سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

می سازمت وطن!


فروغ طیاری


• بانویی که شما و خانواده اتان هرگز بر آستان شاه و شیخ کرنش نکردید و سر فرود نیاوردید و صد البته گردن افراشته ایستادید، ایا خود باین ابیات شعرتان توجه کرده اید؟ چه کسی شک دارد که شما تاریخ را نمی دانید؟ شعری حماسی و بسیار زیبا سروده اید ولی ابیاتی که با کلمه «دوباره» شروع میشوند آه از نهاد آدمی برمیاورد. کجاست آن وطنی که شاعر محبوب کشورمان قصد همانند سازیش را دارد؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۷ دی ۱٣۹۱ -  ۱۶ ژانويه ۲۰۱٣


برای من بانو سیمین بهبهانی بانویی ستودنی است ، هم بدلیل دانش و بینشش و هم بدلیل ایستادگی وجراتش . هم درزمان شاه وهم درزمان شیخ سرفرود نیاورد ، زیرا که شاه و شیخ هردوبرایش دوروی یک سکه اند. خودو خانواده اش درزمان شاه از مبارزین و مقاومین بوده اند. پدرایشان آقای عباس خلیلی شاعر ، نویسنده و مدیر روزنامه اقدام بوده و از قلم خویش درستیز با بیعدالتی حکومتهای وقت استفاده میکرده است ، بهمین دلیل ۱۷ بار بازداشت و چهاربار تبعید درکارنامه دارد ( ۱ ) مادربانو سیمین بانو فخرعظمی ارغون ، نیز درانجمن نسوان وطن خواه عضویت داشته و مدتی نیز سردبیر روزنامه آینده ایران و هم چنین عضوکانوان بانوان دموکرات بوده است ( ۲ ) منظوراینکه ایشان دریک خانواده فعال و تحصیل کرده با بینش انسانی تربیت یافته وسره را از ناسره خوب شناخته است . بانوسیمین درسال ۱۳۷۸ برنده جایزه حقوق بشر کارل فون اوسی یتسکی ( Carl von Ossietzky ) گردیده و درهمین سال جایزه هیلمن Hellman / Dashiell Hammett را سازمان نظارت برحقوق بشرH R W به بانو سیمین اعطا نموده است ( ۳ ) وی در هفدهم اسفند ماه ۱۳۸۸ هنگامی که برای سخنرانی درباره مسائل زنان درروز جهانی زن عازم رفتن به پاریس بود با توقیف گذرنامه اش ممنوع الخروج شد .
آینهمه نوشتم که بگویم من با این زن مبارز اگرچه جز دریک سخنرانیش درآلمان و بعنوان یک شنونده هیچ برخورد نزدیک دیگری نداشته ام ولی دورا دور با اشعارش ومبارزه جانانه اش آشنا هستم . وجز شیرزنان ایرانی بحسابش میگذارم . هدف از نوشتن این مقاله درگیرشدن افکارم با یکی از اشعاراین بانواست که بسیارهم چه بصورت خود شعرو چه بصورت آهنگی که داریوش آنرا خوانده درهمه جا کسترش پیدا کرده ومحبوبیت یافته است .
میدانم بانو سیمین درهمه سالهای عمرش درمقابل ارباب زورمردانه ایستاده است ، گفتم مردانه ، زیرا فرهنگ مردسالارکشورمان پیوسته گوشه آشپزخانه را جای مناسب برای بانوان میداند و هرمرد ناتوان ، ناقص العقل ، ستمگرو فاقد شعوری را بهتراز هربانویی می پندارد ، زیرا آنجا که خانم بهبهانی با همه بینش باز وگسترده اش درهنگام شهادت نصف هرلمپن و لات و بی سروپائی که نامش فقط مرد باشد محسوب میشود !! بگذریم که درخیلی از اموردیگرهم ما زنان نیمه مردان بیش بحساب نمیآییم ، کلمه مردانه اولین کلمه ای است که از ذهن خطور میکند و من نخواستم که خودم را سانسور کنم .
کشورمان دراستانه سقوط است ، شکی نیست بانوان کشورمان باررنج و ادباری که درهمه این دوره از تاریخ بدوش کشیدند بسیارسنگین و کمرشکن بوده ودرعمرکمی که ما داشته ایم فقط دو حکومت را تجربه کرده ایم . حکومت شاه و حکومت شیخ . درحال حاضردرکشورثروتمند ایران فقر، فحشا، اعتیاد بیکاری ، نابرابری ، جنگ ( تحریمها خود جنگ خاموشند ) و هرنوع جنایتی بیداد میکند . دراینکه کفن دزد فعلی از سلفش بسیارجنایتکارتر، دزدترو ضد بشرتراست شکی نیست . ولی آیا ما درتمام طول تاریخ دوهزاروپانصد ساله امان وطنی که خانم بهبهانی وعده ساخت دوباره آنرامیدهد داشته ایم ؟ کدامین وطن از گذشته الگوی ساختاری وطن مورد وعده را میدهد که ازگورخود بایستیم و قلب اهرمن را برکنیم . آیا بانوی غزل کشورمان انچنان از وضع موجود به عصیان آمده و میخواهد وطن را به وضعیت قبل از انقلاب برگرداند .
شاه کم جنایت نکرد ثریا اسفندیاری همسردوم محمد رضا شاه درکتاب خاطراتش مینویسد « بعد از کودتای بیست وهشت مرداد ، نمایش فیلمی را بخاطردارم که گروهی از افسران به اختصاصی آوردند ، تا شاه آنرا ببیند ، موضوع فیلم مربوط به غیرنظامیانی بود که بدار آویخته شده بودند و نظامیانی که زیررگبارشلیک اسلحه جوخه اعدام بزمین میافتادند ، نفرت و رسوایی باعث شد که از اطاق نمایش بگریزم ، فردایش از شاه پرسیدم چگونه توانست بنشیند واین همه دیوسیرتی را تماشا کند ، پاسخ داد : این محکومان خطراتی برای حکومت بودند ، لازم بود عبرتی برای سایرین بشوند ، لازم بود این به افسرانی که فیلم را آوردند و به دیگران هم ولو انها که از خشونت و اعدام متنفرند این فیلم نشان داده میشد تا بفهمند که شاه نمونه ای است از قاطعیت » آنهم شاهی که دربیست وپنجم مرداد با ذلت وخواری سواربرهواپیمای کوچک شخصی اش شد واز معرکه فرار کرد . درهمین کتاب میخوانیم که هزینه کودتای بیست وهشت مرداد را امریکاعهده دار شد . شاه دست نشانده غرب و برخواسته از کودتای امریکایی - انگلیسی سال هزازوسیصدوسی ودو بایستی مهره ای گوش بفرمان طراحان و مجریان کودتا باشد . بهمین دلیل کمی ماخوذ به حیا بودو فقط انقدر میکشت که پایه های لرزان حکومتش فرونریزد که درآخرهم دیدیم با همه کشتاری که کرد این پایه های سست دوام نیاوردند و منجر به سقوط تخت و تاجش شدند.
شاه اللهی ها مرتبأ دربوق و کرنا میدمند که رضا شاه به ایران خدمت کرد یکی از مهمترین خدمات رضا شاه راه آهن سرتاسری جنوب به شمال بود که توسط آلمانیها درایران ساخته شد . ولی به انگیزه کشیدن این راه آهن اشاره ایی نمیشود ، رضا شاه که خود یک دیکتاتوربود شیفته هیتلربود وبزرگترین آرزویش برنده شدن رهبرش هیتلر درجنگ بود ، همسرش تاج الملوک و دودخترش اشرف و شمس را به زیارت هیتلر فرستاد با دوفرش گرانبها که روی یکی از آنها عکس هیتلر وروی دیگری صلیب شکسته علامت حزب نازی بافته شده بود . تاج الملوک درکتابش میگوید من بدرخواست رضا ماجرای این ملاقات را دها بار برای او تعریف کردم ، هیتلر از رضا خیلی تعریف کرد و گفت از اینکه یک نظامی درایران قدرت را دردست دارد خوشحال است ، رضا از این قسمت سخنان هیتلرخوشش میامدهروقت به این قسمت از ملاقات خودم با هیتلر میرسیدم باید آنرا چندین بار تکرار میکردم المانیها ورضا شاه راه آهن جنوب به شمال را نه بخاطرمردم ایران بلکه بخاطردسترسی آسان هیتلر به شوروی ایجاد کردند. و همین شیفتگی به هیتلر درآخرمنجر به تبعید رضاخان بتوسط انگیسی ها که نوکرخود را خائن دیدند ، شد . عاشقان سلطنت به چندین هزارپارچه ملک وآبادیی که رضا خان با زورو تهدید از صاحبانشان گرفته بود حتی نیم نگاهی نمی اندازند . وی درشروع حکومتش فقط یک خانه درمیدان حسن آباد داشت ولی بهنگام خروج بزرگترین ملاک ایران بود. فرق حکومت شاه با حکومت ولایی دراین است که آنها را هزارفامیل میگفتند ، ولی درحکومت ولایی هرملایی به تنهایی هزارفامیل است . متاسفانه هرچه بیل ملای ساکن یک منطقه بیشترگل بردارد، میزان چپاول و جنایتش هم بیشتراست.
بانویی که شما وخانواده اتان هرگز برآستان شاه وشیخ کرنش نکردید و سرفرود نیاوردید و صد البته گردن افراشته ایستادید ، ایا خود باین ابیات شعرتان توجه کرده اید ؟چه کسی شک دارد که شما تاریخ رانمیدانید ؟ شعری حماسی و بسیارزیبا سروده اید ولی ابیاتی که با کلمه « دوباره » شروع میشوند آه از نهاد آدمی برمیاورد . کجاست آن وطنی که شاعرمحبوب کشورمان قصد همانند سازیش را دارد ؟ وطن محمدعلی شاهی است ؟ محمد علی شاه قاجارکه مخالف مشروطه بود و درخونریزی وکشتارآزادیخواهان معروف است ، در دوران استبداد صغیر مجلس را به توب بست و مشروطه خواهان و مخالفان استبداد را درباغشاه زندانی و تعدادی را نیز به جوخه اعدام سپرد ،
وطن ناصرالدین شاه که بهترین صدراعظمش ( میرزا تقی خان امیرکبیر ) که همسر خواهرشاه هم بود درحمام فین کاشان بقتل رساند ؟ از آقا محمد خان بگویم که به علت پناه دادن مردم کرمان به لطفعلی خان زند ، بسیاری از مردم این شهر را کشت و از چشمان زندگان نیز تپه ای درست کرد عده کورشدگان را بعضی بیست هزارتن وبعضی هفتاد هزار تن ذکر میکنند ( ۵ ) .
وطن شاه عباس صفوی ؟ دردوره شاه عباس شکنجه هایی برمخالفین اعمال میشد که بسیاری درمقیاس زمان خود دهشتناک بوده ، تاریخ نگاران به دسته ایی از خادمان شاهان صفوی اشاره مینمایند که مجرمان را زنده ، زنده میخوردند ( ۶ ) و یا نمونه های دیگر از مجازاتها ، مانند انداختن مجرمان جلوی سگان آدمخوار ، از نادرشاه بگویم که چشمان پسرش را کورکرد ، از عدالت انوشیروان بگویم که دوازده هزارنفر هواداران مزدک ( مزدکیان ) را با سردرزمین کاشت و از همه حاکمان ودرباریان دعوت کرد که درجشنی که باین مناسبت برپا کرده است شرکت کنند ( ۶ ) . وطنی که نادرشاه با کورکردن چشمان فرزندش شاهی خودش را حفظ کرد؟ حالا از شاهان صفوی بشنوید ، درایرانی که شیعه و سنی درکنارهم درصلح بدوراز درگیری های مذهبی میزیستند ، سلسله صفویه با زورو شمشیر شیعه را برسنی مسلط ساخت و از دین عادی مردم یک دین حکومتی زورمدارو ظالم بپاساخت ( مانند همین حکومت ولایی موجود درایران ) . درحکومت صفوی سنی ها کشته ، متواری و یا بزوربه شیعه روی میاوردند، قزلباشان یا نیروهای حکومتی برای شاه اسماعیل اول نیروی خدا گونه قائل بودند، ( ۷ ) شکست شاه اسماعیل از قشون عثمانی درنبرد چالدران بخش اعظمی از خاک ایران را برباد داد درست زمانی که شاه اسماعیل خودرا دراوج قدرت میدید . و فکرمیکرد تا ظهورامام زمان درحکومت خواهد بود ، تصوری که حاکمیت موجود ایران درسردارد.
محمد رضا پهلوی چهار فرزند داشت ، که اولاد اولش که مدعی تاج و تخت ایران است ، انقدر مدیریت نداشت که خانواده اش را از گزند مرگ حفظ کند از یک خانواده چهارنفره دو نفر آنها خودکشی کردند ، یعنی این خانواده پنجاه درصد تلفات داشته است ، ایا فردی که از عهده اداره یک خانواده برنیامده قادراست مملکتی را اداره کند ؟ !!
بانوی عزیز غزل ایران شاید منظور شما از دوباره سازی همان یکی دوسال زمان دکترمصدق یا ایامی که جنبش مشروطه داشت شکل میگرفت و یا روزهایی که شبهای شعرو شورقبل از انقلاب را تشکیل میداد، میباشد ، اگر منظور این است ، دست مرا هم بگیرید


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست