سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

باز باران با ترانه


اکبر کرمی


• انتخابات ۹۲ اگر بتواند به پیوند پاره های مدرن انحلال طلب با پاره های مدرن اصلاح طلب کمک کند، می تواند راه ایران را به رهایی از چنگال خونی زندان بان اعظم و سپاه سیاه استبداد حتا از دل همین صندوق های بی زبان رای بگشاید. از حاشیه ها باید عبور کرد؛ شکاف واقعی در ایران معاصر شکاف جهان جدید با جهان سپری شده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۶ تير ۱٣۹۲ -  ۲۷ ژوئن ۲۰۱٣


یک بار دیگر خلاقیت جوانان، لایه هایی از کنش گران سیاسی و اجتماعی به و یژه در پهنه ی جوان جهان مجازی توانست در گرد و غبار انفجار اطلاعات و ارتباطات از یک انتخابات فرمایشی، مرده و مهندسی شده، یک شگفتی بیافریند؛ (1) حماسه ای که بسیاری از تحلیل گران حکومتی، اپوزیسیون و مستقل را شگفت زده کرد و جا گذاشت. تلاش برای درک چرایی و چه گونه گی رویش این پدیده که حالا برای ایرانیان به یک قاعده تبدیل شده است می تواند (فراتر از انتخابی که شده است) راه جریان های تحول خواه، انحلال طلب و اصلاح طلب را به رهایی بگشاید، اگر و تنها اگر بتوانیم از کوررنگی های سیاسی بپرهیزیم. کوررنگی هایی که در یک سو به تکرار تحریم انتخابات در هر شرایطی اصرار می ورزد و در دیگر سو به هم کاری با استبداد با هر ذلتی!

الف) انگاره ی مرگ مولف

انگاره ی مرگ مولف انگاره ای است آشنا؛ انگاره ای که حیاتی و زبانی مستقل و خودبسنده از مولف برای هر تالیف می جوید و شرح می دهد. به زبان این انگاره، وقتی تالیفی پایان می گیرد، دیگر اهمیت ندارد در جان و جهان مولف چه گذشته است یا می گذرد. تالیف، هم واره جان، جهان و زبان خودش را خواهد داشت و راه خود را خواهد پیمود. نمونه های آشکاری از این انگاره را در متن های جهان جدید، در هر پهنه ی از جمله سینما یا ورزش می توان دید. کارگردان ها و مربی ها اگرچه در به کار گرفتن و چهره شدن بازی گران نقش بسیار برجسته ای دارند، اما در پایان هر مسابقه یا فیلم، فیلم و مسابقه و دست اندرکاران آن، همه گی حیاتی مستقل یافته اند و می توانند پهنه ی بازی و بازی خود را از نو معنا کنند. حتا در بسیاری از موارد، در جریان بازی هم، تشخیص بازی گر از بازی گردان آسان نیست!

در نتیجه در چنین جهانی است که با همه ی ترفندهای نکبت باری که "زندان بان اعظم" برای مهندسی انتخابات در ایران به کار می برد، همه چیز تمام نمی شود و ادامه بازی همیشه از کنترل او بیرون است و می تواند به شگفتی بینجامد. به عبارت دیگر در جهان جدید با امکاناتی که در اختیاز ما است، می توان در برابر هر زندان بان اعظمی ایستاد و کمپین یک انتخابات معنادار و دو قطبی را حتا از داخل زندان مدیریت کرد.

این چنین بود که با خلاقیت کنش گران سیاسی در انبوه
سرکوب، سانسور و سکوت یک بار دیگر انتخابات به رفراندمی برای
به چالش کشیدن رهبری و سپاه سیاه استبداد دگردیسید. (2) در جهان پخ شده ی جدید و در انفجار اطلاعات و ارتباطات "مرگ برادر بزرگ تر" و "انقراض نسل دایناسورها" (3) شاید خوانش دیگری از "انگاره ی مرگ مولف" باشد.

بدون آمیزش اجتماعی پایدار و بدون دمکراسی و حقوق بشر، هیچ انتخاباتی مهندسی پذیر نیست! همیشه چیزی و کسی پیدا می شود که عریانی زندان بان اعظم را فریاد کند.

ب) پیوند اصلاح طلبی با انحلال طلبی

شکاف انحلال طلبی و اصلاح طلبی با همه ی دبدبه و کبکبه ای که دارد شکافی نا به جا و غیرضروری است؛ دست کم در شرایط پیچیده و دشوار امروز ایران که انحلال حاکمیت معقول، اما دور از دست می نماید، می توان با گام های اصلاح طلبانه ی کوچک اما عقلانی هم راه و خرسند شد. می خواهم بگویم انحلال طلبان اگر با تاکتیک های اصلاح طلبان و اصلاح طلبان اگر با دغدغه های انحلال طلبان بیش تر آشنا شوند، بارهای کم تری روی زمین خواهد ماند.
باید در برابر زندان بان اعظم ایستاد؛ هم در تاکتیک ها و هم در راهبردهایش.

تقابل اصلاح طلبان و انحلال طلبان تا آن جا که من می فهم از منطق کور و زودآیند موقعیت و نسبت آن ها با قدرت و امکان کسب آن آب می خورد. به عبارت دیگر هم اصلاح طلبان و هم انحلال طلبان در فشار جریان های بنیادگرای سیاسی است که از هم پیمانان استراتژیک خود و پی آمدهای دیرآیند رفتارهای خود فاصله می گیرند؛ و گرنه می توان هم چون مردم کوچه و خیابان هم رویاهای انحلال طلبانه داشت (و مرگ دیکتاتور و دیکتاتوری را خواست) و هم رفتار اصلاح طلبانه(معنادار کردن یک انتخابات بی معنا)؛ هم رویای (سکولار)دمکراسی داشت و هم در انتخابات فرمایشی حکومت مشارکت کرد و به شکاف حاکمیت دامن زد. دست کم تا روز انتخاب نمی توان و نباید ناامیدانه و از سر قهر با صندوق های رای و مردمی که روزنه ای برای نفس کشیدن می جویند قهر کرد. تاکید بر شاخص های دمکراتیک (و سکولار) و حقوق بشری همیشه باید راهبرد هر جریان مدرن و تحول طلبی باشد، اما چنین تاکیداتی نباید به شکاف تحول طلب ها با مردم دامن بزند و به برج عاج نشینی بینجامد. اصلاح طلبان نیازمند راهبردهای انحلال طلبانه و انحلال طلبان نیازمند رفتارهای اصلاح طلبانه اند. نباید بگذاریم کوررنگی های ما در پهنه ی سیاست به غفلت از امکانات موجود و روزنه های امید منتهی شود. نباید بگذاریم "اراده به تحول" به آسانی به "سبک سری قهر" که روی دیگر "تسلیم" است، تسلیم شود.

باید در برابر زندان بان اعظم ایستاد؛ هم در تاکتیک هایش و هم در راهبردهایش.

انتخابات 92 اگر بتواند به پیوند پاره های مدرن انحلال طلب با پاره های مدرن اصلاح طلب کمک کند، می تواند راه ایران را به رهایی از چنگال خونی زندان بان اعظم و سپاه سیاه استبداد حتا از دل همین صندوق های بی زبان رای بگشاید. از حاشیه ها باید عبور کرد؛ شکاف واقعی در ایران معاصر شکاف جهان جدید با جهان سپری شده است.

پانوشت ها
این پندار را در نوشتاری پیش از گرم شدن انتخابات 92 کاویده ام.
www.akhbar-rooz.com
در استاتوسی در فیس بوک به معنادار بودن این انتخابات با وجود تنگناهای موجود اشاره و پیش بینی یک انتخاباتی پرشور شده است.
https://www.facebook.com/bozorgkarami/posts/534154179977944
archiv.iran-emrooz.net


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست