داد تا اسراییل بتواند از حق قانونی دفاع از خود استفاده کند یا نه.».

ـــــــــــــــــــــــــ

گزارشگر روزنامه ی اسراییلی راستگرای «جروزالم پست»، یادآوری می کند که این سخنان جان بولتون، درست یک روز بعد از آن، ادا می شود که نخست وزیر اسراییل، نتانیاهو، اعلام داشت که ایران به خط قرمزی که او در سپتامبر گذشته، در سازمان ملل متحد، ترسیم کرده بود [همان نقاشی مضحک که سوژه ی کاریکاتوریست ها و طنز نویسان جهان شد] نزدیک شده است.
و اضافه می کند که نتانیاهو، یک روز پیش، گفته بود که اسراییل می تواند به عنوان آخرین تلاش خود به منظور پیشگیری از دسترسی ایران به ظرفیت تهیه ی سلاح اتمی، به این کشور حمله کند.

لازم به یاد آوری است که نتانیاهو در سخنان مورد اشاره، که در برنامه ی «رو در رو با مردم» شبکه ی «سی بی اس» آمریکا، بر زبان آورده بود، تأکید داشت که:
ـ روحانی، گرگی در لباس بره است، اما از احمدی نژاد انتقاد می کند که چرا گرگی بوده است در لباس گرگ... استراتژی روحانی این است: لبخند بزن و بمب بساز... آن ها سانتریفوژ هایی با سرعت بیشتر ساخته اند، و بنابر این می توانند با سرعت بیشتری از خط، عبور کنند... ساعت های ما، و ساعت های آمریکا، سرعت های متفاوتی دارند. ما از آمریکا نزدیک تر و آسیب پذیر تر هستیم. از همین رو لازم است به این پرسش که چگونه ممکن است ایران را متوقف کرد، زودتر پاسخ بدهیم. شاید زودتر از آمریکا.».

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

«جروزالم پست»، از جان بولتون می پرسد که آیا این احتمال وجود دارد که رییس جمهوری آمریکا، قبل از اقدام اسراییل، فرمان حمله به ایران را صادر کند.
بولتون خوش سبیل خوشروی خوشخنده ی مهربان و نازنین و شوخ طبع، چنین پاسخ می دهد:
«چنین امری مثل این خواهد بود که [همانطور که عضوی را به بدن یک بیمار، پیوند می زنند]، کاراکتر اوباما پیوندکاری شود»!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جان بولتون، در ادامه ی خطی که خود او و همجنسان او در «گردهمایی بزرگ مقاومت»، محور سخنان خود قرار داده بودند و محتوا و جهت رله را برای میزبان تعیین کرده بودند، اظهار می کند:
«حسن روحانی، یک دام برای آمریکا ست تا آمریکا به خواب برود و خود را به غلط، در امنیت احساس کند، و به مذاکراتِ بیشتر کشیده شود. چیزی که به صورتی اجتناب ناپذیر، اوضاع را به سمت یک ایران اتمی، رهبری خواهد کرد.».

او با تأسف و تألم ، اضافه می کند که:
«ما پیشاپیش این موضوع را در عکس العمل [مثبت] اتحادیه ی اروپا و کاخ سفید نسبت به انتخاب روحانی شاهدیم»!
«این تصور که روحانی، به صورت جدی مذاکره خواهد کرد، نشان می دهد که دولت اوباما، در یک سیاره ی دیگر زندگی می کند»!
«بیش از ده سال است که در باره ی برنامه ی هسته یی ایران، مذاکره می شود... روحانی، دامی است گسترده شده برای افراد کم دقت و ناآگاه. و ما مستقیماً در این دام افتاده ایم.... فرق اساسی میان احمدی نژاد و این رییس جمهوری "مدره"، فقط در لفاظی و نوع بیان است.».
«مدره ها می گویند که در باره ی موضوع [اتمی کردن ایران] حرف نزنیم [و سر و صدا به راه نیاندازیم]؛ و رادیکال ها می گویند که در باره ی این موضوع، حرف بزنیم [و سر و صدا به راه بیاندازیم].»
«روحانی، بار ها افتخار کرده است به این که توانسته است اتحادیه ی اروپا را در مذاکرات اتمی، فریب بدهد.».

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جان بولتون، در مورد عواقب منطقه یی حمله به ایران می گوید:
«این، مهم است که اسراییل و آمریکا به لحاظ سیاسی، روی یک خط قرار داشته باشند، و اطلاعات خود را با همدیگر مبادله کنند.»

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کسانی که مسائل مربوط را پی گیری می کنند، می دانند که محمد البرادعی، رییس سابق «آژانس بین المللی انرژی اتمی»، امروز چهره ی مورد علاقه و اعتماد گرایش های مختلف اپوزیسیون مردمی و مترقی مصر است، و در این شریط بحرانی، به لحاظی تبدیل به نقطه ی وحدت نظر نسبی آن ها شده است، و احتمالاً رییس جمهوری آینده ی مصر ـ این کشور بسیار مهم در شمال آفریقا و کل منطقه ـ او خواهد بود.
البرادعی، در گزارش هایش از فعالیت های اتمی در ایران، حاضر نشد شرافت خود را به جنگ افروزان جهانی بفروشد؛ و از همین رو ست که مورد غیظ و غضب شدید آن ها و خدمتگزاران ایرانی آن ها قرار دارد.

جان بولتون، از موقعیت فعلی او خیلی ناراضی است و به نزد «جروزالم پست»، آه و فغان سر می دهد که:
«تنها اشتباه ارتش مصر، این است که به البرادعی اجازه داده است که معاون رییس جمهوری مصر شود»!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برنامه، ظاهراً به درستی و مطابق طرح از پیش تعیین شده به پیش می رود:

۱ ـ شورای مقاومتِ تحت انقیاد رهبر مجاهدین و همسر او، که شدیداً نگران به هم ریخته شدن میز حمله ی نظامی به ایران، و رفع تنش میان ایران و کشور های جهان شده است، و از امکان نزدیکی روابط ایران با کشور های عربی منطقه که دلار های خوش عطر و بوی نفتی، و دینار های مقدس و پر برکتی دارند، مقداری ناراحت است، ناگهان، یک سایت اتمی در دماوند را که به تصریح مقامات بین المللی ذیربط، سال هاست که زیر نظر دائمی «جامعه ی جهانی» قرار دارد، کشف می کند و مدعی می شود که مسئولیت رهبری پروژه ی این مرکز تازه کشف شده (!) بر عهده ی همین حسن روحانی است که رییس جمهوری ایران شده است، و قرار است مذاکرات اتمی آینده را پیش ببرد.

نشریه ی تایمز لندن، و منابع بین المللی دیگر، تصریح کرده اند که مرکز اخیراً در همین چند روز گذشته کشف شده، سال هاست که تحت نظارت قرار دارد.
تایمز لندن ، تأکید می کند که دستگاه های اطلاعاتی انگلستان، آلمان، و کشور های مختلف اروپایی، سال هاست که این مرکز را زیر نظر دارند، و حتی آلمان با صراحت می گوید که از زمان شروع کار تونل سازی در سال ۲۰۰۶ تا همین حالا، فعالیت های این مرکز را دنبال می کند.
در پاورقی مقاله ی حاضر نیز لینک صفحه یی از سایت Business insider در ۹ ژوئن ۲۰۱۰، یعنی سه سال پیش، را آورده ام حاوی نوشته یی کوتاه با عنوان:
«نقشه ی روز: سایت های اتمی ایران که هرگز بسته نخواهند شد». (۲)
همراه آن نوشته ی کوتاه، نقشه یی آمده است که در آن، سایت دماوند با عنوان «مرکز پژوهش فیزیک پلاسما» به عنوان یک سایت اتمی یا مشکوک به فعالیت های اتمی، معرفی شده است.
این نقشه را Business insidr از سایت NTI یا Nuclear Threat Initiative ( ابتکار عمل در مورد خطر اتمی) برداشته است که سایتی است که هدف فعالیت خود و تشکیلات خود را اینچنین معرفی می کند:
«تقویت امنیت جهانی، از طریق کم کردن تهدیدات گلوبال سلاح های هسته یی، بیولوژیک و شیمیایی».

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۲ ـ پس از «افشاگری بزرگ مقاومت»، بلافاصله نتانیاهو، که در انزوا قرار گرفته بود، جان تازه یی می یابد و علیه مردم ایران عربده می کشد و میهن ما را تهدید به حمله و بمباران پیشگیرانه می کند، و با تأکید بر این که نباید به دولت روحانی اجازه داد که احتمالاً بهانه ی اصلی تجاوز به ایران را از دست اسراییل و اربابان سلاح و نفت و خون، خارج کند، به اوباما ی «مماشاتگر»، یعنی مخالف حمله به ایران، اخطار می کند که اگر نجنبی، ما شاید زودتر از تو عمل کنیم.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۳ ـ و درست یک روز بعد از آن، جان بولتون، با روزنامه ی «معتبر» و پر تیراژ دست راستی اسراییل، «جروزالم پست»، همین مصاحبه یی را می کند که قسمت هایی از آن را در بالا دیدیم.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حالا فقط کم مانده است که ملایان، که دستشان به آن زوج نمی رسد، از فرط زبونی و ذلت، چند اسیر پر و بال بسته ی هوادار مجاهدین یا مظنون به هواداری از مجاهدین را در زندان های خود، شکنجه یا اعدام کنند، و یا از طریق عوامل عراقی خویش، گروگان های رهبر در لیبرتی و اشرف را به خاک و خون بکشند، و در قالب دشمنی، همان هدیه یی را دو دستی به او تقدیم کنند که او برای دریافت آن روزشماری می کند تا بتواند با عکس ها و تکه پاره های تن کسانی که او رسماً آن ها را ملک شخصی خویش و «فدیه» های خود به خلق قهرمان ایران معرفی می کند را در کریدور های ازما بهتران به معامله و مناقصه و مزایده بگذارد و بگوید:
- اگر بخواهید، باز هم داریم.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اما حالا که بعضی ها که رهبرشان با صراحت تمام، و به زبان خود، اعلام کرده است که ما می خواهیم جنبش در ایران را به سطح سوریه «ارتقا» دهیم، علاقه ی بسیاری به جان بولتون دارند و امید بر این بسته اند که شاید او و دوستانش به آن ها کمک کنند تا بخت ناداشته ی خود را در این زمینه بیازمایند، به تنها حرف درست و حسابی یی که جان بولتون در همین گفتگو با «جرزوالم پست» بر زبان آورده است هم توجه کنند و در آن بیاندیشند.

این حرف جان بولتون نشان دهنده ی به پایان نزدیک شدن کار گانگستر ها و سر از تن جدا کن ها و چشم و چال در آور ها و دل و جگر دشمن خوران موسوم به «ارتش آزاد سوریه» یا «ائتلاف ملی سوریه»، یا کوفت سوریه، و یا زهر مار سوریه است:
«سوریه، درگیر یک تراژدی بزرگ است. اما من حمایت از اپوزیسیون را یک راه حل نتیجه بخش و قابل دوام نمی بینم.».

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ لینک متن کامل گفتگوی جان بولتون با جروزالم پست، در سایت این روزنامه:

www.jpost.com/LandedPages/PrintArticle.aspx?id=319945

۲ ـ لینک نقشه و توضیح Business insidr در ژوئن سه سال پیش در مورد مرکز چند روز پیش کشف شده ی دماوند، با تیتر « نقشه ی روز: سایت های اتمی ایران که هرگز بسته نخواهند شد»

www.businessinsider.com/map-of-the-day-iran-nuclear-sites-2010-6#

۳ ـ در باره ی جان بولتون:
جان بولتون کیست؟ و چه خوابی برای ایران دیده است؟ ـ به همین قلم ـ ۱۳۸۴

www.ghoghnoos.org

و در باره ی اقدامات او در سال های اخیر، به منظور معرفی «تنها آلترناتیو دموکراتیک و ملی» به مردم ایران، همراه با سبیل گرو گذاشتن و گواهی و تضمین صد در صد، از جمله فقط به عنوان نمونه:

جان بولتون می گوید که تنهاراه، حمله ی نظامی به ایران است ـ به همین قلم ـ ۱۰ مرداد ۱۳۹۰

www.ghoghnoos.org

مراقب جنبش خودمان باشیم ـ به همین قلم ـ ۱۰ تیر ۱۳۸۹

www.ghoghnoos.org

با «ویراست» یا بی «ویراست»، وقت عبور از کلیت نظام است ـ به همین قلم ـ ۱۲ اسفند ۱۳۸۹

www.ghoghnoos.org

و نیز چند مقاله ی دیگر در صفحات «خبر و نظر» سایت ققنوس


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست