سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

۶۵مین سالگرد نهضت ۲۱ آذر به رهبری سید جعفر پیشه وری
درسهائی از نهضت ۲۱ آذر به رهبری سید جعفر پیشه وری


وهاب انصاری


• جریانی که با نفی خواسته ها و مطالبات ملی-قومی ترک های آذربایجان به نفی تمامی این جنبش رو میاورد. آن را تماما سیاه و وابسته به اتحاد شوروی و دست ساخته آن معرفی میکند. عوامل و علل عینی و شرایط خاص آذربایجان در ظهور و حیات این نهضت را نفی و نادیده می گیرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۱ آذر ۱٣۹۱ -  ۱۱ دسامبر ۲۰۱۲


گروه کار مسایل ملی-قومی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) بمناسبت سالگرد نهضت ملی ٢١ آذر به رهبری سید جعفر پیشه وری به تعدادی از صاحبنظران و فعالین سیاسی با نظرگاه های مختلف برای انجام مصاحبه مراجعه کرد. برخی از صاحبنظران و فعالین سیاسی به این مصاحبه پاسخ مثبت دادند.
این مصاحبه ها به منظور روشنائی بخشیدن به ابعاد مختلف آنچه بر نهضت ٢١ آذر گذشت، صورت گرفته است. این مصاحبه ها از طرف آقای وهاب انصاری مسئول گروه کار مذکور برای انتشار در اختیار اخبار روز قرار گرفته است.
در زیر پاسخ آقای وهاب انصاری را می خوانید:
 


معمولا گذشت زمان و به تاریخ پیوستن رویدادها، امکان قضاوت بی طرفانه و واقعبینانه را بیشتر می کند. اما در تاریخ ملت ها رویدادهائی وجود دارند که بجهت پیوند آنها با مسائل جاری و تاثیرگذار مستقیم بر منافع گروه های معین اجتماعی نقش آفرین در امروز ایران، با وجود گذشت دهه ها، بررسی و قضاوت در مورد آن با دشواری مواجه است. نهضت ملی آذربایجان نیز جزو آن رویداد سیاسی-اجتماعی است که به جهت همین خصلت هنوز هم داوری بی طرفانه در مورد آن سخت می نماید.
چرا که هنوز نیروهای شرکت کننده در آن، چه آنانی که با ساز و برگ نظامی و امنیتی همت به نابودی آن بستند. چه آنانی که از این جنبش دادخواهانه و ملی-دمکراتیک دفاع کردند و برای پیروزی این جنبش جانفشانی و فداکاری های بسیار نمودند. هنوز در صحنه سیاست ایران حضور فعال دارند.
از منظر دیگر خواسته هایی که در نهضت ٢١ آذر مطرح شد، خواسته هایی بود که نه تنها برآورده نشد، بلکه مورد سرکوب وحشیانه و ددمنشانه نیروهای سرکوبگر شاهنشاهی پهلوی قرار گرفت. خواسته ها و مطالبات نهضت ملی آذربایجان همچنان تحقق نیافته در طول تاریخ ٦٦ ساله اخیر توسط گروه ها و احزاب و سازمان های سیاسی چپ در اشکال گوناگون دنبال شده است. اکنون نیز در صحنه سیاسی آذربایجان گروه های مختلف با هدف مبارزه در راه مطالبات ملی-قومی آذربایجانیان تلاش می کنند.
٢١ آذر ماه برای مردم آذربایجان و تمامی مبارزان و تلاشگران استقرار دمکراسی برای کشورمان که معتقد به حل مسئله ملی-قومی در ایرانی دمکراتیک و آزاد هستند، روزی است هم مسرت بخش و شادی آفرین وهم تاسف بار و اندوهگین، مسرت بخش از این رو که در ٢١ آذر ماه ١٣٢٤ نهضتی پا به عرصه حیات سیاسی کشورمان گذاشت که تاثیر ژرفی بر روندهای سیاسی کشورمان نهاد. بانی آنچنان تحولاتی شد که همچنان آثار و تبعات آن بر رویدادهای سیاسی و اجتماعی کشورمان نمایان است. تاسف بار و اندوهگین از این رو که درست در ٢١ آذر ماه ١٣٢٥ که مردم آذربایجان سرمست از برقراری حکومت خودمختار ملی شان و آزادیخواهان ایران رهائی خود را از چنگ ظالمان و غارتگران آزادی ستیز در پیشرفت و اعتلای نهضت ملی آذربایجان می دانستند و خود را آماده برگزاری جشن سالگرد این نهضت می کردند، نیروهای نظامی – امنیتی شاهنشاهی پهلوی و با حیله گری های قوام السلطنه که به تمامی توافقات خود با نهضت ملی آذربایجان پشت کرده بود، به سرکوب این نهضت پرداختند.
به قول داگلاس قاضی آمریکائی که خود شاهد رفتار وحشیانه و غیرانسانی نیروهای ارتش شاهنشاهی پهلوی با مردم آذربایجان بود، بیان می کند: "... وقتی ارتش ایران به آذربایجان بازگشت، وحشت بر پا نمود. سربازان قتل و غارت و تاراج به راه انداختند. آنها هر آنچه به دستشان می رسید و هر چه می خواستند تصاحب می کردند.
رفتار سربازان اشغالگر روس بسیار برازنده تر از اعمال وحشیانه سربازان نجات بخش ارتش شاهنشاهی بود. بطوری که خاطره فوق العاده زشت و شومی در آذربایجان به جا گذاشت."
آری این تناقض بر روح و روان آزادیخواهان سنگینی می کند. تناقضی که تا فرجام مبارزه برای استقرار آزادی و دمکراسی و احقاق حقوق ملی خلق های کشورمان باقی خواهد ماند.
بیست یکم آذرماه سال ١٣٢٤ روز تولد جنبشی است، که آزادی و دمکراسی برای ایران و خواسته های ملی برای آذربایجان را هدف خود قرار داده بود. جنبشی که علیرغم تبلیغات زهرآگین دشمنان آزادی و سربلندی مردم ایران، در کمتر از چند ماه آنچنان در سرزمین آذربایجان ریشه دوانید که به یکی از تکیه گاه های امید بخش جنبش آزادیخواهانه سراسر مردم میهنمان تبدیل شد، چرا که در اولین بیانیه تاسیس فرقه دمکرات به رهبری سید جعفر پیشه وری خطاب به مردم ایران چنین آمده است: "توام با حفظ استقلال و تمامیت ایران، لازم است به مردم آذربایجان آزادی داخلی و مختاریت مدنی داده شود، تا بتوانند در پیشبرد فرهنگ خود و ترقی و آبادی آذربایجان با مرعی داشتن قوانین عادلانه کشور، سرنوشت خود را تعیین نمایند."
نیروهای چپ و مترقی نیز می بایستی برای درس گیری از تجارب نهضت ملی آذربایجان به بررسی نقادانه این نهضت بپردازند و خطاهای آن را برای تبین راه فردا موشکافی کنند. هیچ نهضتی یافت نمی شود که عاری از خطا باشد. اما خطاهای یک نهضت مردمی نمی بایستی به نفی آن نهضت بیانجامد. از این رو نهضت ٢١ آذر ماه آذربایجان نیز قابل دفاع و قابل نقد است.
نهضت آذربایجان در شرایط خاص بین المللی که ایران در یکی از کانون های مرکزی شرایط خاص بین المللی قرار گرفته بود. پا به عرصه حیات گذاشت. ایران توسط متفقین اشغال شده بود. بر بستر این شرایط رهبری نهضت آذربایجان با توجه به نگاه و باورهای ایدئولوژیک خود، که خود را با اتحاد شوروی هم ایدئولوژی و هم مرام میدانستند. این همگرائی روابط و همدلی بین رهبری نهضت ملی آذربایجان و مقامات اتحاد شوروی ایجاد کرده بود. تا آنجائی که به استفاده نهضت ملی از شرایط ایجاد شده بین المللی برای قوام و پیروزی نهضت ملی برمیگردد، مجاز به استفاده از این شرایط بودند.
اما یکی از خطاهای بزرگ و غیرقابل اغماض رهبری نهضت ملی آذربایجان اعتماد و اتکای بیش از حد به مقامات اتحاد شوروی و سیاست های آن بود. رهبران نهضت ملی نگران از فشارهایی که توسط دولت مرکزی ایران و نیروهای مخالف خواسته ها و مطالبات ملی-قومی ملیت های ایرانی به وابستگی محض و دنباله روی از سیاست های اتحاد شوروی گرائیدند. رهبران نهضت از درک این واقعیت باز ماندند که اتحاد شوروی در تحلیل نهائی منافع کشورشان را بر منافع نهضت ملی آذربایجان ترجیح خواهند داد. همچنین اتحاد شوروی بر آمده از جنگ جهانی دوم، تاب تحمل در مقابل فشارهای بین المللی و افکار عمومی را نخواهند داشت. رهبران نهضت باید درک می کردند که برای دولت ها داشتن ایدئولوژی و ملیت مشترک در مقابل منافع ملی اشان نقش ثانوی را دارند.
نهضت آذربایجان علیرغم تبلیغات دشمنان که آن را به یک عده مهاجر آن طرف مرز و وابسته به بیگانگان نسبت میدادند. نهضتی برخاسته از بطن جامعه آذربایجان بود. نهضتی عدالتخواه و آزادیخواه بود، بعد از اعلام موجودیت آن هزاران هزار نفر از طیفهای مختلف مردم از سراسر کشور به یاری آن شتافتند و صدها نفر از افسران آزادیخواه ارتش صفوف ارتش شاهنشاهی را ترک کردند و به یاری نهضت نو پای آذربایجان رفتند. سرتیپ درخشانی فرمانده لشکر آذربایجان که حاضر به سرکوب نهضت مردم آذربایجان نشد، در جواب به این سوال که در تهران می گویند یک عده مهاجر که در حدود ٢٠٠ نفر هستند که در آذربایجان دست به اقداماتی زدند، گفت: "... این همه افراد فدائی و عضو فرقه دمکرات که همه آذربایجانی می باشند از چاله که در نیامده اند، لابد نهضتی هست."
اسماعیل پوروالی خبرنگار روزنامه ایران ما در توصیف چهره شهر تبریز در فردای پیروزی چنین می گوید.: "... برای من مشکل است که وضع تبریز را بدانگونه که من امروز دیده ام برایت شرح بدهم. خیلی چیزهاست که نمی شود گفت و نوشت. ...احساساتی که امروز در زیر آسمان صاف تبریز موج می زد ...قلب هائی که از شادی می تپبد ...هیجانی که مرد و زن را فرا گرفته بود ...اینها و امثال اینها ...زمینه صدها آهنگ، مدل هزارها نقاشی و سوژه برای میلیونها بیت شعر است ...و من اطمینان دارم که از میان این تبریز عزیز ما، از بین این سرهای پرشور، نقاشان و شعرا و موسیقیدان های بزرگی بر خواهند خاست که این تحول بزرگ را که امروز از آذربایجان گرامی ما آغاز شده است و فردا در سرحدات هند انجام خواهد یافت. برای هم میهنان ما همیشه زنده نگاه دارند...."
نهضت ملی آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشه وری نهضتی بود چپ و عدالت خواه، این نهضت در عمر یک ساله خود آنچنان تحولات اجتماعی و سیاسی در آذربایجان انجام داد که رژیم شاهنشاهی پهلوی در طول سالیان دراز انجام نداده بود. برای اولین بار در تبریز با حضور بیش از ٦٠٠ نماینده کنگره دهقانی تشکیل شد، که در این کنگره برنامه اصلاحات ارضی به تصویب رسید، از طرف دولت ملی به مورد اجرا گذاشته شد. کلینک های بهداشتی تاسیس شدند، قیمت اجناس کنترل می شد. قانون کار تدوین و به مورد اجرا گذاشته شد. برنامه جاده سازی به طور وسیع به مرحله اجرا گذاشته شد، برای اولین بار در دهات مدارس و در تبریز دانشگاه با دو رشته طب و ادبیات تاسیس شدند.
نهضت ملی آذربایجان در کنار آرمان های چپ و عدالتخواهانه خود، نهضتی دمکراتیک بود. حکومت ملی آذربایجان در برنامه خود بر لزوم رعایت حقوق اقلیت های ساکن آذربایجان تاکید داشت. در اولین مجلس ملی خود نمایندگان کردها، آسوری ها، ارمنی ها شرکت داشتند. به همین خاطر نیز در طول حیات این نهضت این خلقها فداکاری های فراوانی در راه تحکیم و تثبیت حکومت خودمختار ملی آذربایجان انجام دادند.
اکنون نیز در آذربایجان گروه ها و نهادهای مختلفی با اهداف و برنامه های گوناگون با طرح مطالبات و خواسته های ملی-قومی فعالیت و حضور دارند. پیروزی و شکست نهضت ملی ٢١ آذر ماه می تواند سرمشقی برای اکنون این فعالین باشد.
دو جریان در مقابل سرنوشت نهضت ملی ٢١ آذربایجان مواضع متفاوت دارند. اما دو روی یک سکه اند.
جریانی که با نفی خواسته ها و مطالبات ملی-قومی ترک های آذربایجان به نفی تمامی این جنبش رو میاورد. آن را تماما سیاه و وابسته به اتحاد شوروی و دست ساخته آن معرفی میکند. عوامل و علل عینی و شرایط خاص آذربایجان در ظهور و حیات این نهضت را نفی و نادیده می گیرد. همچنان امروز نیز در مقابل خواسته های بحق آنان که امتداد جنبش ٢١ آذر ماه است، مقاومت میکنند.
جریان دیگری که راه رستگاری و به بار نشستن حرکت ملی آذربایجان را نه در پیوندیابی با جنبش دمکراتیک سراسری کشورمان، بلکه در جدائی از ایران و حل مسایل خود را با اتکا به خود میبیند.
هر دو فکر و سیاست بالا در مواجه با خواسته ها و مطالبات ملی-قومی اشتباه و به ضرر حرکت ملی آذربایجان و جنبش دمکراسیخواهانه سراسری کشورمان است. حرکت ها و جنبش های ملی-قومی در مناطق ملی-قومی و بخشا در سراسر کشور یک واقعیت انکار ناپذیر است. این جنبش ها بخش جدائی ناپذیر جنبش دمکراسیخواهی مردم ایران است. نیروهائی که واقعا خواهان استقرار مردم سالاری در کشورمان هستند. می بایستی از همین امروز به خواسته های ملی-قومی ملیت های ایرانی کشورمان توجه کنند و پشتیبان آنان باشند. در کشورهای مانند ایران که ملیت های مختلف در آن زندگی می کنند، مبارزه برای دمکراسی جدای از مبارزه برای احقاق حقوق ملی-قومی نیست. امروز دمکرات واقعی آن نیروئی است که همگام و همراه با نضج و گسترش جنبش دمکراتیک سراسری کشورمان از خواسته های ملی-قومی دفاع کند. هیچ مصلحتی باعث نادیده گرفته شدن خواسته های ملی-قومی خلق های ساکن کشورمان نشود.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست