• این روزها شرایطی عجیب و به نوعی تاریخی از بعد اقتصادی در مملکت در جریانست. شرایطی که میتوان به نوعی از آن بعنوان "مقطع سرنوشت ساز" برای تصمیم گیری حاکمان و دقیق تر بگوییم شخص خامنه ای نام برد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۰ مهر ۱٣۹۱ -  ۱ اکتبر ۲۰۱۲

این روزها شرایطی عجیب و به نوعی تاریخی از بعد اقتصادی در مملکت در جریانست. شرایطی که میتوان به نوعی از آن بعنوان "مقطع سرنوشت ساز" برای تصمیم گیری حاکمان و دقیق تر بگوییم شخص خامنه ای نام برد.
این روزها سقوط لحظه ای ارزش پول ایران در برابر ارزهای جهانی بخصوص دلار وضعیتی ایجاد کرده که موجب افزایش بی سابقه و عجیب اقلام مصرفی و مایحتاج روزمره مردم گردیده است.
بگونه ای که وقتی یک ایرانی صبح از خواب بلند می شود و برای خرید یک بسته پنیر ۴۰۰ گرمی از ارزانترین نوع آن می رود در حالی که تا چند ماه قبل با ۱٨۰۰ تومان و دیروز با قیمت ۲۵۰۰ تومان آن را تهیه کرده، امروز با قیمت ٣۵۰۰ تومانی آن مواجه می شود!
و یا وقتی کارگری برای تهیه ناهارش از مغازه دار یک قوطی تن ماهی می خواهد که تا هفته قبل ٣۰۰۰ تومان بوده و امروز با شنیدن مبلغ ۵۲۰۰ تومانی آن دهانش باز می ماند!
یا راننده ای که برای تهیه قطعه یدکی که سال قبل ۶۰ هزار تومان بوده و اینک پس از آنکه می شنود باید ۱۶۰ هزار تومان برای همان قطعه بپردازد، نیازی نیست که بدانید چه واژه هایی را نثار چه کسانی می کند...!
یا دانشجویی را در بازار کامپیوتر پایتخت می ببینید که با مبلغ یک میلیون تومان برای خرید یک لپ تاپ که یک ماه قبل قیمت کرده آمده و با شنیدن مبلغ یک میلییون و هفتصد هزار تومان انگار که اب سردی بر رویش ریخته اند.
یا مادری که برای تهیه یک آمپول برای فرزند مبتلا به بیماری صرع خود راهی ناصرخسرو شده و در حالی که ماه قبل آن را با ۶۰ هزار تومان تهیه کرده این روزها که دارو هم از لیست کالاهای مشمول ارز ۱۲۰۰ تومانی خارج شده! و همینک با شنیدن قیمت ۱۵۰ هزار تومانی آن در جا مستاصل می ماند که از این پس چه باید کند!
یا تصور کنید خانواده کارگر و یا کارمندی که برای تهیه جهیزیه دخترشان به سه راه امین حضور یا خیابان جمهوری می روند و قیمت یخچالی را می پرسند که در ابتدای همین امسال ۲ میلیون قیمت داشته و حالا قیمت ۴ میلیون تومانی آن مشتریان بیچاره را شوکه می کند!!! و وقتی با اعتراض آنان روبرو می شود می گوید صحبت ۶ ماه قبل را نکنید، از دیروز تاکنون ۱۵۰ هزار تومان افزایش داشته و اگر فردا بخرید با این روند افزایش دلار قطعا ۲۰۰ هزار تومان گرانتر خواهد بود!!!

اینها واقعیت هایست که باعث شده دیگر مردم عوام هم با گوشت و پوست خود تاثیر خودکامگی و خودخواهی شخص مقام عظما را بر زندگی فلاکت بار خود لمس کنند! و همین هاست که موجب شده حتی همین گروه از مردمی که تا دیروز هوادار حکومت بوده و حتی به محمود رای داده بودند امروز به محمود که هیچ در همان خیابان علنا به شخص مقام عظما فحش های آنچنانی بدهند...!! و البته این صحنه هاییست که این روزها در خیابان و تاکسی و اتوبوس و صف نان و... به وفور شاهد آن هستیم که مردم جان به لب رسیده رکیک ترین گلوا‍ژه ها! را نثار کسی می کنند که تا دیروز تقدس و عظمتی خدایی داشت!
اینست نماد واقعی جان به لب رسیدن یک ملت!
و همینست که مردم بی مهابا این روزها برای هم اس ام اس جدیدی را می فرستند با این مضمون که:
معجزه جدید آقا: تبدیل پول ایران به پهن!!
و البته در این وانفسا همین نکته مثبتیست که مردم به این نقطه رسیده اند که احمدی ن‍ژاد و دولت و مجمع و مجلس در این وضعیت هیچ کاره اند و فقط شخص دیکتاتور اعظم است که تصمیم گیر نهایی ست برای رهایی از این وضعیت فاجعه بار. که تازه این از نتایج سحرست...!

در شرایط کنونی رهبری دو راه بیشتر پیش رو ندارد:
۱- یا همچنان بخاطر غرور و تعصب بیش از حد خود و همینطور بخاطر نگرانی از سرخوردگی هواداران و بسیجی های طرفدارش در داخل و همینطور برخی طرفدارانش در کشورهای فقیر و عقب افتاده چون عراق و افغانستان و لبنان و چند کشور آفریقایی داغون... همچنان بر مواضع پیشین خود پافشاری کند و به حرف های شعاری و تکراری صدتا یک غاز مانند: تحریم ها بر ملت ما اثری ندارد/ ما تسلیم فشارها و تحریم های آمریکا نمی شویم/ ما از مواضع خود ذره ای کوتاه نمی اییم!/ و... چرندیاتی تکراری و توخالی که دقیقا عکس آنها و مضحک بودن این بیانات این روزها بر مردم کوچه و بازار نمایان شده... اصرار بورزد؛

۲- یا با فرض زیر پا گذاشتن آبروی خود پیش هوادارانش از مواضع هسته ای و افکار مالیخولیایی در جهت ساخت بمب اتم کوتاه بیاید و رفتاری عقلانی و منطقی داشته باشد.

در صورت فرض اول دلار از قیمت ٣۰۰۰ نیز فراتر رفته و در نهایت تورم در سال جاری عملا به عدد وحشتناک ۲۰۰ درصد خواهد رسید (کما اینکه همینک هم در مواردی به این عدد رسیده!) و از سوی دیگر این مساله باعث می شود تمامی صنایع عملا امکان و توانایی و سرمایه خرید مواد اولیه خود را به دلار از دست داده و بخاطر مقرون به صرفه نبودن تولید، بزودی روند تعطیلی کارخانجات که از مدتی قبل آغاز شده گریبانگیر اکثریت کارخانجات و صنایع و نیروگاه ها شده... و همگی به تعطیلی مطلق برسند و به دنبال آن موج میلیونی کارگران و متخصصین بیکار شده سراسر کشور را فرا بگیرد؛ و در یک کلام کشور به سمت پرتگاه نابودی مطلق رفته و بدون نیاز به حمله اسراییل و آمریکا، عملا کشور از درون نابود شود که حتی می تواند منجر به از کار افتادن نیروگاه ها و قطع برق و اختلال در عرضه سوخت و بنزین و... شده ودر یک کلام موجب فروپاشی کشور شود و یا در بهترین حالت ممکن وضعیت اسفبار موجود در کره شمالی در ایران ایجاد و تمام مواد غذایی و سوخت و مایحتاج اولیه مردم جیره بندی گردد.

اما در صورتی که خامنه ای با کمی تعقل حاضر شود از تخت عاج خود و روحیه فرعونی خود کوتاه بیاید و سرنوشت و آینده کشور را فدای یک مشت خزعبلات تکراری و شعارهای توخالی شبه انقلابی نکند که تنها برای یک مشت افراد کم سواد وفقیر در داخل و خارج ارزش دارد، و نگران سرخوردگی و ناامیدشدن قشری از هوادارانش که او را الگو و بتی شکست ناپذیر میدانند نباشد (هر چند که اینک این گروه به دلیل مشکلات حاد اقتصادی به درصدی اقلیت در بین مردم ایران محدود شده اند) و ترس این را نداشته باشد که تکلیف آن همه شعارهای پوچ و مرگ بر آمریکا گفتن و رجز خواندن... چه می شود! و مردانه بگوید که حرف مرد یکی نیست! و شرایط امروز چنین ایجاب کرده و راهی جز این نمانده و با راه هایی که خودش خوب بلد است آن معدود هواداران کاسه داغ تر از آش را با عواملش در کیهان و پایگاه های بسیج و صدا و سیما توجیه کند... (حالا هر اسمی را روی این کار می توان گذاشت).

باید منتظر ماند و دید آیا خامنه ای جام زهر را سر می کشد و راه عقل و منطق را انتخاب می کند و آینده کشور و اساسا وجود و حیات کشوری بنام ایران را بر آبروی خود ترجیح می دهد یا اینکه نه، از ترس سخنان و رویاپردازی های گذشته و شعارهای مبارزه با استکبار و همچنین بخاطر رو در واسی با کاسه های داغ تر از آشی که خود حکومت پرورانده، بی خیال مملکت شده و همچنان تخته گاز تا انتهای پرتگاه نیستی و نابودی و متلاشی شدن کشور پیش می رود!!
باید منتظر ماند ودید!...

ایران .تهران
۱۰ شهریور ۱٣۹۱