جنگ و محیط زیست
اکرم پدرام نیا
•
چرخهی طبیعی آبوهوا نقش موثری در حفظ صلح و آرامش بهویژه در کشورهای حارهای دارد. بهدلیل افزایش دمای زمین، کمبود بارندگی و آب و خشکسالی و از پی آن کمبود مواد غذایی در کشورهای آمریکای جنوبی، آفریقا، آسیا و نواحی حومه اقیانوس آرام از جمله بخشهایی از استرالیا احتمال رخداد جنگهای داخلی افزایش مییابد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲٣ خرداد ۱٣۹۲ -
۱٣ ژوئن ۲۰۱٣
وقتی سخن از گرمایش زمین، تغییر آبوهوا و نابودی محیط زیست به میان میآید تصور همگان برآن است که از آیندهای دور سخن میگوییم یا سرعت این تغییرات بسیار کند و فقط شامل افزایش گرمای زمین است. بیشتر مردم گمان میکنند که سرعت سازگاری محیط زیست، از جمله آبها، موجودات زندهی آبزی، موجودات خشکی، زمینهای کشاورزی و لایهی ازن و جو زمین، و همچنین سرعت سازش انسان با این تغییرات میتواند پایاپای باشد. منابع بهاندازهی کافی در دسترساند و نوآوریهای سریع تکنولوژی میتوانند بهآسانی نقش منفی ما بر محیط زیست را جبران کنند. اما واقعیت چیز دیگریست و امروز ثابت شده که بسیاری از فعالیتهای انسان تاثیر برگشتناپذیری بر محیط زیست میگذارند که یکی از این فعالیتها جنگ است.
پس از جنگ جهانی اول، از سال 1918 تا سال 1938 سرعت گرم شدن قطب شمال نسبت به سال 1980 تاکنون دوبرابر بوده است. ناگفته نماند که به دلیل رشد روزافزون میزان گازهای گلخانهای در این سه دههی گذشته درجهی گرمای قطب شمال یک درجه افزایش یافته است. درجه گرمای سطح قطب شمال در سالهای 1937 و 1938 بالاترین درجهی ثبت شده در سرتاسر تاریخ بوده و زمستان سالهای جنگ (1939/1940) در اروپا گرمترین زمستانها بودهاند. همین نشان میدهد که جنگ جهانی در تغییر درجه حرارت نقشی بارز داشته است. اما چرا؟
برای پاسخ دادن به این سوال مثالی از حملهی آلمان به وردون، شهری در شمال شرقی فرانسه میآورم. ارتش آلمان در فوریه 1916 یک میلیون نیرو به این شهر فرستاد و به نسبتِ دیگر نبردهای جنگ جهانی اول، این کارزار طولانیترین کارزار بود و تا دسامبر آن سال به درازا کشید. فرانسه و آلمان صدها هزار نفر از مردان جنگیشان را از دست دادند. از نظر تاثیر این نبرد بر آبوهوا نیز گفتنیست که در پیرامون این جبههی جنگی بارندگیهای شدید رخ میداد و گاهی تا چندروز طول میکشید. میزان بارش در آن سال 30 درصد بیش از سالهای پیش بود و حتا در جنگل سیاه 50 تا 80 درصد به میزان بارندگی افزوده شد. زمستان پس از این نبرد یکی از سردترین زمستانهای قرن گذشته بود. در نظر داشته باشید که نیروی دریایی، عملیات نابودگر جنگیاش را از پاییز 1916 شروع کرد، گرچه زیردریاییها از سال 1915 دست بهکار شده بودند و هر ماه 100 هزار تن کشتی با بارشان غرق میشدند که این عدد در نیمهی دوم سال 1916 به 300 هزار تن در ماه رسید. اینها و گردش ناوچههای بریتانیایی، روزانه حدود هزار مایل مربع، و همچنین استفاده از معادن دریایی بر هوای همهی آن نواحی و پیرامون بریتانیا اثر شگرفی گذاشت. در سال 1916 ماه ژوئن بریتانیا بسیار سرد و گرفته بود. در شمال و شرق این کشور باران یکریز میبارید. مثلا در آبردین نزدیک به 150 ساعت باران بارید. یکی دیگر از ماههای وحشتناک آن سال، ماه اکتبر بود که بیوقفه باد میوزید و باران میبارید، و دسامبر آن سال بینهایت سرد بود. گزارشهای دیگر از سال 1943 نشانگر تغییرات شدید آبوهوای اروپاست، بهگونهای که تصور میکردند زمستانهای سرد گذشته دیگر برنمیگردد.
جنگ و آبها
اقیانوسهای جهان از پی جنگ زیرورو میشوند. شرح دقیق گسترهی تاثیر جنگ بر آبها پایانی ندارد. پس از هر جنگ، به دلایل گوناگون و بیشمار، مثل آلودگی ناشی گذر کشتیهای حمل اسلحه و مواد منفجره، غرق شدن کشتیهای حامل مواد منفجره و توپخانه، گرمای ناشی از انفجارهای پیدرپی، نفوذ مواد شیمیایی حاصل از انفجارها به آبهای آزاد، ریختن زبالههای اتمی به آبهای آزاد و بسیاری عوامل دیگر، جهت جریانهای آب گرم و سرد، بدنهی آبها، حرارت آب و توزیع شوری، به ناگزیر تغییر میکند و این تغییرات نهتنها بر موجودات آبزی که بر خشکی و موجودات خشکی نیز اثر میگذارند و باعث رخداد سونامیها، سیلها و خشکسالی میشوند. متاسفانه در بیشتر موارد هرگز به وضعیت پیشین برنمیگردد. فقط در بهترین حالت، شماری از موجودات آبزی با وضعیت جدید سازش میکنند و آن گروه که نتوانند، نابود میشوند. برخی اینها را هرجومرجهای موقت مینامند ولی بهواقع تغییر قوانین سادهی فیزیکیست، قوانینی که بر آبها حاکماند و جو و آبوهوا را میسازند.
مثال خوب دیگر نقش جنگ بر تغییر آبوهوا و افزایش دمای مناطق جنگی، حضور نیروهای آمریکا در عراق است. در این کشور پس از یک دهه جنگ، میزان آب دجله و فرات بهشدت کاهش یافته و زمینهای حاصلخیز میان این دو رود که یکی از مراکز اولیهی کشاورزی انسان متمدن دیرین است، به بیابان تبدیل میشوند. ویژگی آبوهوایی عراق بدینگونه است که از زمستانهای سرد و تابستانهای داغ برخوردار است، با بارشهای محدود و کمبود آب. اکنون پس از دههها جنگ در آن کشور وضعیت بسیار بدتر شده و جبران کمبود بارش بهدلیل افزایش دمای منطقه ناممکنتر شده است. از 28 درصد زمین حاصلخیز این کشور سالانه 250 کیلومتر مربع آن به بیابان تبدیل میشود. دکتر حسن جنابی، نمایندهی کشاورزی و مواد غذایی در بخش کشاورزی و مواد غذایی سازمان ملل متحد دربارهی تغییرات آبوهوای عراق مینویسد:
براساس الگوی جریان هوا (جیسیام) آیندهی ناخوشایندی برای محیط زیست این کشور پیشبینی میشود و احتمال دارد از رودهای دجله و فرات سیلهایی به مناطق کشاورزی سرازیر شوند. مطالعهای نشان داده که از سطح آب رود فرات از 28 تا 73 درصد کاسته خواهد شد...
امروزه سرعت گرم شدن هوا، توفانهای شدیدِ گردوغبار و بیابان شدن زمینهای کشاورزی نسبت به دههی پیش از جنگ بهشدت افزایش یافته است...
بهخاطر تولید نامناسب و بیرویهی نفت در این کشور پس از حملهی آمریکا به عراق، روزانه هشت میلیون تن CO2 وارد فضا میشود. (بنا به گزارشی از سال 2009) بهگفتهی مایکل تی. کلیر، پروفسور صلح و امنیت جهان در دانشگاه همشایرِ امهرست، ماساچوست، هنگامی که نوادگان ما در این کلاسها (اگر چنین کلاسهایی باشد) از استادان خود بپرسند که «چرا نیاکان ما دست به کاری موثر نزدند تا از تاثیرات فاجعهآمیز بر محیط زیست و تغییرات آبوهوا جلوگیری کنند،» یکی از پاسخها بیتردید این خواهد بود که «بهخاطر جنگ عراق.» او همچنین میافزاید، وقتی تغییرات آبوهوای ناشی از حملهی نظامی آمریکا و همدستانش به عراق در سالهای آینده آشکارتر شود، مردم روی زمین مجبور خواهند شد وارد عمل شوند ولی آن زمان دیگر برای پیشگیری از خشکیِ همهگیر، توفانهای شدید و متلاشی شدن جامعهی آسیبپذیر عراق دیر است. به گفتهی پروفسور کلیر، «بنا به آمار سازمان انرژی آمریکا در سال 2005، نفت خام بیش از 41 درصد از انرژی آمریکا را تامین میکند و چون دوسوم نفت جهان در نواحی خلیج فارس نهفته، حملهی آمریکا به آن مناطق بهویژه به کشورهایی که حاکمانش عروسکهای دستنشاندهی خود آمریکا نیستند، عجیب نیست. حالا گذشته از میزان بالای تولید گازهای گلخانهای در اثر تولید، تصفیه و مصرف نفت، خود جنگ مقدار بسیار زیادی دیاکسید کربن تولید میکند، زیرا حضور نیروهای آمریکا در عراق بستگی کامل به هواپیما و هلیکوپترهای جنگی و تانکها و دیگر ماشینها دارد تا حتا سادهترین عملیات جنگی را به انجام برسانند. میانگین مصرف بنزین برای هر سرباز روزانه، 16 گالن است که 16 برابر مصرف بنزین برای هر سرباز در زمان جنگ جهانی دوم بود. اگر به این مقدار کشتیهای جنگی را در آن نواحی نیز بیافزایید، میزان مصرف بنزین به سه میلیون گالن در روز میرسد، چیزی برابر با مصرف روزانهی کشور بنگلادش. بهازای هر بشکه بنزین که به مصرف میرسد، 433 کیلوگرم دیاکسید کربن تولید میشود. میزان دیاکسید کربنی که در اثر حمل سربازان و تجهیزات جنگی به منطقه تولید میشود نیز باید به این مقدار افزوده شود.»
نقش گرمایش زمین در برانگیختن جنگ
نهتنها جنگ در تغییرات آبوهوا نقش دارد که بهعکس نقش تغییرات آبوهوا نیز در برانگیختن جنگ تاکنون بررسی و ثابت شده است.
براساس پژوهشهایی که بهتازگی انجام شده، چرخهی طبیعی آبوهوا نقش موثری در حفظ صلح و آرامش بهویژه در کشورهای حارهای دارد. بهدلیل افزایش دمای زمین، کمبود بارندگی و آب و خشکسالی و از پی آن کمبود مواد غذایی در کشورهای آمریکای جنوبی، آفریقا، آسیا و نواحی حومه اقیانوس آرام از جمله بخشهایی از استرالیا احتمال رخداد جنگهای داخلی افزایش مییابد. در نواحی دیگر افزایش بارندگی و درنتیجه افزایش میزان سیل سبب نابودی زمینهای کشاورزی میشود و به همان دلیل برشمرده در بالا خطر رخداد جنگهای داخلی بالا میرود. سرانجام، تغییرات ناگهانی در دمای زمین از گرم به سرد یا بهعکس شمار و شدت توفانهای نابودکننده را افزایش میدهد. اینها تاثیرات کوتاه مدت تغییرات آبوهواست. تاثیرات دراز مدت دربرگیرندهی تغییر در سطح دریاهاست که خرابی ساختمانهای ساحلی را در پی دارد و شیوع بیماریهای واگیردار مثل مالاریا و حصبه، که خود منجر به مرگومیر بیشتر بهویژه در میان کودکان میشود.
از سال 1950 تا سال 2004 علت دستکم 240 مورد جنگهای داخلی در جنوب اقیانوس آرام، تغییرات آبوهوا و گرمایش زمین بوده است. بهگفتهی مارشال بارکلی، استاد اقتصاد دانشگاه برکلی کالیفرنیا، «پیشبینی میشود که گرم شدن بیشتر زمین تا سال 2030 جنگهای مسلحانه را در آفریقا تا 54 درصد افزایش دهد و منجر به مرگ 393 هزار نفر در این جنگها شود.»
تغییرات دما میتواند به دو صورت بر مردم فشار وارد آورد:
1. ِال نینو، یا افزایش ناگهانی دما و خشکسالی در مناطق جنوبی اقیانوس آرام که هر سه تا هفتسال یک بار رخ میدهد. بنا به آمار پژوهشگران مجلهی The Nature ورود به فاز ال نینو خطر رخداد جنگهای داخلی را در سراسر نود کشور حارهای جنوب اقیانوس آرام تا دوبرابر افزایش داده و یکی از پنج دلیل کشمکشهای جهانی در نیم قرن گذشته بوده است. سولومون هسانژ، رئیس این گروه پژوهشی میگوید، «همین بزرگترین گواه است بر اینکه تغییرات آبوهوا اصلیترین عامل رخداد خشونت در سراسر جهان است.»
2. لا نینو، یا کاهش ناگهانی دما که در برخی مناطق، آسیبهای جدی به محصولات کشاورزی وارد میآورد و خشکسالی و گرسنگی ناشی از آن کشمکشها و جنگهای داخلی را برمیانگیزد.
از میان عوامل موثر در ایجاد کشمکش و جنگهای داخلی تاکنون به تغییر آبوهوا کمترین اهمیت داده شده، اگرچه موثرترین نقش را داراست. با آنکه شاخ آفریقا دهههای پیدرپی است که با خشکسالی مواجه است، آمار مرگومیر، بیشتر بهخاطر جنگهای داخلی ناشی از خشکسالیست تا گرسنگی و بیماریهای واگیردار. بهگفتهی پژوهشگران The Nature امروزه ما بیش از دانش و تصورمان در برابر تغییرات آبوهوا آسیبپذیریم.
منبع: مجلهی مهرگان
[1] Drummond, A.J.; ‚Cold winters at Kew Observatory, 1783-1942’; Quarterly Journal of Royal Met. Soc., No. 69, 1943, pp 17-32, and: Drummond, A.J.; Discussion of the paper: ‚Cold winters at Kew Observatory, 1783-1942’; Quarterly Journal of Royal Met. Soc., 1943, p. 147ff.
[2] Lewis, Lilian, F.; ‘Snow-cover in the British Isles in January and February of the severe winters 1940, 1941 and 1942’, in: Quarterly Journal of Royal Met. Soc., 1943, pp. 215-219.
[3] Lumby, J.K..; ‘Seasonal changes of deepwater temperatures’; Quarterly Journal Royal Meteorological Society, Vol.67, July 1941, pp.234-238
[4] Winton, John; ‘Convoy – The defense of sea trade 1890-1990’, London 1983.
[5] www.climateimc.org
[6] https://www.commondreams.org/archive/2007/12/07/5696
[7] www.nature.com
[8] www.econ.gatech.edu
|