سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تخریب تاریخچه منصور اسالو، کار جمهوری اسلامی است!


عبداله شریفی


• متاسفانه تاریخ جنبش کارگری ایران، رهبران مقاوم و شناخته شده در سطح جهانی نظیر اسالو را کم دارد، بهمین دلیل باید در چنین مواردی با نهایت مسئولیت و حساسیت سیاسی برخورد کرد. سندیکای شرکت واحد میبایست به تاریخ مبارزاتی اسالو با احترام و عزت برخورد میکرد و حتی در تمایل به جانشین کردن کسی دیگر به جای او میبایست با افتخار از زحمات و تاریخ مبارزاتی او در این چند سال قدردانی میکرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۹ بهمن ۱٣۹۱ -  ۲٨ ژانويه ۲۰۱٣


این روزها ماجرای اسالو و سندیکای شرکت واحد سرتیتر مباحث چپ و فعالین "جنبش کارگری ایران" شده است. بحث ها و تمایزها در تقابل هم قرار گرفته اند. در فضائی که مقدمتا نهادهای امنیتی رژیم اسلامی ایجاد کرده و پرونده "اخلاقی" اسالو را مهندسی کرده اند، برخی از منزه طلبانی که بی ربطی خود را به جنبش کارگری ایران در پرده ریاکارانه دفاع از "سلامت" تشکل ها و فعالین جنبش کارگری و خطر آلوده شدن آنها به تطمیع توسط نهادهائی از جمله "سولیداریتی سنتر" پنهان کرده اند، تلاش کرده اند که با جلوس بر صندلی مفسر حقوقی اختلاف بین اسالو و رهبری سندیکای شرکت واحد میداندار شوند.
در این میان، نقش جنایتکارانه جمهوری اسلامی و وزارت اطلاعات و سنت تخریب سابقه مبارزاتی انسانهای شریف و مبارز کاملا پیدا است. تلاش برای نادیده گرفتن این پروژه و چیدن سناریو به این ترتیب که جمهوری اسلامی حذف شود و بحث را به اختلاف اسالو و رهبری سندیکا، تقلیل دادن اگر امری آگاهانه و زشت نباشد حداقل غیر سیاسی گری و آماتوریسم و بی مسئولیتی محض است.
اسالو از جمله رهبران کارگری است که سالهای اخیر عمر خود را در سیاه چالهای جمهوری اسلامی سپری کرد. او کسی بود که زبانش را بریدند و تمام فشارها و قدرت ارعاب را علیه او بکار بستند تا بلکه با به زانو درآوردن او ضربه به جنبش کارگری وارد کنند. مستقل از اینکه اسالو در آینده چکار میکند و چه انتخاب سیاسی خواهد کرد، بازهم مستقل از اینکه حلقه دوستیها و دوریها و نزدیکیهای سیاسی آتی او چه خواهد شد، این تاریخ مبارزاتی و واقعی او را نمیتوان با یک قلم چرخانی اختیاری حذف کرد.
مدافعان دروغین جنبش کارگری ایران، کمترین نشانی از این ناسپاسی "هیات مدیره" نسبت به اسالو رویت نکرده اند. اینکه پس از "افشای" پرونده فساد اخلاقی اسالو توسط نهادهای امنیتی رژیم، او را شخصی قلمداد کنند که نسبت به دام های سولیداریتی سنتر، گارد باز داشته است و اینکه در پی خروج اسالو از ایران به همراه پرونده قطور اخلاقی یکباره حکم تکفیر او را به زبان اعلامیه بدون امضای افراد حقیقی و به نام "هیات مدیره" سندیکای شرکت واحد، صادر کرده اند، کلا از دستگاه مدافعین دروغین جنبش کارگری، قلم گرفته شده است. این حضرات در واقع با علم به این زمینه چینی ها، وارد این عرصه "خوشنام" شده اند. عرصه ای که رژیم اسلامی در تقابل با هر مخالف خود، استاد و معمار آن بوده است.
برخورد هیات مدیره سندیکای شرکت واحد حتی اگر بدون زمینه چینی های رژیم اسلامی هم بوده باشد، رفتاری جبونانه، ناسپاس و بری از احساس همبستگی طبقاتی است. موضعی ناروا، و پشت کردن سریع و ساده به نقش چندین ساله اسالو، و بی ارج و قرب کردن زحمات و شکنجه ها و لطماتی است که در راه دفاع از حقوق سندیکائی کارگران تحمل کرده است. این برخورد یکشبه و "ناگهانی"، حتی با فرض اتهام "فساد اخلاقی" و "فساد احتمالی مالی" به او غیر منصفانه و ضد انسانی و ضد کارگری است.
متاسفانه تاریخ جنبش کارگری ایران، رهبران مقاوم و شناخته شده در سطح جهانی نظیر اسالو را کم دارد، بهمین دلیل باید در چنین مواردی با نهایت مسئولیت و حساسیت سیاسی برخورد کرد. سندیکای شرکت واحد میبایست به تاریخ مبارزاتی اسالو با احترام و عزت برخورد میکرد و حتی در تمایل به جانشین کردن کسی دیگر به جای او میبایست به جای چنین اطلاعیه ای که صادر کرد، در بیانیه ای با افتخار از زحمات و تاریخ مبارزاتی او در این چند سال قدردانی میکرد. اگر چنین نکرده است، یا از سر جبن و ترس و یا سرخم آوردن در برابر فشارهای دوائر امنیتی رژیم اسلامی، عملا ادامه رشد و بلوغ فعالان جنبش کارگری در موقعیت شخصیت های سرشناس و سیاسی، را تکفیر کرده است. این "خطا" نه از نظر برخورد منصفانه و محترمانه با اسالو بطور مشخص و نه از منظر دفاع از حرمت و حیثیت فعالان جنبش کارگری ایران بطور کلی، غیر قابل دفاع و غیر قابل بخشش و در بیرون از سنتهای جنبش کارگری جهانی است.
آنچه که در این میان باید قاطعانه ابراز کرد این است که نباید اجازه داد که خارج کشور "حیاط خلوت" و میدان تاخت و تاز جناتیکاران اسلامی شود. نباید اجازه داد پروژه های ضد کارگری رژیم اسلامی جهت تخریب مبارزات کارگران و بی حیثت کردن اخلاقی و سیاسی و پاپوش دوزی و پرونده سازیهای آنها به این سادگی عملی شود. دفاع از شخصیت سیاسی و تاریخ مبارزاتی اسالو کمترین کاری است که در مقابل ابعاد جنایات جمهوری اسلامی باید انجام داد.
اما سوال تکان دهنده و هشدار دردناک این قضیه اینجاست که چرا جمهوری اسلامی علیرغم وجود و "حضور" این همه احزاب و جریانات اپوزیسیون، این چنین در مورد خارج با خیال راحت عمل میکند؟
اگر حضور جریانات کمونیست و میلیتانت در خارج کشور چنان در سلطه و اختیار مخالفین جمهوری اسلامی بود، آیا جمهوری اسلامی جرات میکرد در فضای تعرضی و میلیتانت در خارج، این چنین موش بدواند؟

۲۷ ژانویه ۲۰۱۳


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست