سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

انگیزه ها


امید همایی


• زندگی سرشار است و به ما برای زیستن انگیزه میدهد. گاه این ما هستیم که باید در جستجوی رغبت و انگیزه برآئیم. در این مقاله تعریفی از انگیزه بدست داده شده و انواع آن مورد بحث قرار گرفته و سپس به عوامل برانگیختن آن و از جمله ایجاد انگیزه بطور فردی اشاره می شود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۵ تير ۱٣۹۱ -  ۵ ژوئيه ۲۰۱۲


مقدّمه
در آنچه که در پی میآید به موارد زیر میپردازیم :
نخست انگیزه را شناخته و در پی دادن تعریفی از آن بر میآئیم.
پس از آن به دسته بندی انگیزه ها بر اساس سرچشمهء آنها میپپردازیم.
سپس آنهارا بر اساس اهمّیّتشان مرتّب میکنیم.
به دنبال آن نگاهی خواهیم داشت به چگونگی ترغیب انگیزه ها در فرد توسط جامعه.
بعد از آن به رابطهء مناسک مذهبی و ترغیب انگیزهء فرد میپردازیم.
ترغیب و یافتن انگیزه توسط خود فرد هم در پی می آید.
در این نوشتار تفاوتی بین نیاز و انگیزه قائل نیستیم.

چیستی
انگیزه چیست ؟ انگیزه آن چیزیست که مارا به حرکت وامیدارد. این تعریفی ایستا از انگیزه است. تعریف پویای انگیزه آن را روندی میداند که مارا به حرکت واداشته ، به ادامهء آن ترغیب و تا رسیدن به هدف همراهی میکند.
همهء حرکتها و پویشهای ما بر اثر انگیزه هاست و آنچه میکنیم به نیروی آنهاست.

دسته بندی انگیزه ها بر پایهء سرچشمهء آنها
سرچشمهء گروهی از انگیزه ها درونیست. مثلآ گرسنگی انگیزه ایست که از درون و ساختار بیولوژیک ما نشأت گرفته و به غذاخوردن وامیدارد. همچنین است تشنگی که چون بسراغ ما میاید به جستجوی آب و نوشیدن آن بر میخیزیم.
نیاز به خواب نیز از همین جمله است.
در هنگام تحصیل این حدّ نصاب نمرهء تعیین شده برای قبولی در امتحان است که سبب گذاشتن وقت و نیرو برای فراگرفتن درسهاست و ما را به تلاش برای گذر از سدّ امتحان وامیدارد. در اینجا انگیزه ای بیرونیست که مارا به حرکت واداشته است.
همچنین است حقوق و مزایای کاری که ما را در شغل و حرفهء خود پایبند میکند. خقوق و مزایا انگیزه ای بیرونی برای حاضر شدن سرکار است.
سعادت و شادی که نصیب نوازندهء یک آلت موسیقی هنگام نواختن آن میشود انگیزه ای درونی برای نواختن ساز است.
دانش آموزی که پس از ساعتی تفکّر رمز مسئلهء ریاضی ای را که در حال حلّ آن است میگشاید و پاسخ را مییابد در درون خود سعادتی وصف ناپذیر کشف میکند که خواست تکرار آن وی را به ممارست در درس ریاضیات راغب میسازد. این خواست انگیزه ای درونیست.
آدمی با پس گذاردن سالهای کودکی کم کم انگیزه های درونی را کشف میکند. او پیش از این از انگیزه های بیرونی که از تشویق و توجّه پدر و مادر و نزدیکان و همچنین آموزگاران ناشی میشد بهره میگرفت.
انگیزه های بیرونی نوعی وابستگی ، اگر نگوئیم اعتیاد، در فرد ایجاد میکند و در نبودشان از میل و علاقه بکار کاسته میشود.
سیستم اجتماعی وآموزشی و اقتصادی امروز بیشتر انگیزه های بیرونی را تقویّت میکنند.
وقتی فرزندی با شورو شوق به خانه میاید و برای پدر و مادر از نمرهء خوبی که در درس امروز داشته است خبر میدهد به او چه میگوئیم ؟ معمولآ میگوئیم : آفرین .
بدین ترتیب ما ارتباط بین کار و تلاش و تحسین و تشویق پدر و مادر را تقویّت میکنیم. بد نیست از او سئوال کنیم که چه احساسی دارد. او در پاسخ از احساس رضایت و سعادت خود خواهد گفت و در خواهد یافت که بین تلاش و موفقیّت از سوئی و رضایت و شادمانی درونی ارتباطیست. اینجاست که به او در کشف انگیزهء درونی یاری کرده ایم. انگیزه های درونی تقریبأ همیشگییند و با تغییر شرائط بیرون کمتر کاسته و یا فزون میشوند.
تلاش، کار، آفرینش و خلّاقیّت احتیاج به انگیزه دارد. امروزه در سطح جامعه انگیزه های فراوانی برای آفرینش و خلّاقیّت پدید آمده است. انواع فستیوالها و جوایز ابداع شده اند. نویسندگان، سینماگران و هنرمندان بسیاری برای شرکت در این مراسم و بدست آوردن جوایز دست به تلاش و آفرینش میزنند. انگیزه های بیرونی ناشی از این امر کفهء سنگینی یافته اند. عمر تلاش برای انگیزه های بیرونی کوتاه تر است. امروز مشکل بتوان نویسندگانی را یافت که بیش از ده سال برای نوشتن کتابی وقت گذاشته باشند. در گذشته انگیزه های درونی که گاه تا آخرین روزهای عمر دوام مییافت نویسندگان را به نوشتن آثاری بر می انگیخت که تکمیلشان بیست سی سال وقت لازم میداشت.
بطور خلاصه :
- انگیزه ها به سبب سر چشمه شان یا درونی اند یا بیرونی.
-در طول زندگی انگیزه های درونی بیشتر و بیشتر میشوند.

سطوح مختلف نیازها و انگیزه ها
آبراهام هارولد ماسلو WOLSAM   در اوّل آوریل ۱۹۰۸ بدنیا آمد و در هشتم ژوئن ۱۹۷۰ در گذشت. وی آمریکائی و استاد روانشناسی در دانشگاههای براندیس، بروکلین، و کلمبیا بود و سلسله مراتب نیازها را معرّفی و مطرح کرد. تئوری وی یکی از مورد بحث ترین نظریات در مورد انگیزه هاست.
ماسلو نیازهای آدمی را در سلسله مراتبی دسته بندی کردو پیچیدگی نیازها را نشان داد. بر اساس نظریهء وی انگیزهء انسانها ناشی از نیازهائی است که برطرف نشده است. به عبارت دیگر ما برای پاسخ به نیاز خود حرکت میکنیم. نیازهای ابتدائی از قبیل نیازهای فیزیولوژیک و نیاز به امنیّت بایستی قبل از نیازهای ردهء بالاتر به پاسخ رسیده و بر طرف شوند. میتوانیم بین سلسله مراتب ماسلو و انگیزه های یک نفر شاغل ارتباط برقرار کنیم. مثلا اگر مدیری بخواهد شاغلی را با پاسخ دادن به نیازهای او به کار و رغبت بیشتر ترغیب کند، بر اساس نظر ماسلو این مدیر باید نخست نیازهای درجهء پائین را برطرف کند و بعد به مراتب بالاتر بپردازد. در غیر اینصورت انگیزه ای در فرد شاغل ایجاد نخواهد شد. همچنین شخص مدیر باید در نظر داشته باشد که نیازهای همه یکسان نیست و به یک شکل راضی نخواهند شد. یک مدیر خوب سعی میکند دریابد نیازهای کنونی فرد شاغل مورد نظر، کدامین و از چه سطحی اند.
نیازهای ابتدائی مثل گرسنگی، تشنگی و خواب اولیّن مرتبه را در سلسله مراتب ماسلو تشکیل میدهند. اگر نیازها در این سطح برطرف نشده باشند تمام تلاش و رفتارفرد در جهت پاسخ بدانها خواهد بود. بدنبال آن نیاز به امنیّت است که در درجهء دوّم قرار میگیرد. پس از کسب رضایت در این دومرحله ، انگیزه ها به طرف زندگی اجتماعی سمت و سو مییابند. این ها انگیزه های ردهء سومند. نیازهای روانی در مرتبه چهارم و نیاز به تحقق خود و دست یابی به آمال در بالاترین مرتبه جای دارند. ازین رو تئوری ماسلو بطور خلاصه چنین است :
• خواستها و نیازهای آدمی بر رفتارش تأ ثیر میگذارد. نیازهای برطرف نشده اند که بر رفتار تأثیر دارند و نه نیازهای بر طرف شده.
• نیازها متعددند و بر اساس درجهء اهمّییتشان از ابتدائی به پیچیده درجه بندی میشوند.
• فرد در این سلسله مراتب آنگاه به رفع نیاز درجهء با لاتر میپردازد که نیازهای درجهء قبلی دست کم بصورت کمینه هم که شده برطرف شده باشند.
• هر چه در این سلسله مراتب بالاتر میرویم نیازها متعالی تر بلند پایه تر میگردند.
سلسله مراتب نیازها به قرار زیرند :
• فیزیولوژیک (گرسنگی، تشنگی، خواب)
• سلامت و امنیّت.
• تعلّق اجتماعی، خانوادگی، عشق و دوستی با دیگران.
• مورد احترام بودن و در چشم دیگران ارزشمند دیده شدن.
• آمال و آرزوها ی خودرا تحقق بخشیدن.

ترغیب انگیزه ها در جامعه
در هر جامعه ای اعیاد، مراسم بزرگداشت و گردهمائی ها بخش مهمّی از زندگی اجتماعی را تشکیل میدهند. این مراسم گاه با ریشه های تاریخی هرساله در وقت معینی برگزار میشوند. و گاه نیز به مناسبتی آنهم فقط یکبار برپا شده و پایان میگیرند. وجود این مراسم هم دلائل گوناگون و هم آثار متنوع دارند. از جمله تأثیراتی که بر فرد به عنوان عضوی از جامعه میگذارند. مهمترین این تأثیرات یادآوری و تقویّت تعلق فرد به جامعه است. اینکه وی تنها نیست و با بیشماری کسان در پیوند است و سرنوشتی مشترک با آنان دارد. این خود نوعی پاسخ به نیازهای مرتبهء سوم سلسله مراتب ماسلو یعنی احساس تعلّق به گروه و جمع است. ولی دامنهء تأثیر به مراتب فراتر است . در فرد انگیزه ایجاد میکند و اورا به پیوستن به دیگران راغب میسازد. فرد با نیرو گرفتن از این انگیزه در جوش و خروش جمعی شرکت میکند. حال و هوای نوروز در ایران و جشن کریسمس در کشورهای اروپائی را در نظر بگیرید. چگونه فعالیّت خرید و فروش رونق میگیرد. مردم در حدّ امکان خود لباسهای بهتری میپوشند و خوشگوتر و خوشزبان ترند. برای خود برنامهء تفریح یا سفر ترتیب میدهند و آنها که توان آفرینش هنری دارند آثاری خلق میکنند. اینهمه خود به چرخش اقتصادی تندی بیشتری میدهد.

ترغیب انگیزه ها در مذهب
مذهب بدون معتقدین به آن حضور اجتماعی ندارد. امّا صرف وجود معتقدین نیز برای    حضور اجتماعی آن کفایت نمیکند. این معتقدین صاحب انگیزه هستند که به گسترش و حضور اجتماعی آن رنگ میدهند.
مذهب برای انگیختن معتقدینش از سوئی مراسم دستجمعی دعا و نیایش برپا میکند و از سوئی آداب و رسومی را رواج میدهد که فرد در خلوت خویش و به تنهائی برگزار میکند.
سوگواریها و عزاداریها به فرد میفهمانند که رنج و درد تنها از آن او نیست وسائر معتقدین نیز با آن دست به گریبانند.
دستهء اوّل یعنی آداب نیایش جمعی انگیزه های همبستگی و پیوند را تقویّت میکنند. آداب فردی حس تبعییت و پذیرش را افزایش داده و از بریدن فرد در تنهائی خویش و در دوری از جمع جلو میگیرند. اعمال و مناسک فردی به یاد او میآورند که وی با نیروئی بزرگ و مقتدر در ارتباط است. به نوعی مراقبت میشود. در مشکلات میتواند بدان متوسّل شود و مبادا که از اصول و آداب تعیین شده تخطّی کند.
برای نمونه بخشی از نیایش مهرزردشتیان را در اینجا می آوریم :

می ستایم با همهً جان، آن مهر ایزدی را که شکوهمند است.- می ستایمش با آئین دینم، آن ایزدی را که دارنده دشت های سبزه رسته فراخ است. :که آسایش بخش سرزمین ایران است.

می ستایم مهر ایزد خوش پیکر نیرومند را هیچگاه به دام فریب، پای نمی افکند.

می ستایمش که ره آورد ما می سازد آن بهترین بخشش و مهربانی های اهورائی را:

آزادی و روز بهی و رهائی در داوری و تندرستی و پیروزی و پاکی و پارسائی را.

من، در دل این نیمه شب، تنها، و با نیت پاک، می ستایم.آن ایزد مهر آور و مهر پرور را، با همه جان و نیرو می ستایم آن نیرومندترین و سود رسان ترین ایزد را با همهً آئین های آموخته از دین ایزدیم، با سرودهای دل انگیز و از جان بر خاسته که با بهترین گفتارهای آئینی و این همه را برای ایزد مهر که دارنده کوهها، آبهای روان، و دشت های فراخ است.

و مزدا- اهورا است که همه آگاهی از کردارهای راستین مردم ستایشگر دارد:


ترغیب انگیزه ها توسط خودمان
زندگی سرشار و غنی است پس فراز و فرود فراوان دارد. گاه فرودها سبب میشوند که میل و انگیزهء کافی در ما پیدا نشود و حتّی انجام وظایف سادهء روزمرّه دشوار بنظر برسد. در این موارد هرکس باید ترفندهائی برای خروج از این حالت و باز یابی رغبت و انگیزه داشته باشد. باید دانست که حرکت و عمل انگیزه می آورد و انگیزه موجب حرکت و عمل است. انگیزه و عمل بر یکدیگر اثر متقابل دارند. نتیجه اینکه اگر انکیزه ندارید حتمأ عمل و حرکتی را شروع و به انجامش متعهد شوید. این امر سبب میگردد که در شما انگیزه ایجاد شود.
حوصله ندارید ؟ برخیزید و کمد کوچک گوشهء اتاق را کاملآ مرتب و تمیز کنید. اینکار را که انجام دادید در شما نوعی احساس رضایت ایجاد میشود و دیگر آدم بی حوصلهء قبلی نیستید.
برخیزید و به سراغ آشنایان بروید. ارتباط و گفتگو با دیگران سبب ایجاد انگیزه و رغبت میشود.
متن یا متونی نیرو دهنده و رغبت آور را بیابید و هرروز در ساعت معینی آن را خوانده یا با خود تکرار کنید.
سه نمونه از این نوشته هارا که از Frank Journey   است در اینجا می آوریم.

روز خود را رنگین کنید.
ایجاد انگیزه در خود به سبب افکار مأیوسانه و عادت به رخوت و بی حرکتی گاه بسیار دشوار است. هنگامی که از خواب بر میخیزید روز خودرا به سان یک تابلوی سفید نقّاشی مجسّم کنید. از خود بپرسید : "امروز چه کسی هنرمند و نقّاش است ؟ من یا حوادث کور و کر؟ ". اگر بر آنید که هنرمند شماهستید از خود بپرسید چگونه تابلوئی میخواهید ازامروز زندگی خود بسازید ؟

تبلیغ برای خودتان.
افراد نا موفق خسارات ناشی از شکست و افراد موفق نتائج پیروزی را در پیش چشم مجسّم میکنند. بدون بزرگ کردن اهداف خود برای خودمان ممکن است پس از چندی این اهداف از نظرمان محو شوند. در ابتدای هرروز چهار دایره روی کاغذ سفیدی ترسیم کنید. این چهار دایره نشان دهندهءاهداف امروز، این ماه، امسال و زندگی شما هستند. در درون هریک میتوانیم آنچه را که میخواهم بنویسم. میتوانیم در آنها نشانه ای ازموفقیّت در کار یا در یک امتحان درسی ترسیم کنیم. میتوانم نشانی از اهداف دیگر بگذاریم. این اهداف میتوانند با زمان تغییر کنند. با نوشتن اهدافمان به ترتیب اهمیّت همانند خلبانی برابر صفهء رادار هستیم. ذهن خودرا در جهت تعالی در زندگی خود متمرکز میکنیم. آنچه را واقعآ میخواهیم به خاطر میآوریم. اگر نقشهء راهمان را در پیش چشم نداشته باشیم مثل این است که بگوییم ما را هرجا میخواهید ببرید.

انیشتین درون خود را بیابید.
از این پس هرگاه که عکس آلبرت انیشتن را میبینید با خود بگوئید که این خود شما هستید. هر آدمی توانائی نابغه شدن را دارد. برای دستیابی به قدرت خلّاقیت فکری انیشتن تنها کار لازم بکار گیری قدرت تخیّل تان است. پیروی از این امر گاه برای بزرگترها دشوار است. اینان قدرت تخیّل را فقط برای نگران بودن بکار میگیرند. اینان در طول روز بدترین پیش آمد ها را در ذهن خود مجسّم میکنند. تمام نیروی تصوّر آنان متوجهء پررنگ کردن تصاویر ا شتباهات است. نگران بودن کاربرد غلط قدرت تخیّل است. آنچه در نمییابیم اینست که قدرت تخیّل برای کاربردهای بهتری آفریده شده است. آنها که قدرت تخیّل را برای آفرینش مثبت بکار میگیرند به اهدافی میرسند که آدمهای بدبین حتّی خیالش را هم نمیکنند. حتّی اگر بدبینها ضریب هوشی بسیار بالاتری داشته باشند. رویا و تخیّل گام اوّل برای ساختن آینده است. یک زندگی پر هیجان را برای خود تصوّر کنید.

حرکت و عمل برای یافتن انگیزه
همانطور که پیش از این گفتیم برای یافتن انگیزه باید حرکت کرد یا عملی انجام داد چه حرکت و عمل ایجاد کنندهء انگیزه است. بسیاری از اقدام به عمل واهمه دارند و با خود فکر میکنند که : نه این حرکت و عمل از من بر نمی آید. بسیاری از اقدامات بدینترتیب کنار گذاشته میشوند. در چنین وضعیّتی از خود بپرسید چه فرقی بین شما و دیگران است ؟ چه از دیگران کمتر (و یا زیاد تر) دارید که شمارا از انجام این کنش باز میدارد ؟ شما با هیچ کس فرقی ندارید و به همان اندازه توانا هستید. پس به پیش روید و عمل کنید. ترس و واهمه در درون شماست و واقعیّت خارجی ندارد.

نوشتن
نوشتن در بارهء فردا، فرداهائی که به دست ما ساخته خواهند شد امید بخش و انگیزه ساز است. هرشب چند خطی از تصاویر روشنی که برای فردا دارید بنویسید. همچنین میتوانید آنچه را در حال فراگرفتن هستید خلاصه کنید و کتابچه ای فراهم آورید که مورد استفادهء دیگران قرار گیرد. شما برای نویسنده شدن همه چیز دارید.

آموختن
آموختن یکی از بهترین راههای یافتن انگیزه است. هیچوقت برای آموختن دیر نیست. هرگز از آموختن دست برندارید.
آموختن زبان، آموختن ریاضیّات، فیزیک ، شیمی و و ...هریک شمارا با دنیای جدیدی آشنا میکند و افق تازه ای را پیش روی شما میگشاید که به شما انگیزه میدهد. در آموختن صبور باشید. عجله نکنید و گام به گام پیش روید. آنچه را که یاد میگیرید به دیگران بیاموزید. این کار سبب میشود آنجه را خوب در نیافته اید بهتر فرا بگیرید. سئوالات دیگران کمبود های آنچه فرا گرفته اید و کاستی های دانشتان را بر شما روشن میکند و به بهتر آموختن یاری میرساند.

نقّاشی رنگها و خطوط
رنگها و تصاویر رنگی تأثیر بزرگی بر روحیه دارند. رنگ درمانی امروز رواج بسیار یافته است. صفحهء سفیدی را در برابر خود بگذارید. جند بخش کوچک را با مداد رنگی با رنگهای آبی، نارنجی و سبز و بنفش هاشور بزنید. اینکار را ادامه دهید و در صفحات دیگر ترکیبات رنگی جدیدی بیافرینید. در وسط برگ سفیدی از کاغذ مربعی به رنگ قهوه ای رسم کنید. با خط سیاه پهنی آن را به دو نیمه کنید. تصویر با همهء سادگیش زیباست. شمارا به یاد کلبه های چوبی در جنگل می اندازد. در صفحهء بعدی همان مربع را با رنگ سبز پسته ای کشیده و با نوار صورتی رنگی آن را دو نیمه کنید و از روشنائی و زیبائی این دورنگ لذّت ببرید. اینکار شمارا از دلخستگی و خمودی خارج میسازد و به شما شور و شوق میدهد. لازم نیست نقّاش بزرگی باشید. اگرچه برای نقّاش بزرگی شدن هم چیزی کم ندارید.

ورزش
فعالیّت بدنی، صرف انرژی و تعریق از بهترین عوامل تهیج و ترغیب روحیه هستند. گردش سریع خون و افزایش متابولیسم تأثیر سازنده ای بر روحیه د ارند. برای اینکار کمترین امکانات هم کفایت میکند. میتوانید در اتاق کوچک خود هزار یا هزارو پانصد قدمو یا بیشتر راه بروید. برداشتن آخرین گام خود موفقیتّی است که روحیه بخش است. این کمترین و ساده ترین تلاش است. میتوانید فراتر بروید. به پارک یا استادیوم ورزشی رفته و کیلومترها بدوید یا در سالن ورزشی به ورزش مورد علاقهء خود بپردازید.

خلاصه
زندگی سرشار است و به ما برای زیستن انگیزه میدهد. گاه این ما هستیم که باید در جستجوی رغبت و انگیزه برآئیم. در خطوط پیشین برآن شدیم که تعریفی از انگیزه بدست داده و انواع آن را روشن کنیم. سپس به عوامل برانگیختن آن و از جمله ایجاد انگیزه بطور فردی پرداختیم.

تماس
homaeeomid@yahoo.fr 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست