سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

جامعه ی بسته و پادگان های باز


اکبر کرمی


• کمپین انتخاباتی برای عبور از بحران هسته ای، جاه طلبی های اتمی و حل و فصل مسایل ایران با جهان آزاد شاید بتواند راه خروج نظامیان را از پهنه ی سیاست هموار کند. اصلاح طلبی، انحلال طلبی و انتخابات اگر هم چنان در ایران معنایی داشته باشد، دست کم می تواند در بازگرداندن سپاهیان به پادگان هایشان خلاصه شود. گامی که هیچ یک از مدعیان انتخابات پیش رو قصد و توان برداشتن آن را ندارند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۲ -  ۲۱ می ۲۰۱٣


یکم. آنان که با نقش خونین سپاه در کودتای 88 و بازارهای سیاه گسترده ای که سپاهیان از آن خود کرده اند آشنایی دارند، به خوبی می دانند که سپاه به آسانی نمی گذارد خواب های اصلاح طلبان تعبیر شود و سنگرهای فتح شده از دست برود؛ در نتیجه باید پرسید این ساده دلی های مسری و این خیالبافی های خام که بخش کلانی از اصلاح طلبان را در خود تنیده است، از کجا ریشه می گیرد؟ چیست آن امر ناتمامی که نمی گذارد ما تمام شویم؟ آیا ناخودآگاه جمعی ما هم چون برخی از زندانیان سیاسی تسلیم زندان بان خود شده است و تلاش دارد با خودتخریبی راهی به رهایی بگشاید؟
چرا باید پنداشت سپاه و خامنه ای حاضر می شوند مناطقی را که با بدنامی و خون ریزی به دست آورده اند، در انتخاباتی که همه چیز در اختیار آن هاست، به آسانی از دست بدهند؟   

دوم. تلاش ها و فعالیت های انتخاباتی علی اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی به روزهای حساس خود رسیده است. هر دو از چهره های برجسته ی جمهوری اسلامی و از مردان مانده گار آن هستند. هر دو دست کم در برهه ای از تاریخ جمهوری اسلامی هم کار و هم دوش علی خامنه ای بوده اند و هر دو اکنون بی تردید در برابر او ایستاده اند. هر دو هشت سال تجربه ی ریاست جمهوری دارند و هر دو کلام شان در این روزها به جا و بی جا به یک جمله ی کلیدی ختم می شود؛ بدون هم راهی، هم نظری و هم سویی رهبری (علی خامنه ای) در شرایط کنونی کاری از پیش نمی رود.
این گزاره بسیار مهم و بودار است؛ به عبارت دیگر، آن چه در ایران می گذرد (خوب و بد) نتیجه ی سیاست ها، تصمیم ها و برنامه های رهبری، بیت و سپاه پاسداران است.
اهمیت این گزاره در نقد رفتارها و تصمیم های رهبری به این نکته ی کلیدی نیز باز می گردد که وی به شدت در توهم و تریپ بصیرت فرورفته است و در نتیجه مخالفت با برنامه ها، رویاها و نظراتش بسیار پرهزینه است و رو در رویی با آن ها شجاعتی وافر می طلبد.
در چنین فضایی در برابر زندان بان اعظم ایستادن، بدون لکنت، نکبت موجود را به انتخاب ها و اراده ی او پیوند زدن و برون شد از فاجعه را با انگشت اشاره ی خود نشان دادن از عهده ی هر سیاست مداری ساخته نیست. چنین جسارتی حتا اگر برای کسی هم چون هاشمی رفسنجانی (که همیشه پیش تر از خامنه ای بوده است و خامنه ای رهبری اش را بی شک مدیون و مرهون اوست) عجیب نباشد، دست کم از قواره ای که همه گان برای خاتمی بریده اند، بسیار گشادتر است.
هر دو تاکید دارند«بدون این که رهبری بخواهند و بدون هماهنگی با ایشان مشکلات حل نخواهد شد.» (1) آشکارتر از این نمی توان فاجعه ای را که در اجتماع جاری است به ذهن پریشان رهبری و نظامیان حاکم نسبت داد.
وقتی هاشمی می گوید بدون موافقت رهبری آمدنم «نتیجه معکوس در پی خواهد داشت.» (2) نشان می دهد که در بازی انتخابات همه چیز به اراده ی رهبری ختم می شود.
هرچند شنیدن این جمله ها از زبان کسانی هم چون هاشمی و خاتمی بسیار مهم است؛ به واقعیتی راهبردی در پهنه ی سیاست ایران اشاره دارد و برای ما ممکن است خوش آیند باشد؛ (زیرا به عمیق تر شدن شکاف ها در جمهوری اسلامی اشاره دارد.) اما نباید فراموش کرد بین آن چه ما دوست داریم و خوش مان می آید و آن چه واقعیت دارد، همیشه فاصله ای هست. چه، به باور من، هم آن ادعاها و هم این خوش خیالی ها همه بی پایه است و در چنین شرایطی، حتا اگر خامنه ای هم بخواهد، نمی تواند اوضاع بسیار دشوار ایران را سروسامان دهد و از او هم کاری ساخته نیست. غولی را که خامنه ای و هاشمی رفسنجانی و مردان ریز و درشت آن ها در صحراهای ایران آزاد کرده اند به این آسانی ها به شیشه باز نخواهد گشت. ممکن است، باز شدن دست و پای سپاه پاسداران در پهنه ی فرهنگ، اقتصاد و سیاست با اشاره، رضایت و دستور خامنه ای انجام گرفته باشد، اما این گنگسترها حالا حتا با دستور خامنه ای هم از منافع سرشاری که می برند، نخواهند گذشت. (احمدی نژاد و تیم همراهش نمونه و مدل کوچکی است از آن چه این روزها در مخیله ی تنگ و تاریک سپاهیان می گذرد.)
بی هیچ تردید در شرایط موجود، الویت اول ایران امروز و ایرانیان باید باز گرداندن سپاهیان به پادگان های شان باشد. انتخابات بدون بازگشت سپاهیان به پادگان ها بی معنا است. از همین روست شاید که در داخل ایران، حتا اگر بتوان از اسلام، جمهوری اسلامی و خامنه ای هم انتقاد کرد از سپاهیان و خواب های آشفته و اتمی آن ها نمی توان گلایه کرد!
کمپین انتخاباتی برای عبور از بحران هسته ای، جاه طلبی های اتمی و حل و فصل مسایل ایران با جهان آزاد شاید بتواند راه خروج نظامیان را از پهنه ی سیاست هموار کند. اصلاح طلبی، انحلال طلبی و انتخابات اگر هم چنان در ایران معنایی داشته باشد، دست کم می تواند در بازگرداندن سپاهیان به پادگان هایشان خلاصه شود. گامی که هیچ یک از مدعیان انتخابات پیش رو قصد و توان برداشتن آن را ندارند.

سوم. تشخیص و تفکیک "امر معقول" از "امر عقلانی" در یک ساختار غیر دمکراتیک برای همه بازی گران بسیار دشوار و تن دادن به آن بسیار پرهزینه است. در نتیجه در روندی آشکارا وارونه، در این اجتماعات هم شعارها بسیار معقول می نماید و هم انتظارها!
با این توصیف برای سپاه و بیت زندان بان اعظم، عقلانی ترین واکنشی که انتظار آن از سوی اجتماع پریشان ما نمی رود، هم آن کاری است شورای نگهبان خواهد کرد. شورای نگهبان در هم سویی با مدیریت چند لایه ی سپاه و در سایه ی سنگین سرکوب مخالفان، سانسور منتقدان و سکوت سودازده گان هم چنان که در رد گسترده صلاحیت کاندیداهای اصلاح طلب در دوره ی هفتم مجلس نشان داد با هیچ کس شوخی نخواهد کرد.

پانویس ها
www.radiofarda.com
www.radiofarda.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست