سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

پیرامونِ کُنفرانس هایِ خارج از کشور و چندین پیشنهاد


جواد ولدان


• ایران و ایرانی می بایست از هم اکنون از فرد و فردیت و عکس و قاب عکس ها دست کشیده و بدنبال این و آن و با طناب این و این به چاه نرود و به جای این ها تمامی افراد و یا گروهها و تشکیلات کاندیدای انتخابات بجای اینکه شخص خود را ارائه دهند، برنامهء مشخص خود را برای ایران آینده ارایه دهند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲٣ تير ۱٣۹۱ -  ۱٣ ژوئيه ۲۰۱۲


مدّتهاست که اپوزیسیون در خارج از کشور به ظاهر در تلاش راهیافت و چاره ای است تا ندایی همگون و حتّی الامکان رفتاری یکپارچه و متّحد در صفوف متنوع، ایده ها و عقاید رنگارنگ خود ایجاد کند. به جرئت می توان گفت، در هر ایده و گفتاری که این اپوزیسیون هم عقیده و یک سخن نباشد، تقریباً همه به این معتقدند که با اتّحاد بهتر و سهلتر می توان بر دزدان غاصب ایران و جهالت قرون وسطایی غلبه نمود. در جهت جستجوی این راهیافت تا کنون کنفرانس هایی در اروپا مانند کنفرانس استکهلم و اخیراً کنفرانس بروکسل تشکیل گردیده است. در آمریکا نیز شهروندانی فعّال بوده اند و به چنین گردهمآیی هایی دست زده اند. این کنفرانس ها آنگاه نتیجه بخش و راهگشا خواهند بود که نه تنها از ضوابطی برخوردار باشند، بلکه چهارچوبهای مقدّماتی و فکری آنها نیز مهیّا شده باشد. یعنی به اصطلاح قبل از تشکیل این کنفرانس ها هر یک از ما ایرانیان «مشق خانگی» خود را انجام داده باشد.

از چهارچوبهای مقدماتی:

هریک از ما چه بعنوان فرد و یا چه بعنوان گروه و تشکیلات می بایست به سوالات زیر پاسخ داده و در آن اندیشیده باشیم:
لزوم تشکیل این کنفرانس یا این کنفرانس ها چیست؟
چشمداشت ما از این کنفرانس ها چیست و این کنفرانس ها چه حاصلی ببار خواهند آورد؟
جای من و نقش من در این کنفرانس ها کجا و چیست؟
چرا در این کنفرانس ها شرکت می کنم و یا چرا بدانها امیدوارم؟
چه چیز را به این کنفرانس می دهم و تا چه حدّ و حدود حاضر به دادنِ قربانیِ فردی و تشکیلاتی در ازای حصول یک اتّحاد می باشم؟
با چه کسانی حاضر به اتّحاد و با چه کسانی حاضر به اتّحاد نیستم؟
حاصل اتّحاد ما چه خواهد بود؟
برنامه های این اتّحاد چیست و چه خواهد بود؟

ضوابط این کنفرانس ها

ضوابط دستیابی به یک اتّحاد بسیار ساده است:
یک. مهمّترین شرط وجود این کنفرانسها می بایست شفّافیّت باشد: شفّافیّت در تمام موارد و از جمله در موارد مالی.
دو. هزینه های مالی این کنفرانسها باید از طرف خود ایرانیان و شرکت کنندگان پرداخت گردد.
سه. افراد شرکت کننده در این کنفرانس ها باید ایرانی باشند.
چهار. شرکت کنندگان می بایست مخالف حملهء نظامی و یا هر گونه ابزاری که با کمک خارجی انجام پذیرد مانند کودتا باشند.
پنج. هدف براندازی رژیم تنها حق مردم ایران خواهد بود و از طریق قیام یکپارچهء ملّت و مردم ایران عملی است.

روش عملی سر نهادن بدین ضوابط بسیار ساده صورت می پذیرد. تمامی افراد و تشکیلات شرکت کننده در این کنفرانسها می بایست قبل از شرکت در کنفرانس پنج ضابطهء فوق را امضا کرده و بدان معتقد باشند.
مهمّترین نتیجهء این کنفرانس ها اتّحاد است. امّا برای یکایک ما و تمامی شرکت کنندگان می بایست شرایط و چگونگی اتّحاد روشن و مشخّص باشد. اتّحاد خمینی گونه «همه با هم» قابل قبول و اجرا نیست.

با چه کسانی می توان و باید اتّحاد کرد؟

در این مرحله از جنبش و مبارزه با استبداد و خفقان اتّحاد حول یک محور و منشور و ایجاد یک جبههء ضد استبدادی و ضد استثماری لازم است، امّا کافی نیست. این اتّحاد می باید توانِ دیدِ گام یا چه بهتر گامهایی را فراتر از نوکِ بینی ما داشته باشد. از اینرو وجود یک برنامه لازم و ضروری است، برنامه ای که همهء اتّحادکنندگان بدان معتقد بوده و بدان رأی داده باشند.

این جبهه می تواند و باید از تمام ایرانیان و نیروهای مردمی ایرانی که دستشان به خون این مردم و براندازی آرمانهای آنها آغشته نباشند، تشکیل گردد. تمام نیروهایی که وابسته به این رژیم و به رژیم سابق و خاندان مزدور و ننگین پهلوی نباشند.
در اینجا ذکر یک نکته را به برخی از این به اصطلاح «لیبرالها و لیبرال منش ها»، آنهایی که حاضر به اتّحاد با ایادی رژیم سابق و خاندان پهلوی بر علیه این رژیم هستند، واجب می دانم:
ایران و ایرانیان وجود و حیات این رژیم جمهوری ننگین را مدیون شاه و خاندان ...پهلوی و ایادی وابسته رژیم شاهنشاهی سابق هستند. چه اگر در زمان شاه جُرمِ خواندنِ کتاب و اعلامیه حضور در ساواک و زندان و اعدام و شکنجه نمی بود، مردم به دنبال آب و توسّل به سراب به دامان و دام ملاّی دیکتاتور و امام بی زمان نمی افتادند. آیا این مُضحک و در عین حال اَسَفناک نیست که اینک با افراد و خاندان ... که خود زمینهء پیدایش این رژیم را فراهم نمودند، اتّحاد نمود تا این «خودکرده» را نابود کرد؟

بنابراین اتّحاد آری، امّا نه با این رژیم و ایادی وابسته به آن و نه با ایادی رژیم نوکر و خاندان... پهلوی.
علاوه بر این با این به اصطلاح «اصلاحطلبان» نیز باید یکی دو جملهء شفاف و صریح گفت:
با اینان که اذعان می کنند این رژیم اصلاح پذیر است، نمی توان اتّحاد نمود، جز آنکه گفتهء خود را پس گرفته و از اتلاف وقت ایران و ایرانیان دست بردارند. همچنانکه خاتمی در حکومت هشت سالهء خود عمر و اوقات این خَلق را به نابودی کشید. آقایان موسوی و کروبی نیز که اینک در بندند، چنانچه به اصلاح طلبی این رژیم اعتقاد نداشتند، از حمایت همه گونهء نیروهای مردمی برخوردار می شدند و این جنبش اخیر دوام و بقا می یافت.

برنامه و اتّحاد حول یک برنامه

نکتهء بسیار مهمّ دیگر وجود یک برنامه و اتّحاد حول یک برنامه است. از بسیاری از افراد شرکت کننده و غیر شرکت کننده در این کنفرانسها شنیده می شود که یکی از وظائف این کنفرانسها می بایست انتخابات باشد، انتخاب افراد و نمایندگان ایران.
از آنجا که جمعیّت ایرانیان در تبعید به چندین میلیون نفر می رسد و پراکندگی این جمعیّت در شهرها و کشورهای گوناگون جهان یک واقعیت است، این پراکندگی مشکلاتی را با خود به ارمغان می آورد. یکی از مهمّترین مشکلات عدم شناخت افراد از یکدیگر و از نمایندهء بالقوهء خود می باشد. علاوه بر این به یک نکتهء بسیار پر اهمّیّت نیز باید توجه داشت که ما به فردپرستی، بت پرستی و انتخاب فرد، که از معضلات مهمّ ایران و ایرانیان است ادامه نداده و افراد را به کردار و رفتار و عقاید و برنامه های آنها بسنجیم. از اینرو می توان برای مقاطع مختلف جنبش و مبارزات مردم ایران برنامه هایی تهیه کرد و رأی دادن و انتخاب این برنامه ها را در این کنفرانس ها هدف قرار داد. در عمل این امر بدین طریق پیاده می شود که تمامی افراد و یا گروهها و تشکیلات کاندیدای انتخابات بجای اینکه شخص خود را ارائه دهند، برنامهء مشخص خود را مثلاً برای ایران آینده و نیز برای مقطع مشخصی از مبارزه ارائه می دهند. سپس رأی دهندگان برنامه های مختلف را مطالعه کرده و به آن برنامه ها رأی می دهند.

بعنوان مثال و تنها بخاطر در دست داشتن یک نمادِ عملی که یک برنامه چگونه خواهد بود، برنامهء زیر را ارائه می دهم. برنامهء زیر خطوط و سیاستهای اصلی یک ایران مردمی آینده را معرفی می کند و می توان آنرا بعنوان محوری برای اتّحاد و یکپارچگی مبارزات تا سرنگونی رژیم دانست. پیشاپیش تذکّر می دهم، ارائه این برنامه تنها یک مثال عملی و پیشنهادی است تا شرکت کنندگان آتی کنفرانسها بجای انتخاب افراد به گزینش برنامه ها پرداخته و برنامه ها را بر افراد و اشخاص و گروه و تشکیلات مرجّح شمرند. ایران و ایرانی می بایست از هم اکنون از فرد و فردیت و عکس و قاب عکس ها دست کشیده و بدنبال این و آن و با طناب این و این به چاه نرود. ذکر این نکتهء مهمّ را نیز ضروری می دانم که نویسندهء این سطور کاندیدای انتخاب در اینگونه کنفرانسها نیز نیست. من شرکت در اینگونه کنفرانسها را نیز در حال حاضر ضروری نمی دانم. در اینجا نیز کنفرانس هایی را که خارجیان در آن شرکت جویند و در تصمیم گیری برای ایران گفتگو می کنند و شرکت کنندگانی را که در فکر حملهء نظامی و یا کودتا در ایران باشند محکوم می نمایم. یک ایرانی آزاد برای سرنگونی این رژیم به دامن خارجی پناه نخواهد آورد. زنده باد آزادی و استقلال ایران

مثالی برای یک برنامه برای ایران آینده:

محورهای یک حاکمیت مردمی و نظام ایران نوین

یک. حکومت و نظام نوین ایران یک نظام شورایی است. نظام شوراها بر اساس حکومت های مردمی، ایالتی و ولایتی به شکل فدرال و به صورت جمهوری ملیت ها، جمهوری اقوام گوناگون ایران و به شکل یک جمهوری متحد نظام مترقی ایران نوین را تشکیل می دهد.
حکومت خودمختار محلی و ایالتی تصمیم به امور مربوط به ایالت و اقوام خود می گیرد. در این امور، امور داخلی تابعیت از مرکز نامفهوم است.
مسائل آموزشی پرورشی، زبان و رسوم اقوام و ملیتها به دست خود آنها حل و فصل می گردد. آموزش زبان فارسی بعنوان زبان مشترک همه اقوام و ملل ایرانی اجباری است.

دو. نظام نوین ایران یک نظام لاییک و غیر مذهبی است. در این نظام مذهب امری است خصوصی و اَحَدی حق دخالت و تفتیشِ عقایدِ مذهبی، سیاسی و عقیدتی دیگران را ندارد. مذهب رسمی در ایران نوین وجود ندارد. تمامی مذاهب و عقاید و ایدئولوژیک ها آزاد و محترم و در برابر قانون یکسان شمرده می شوند.

سه. آزادی امری مسلّم است. آزادی فردی سیاسی اجتماعی از حقوق اساسی ملّت است. بر این مبنا است که افکار و عقاید مختلف در برخورد علمی، عقلی، منطقی و آزاد خود با یکدیگر رشد می کنند و ثمرات اجتماعی سیاسی اقتصادی ایران نوین را تامین می کنند.
اساس روابط میان مردم و مردم و خدمتکاران در حکومت بر اساس محترم شمردن آزادی های فردی و احترام به حقوق انسانی، فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی افراد تعیین می گردد.

چهار. تصمیمات مهمّ سیاسی، اجتماعی، نظامی و اقتصادی کشور به رفراندوم و آراء عمومی گذارده می شود. این تصمیمات مهمّ را شوراهای محلّی و شهری تعیین می کنند.

پنج. نوع نظام و حاکمیت کشور بر اساس مراجعه به آراء عمومی در یک رفراندوم و هر ده سال یکبار تعیین و یا نظام قبلی حاکم تایید می گردد.

شش. تمامی مردم ایران صرف نظر از نژاد، قومیت، زبان، رنگ پوست، جنسیت و گرایشات جنسی با یکدیگر و در برابر قانون برابرند.
تمامی افراد جامعه در مقابل قانون از حقوق اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و انسانی یکسان بهره مند می گردند. هیچگونه تبعیض در هیچگونه موارد وجود نخواهد داشت.
زن و مرد در برابر قانون برابرند و از تساوی حقوق در تمامی شئونات اجتماعی، سیاسی، انسانی و اقتصادی بهره مندند.

هفت. حق طلاق و ازدواج از حقوق فردی به حساب می آید و در این مورد نه اجبار بلکه اختیار طرفین تعیین کننده است. حق ازدواج و طلاق به جنسیت بستگی ندارد. حق سرپرستی کودکان بطور اصولی با مادران است، به جز در مواردی که مادر به دلائل سلامتی، روحی، جسمی و اخلاقی صلاحیت نداشته باشد. این موارد استثنایی در قوانین مدنی و دادگاههای خانوادگی ایالاتی تعیین می گردد.

هشت. حُکمِ اعدام برای همیشه در ایران نوین لغو می گردد.

نُه. تمامی احکام و قوانین مذهبی که جنبهء حاکمیت مذهبی را در بر دارد لغو خواهند گردید. روابط انسانی و حقوقی انسانها را آزادی و عدالت اجتماعی با برخورداری از قوانین سوسیالیستی تعیین می نمایند.
احکام و قوانین و قوانین جزایی تنها برای سلامت و صلاح جامعه اجرا و رعایت می گردد. احکام جزایی جنبهء انتقامی و قصاص نخواهند داشت.

ده. تحصیل در ایران چه برای ایرانیان و چه برای افراد خارجی مقیم ایران اجباری است. تحصیل در ایران چه برای ایرانیان و چه برای افراد خارجی مقیم ایران از کودکستان تا دانشگاه و تحصیلات عالیه مجانی است. تنها در گذار به یک جامعهء سوسیالیستی و نیل به عدالت اجتماعی فراگیر و سراسری افراد با بضاعت کافی مخارج تحصیلی خود را از کودکستان تا دانشگاه می پردازند.
تعیین میزان این مخارج از امور مربوط به ایالتها است و به میزان درآمد افراد بستگی مستقیم دارد. افراد با در آمد بیشتر مخارج بیشتری می پردازند.

یازده. نظام وظیفه در ایران نوین داوطلبی می گردد. داوطلبان حق انتخاب، نوع و حوزهء خدمت خویش را دارند. از داوطلبان در ارتش، در ادارات دولتی، تاسیسات رفاهی و اجتماعی کشور استفاده می شود.
در ایران نوین ارتش لزومی ندارد. تمامی مردم ارتش ایران را تشکیل می دهند.
آموزش سیاسی نظامی مربوطه از طریق شوراهای محلی و شهرداری در اختیار شهروندان قرار می گیرد.
روند کلی نظام در جهت کوچک نمودن و مُلغا نمودن ارتش است.

دوازده. ایران کشوری بیطرف خواهد بود و خواهد ماند. درگیریهای منطقه ای صحنهء ماجراجویی های دولت ایران و یا صدور انقلاب و عقاید ایدئولوژیک نخواهد گردید.
با خاطیان و مخلّان روابط خارجی دوستانه و برابر طبق قانون و به اشد مجازات رفتار می گردد.
خرید و فروش تسلیحات به هر شکل و فرم محدود می شود و در دراز مدت از میان خواهد رفت.
روابط خارجی ایران بر اساس برابری و تساوات حقوق انسانی و بین المللی میان ملل انجام می پذیرد.

سیزده. تمامی افراد جامعه و تمام اَتباع خارجی مقیم ایران از حقوق بیمه های اجتماعی و اجباری برخوردار خواهند گشت. بهداشت مجانی و اجباری است. در گذار به یک حاکمیّت سوسیالیستی و استقرار عدالت اجتماعی تنها افراد با بضاعت مخارج بیمه و بهداشت خود را بر اساسِ سنجش دولتهای محلّی و مرکزی خواهند پرداخت.
بهداشت و بیمهء طبقاتی وجود نخواهد داشت. تمامی افراد جامعه از بهداشت و بیمه کافی و برابر بهره مند می گردند.

چهارده. در جامعه نوین ایران زندانی سیاسی مفهومی ندارد. احدی بعلت ابراز عقاید و افکار و مذهب و نگرش خویش تعقیب نخواهد شد.

تمامی زندانیان دیگر که به جرائم رشوه و اختلاس و خیانت و جنایت به اموال و انفاس ملت محکوم می شوند، همزمان محکوم به کار اجباری و تولیدی برای ترقی کشور خواهند گردید. در ایران نو یک یک زندانیان نیروی مولد کشور خواهند بود.

پانزده. اقتصاد تک پایه ای بر اساس صادرات نفت مضمحل می شود. نفت ثروت ملّی است که در فروش و استفادهء آن می بایست منافع نسلهای آینده را نیز در نظر گرفت. در دورهء گذار به یک جامعهء بدون اقتصاد تک پایه ای، از فروش نفت و عواید آن می بایست در سرمایه گذاریها و تکنولوژی های جدید و تولیدی با چشمداشت بر ایجاد منابع مستمر و با راندمان انرژی و نیز ایجاد مشاغل استفاده گردد. بر این اساس که منابع نفتی در سی سال آینده به اتمام می رسند، می بایست تفکّر و برنامه ریزی نمود.
اقتصاد ایران یک اقتصاد غیروابسته می گردد.
کشاورزی و صنعت مستقل و تنها وابسته به علوم، ذخائر و تکنولوژی های داخلی می گردند.
در مصرف انرژی درایت و عقل بکار گرفته می شود. مصارف انرژی بر اساس راندمان و کارآیی حداکثر صورت خواهد پذیرفت. در درجهء بعد صرفه جویی و قناعت از اصول مورد رعایت دولت و ملت می گردد.
دولت می بایست از طریق تولیدات صنعتی پر راندمان، کاربرد راندمان را در مصارف انرژی تضمین و قابل عمل نماید.

شانزده. مسائل زیست محیطی و محافظت و ترمیم زیست محیط از اصول درجه اول و مورد اهمیت دولت و ملت می گردد. تمامی پروژه های اقتصادی می بایست قبل از اجرا به لحاظ راندمان، راندمان انرژی، رعایت اصول حفاظتی محیط زیست در کمیسیونهای ویژهء علمی تخصّصی مورد تایید واقع شوند.
از منابع طبیعی و اوضاع سوق الجیشی مناطق و جغرافیای ایران به لحاظ بهره گیری از انواع مختلف انرژی حداکثر استفاده خواهد گردید. در مناطق کویری و یا مناطق با آب و باد از تأسیسات کوره های خورشیدی و آسیاب های بادی و آبی استفاده می گردد. با در نظر گرفتن مناطق متنوع جغرافیای ایران استفاده از اتم و تاسیسات اتمی برای استفاده از انرژی و تولید برق امری است بیهوده و جنون آمیز.

هفده. تحصیل در خارج از کشور محدود می گردد. تحصیلات عالی پایه ای تنها در داخل کشور انجام می پذیرد. تنها تحصیلات عالیهء تکمیلی و درجات عالی تخصصی می تواند در خارج از کشور هم انجام گردد.

هجده. آزادی به مفهوم آزادی و بی بند و باری نیست. آزادی به معنای آزادی سرمایه و سرمایه دار و محدودیت زحمتکشان و بی بضاعتان نیست. در ایران آزاد و در گذار به یک جامعه سوسیالیستی و استقرار عدالت اجتماعی سرمایه گذار بی بند و بار و آزاد نخواهد بود. در گُذار به یک جامعه سوسیالیستی سعی بر آن است که از جامعهء بی بند و بار مصرفی پرهیز گشته و تولیدات و اجناس خارجی بازارهای داخلی را در اختیار حاکمیت خویش نگیرد. باید اساس تفکر بر این باشد که هر چیز که مصرف می شود می بایست در داخل هم تولید گردد و یا از کشورها و ملل دوست تهیه گردد.

بزرگترین و پر اهمّیّت ترین سرمایه های کشور، مغزها و کودکان کشورند. باید بر اساس قوانین و چهارچوبهای مناسب سیاسی اجتماعی اقتصادی آموزشی و پرورشی تمامی امکانات برای رشد و پرورش عالیه کودکان در درازمدت تضمین و اجرا گردد. دولت مرکزی و دولتهای محلی و فدرال در انجام این امر اکیداً موظفند. در محلّات شهری و شهرهای مختلف یک ایالت امکان و ابزار این هدف از طریق ساحت باشگاههای ورزشی مناسب و به اندازهء کافی، ساخت کتابخانه ها، مدارس حرفه ای، مدارس آموزشی و عالی و دانشگاهی و کودکستانها ایجاد می گردد.

نوزده. هر ایالت و نیز دولت مرکزی مسئول ایجاد کمیسیونهای ویژه شامل مشاورین و کارشناسان علمی و تخصّصی می باشد. این کمیسیونها در مسائل گوناگون و برنامه ریزی های مختلف سیاسی، اقتصادی، آموزشی، پرورشی و نظامی مشاورین دولت و ایالات بوده و بدون تأیید این مشاورین و متخصّصین علمی و کارشناسان فنّی امور مربوطه دولت پروژه ای را اجرا نخواهد نمود.
این کارشناسان بوسیلهء شوراهای محلّی و شهری و دانشگاهها و موسّسات علمی کشور پیشنهاد و از طرف مجلس تأیید می گردند.
پروژه های آموزشی، فنّی، صنعتی، کشاورزی، اقتصادی و نظامی و هر گونه پروژه های اجرایی دیگر چه کوتاه مدّت و چه دراز مدّت می بایست از طریق مسئولین و کارشناسان این کمیسیونهای ویژه مذکور در بالا و از طریق برنامه ریزی های زمان بندی شده به اجرا در آیند. دولت و ایالات کشور تأمین برنامه های دراز مدّت تا پنجاه سال آینده کشور را بعهده می گیرند.

بیست. اخذ مالیات و میزان آن بر اساس اندازهء در آمد و بضاعت افراد تعیین می گردد. در این مورد اصل اساسی چنین است: درآمد و بضاعت بیشتر مالیات بیشتر. در این رابطه مهمّترین فاکتور و معیار استقرار عدالت اجتماعی می باشد.
اخذ مالیات بر درآمد و تمامی مالیاتهای مستقیم و آنچه را که بتوان به دولت مرکزی محوّل نمود به عهدهء این دولت است. عوارض محلّی همچون عوارض دانشگاهی، آموزشی و موزه ها و از این قبیل به عهدهء دوول ایالتی می باشد. هر ایالت بر اساس جمعیّت خود به شکل برابر برای هر فرد از دولت مرکزی بودجه تأمین هزینه های ایالتی دریافت می دارد. 

جواد ولدان
13.Juli.2012
Email: Jwaladan@yahoo.de


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست