سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

در خواست تازه - مقاله در باره چپ


نادر عصاره


• با توجه به اهمیت ادامه این بحث، که برای چپ و برای کل اپوزیسیون ایران مهم می باشد، و برای چون و چرا در پیشنهادات به پیش کشیده شده و در واقع پیگیری بحث برای جلو رفتن و نزدیک شدن به مسائل اصلی مشترک و مورد توجه عمومی، پرسش هایی از میان اظهار نظرات در مقالات، مطرح می کنم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ٨ دی ۱٣۹۱ -  ۲٨ دسامبر ۲۰۱۲


تا کنون تعدادی مقاله در باره چپ در پاسخ به درخواست «مقالاتی در باره چپ ایران»(1) دریافت و منتشر شده اند. چشم انداز، ضدیت با سرمایه داری، سوسیالیسم، راه گذار از استبداد و اهداف آزادیخواهانه، سمت گیری سیاسی و اجتماعی چپ، ماهیت طبقاتی حزب، شیوه های فعالیت، تاریخ و تئوری چپ و تعریف چپ موضوعات مهمی بوده اند که در مقالات منتشر شده مطرح و مورد بحث قرار گرفته اند. در مورد هر کدام از این موضوعات پیشنهاداتی پیش کشیده شده است. با توجه به اهمیت ادامه این بحث، که برای چپ و برای کل اپوزیسیون ایران مهم می باشد، و برای چون و چرا در پیشنهادات به پیش کشیده شده و در واقع پیگیری بحث برای جلو رفتن و نزدیک شدن به مسائل اصلی مشترک و مورد توجه عمومی، پرسش هایی از میان اظهار نظرات در مقالات، مطرح می کنم.

چپ یا سوسیالیست؟

1- بهزاد کریمی در مقاله (2) خود، سوسیالیست بودن را با مفاهیمی از جمله «از میان برداشتن سیستم سرمایه داری» و برکشیده شدن انتخاب سوسیالیسم تا سطح «آلترناتیو سرمایه داری» همراه کرده است. از دید سیاسی و عملی برای نیروی سیاسی چپ ایرانی، مفاهیم «سوسیالیست»، «ازمیان برداشتن سیستم سرمایه داری»، برکشیدن انتخاب سوسیالیسم تا سطح «آلترناتیو سرمایه داری» اهمیتی دارند؟ اگر آری کدام؟ مفاهیم فوق، در چارچوب نقادی از سرمایه داری به پیش کشیده می شوند، یا در کادر بسیج نیرو و بعنوان برنامه حکومتی؟ بعبارت دیگر از این مفاهیم در رابطه با سیاست چپ در ایران نتیجه ای بدست می آید؟
2- می توان تامین دموکراسی، نوسازی اقتصادی و اجتماعی و فراهم آوردن عدالت اجتماعی بخصوص با حرمت به انسان و تامین نیازهای او برای زندگی، مسکن، بهداشت، آموزش، فرهنگ و ورزش و رعایت الزامات حفظ محیط زیست چشم انداز مورد نظر چپ ها برای ایران امروزی شمرد. در این حالت، برخورد کلی با سرمایه داری و نفی آن (که می تواند سهل انگارانه معادل گرفته شود با بیماری های نقتی، رانتی، وارداتی، انحصاری، دولتی، ولایی، نظامی بودن اقتصاد) در جامعه ایران که تحول و رشد آن جز در چارچوب اقتصادی سالم، شکوفا و سرمایه داری قابل پیش بینی نیست، زیان هایی در بر ندارد؟
3- آیا چپ ایران باید عنوان خود را بنا به سنت تعریف کند یا بنا به جایگاه اجتماعی؟ سوسیالیست یا چپ؟

چشم انداز سوسیالیستی اهمیت مقدم دارد؟

4- علی پور نقوی طی مقاله خود تحت عنوان «الزام مقدم: تجهیز به یک نظریه گذار سوسیالیستی» (3)، فرضیه ای در این زمینه را مطرح کرده است که احتیاج به اثبات در سایه تجربیات دارد. چرا این «الزام مقدم» است برای کشوری که همه از اهمیت نوسازی و دموکراتیک شدن ان حرف می زنیم؟ بود این نظریه و یا نبود این نظریه برای چپ ایران چه نتایج عملی مثبت و یا منفی به جا می گذارد؟
5- اگر بر چنین چشم اندازی هیچ اهمیت عملی برای چپ ایران مترتب نباشد، آیا «الزام مقدم» دادن به آن ناشی از برخورد سنتی سوسیالیستی می باشد؟

چپ و راه گذار به دموکراسی و خط مشی آن؟

6- سهراب مبشری در مقاله (4) خود بر وحدت نظر چپ ها بر «اهداف آزادیخواهانه و سمتگیری ضد استبدادی»، «صرفنظر از موضع در باره چگونگی عبور از استبداد مذهبی» تاکید کرده است. آیا ما می توانیم چپ بعنوان یک حزب و یا سازمان و یا نیروی سیاسی را صرفا براساس اهداف و با حذف «چگونگی» رسیدن به آن اهداف تعریف بکنیم؟
7- یک سازمان سیاسی نظیر حزب یا سازمان چپ که نقش ارائه راه حل یا سیاست برای رسیدن به اهداف را دارد تبدیل نمی شود به یک سازمان مطالباتی نظیر سندیکا که عمدتا به طرح مطالبات و سازمان دهی مبارزه برای تحقق آن ها اقدام می کند؟

چپ و سمتگیری سیاسی و اجتماعی

8- نقی حمیدیان در مقاله (5) خود نیاز به تشکلی چپ را مطرح می کند از «همه علاقمندان به اندیشه ملی، عدالت خواهانه و دموکراتیک از صفوف جنبش ملی، ملی مذهبی و غیر مذهبی». آیا ملی ها، ملی مذهبی ها و غیر مذهبی ها چپ هستند؟
9- «اندیشه ملی، عدالت خواهانه و دموکراتیک» از نظر چپ چیست و آیا نظر چپ در این زمینه ها با مواضع ملی های تمرکز طلب، با مواضع ملی مذهبی های طرفدار اسلام رحمانی، با مواضع غیر مذهبی های لیبرال طرفدار اندیشه هایک در داخل کشور و با مواضع احزاب قومی ملی تفاوت ندارد ؟

حزب طبقه کارگر و یا حزب چپ ها؟

10- احمد هاشمی در مقاله (6) خود پرسیده است که چپ چگونه می تواند «سایر نیرو های اجتماعی و شهروندان طبقه متوسط در ایران رابه برنامه های سیاسی – اجتماعی خود جذب نمود؟ »این عبارت که شاید با توجه به دید عملگرای مقاله نامبرده، در جستجوی راهکار باشد تا اشاره به مفاهیم، اما این پرسش را برمی انگیزد که نظر امروز چپ نسبت به مفهوم «حزب طبقه کارگر» چیست؟ ایا چپ ایران در این مرحله از وضعیت اجتماعی در ایران، حزب طبقه کارگری را باید بخواهد که هدفش به قدرت رساندن طبقه کارگر در نهایت و تامین حاکمیت آن است؟ یا نه حزب چپی مورد نظر است که پروژه ای سیاسی برای جامعه در رابطه با تمامی عرصه های آنی و آتی آن و منطبق با خصلت چپ ارائه می کند که ضمن جهت گیری اجتماعی خود در تامین مطالبات کارگران ومزدبگیران و زحمتکشان شهر و روستا، تحقق مطالبات کل جامعه در زمینه دموکراسی تبعیض زدائی و حقوق بشر و نوسازی و اصلاحات اجتماعی اقتصادی نشانه می گیرد؟

شیوه انقلابی، شیوه رفرمیستی یا شیوه دموکراتیک؟

11- نقی حمیدیان در مقاله (5) خود، با طرح برداشت کنونی خود از چپ، بر شیوه های مورد نظرش یعنی «کاربست شیوه های رفرمیستی» تاکید کرده است. آیا از خطای شیوه های انقلابی بی قید و شرط و ایجاد حزب و سازمان انقلابی جدا از جامعه و سرایت فعالیت فراقانونی برای تمامی فصول و مراحل مبارزه که به بهای بسیارگرانی نیز برای چپ انجامیده و رابطه هزینه و فایده را آشکارا نقض کرده، می توان دائمی کردن «شیوه های رفرمیستی» برای تمامی مراحل مبارزه را نتیجه گرفت؟
12- رژیم جمهوری اسلامی تاکنون به مطالبات و خواسته های اولیه و طبیعی مردم جز با سرکوب پاسخ نمی گوید. در چنین شرایطی، علیرغم پایداری تا کنونی مردم ایران بر مبارزات خشونت پرهیز، آیا رسیدن آنان، به ضرورت انقلاب برای سرنگونی رژیم اسلامی، بعنوان یکی از شقوق و احتمالات آتی قابل تصور نیست؟ و آیا چنین احتمالی، برای مطلق نگری در «شیوه های رفرمیستی» هشدار دهنده نمی باشد؟

مولد تئوری یا مصرف کننده؟

13- م. چشمه، در مقاله (7) خود نوشته است « در دنیای کنونی، مدل سوسیال-دمکراسی اروپای شمالی علیرغم کاستیهای آن کماکان بهترین الگو برای چپهای میانه رو ایرانی است». نقی حمیدیان نیز با مستول دانستن «بنیادهای سیستم ‌نظری و سیاسی» در شکست چپ و با انتقاد از روش برخورد چپ با این بنیادها می نویسد: چپ « با استقبال از دموکراسی و طرد دیکتاتوری سوسیالیسم عملاً موجود، بی سرو صدا لنین را درسایه قرار داد بدون آن که شهامت آن را بیابد دست‌ها را درمقابل سوسیال- دموکراسی که رقیب تاریخی اما موفق آن بود بالا ببرد.» آیا با جایگزینی سوسیال دموکراسی با مارکسیسم لنینیسم که در مقالات دو نویسنده نامبرده در خطوط قبل توصیه شده است، راهی به خروج از دایره «تقلید» و مصرف کننده ایدئولوژی و تئوری عاریتی باز می ماند؟
14- نقد به مارکسیسم لنینیسم، نقد به «لنینیسم چریکی» و هر گونه نقد دیگری آیا می تواند بدون ارزیابی تئوری و پراتیک مشخص احاد و احزاب و سازمان های چپ ایران، به جمعبندی هایی مشخص از تاریخ چپ و مراجع مارکسی و لنینی آن منتهی شود؟
15- آیا چپ ایران، از جنبش روشنفکری و کارهای دانشگاهیان ایرانی خود را برخوردار می کند و نسبت خود را با آن برقرار می سازد؟
16- ف. تابان نیز در مقاله(8) خود، نسبت به تجارب و کار تئوریک مستقل چپ ایران بطور غیر مستقیم اظهار نظر کرده است. او نوشته است: « جنبش چپ طبقاتی و ضدسرمایه داری امروز در اشکال جدیدی ظهور مجدد خود را در جهان اعلام کرده است. این جنبش در حال حاضر یک جنبش طبقاتی و اجتماعی است و در خیابان های مادرید و لیسبون و آتن و رم و سایر شهرهای اروپایی و نیز شهرهای مختلف آمریکا خود را متشکل می کند. شاخه ی دیگر این جنبش بزرگ، در آمریکای لاتین در شکل دیگری در جریان است. جایی که مدعی ساختمان «سوسیالیسم قرن بیست و یکمی» شده است و راه ها و تجربه های نوینی را بر تجارب غنی چپ جهانی می افزاید. این جنبش ها قطعا شکل سیاسی جدیدی برای چپ خواهند آفرید.» چرا از آسیا، از خاورمیانه، از بهار عربی و از ایران و جنبش چپ این منطقه ذکری نمی رود؟ آیا جنبش چپ در ایران، خود نمی تواند مقلد نباشد و با استفاده از تجربه و متدولوژی شناخت، راه چپ را در کشور خود روشن سازد و منشا تجاربی در چپ جهانی باشد؟
17- آیا تجارب چپ تنها به تجارب «طبقاتی و ضد سرمایه داری» محدودند، یا تجارب چپ ایران و دیگر کشورهای جهان برای ایجاد دموکراسی و ترقی و توسعه نیز به جنبش چپ تعلق دارند؟

تعریف چپ: سلیقه ای یا گفتمانی؟

18- سهراب مبشری در مقاله خود می گوید: « باید چنان تعریفی از چپ ارائه داد که همین نیروی اجتماعی موجود چپ را از این هم که هست محدودتر و کوچکتر نکند.» همانطور که مشاهده می شود تعریف چپ با قصد محدود تر نشدن صورت گرفته است. این یک سلیقه در تعریف چپ است. بهزاد کریمی نیز تعریفی سلیقه ای از چپ را مطرح کرده است: « معیار چپ بودن، پایداری آن است برمعرفی ارزش های سوسیالیستی در هر مرحله از رشد اجتماعی به گسترده ترین نیروی اجتماعی ذینفع این ارزش ها. به همین اعتبار، چپ فقط مدافع منافع زحمتکشان و فرو دستان جامعه نیست، مدافع زندگی بهتر برای همه جامعه در هر مرحله از رشد است. » ف. تابان نیز برای تضیف تفرقه جویی و «گفتمان من»، تعریفی از چپ داده است : «اصل باید بر این قرار گیرد، که چپ آن کسی است که خود می گوید، یعنی می گوید مخالف نظام سرمایه داری و هر نظام متکی بر مناسبات ناعادلانه و تبعیض آمیز است و در راه برقراری یک جامعه ی ضدتبعیض و انسانی که ما سوسیالیسمش می نامیم مبارزه می کند. به نظر من همین برای قبولی در امتحان کافی است.» تعریف چپ، تابلوی چپ است برای همگرایی و اتحاد میان چپ ها یا بخش هایی از آن ها. آیا تعریف سلیقه ای چپ مفید است؟ و ایا بدون انعکاس وجوه اصلی اندیشه و عمل چپ یا گفتمان چپ، آن را می توان تعریف نمود؟
19- آیا ما در میان چپ های ایران، مستقل از سلیقه ما و بنا به ادعا و عمل هر بخش، یک چپ انقلابی و سوسیالیست و یک چپ دموکرات ایرانی نداریم که هر یک باید به تصریح گفتمان و سازمانشان مبادرت کند؟

* * *
در پرسش های بالا به مسائل پیشاروی چپ ایران در مورد موضوعات اساسی در عرصه های تحلیل و روند های جهان، ساختار طبقاتی و سیاسی و فرهنگی جامعه خود، تاریخ، دین، دولت، جامعه قومی متنوع، گسترش نو پای جامعه مدنی ایران و ... اشاره ای نشده است. باین سئوالات نیز بمرور نزدیک خواهیم شد. آن چه در بالا آمد حاوی برخی از دیگر پرسش هایی است که از متون مقالات دریافتی برانگیخته شده و پاسخ می طلبند. آن ها را در این جا طرح کردم و کمی با طول و تفسیر. می دانیم که هم بحث ها باید ادامه یابند و هم قبول داریم که بحث ها را بایست دنبال کرد و مسائل مهم را مورد چون و چرا قرار داد تا هر کس نظرش را بیان و با بازبینی، مجددا بیان کند. در اینجا، دعوت گذشته به ارائه مقاله از تمامی علاقه مندان و صاحب نظران تجدید می شود.

نکته اخر نیز این است که در فاصله زمان انتشار اولین دعوت به بحث، تحت عنوان «مقالاتی در باره چپ»، تا کنون، «فراخوان به مشارکت در روند شکل دهی تشکل بزرگ چپ» (9) و مطالبی دیگر در همین رابطه، منتشر شده اند. دعوت به ارائه «مقالاتی در باره چپ» مستقل از این «فراخوان» شروع شده بود. ولی طبیعی است که اکنون دیگر این دو پروژه بی التفات بهم نمی مانند. «فراخوان»، شانسی را ایجاد می کند که بحث ها و گام های بیشتری در همگرایی و وحدت چپ برداشته شود.
نادر عصاره
dialogchap@gmail.com
سه شنبه ۵ دی ۱۳۹۱ - ۲۵ دسامبر ۲۰۱۲


زیر نویس ها :
1 - «مقالاتی در باره چپ ایران» - نادر عصاره. این مقاله را در ادرس اینترنتی زیر قرار دارد:
www.akhbar-rooz.com
2 - «کدام چپ؟» - بهزاد کریمی . این مقاله را در ادرس اینترنتی زیر قرار دارد:
www.akhbar-rooz.com
3 – «الزام مقدم: تجهیز به یک نظریه گذار سوسیالیستی» - علی پور نقوی. این مقاله را در ادرس اینترنتی زیر قرار دارد:
www.akhbar-rooz.com
4 - «جایگاه چپ در جامعه و سیاست ایران» - سهراب مبشری. این مقاله را در ادرس اینترنتی زیر قرار دارد:
www.akhbar-rooz.com
5 - « شکست "چپ"! نه بحران "چپ"؟ » - نقی حمیدیان در آدرس اینترنتی زیر قرار دارد
www.akhbar-rooz.com
6 - «چپ: گذشته و آینده» - احمد هاشمی. این مقاله را در ادرس اینترنتی زیر قرار دارد:
www.akhbar-rooz.com
7 - «چپ ایران و ارزیابی نادرست از یک شکست تاریخی » - م. چشمه. این مقاله را در ادرس اینترنتی زیر قرار دارد:
www.akhbar-rooz.com
8 - « چپ آن است که خود می گوید! » - ف. تابان. این مقاله را در ادرس اینترنتی زیر قرار دارد:
www.akhbar-rooz.com
9 - «فراخوان برای مشارکت در روند شکل دهی تشکل بزرگ چپ» - اتحاد فدائی، سازمان اکثریت، شورای موقت سوسیالیست ها. این فراخوان را در ادرس اینترنتی زیر قرار دارد:
vahdatechap.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست