سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

پرستوئی درآزمایشگاه اندیشه - بخش دوم


پتر یردِن فُش - مترجم: رباب محب


• والری در مراحل اولیه تحقیقاتش به دنبال یک سیستم کامل و جامع که بتواند دقیقأ عملکرد های اندیشه را تعریف کند بود. او شدیدأ تحت تاثیر علم ریاضیات و افکار هِنری پِوینکیر ِ ریاضیدان بود. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۰ شهريور ۱٣٨۵ -  ۱ سپتامبر ۲۰۰۶


 
ظرافت و دقت اندیشه و فکر ایده آل ِ والری بود: " آگاهی به همه چیز فرم و شکل می دهد ، پس من تا به کمال رسیدن ِ فرمها آرام نمی گیرم و این وضعیتی بسیار حساس است". والری در مراحل اولیه تحقیقاتش به دنبال یک سیستم کامل و جامع که بتواند دقیقأ عملکرد های اندیشه را تعریف کند بود. او شدیدأ تحت تاثیر علم ریاضیات و افکار هِنری پِوینکیر ِ ریاضیدان بود. رد پای ِ رویای رسیدن به زبان سمبولیک دقیق را می توان نزد گوتفرید لیب نیز یافت، چیزی که در حوزه فلسفه پس از گوتلوب فریگه بصورت یک مُد در آمد. رسمی کردن زبان منطق توسط فریگه با روش کار والری جور در نمی آمد. او برای دقت بخشیدن به افکارش در جلد اول
”Cahiers”
از فرمول و قواعد خاص خود استفاده می کند. اما متأسفانه روش غیر علمی اش فرمول هایش را تا حدودی نمایشی و ساختگی می سازد. درک و فهم فرمول های او و اینکه چگونه با کمک فرمول ها افکار روشن تر و گویا تر می شوند بسیار دشوار است و درست همانند فردریش نیچه اغلب کلام موجز ش در مقابله باهم قرار می گیرند. او در یاداشت های بعدی اش امیدوار به رسیدن به روشی جامع و سیستماتیک است و می گوید: " من ، سیستم منم " و در جای دیگری می نویسد : " جستجوی ِ کمال نوعی خود کشی است".
والری به فلسفه و فلاسفه به چشم تحقیر نگاه می کرد و معتقد بود که بدون راندن حیوان از خود آگاه ِ خود و رهبریش به آنجا که فرد می خواهد – یعنی رهبری حیوان تا مانع – فلسفه ای وجود ندارد. " اَبَر مرد یا انسان برتر وجود دارد. و این نتیجه ی ِمسلم ِ شناخت انسان از انسان است ".
تصور نمی رود که والری داوید هیوم را خوانده باشد ، علیرغم این ما شباهت هائی میان ایندو می یابیم. هیوم همانند والری همواره در جستجوی ِ " من" در حواس پنجگانه اش بود. والری می نویسد : " هرگاه به دنبال تعریفی از خود می گردم ، در می یابم که من هیچم – من به مشاهده ی ِ خود می پردازم . خودم را محدود می کنم. خودم را به خاطر دارم. می توانم اعمالم را از پیش حدس بزنم. خودم را می شناسم و گاه تحقیر و گاه تمجید می کنم. از خودم اطاعت می کنم. اما آنگاه که این تصاویر پاره می شوند دیگر حتا نمی توانم تصورش را بکنم که اینها منم".
والری هنگام تعریف " من " هم از ترمهای ریاضی استفاده می کند. من نا متغیری است که همواره زیر متغیر ها ی خود خوابیده است. او خمیر مایه نظرش را ازپی یر فه لین ِ ریاضیدان و تئوری گروهی او گرفته است.
« من » مثل وضعیت خلاص یا مرکز مختصات است و شاید چیزی جز یک شرط ساده برای اندیشیدن نباشد . مرکز مختصاتی به معنای هندسی کلمه. مقیاسی که تفکر و اندیشه در ساخت های درونی اش بکار می گیرد. تثلیث ِ والری یعنی : آگاهی ، جسم و روح ، از پیشقدم بودن ِ او برروانشناسی معاصر حکایت می کند. امروزه « آگاهی ، جسم و روح» معنای تازه ای به خود گرفته اند و درروند پیشرفت خود ، به سه نظریه ی :
Embodied – Situated - Cognition
مبدل شده اند. پایه و اساس این تئوری ها را یک و همان جمله می سازد : اندیشه و جسم همواره با محیط خود در ارتباط هستند و نمی شود میان آنها فاصله و تمایزی قائل شد. اینجا جملاتی چند از والری – به عنوان نمونه آورده می شود: " آگاهی یعنی پاسخ جسم به جهان در یک لحظه". " فلسفه ای که جسم آدمی پایه اش را نسازد، فلسفه نیست ".
یکی دیگر از حوزه هائی که محققان معاصر مورد بحث و تفحص قرار داده اند فنوکسیون و عملکرد اندیشه می باشد. هنگام کشف باید دو تن بود. یکی ترکیب ها را شکل و فرم می دهد و یکی به باز شناسی حاصل کار آن دیگری می پردازد و طبق خواسته هایش از میان آنها انتخاب می کند. این مدعا به نظریه ی ِ عقلانی هربرت سیمون – برنده جایزه نوبل ۱۹۷٨ - نزدیک است. ما رگه های کلام موجز و پند را در راسیونالیسم سیمون مشاهده می کنیم :" آنچه که ما نبوغ می نامیم کم بها تر از اعمال فردی است که مهارتش را از دیگری می گیرد تا ارزش تولید شده ها را در یابد و حاصل کار دیگری را از آن ِخود کند". والری این پروسه ی ِ دو جانبه را هم در شعر و هم در علم یافته است و به همین سبب میان شعر و علم تفاوتی قائل نمی شود.
تحقیقات معاصر نمونه های بسیاری - از درک وابسته به قوه بینائی و فهم زبان گرفته تا توانائی حل مسائل - ارائه می دهد که صحت اندیشه والری را اثبات می کند.
سال۱۹۴۵ اولین کامپیوتر به کار گرفته شد. بسیاری ازمتخصصان کامپیوتر، روانشناسان و زبان شناسان و فلاسفه به این توهم دچار شدند که کامپیوتر ها در روند توسعه ی ِ خود قادر به اندیشیدن خواهند شد . این تصور پایه و اساس کوگنویتیسم ( یعنی مغز همانند یک کامپیوترکار می کند ) را پی ریزی کرد. والری چنین مقایسه ای را قبول نداشت و می گفت : " ماشین یک ماده ی تعلیم داده است". اوهمچنین نمی توانست بپذیرد که مغزبتواند جدا از بدن و با کمک دوربین ها و دستگاه های الکترونیکی کار کند. تثلیث والری یعنی « آگاهی ، جسم و روح» با نظریه « مغز در خمره » متغایر بود . به نظر او« آگاهی ، جسم و روح» بی واسطه و جدا از هم معنا ندارند . بدین لحاظ او با نظریه فوق نیز مخالفت نشان داد. پروسه بودن شعر ، هنر و علم با شیوه های علمی امروز قابل سنجش و از همین روی مورد قبول صاحب نظران می باشد.
والری به علم معاصر در باره فنکسیون مغز دسترسی نداشته است، اما یاداشت هایش سرچشمه ی ِ الهام این حوزه ی ِ علمی شد. یاداشت های او این پرسش را بر می انگیزد: حال که کلام او نبض بحث های روز شده است:
"هدف انسان مصنوعی کردن انسان است - باز یافتن خود به مثابه مرز ِ پایانی کاوش هایش"، براستی والری تا چه اندازه مدرن بود؟
استکهلم / اوت سیزدهم دوهزاروشش
مطلب بالا به تاریخ یازدهم ماه اوت دو هزارو شش در روزنامه سونسکا داگ بلادت ( اس و د) به چاپ رسِده است
اسامی و اصطلاحات :
Henri Poincaré – Gottfried Leibniz – Gottlob Frege – Friedrich Nietzsche – David Hume – Pierre Féline – Herbert Simon – Corps , Esprit , Mode - Brain in the vat – Cognition – Brain in the vat -
 
 
 
 
 
 
 
 
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست