سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

۹۵ سال بعد از ۱۹۱۷


اردشیر قلندری


• اکتبر ۱۹۱۷ خارج از ارزیابی های مثبت یا منفی خود یکی از رویدادهای دگرگونساز تاریخ جهان و دنیای امروزین ما بود. به همت اکتبر بشریت ارزش حقیقی یافت، جنبش های آزادیبخش – ملی در جهان بوجود آمد، آگاهی های اجتماعی انسان ها افزایش یافت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۲ آبان ۱٣۹۱ -  ۲ نوامبر ۲۰۱۲


لنین دو جنبه اهمیت بین المللی انقلاب بزرگ سوسیالیستی اکتبررا از همدیگر متمایز ساخت: اهمیت بین المللی در مفهوم گسترده آن، یعنی تاثیر بر جنبشهای انقلابی در دیگر کشورها و اهمیت بین المللی در مفهوم محدود آن یعنی تکرار اجتناب ناپذیر تاریخی در مقیاس بین المللی بر پایه ویژگیهای انقلاب روسیه.
بزودی ما ۹۵ سالگی انقلاب بزرگ سوسیالیستی اکتبر را جشن خواهیم گرفت... از این رخداد تاریخی نوسازی جهان آغاز گردید... با این همه، علیرغم همه چیز، سده گذشته موفقیتهای بی تردید سوسیالیسم را به وضوح نشان داد. (گزارش گنادی زوگانوف دبیرکل حزب کمونیست روسیه به پلنوم چهارده اکتبر ۲۰۱۲)
   
سال ۱۹۰۹ آغاز رونق صنعتی روسیه تا مرحله جنگ جهانی اول بود. در این دوره رشد صنایع در روسیه تقریبا ۱.۵ برابر گشت.
عوامل این رشد صنعتی عبارت بودند از: افزایش قدرت خرید مردم (در روند انقلاب ۱۹۰۵ تا ۱۹۰۷ دستمزد کارگران تا ۱۵% افزایش یافت که بطور متوسط به ۲٣٨ روبل رسید، در رابطه با دهقانان باز خریدها که به ٨۰ میلیون روبل در سال میرسید لغو گردید). عامل بعدی؛ توسعه بازار داخلی (در این دوره معاملات تجاری ۱.۵ برابر شد که معادل ۲.٣ میلیارد روبل بود) عامل سوم؛ درپی اصلاحات ارضی استالپین فراورده های کشاورزی افزایش یافت، این ازدیاد تولید، باعث افزایش صادرات فراورده های کشاورزی روسیه به خارج گردید. بطور نمونه: تولید گندم در سال ۱٨۹۹ از ٣.۷ میلیارد پوند تا به ۵ میلیارد پوند در سال ۱۹۱٣ رسید، صادرات گندم در سال ۱٨۹۹ که ٣۵۲ میلیون پوند بود، درسال ۱۹۱٣ به ۶۴٨ میلیون پوند رسید. کل صادرات از ۶۲۷ میلیون روبل به ۱۵۲۰ میلیون روبل رسید. در همین دوره تولید چدن از ۱۶۴ میلیون پوند به ۲٨٣ میلیون پوند رسید و استخراج ذغال از ٨۵٣ میلیون پوند به ۲۲۱۴ میلیون پوند رسید. (آمار فوق از کتاب "اقتصاد جنگی در جنگ جهانی اول" چاپ ۱۹۵۶ نویسنده شیگالین) عامل چهارم؛ افزایش جمعیت شهر نشین که، خود عاملی جهت رشد رشته های صنعتی شد که میبایست نیاز به آهن، مصالح و حمل ونقل شهری را برطرف سازد.
در این برهه سرمایه های خارجی نیزبه روسیه آمدند، که در رشته های صنعتی گوناگون سرمایه گذاری کردند. بطور نمونه فرانسه و بلژیک در ذوب آهن و صنایع ذغال سنگ، شرکت انگلیسی " OIL" وشرکت انگلیسی – هلندی "Royal dacht shell" درصنایع نفت، آلمان درصنایع سنگین ....سرمایه گذاری کرده بودند. اما همه این آمار گواهیی بر صنعتی بودن و قدرت روسیه در صنایع جهان نمیباشد، حتی از دید همان دوران با همان آمار و ارقام روسیه کشور پیشرفته ای دردنیا در مقایسه با کشورهای صنعتی اروپا بحساب نمی آمد. البته در روسیه امروز عده ای تلاش دارند که روسیه راغول بزرگ اقتصادی قبل از ۱۹۱۷ معرفی کنند.
همانطور که در بالا اشاره شد انقلاب ۱۹۰۵ باعث یک سری رفرمهایی گردید، که این رفرمها باعث شد تا کارگران و زحمتکشان روسیه در عمل از نیروی دگرگونساز انقلاب آگاه گردند. مجموع این عوامل پایه اصلی یک انقلاب بزرگ به نام انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ گردید.
انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ اینک ۹۵ ساله میگردد ، ۹۵ سال تاریخ تمدن بشری راه پر فراز و نشیبی را طی کرد. در ۹۵ سال پیش انقلابی در جهان رخ داد که نخستین پایه های حکومت عدالت اجتماعی را در یکی از کشورهای عقب مانده صنعتی بنیان گذاشت. از جنگهای داخلی درون روسیه تا جنگ جهانی و جنگ سرد و یا جنگ ستارگان همه و همه در راستای جلوگیری از اشاعه حکومتی بود که عدالت را برای همه انسانها می خواست.
این رویداد بزرگ، (انقلاب ۱۹۱۷) جایگاه ویژه ای در تاریخ بشریت به خود اختصاص داده است. و به همین خاطر مورد ارزیابی های گوناگونی نیز قرار گرفته است، گاه آنرا بزرگترین انقلاب سده بیستم و گاه حتی کودتای لمپن ها خوانده اند. این رویداد بزرگ در بیست سال اخیر در روسیه و جهان به زبان روز مبدل شده و مورد سرزنشهای فراوان قرار گرفت. چرا؟
انقلاب بزرگ اکبتر، بنای یک مدل عمیقا نوین اقتصادی یعنی ساختمان سوسیالیسم در روسیه بود. دولتی که بر پایه خودگرانی جمهوری های مختلف و دوستی شهروندان خود با ملیتهای گوناگون درون کشور به وجود آمد، دولتی که تا حد زیادی از عناصر عدالت اجتماعی را بر جامعه بر قرار کرد. این ساختمان دولتی بود که تا آنزمان هرگز بنا نگشته بود.
بدون تردید اکتبر یک کودتا از بالا یا شورشی خودجوش از پائین نبود، بلکه یک انقلاب با همه جوانب بود ، یک دگرگونی کامل. شموئل ایزنشتات در کتاب " انقلاب و دگرگونی جوامع" نوشت "در زمان بلشویکها روسیه بطور کامل با گذشته خود از دید نظم ساختار سیاسی اجتماعی فاصله گرفت. این فاصله گیری در گام نخست سمبلهای سیستم سیاسی و پایه های مشروعیت او را فرا گرفت. اجرای آن همزمان با طرد کامل و تقریبا با حذف کامل طبقه حاکم توسط نخبگان حزب انقلابی که، دارای چندگونگی منحصر بفرد بودند عملی شد...".
بدین ترتیب میشود گفت که در روسیه در این سال انقلابی بزرگ رخداداد که نتیجه آن دگرگونی بنیادی در سیستم حکومتی، اقتصادی، ساختار اجتماعی، ایدئولوژیکی بود و در شیوه زندگی و در دهنیت مردم نیز اثر گذاشت. از نظر بازتاب خارجی نیز باعث بیداری جنبشهای انقلابی آزادیبخش - ملی در بسیاری از کشورهای جهان گردید. این انقلاب جذابیت خاصی در جهان ایجاد کرد. چرا که چهره کشور برق آسا دگرگون گردید، کشور در کمترین مدت صنعتی شد، انقلاب فرهنگی اجرا گردید، قشر تازه ای از مردم تحصیل کرده – روشنفکران شوروی بوجود آمد، نوع جدیدی از هنر به نام آوانگارد روسی پایه گذاری شد و جهشی توانمند درعلم و فن انجام گرفت.
یکی دیگر از اثرات این انقلاب ایجاد انگیزه در جهت تاسیس احزاب مارکسیست و سوسیالیست در غرب بود. کمونیسم و سوسیالیسم به عنوان یک نظام ممکن در آینده مورد توجه چپ های غرب و جهان قرار گرفت. نفوذ نظام شوروی بعد از جنگ دوم جهانی در جهان افزایش یافت. نفوذ این نظام در همان اوایل بحدی بود که باعث شد در سال ۱۹۱۹ در فرانسه نخستین رفرمهای اجتماعی انجام شود. اندیشه های لیبرالی – آزادی نامحدود برای تجارت، عدم دخالت دولت در اقتصاد، تخصیص هزینه های نوسازی به حساب کارگران لغو گردید. دیگر نتایج اکتبر اعلام هشت ساعت کار در روز، مرخصی های اجباری با پرداخت حقوق، بیمه های اجتماعی، حمایت دولت از خانواده و کودکان و توسعه موسسات اجتماعی بود.... رفرمهایی که غرب جهت حفظ اعتبار خود و جلوگیری از گسترش انقلابات سوسیالیستی در جهان اجبارا به آنها تن داد.
درآغاز دهه ۹۰ جهان شاید یک فاجعه برای بشریت شد. تخریب اتحاد شوروی باعث یک قطبی شدن جهان گردید و سرمایه افسارگسیخته شد، و دگرگونی های جدی درمحتوا و پارامترهای روابط بین المللی بوجود آمد. پدیده گلوبالیسم به سیاست جهانی چهره ای فراگیر داد، از درون نیز این ساختار فرآیندهای مختلف قدرتمندی در سطوح گوناگون، و در جهات گوناگون و پیچیدگی هایی در روابط متقابل بین المللی بوجود آورد.
یکی دیگر از ویژگیهای گلوبالیسم در این است که جغرافیای سیاسی بیشتر از هر زمان دیگر در جغرافیای اقتصادی بیان گردد. این خود نیازمند برخی مصلحت گرائی ها در روابط بین المللی گردیده است. رشد شکلبندی جغرافیای اقتصادی در گرو بهینه سازی روابط بین المللی است، تا بتواند چارچوبی مشخص در جهت تنظیم رشد پیشرفتهای اقتصادی در مقیاس جهانی را بدست آورد. با این حال باید در نظر داشت که در دنیای تمدنهای گوناگون، جغرافیای اقتصادی بعد از تسلط بر جغرافیای سیاسی، جهت حفظ مساله امنیتی در تمام سطوح و کارکردها در جهان دارای اهمیت بسیار میگردد.
پس به همین خاطر موضوع انرژی در نظم امروزین جهان بیشتر از هر زمان دیگری مطرح و همچون یک عامل تعیین گر در میان مسائل مختلف و در پروژه های توسعه فراصنعتی مورد توجه قرار گرفته است. دگرگونی در وضعیت روابط بین المللی در شکل "دیپلماسی انرژی" ظاهر شده است. به همین خاطر بشریت در اجرای چنین طرحهایی قبل از هر چیز نیازمند به تکنولوژی نوینی در دیپلماسی میباشد. بدین خاطر یکی از دلایل جنگهای امپریالسیم در کشورهای ثروتمند افریقایی و آسیایی را باید از این زاویه نگاه کرد.
طرح و ایجاد زیرساختهای ارتباطی و اطلاعاتی جهانی در این راستا است. شبکه های نوین جهانی، فضای نوینی در روابط بین المللی است که پیشتر وجود نداشته است، و لذا نیازمند نوعی دیپلماسی درخور خود است که بدون آن بشریت در آینده می تواند دچار بحران جهانی دیگری گردد.
دستاوردهای اکتبر در سده گذشته در بسیاری از موارد سرنوشت بشریت را رقم زد، تنها با دستاوردهای اکتبر بود که روسیه کشور عقب مانده صنعتی در زمان جنگ دوم در هر روز توانست تا ۱۰۰ عدد تانک تولید نماید و به جبهه بفرستد. برای تولید این تانکها کشور می بایست دارای پیشرفته ترین پایگاه صنعتی و سازمان توانمند تولیدی باشد که، شوروی این صنعت و توان را از ۱۹۱۷ تا ۱۹۴۲ بدست آورده بود.
اتحاد شوروی بعد از آرامش نسبی از جنگهای داخلی از سالهای ۱۹۲۱ – ۱۹۲۵ به توسعه صنایع کشور پرداخت، که در زمان کوتاهی در کنار صنایع سبک کارخانجات تولید کفش، صنایع نساجی، (درجمهوری های آسیایی تولید نخ ابریشم و پنبه) تولید فراوردهای صنعتی و فنی جهت اهداف خاص ایجاد کرد، ازجمله: در صنایع هواپیما سازی، ماشین سازی، صنایع فراورده های شیمیایی، صنایع ابزارآلات برقی، مبل سازی و مواد غذایی و دیگر رشته های صنعتی، تولید ماشین آلات کشاورزی، حمل ونقل و بهداشت و درمان دستاوردهای بزرگی داشت.
نفوذ برخی از ایده های یوروکمونیستی در اتحاد شوروی در سالها ۷۰ پایه های نظام اتحاد شوروی را متزلزل کرده و این کشور جذابیت خود را بین کشورهای دیگر و ایده الهای سوسیالیستی از دست داد. تا بالاخره اتحاد شوروی فرو ریخت و دستاوردهای انقلاب اکتبر متلاشی گردید.
از دهه ۱۹۹۰ زمانی که اتحاد شوروی تخریب شد، افرادی با آگاهی کامل تلاش در جهت تخریب همه دستاوردهای اتحاد شوروی را آغاز کردند. بر همین اصل کارخانجات، زمینهای کشاورزی، ساختمانهای خانه های فرهنگی، صنایع نفتی، معادن... و بسیاری امکانات دیگر که توسط همه خلقهای اتحاد شوروی بنا گشته بود با نازلترین قیمت بفروش رسیده ویا بین خانواده یلتسین تقسیم گشت و برخی دیگر از صنایع کشور همچون میراث پدری به مافیای روسیه واگذار شدند. بدین ترتیب همه دستاروردهای نظام سوسیالیستی بذل و بخشش شد. قسمت عمده درآمد صنایع کشورکه اینک متعلق به بخش خصوصی میباشد، از طروق مختلف از روسیه خارج میگردد. مدتها است که در روسیه کارخانه ای ساخته نمیشود. خروج سرمایه ها به خارج از روسیه صرف خرید املاک و مستغلات در کشورهای خارجی میشود، جهت یادآوری خرید تیم فوتبال چلسی توسط ابراموویچ یکی از میلیاردرهای با نفوذ در روسیه، که به گزارش برخی از منابع ٨۲۰ میلیون پوند بود، فقط یکی از این نوع معاملات در خارج از روسیه میباشد. جالب این است که نوکیسه گان روسی هیچ گونه حس میهن پرستی در خود احساس نمی کنند (که این نیز از ماهیت و ذات سرمایه داران است). مهم خروج سرمایه ها به خارج است ، البته بیشترین منابع این سرمایه های خارج شده از بابت فروش مواد اولیه از نوع گاز و نفت و آهن ... میباشد. باید متذکر شوم که در همان ماههای نخست تباهی شوروی شرکت هایی ازنوع نفت و گاز و کارخانجات استخراج آهن ... به بخش خصوصی با پائین ترین قیمت واگذار گردید.
Forbes خروج سرمایه از روسیه در ماه مه ۲۰۱۲ را بطور تقریبی ۵.٨ میلیارد دلار و طی پنج ماه ۴۶.۵ میلیارد دلار اعلان کرده است. سرگئی اگناتیف رئیس بانک مرکزی روسیه ضمن تائید دادهای Forbes آمار زیر را نیزبه خبرگزاری "نووستی" اعلان کرد. بگفته او خروج سرمایه در ماه ژانویه ۲۰۱۲ شامل ۱۵.۲ میلیارد دلار در فوریه ۱۱.٣ میلیارد دلار در ماه مارچ ۷ میلیارد دلار و اپریل ۷.٣ میلیارد دلار بوده است. طبق برخی پیش بینی ها خروج سرمایه تا پایان سال به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار خواهد رسید.
به این رقم میشود مبالغی که بطورغیر قانونی خارج شده است را نیز افزود. گنادی زوگانوف دبیرکل حزب کمونیست روسیه در مقاله هفت تز نوشت "طبق محاسبات رسمی بانک مرکزی مبلغ خروج غیرقانونی سرمایه از سال ۲۰۰٨ تا ژوئن ۲۰۱۲ بالغ بر ۱٨۵ میلیارد دلار اعلان کرده که، ۵۵% بودجه کشور و معادل ۱۰% تولید ناخالص داخلی میباشد. بطور متوسط درطی ۴ سال اخیر حجم خروج غیرقانونی سرمایه حدود ٣۰ الی ۴۰ میلیارد دلار بوده که هیچ واکنشی توسط ارگانهای نظارت انجام نگرفته است. مطابق داده های وزارت کشور اندازه متوسط رشوه خواری نیزدر طی ۵ سال گذشته ٣۰ بار (از ۱۰ تا ٣۰۰ هزار روبل) افزایش داشته است".
روسیه چندی پیش عضو سازمان تجارت جهانی شد. برپایه ارزیابی کارشناسان این حرکت روسیه سالانه حدود ۴۰۰ میلیارد دلار خسارت به اقتصاد کشور وارد خواهد کرد.
"کشور در اساس چیزی تولید نمی کند. در ساختار تولید ناخالص داخلی که مربوط به صنایع مواد اولیه نمی گردد، تولید فقط ۶%، در صادرات ۴.۵% میباشد. شرایط اسفناک دیگر: ۴۰%شرکتهای تولیدی ورشکسته و ۷۵.۴% ابزارآلات کارخانه ها از رده خارج شده اند. و در سال جاری تعداد زیادی از موسسات تولیدی ورشکست خواهند شد. با چنین شاخصی روسیه عضوسازمان تجارت جهانی گردید! پرواضح است که در چنین وضعیتی این سازمان به نیروهای ابزار تکمیلی ذینفع در محدود کردن تولیدات کشاورزی و صنایع ما تبدیل شده ویا آنرا بطور کامل درسرمایه جهانی حل خواهد کرد. سرمایه خارجی بدون سازمان تجارت جهانی نیز به وزنه سنگینی تا ۷۵% در اقتصاد روسیه تبدیل گردیده است. هم اکنون ۹۵% مالکیت های بزرگ از صلاحیت حقوقی کشور خارج شده و در مناطق افشور (offshore) قرار دارند. تسلط انحصارات بین المللی محدودیتهای اقتصادی بر ظرفیتهای علمی – فنی کشوردیکته میکنند". (گزارش به پلنوم چهاردهم)
یکی دیگر از دستاوردهای بازسازی سرمایه داری در روسیه مسئله مواد مخدر است که از کشورهای همسایه منجمله از افغانستان... وارد روسیه میگردد. طبق برخی آمار در طی ۱۰ سال اخیر استفاده از مواد مخدر در روسیه ۹ بار افزایش داشته است که در سال ۲۰۱۱ به میزان ۶.۵ میلیون تن رسید. بر اساس آمار سازمان ملل در ۱۰ سال گذشته مرگ و میر از بابت مصرف مواد مخدر ۱۵ بار و در بین نوجوانان به ۴۵ برابر رسیده است. قابل تذکر است که در اتحاد شوروی مصرف مواد مخدر در پائین ترین سطح (آنهم در جمهوری های آسیایی) قرارداشته است. چراکه: کنترل شدید دولتی و قوانین سنگینی در این مورد مشخص در کشور وجود داشت و معتادان تحت درمان اجباری قرار میگرفتند، این شیوه برخورد به مرور بعد از تباهی شوروی از بین رفت، امروزه برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که دولت باید مقررات سختی در این باب وضع نماید.
در اتحاد شوروی بهداشت و درمان و آموزش و پرورش همگانی و رایگان بود، در روسیه امروز بهداشت و درمان با مخارج زیادی همراه شده است، ورود داروهای نامرغوب و گران قیمت به بازار بیش از حد شده است. در ۲۰ سال گذشته بعد از شوروی بیش از ۲ میلیون تن از شهروندان روسیه جان خود را ازدست داده اند.
آموزش و پرورش تا پائین ترین سطح ممکن نزول کرده است و شهریه مدارس نیز بسیار بالا است. در زمان شوروی بخش بزرگی از شهروندان دارای تحصیلات عالی بودند، اینک بخاطر بالا بودن هزینه دانشگاهها سطح تحصیل کرده های دانشگاهی هر ساله کاهش مییابد.
"جهان وارد مرحله تازه ای از بحران اقتصادی میگردد. ضربه این بحران بر روسیه از بابت عضویت در سازمان تجارت جهانی افزایش خواهد یافت. همزمان مخارج تسهیلات شهری در حال افزایش است. سطح زندگی زحمتکشان در حال سقوط است. رشد اعتراضات اجتناب ناپذیر خواهد بود.
بیش از یک قرن است که سرمایه داری وارد عالی ترین مرحله خود- مرحله امپریالیسم شده است. از این زمان بحران روابط اجتماعی – اقتصادی دارای خصلتی دائمی گردید. که یکی دیگر از بحرانهای حاد آن امروز در برابر چشمان ما است". (گزارش گنادی زوگانوف دبیرکل حزب کمونیست روسیه به پلنوم چهارده اکتبر ۲۰۱۲)

اکتبر ۱۹۱۷ خارج از ارزیابی های مثبت یا منفی خود یکی از رویدادهای دگرگونساز تاریخ جهان و دنیای امروزین ما بود. به همت اکتبر بشریت ارزش حقیقی یافت، جنبش های آزادیبخش – ملی در جهان بوجود آمد، آگاهی های اجتماعی انسان ها افزایش یافت ، بشر گامی بجلو نهاد. انقلاب اکتبر ثابت کرد که چگونه میشود اقشار وسیع دهقان را به سمت همکاری با پرولتاریا هدایت کرد. برای نخستین بار در تاریخ انقلابات، دهقانان که نیروی بورژوازی بحساب میآمدند به نیروی پرولتاریا تبدیل شدند.
کشور ما نیز از این انقلاب آزادیبخش بی بهره نماند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست