سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آنکارا می خواهد میلیونها ترک خارج از کشور را بسیج کند


ولت آنلاین - مترجم: علی مهدی پور


• دولت ترکیه می خواهد هموطنان خود در خارج از کشور را، در راستای منافع خود سازماندهی کند. از سال ۲۰۱۰ "اراده ترکان خارج از کشور" شکل گرفته است. دلیل این اقدام "رشد نژادپرستی در اروپا" عنوان می شود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۷ ارديبهشت ۱٣۹۱ -  ۱۶ می ۲۰۱۲



دولت ترکیه می خواهد هموطنان خود در خارج از کشور را، در راستای منافع خود سازماندهی کند. از سال 2010 "اراده ترکان خارج از کشور" شکل گرفته است. دلیل این اقدام "رشد نژادپرستی در اروپا" عنوان می شود.


همانطوری که در بالا بدان اشاره شد، آنکارا دلیل آن را دفاع از هموطنان خود، در مقابل نژادپرستی عنوان کرده است. ولی در حقیقت ترکیه می خواهد در سطح جهان، از میلیونها ترک خارج از کشور، یک نیروی ضربتی و قاطع بسازد.
روزنامه "حریت" فاش کردن این موضوع را، با استناد به گفتگو با یک مقام بالای دولتی، بیان نمود. مسئولیت این نهاد در حال شکل گیری، به عهده "اداره ترکان خارج از کشور" می باشد؛ که ریاست آن را "بکیر بوزداق" (Bekir Bozdag ) معاون نخست وزیر فعلی به عهده دارد. این، "اداره ترکان خارج از کشور" که در سال 2010، شکل گرفته، چندان مورد توجه اروپا قرار نگرفته است.
ولی به زودی اوضاع فرق خواهد کرد. چونکه طبق اطلاعات رسیده، به زودی یک شبکه با تمام سازمانهای ترک در خارج با حمایت و تشویق آنکارا، در حال شکل گرفتن است که منافع ترکان خارج از کشور را بهتر حمایت کند. چون ترکان در اروپا شدیدا تحت فشار و نژادپرستی و بیگانه ستیزی، قرار دارند؛ و باید از طرف حکومت ترکیه سازماندهی شوند، تا بتوانند از منافع خود دفاع کنند.
طرح تاثیر گذار برای یک پروژه بزرگ
ضمنا آشکار است که در باره بعد سیاسی نیز تصمیم گرفته شده ـ مقایسه هایی هم شده، با دیاسپورای ارامنه که در تمام دنیا فعالیت می کنند، تا دولتها و پارلمانهای کشورها، قتل عام ارامنه در سال 1915 را بطور رسمی بعنوان نژادکشی، بشناسند؛ در حالیکه این مسئله بین ترکان و ارامنه و همچنان تاریخ نویسان، مورد مناقشه است.
مقیاس طرح برای این پروژه تاثیر گذار خیلی بزرگ می باشد. روشن است که دولت ترکیه در نظر دارد در وحله اول با آوردن مسائل عمده و سازماندهی لازم، بر روی کاغذ، نمایندگان تمام نهاد های ترک در خارج از کشور را، به دو کنگره در ماههای جون و سپتامبر، دعوت کند.
البته نه فقط ترکان در اروپا و آمریکا، بلکه ترکان ایران و آسیای مرکزی نیز، مد نظرند: یک چهارم جمعیت ایران را، آذربایجانیهای ترک زبان تشکیل می دهند.
آنکارا می خواهد از آذربایجانی های خارج از ایران نیز حمایت کند، و در نظر دارد، در ماه سپتامیر کنفرانسی بمناسبت یادبود "نجات آذربایجان از دست روسها"* در سال 1918 به وسیله یک سردار عثمانی، برگزار کند. ابتدا بایستی در ماه جون، 500 نماینده سازمانهای ترکان خارج در آنکارا گردهم بیایند. هدف این است که جامعه ترکان در اروپا، تعلیم داده شود، تا حقوق خود را بطور قانونی به دست بیاورند.
فاش کردن این پیام به ترکان خارج، اکیدا ممنوع بود
از آنجایی که این گونه فعالیتها داستان طولانی دارند، این گونه برنامه ها از نظر سیاسی، اهمیت زیادی پیدا می کنند. در سال 2010 ـ که "اداره ترکان خارج" به ریاست "بکیر بوزداق" در آنکارا، شکل گرفت ـ دولت 1500 نفر از فعالان سیاسی و بازرگان را به ترکیه دعوت نمود، و از آنان خواست که در کشورهای اروپایی محل سکونت خود، در راستای منافع ترکیه فعال باشند.
این گردهم آیی چنان پنهانی صورت گرفت که به موجب تحقیق "ولت آنلاین" (Welt Online)، فقط یکی از سفارت های مربوطه، از آن اطلاع داشت.
"بکیر بوزداق" از اعضای جنبش دینی "گولن" می باشد. احتمال دارد که شبکه جهانی این جنبش [جنبش دینی گولن] پایه اصلی، فعالیت ترکان خارج باشد. یک عده که از این جنبش و تاثیر آن در سیاست ترکیه، انتقاد می کردند، به اتهام های تروریستی محاکمه شده اند.

بوریس کالنوکی
www.welt.de
ـــــــــــــــــــــــــــــ


* در مورد ادعای واهی "نجات آذربایجان از دست روسها در سال 1918" علاقمندان می توانند به نوشته تحقیقی در مورد اهداف توسعه طالبانه عثمانی، از "رحیم رئیس نیا" پژوهشگر معاصر و صاحبنظر در تاریخ، با عنوان "نقش تبریز در مقابل قشون های عثمانی در جنگ جهانی اول" مراجعه کنند؛ که لینک آن در زیر صفحه آورده شده است.
ولی در اینجا با نقل بخش هایی از نوشته رئیس نیا، می توان ادعای امروزی دولتمردان ترک را، نقد نمود. گرچه همزمان با انقلاب روسیه، شمال ایران در اشغال ارتش تزاری روس بود، ولی با انقلاب بلشویکی روسیه در سال 1917، ایران از اشغال سپاهیان روس، آزاد می شود. رحیم رئیس نیا با اشاره به انقلاب اکتبر و تاثیر آن بر مردم تبریز در آن ایام، می نویسد:
"سیمای شهر یکباره دگرگون شد و به رغم تمام مشکلات و کوتاه دستی‎های ناشی از جنگ و اشغال، جانی نو در کالبد مردم دمیده شد و پس از چند سال بی عیدی، نوروز را با تمام امکانات خود جشن گرفتند. ... آزادی‎خواهان نیز به جنب و جوش افتادند و شیخ محمد خیابانی و تنی چند از هم مسلکانش، پس از آنکه 5 سال از برچیده شدن بساط حزب دموکرات گذشته بود ... در روز 18 فروردین 1296 (7 آوریل 1917 ) که مطابق بود با 14 جمادی الثانی 1335، سالروز صدور فرمان مشروطه، موجودیت "کمیته ایالتی آذربایجان فرقه دموکرات ایران" را در غیاب کمیته مرکزی فرقه دموکرات ایران اعلام کردند. دو روز بعد هم روزنامه تجدد، ارگان آن به انتشار آغازید. ... حدود سه‎هفته پس از آغاز انتشار تجدد، دسته‎های سالدات و قزاق به مناسبت اول ماه مه سرود آزادی خوانان در خیابانهای تبریز راه پیمایی کردند و شعارهای انقلابی سر دادند. برگزار کننده این جشن کارگری، شورای نمایندگان سربازان پدید آمده در لشکرهای روس بود. رهبریت این شوراها غالبا در دست انقلابیون بود. شورای نمایندگان سربازان پادگان روسی تبریز، روزنامه‎ای به نام ایزوستیا به زبان روسی منتشر میکرد. این شورا نه تنها در بین سالدات و قزاق فعالیت می‎کرد، بلکه درعین حال درپی ایجاد ارتباط با اهالی و جلب همکاری و هم رایی سازمانهای سیاسی نوظهور محلی بود. ... یکی از رویدادهای جالب این دوره رفتن اهالی شهر و سربازان روسی بر سر خاک ثقهالاسلام و دیگر شهدای آزادی، در روز جمعه، 24 شعبان 35 (15 ژوئن 1917 و 25 خرداد 1296) بود. در این مراسم فراموش نشدنی، که به پیشنهاد شورای نمایندگان سربازان روسی و به کارگردانی کمسیونی متشکل از ایرانیان و روس‎ها برگزار شد، ضمن گل ریزان کردن قبرهای شهیدان، سرودهای شورانگیز و شعارهای برابری و برادری فضا را پر کرد. خیابانی به نام حزب دموکرات و قنبروف، رئیس هیئت اجرائیه، نطقهای موثر و مهیج ایراد کردند. بیانیه‎هایی نیز در همان روز از طرف کمیته ایالتی فرقه و هیئت اجرائیه شورای وکلای سالداتها و.... منتشر گردید. در این نطقها و بیانیه‎ها از استبداد مطلقه روس و مرتجعین خونخوار ایرانی، که‎همدست آنان در سرکوبی آزادی و آزادی‎خواهان ایران بودند، ابراز تنفر، و بر برادری ملتهای ایران و روس تأکید شده بود."
در زمستان و بهار 1918 میلادی (97 ـ 1296) قحطی در سراسر ایران از جمله آذربایجان بیداد می کند. کمیته ایالتی حزب دموکرات، با ایجاد "کمسیون آذوقه و اعانه" دست به گشودن انبارهای ارزاق و تدارک حمل غله به شهر و جیره بندی نان، تا حدی از مرگ و میر ناشی از گرسنگی، می کاهد. در این ایام که مردم آذربایجان علیرغم وزیدن نسیم آزادی، با قحطی و گرسنگی دست به گریبان بودند، سپاه عثمانی به آذربایجان حمله می کند. رئیس نیا در مورد دلایل حمله مجدد سپاه عثمانی به آذربایجان، می نویسد:
"می توان گفت که در این برهه از زمان، کناره گیری روسیه از جنگ و عقب نشینی واحدهای نظامی از آناطولی شرقی و شمال غرب ایران و بی حفاظ شدن قفقاز در حال غلیان و.... چشم اندازهای وسوسه انگیزی برای خیالات جاه طلبانه پانترکیستی رهبران اتحاد و ترقی و به ویژه شخص انورپاشا گشوده بود. انور گویا در این زمان برآن بوده است که به تلافی ولایات عربی از دست رفته، با تصرف آذربایجان ایران و قفقاز جنوبی پایگاهی برای تصرف سرزمینهای ماورای خزر و تشکیل یک امپراطوری ترک پدید آورد."
سپاه عثمانی با کتمان اهداف توسعه طالبانه، ابتدا موفق می شود گروهی از مجاهدین ایرانی را نیز با خود همراه سازد. ولی تلاش عثمانی برای از بین بردن "کمیته آذربایجانی حزب دموکرات" به رهبری شیخ محمد خیابانی، و جایگزینی "جمعیت اتحاد اسلام" وابسته به عثمانی، آزادیخواهان ایران را وادار به مقابله با عثمانی می کند. رئیس نیا در این مورد می نویسد:
"با ورود این قشون، فعالیت درحال توسعه کمیته دموکرات مواجه با اشکال جدی شد. عثمانی‎ها کمیته مورد بحث را که در برابر اعمال تجاوزگرانه اشغالگران ایستادگی می‎کرد، تحت فشار قرار دادند تا جمعیت اتحاد اسلام، که برپا داشته خودشان بود، امکان رشد و توسعه یابد. به‎همین منظور هم بود که خیابانی و دو تن از فعالان کمیته، به دستاویز این که با ارامنه‎همدستی داشته‎اند و به زیان سپاه اسلام می‎کوشند، دستگیر و در تاریخ 1 اوت 1918 (8 ذیقعده 1336) از تبریز تبعید گردیدند. آنان، ابتدا به اورمیه، که تحت اشغال عثمانی‎ها بود، انتقال داده شده، در آنجا زندانی گردیدند و پس از 2 ماه که عثمانی‎ها مجبور به عقب نشینی از آن شهر شدند، گرفتاران را به قارص انتقال دادند."
پانترکیستهای ترکیه امروز نه تنها رفتار آن روزی خود با شیح محمد خیابانی را کتمان می کنند، بلکه با تحریف آشکار سعی در وارونه نشان دادن، اعمال خود می نمایند. برای نشان دادن یک نمونه از تحریف آشکار در مورد شیخ محمد خیابانی و اهداف وی، می توان به ترجمه ترکی کتاب ـ "قیام شیح محمد خیابانی در تبریز" نوشته علی آذری، که در سال 1363 توسط "نشر صفی علیشاه" در تهران چاپ گردید ـ اشاره نمود: ترجمه ترکی این کتاب که در آنکارا به چاپ رسیده، ترکان با تغییر نام کتاب به "آزادستان دولتی و شیخ محمد خیابانی" (دولت آزادستان و شیح محمد خیابانی) سعی کرده اند، در ذهن خواننده این توهم را به وجود آورند که هدف خیابانی از قیام، تشکیل کشور مستقل "آزادستان" بود. رئیس نیا با توجه به اقدامات پانترکیستهای ترکیه در وارونه نشان دادن رفتار خود با خیابانی، چنین می نویسد:
جالب توجه است که ترجمه کتاب «قیام شیخ محمد خیابانی در تبریز» علی آذری به زبان ترکی که اخیرا با عنوان بودار «آزادیستان دولتی و شیخ محمد خیابانی» (دولت آزادیستان و شیخ محمد خیابانی) در ترکیه منتشر شده و تحریفات پان ترکیستی ناروای زیادی در آن راه یافته، مطالب زیر بعنوان «تبعید خیابانی بدست قشون اشغالگر عثمانی» کتاب اصلی کلا حذف گردیده و بجایش این چند سطر سرهم بندی شده مغایر با روح کتاب نوشته شده است: دولت عثمانی، مناسبات با خیابانی: در اثنای یورش روس‎ها به سرزمینهای ترک، ارتش عثمانی مدتی کوتاه ناگزیر از جنگیدن با روس‎ها در قلمرو ایران شد. در این دوره خیابانی و آذربایجانی‎ها که بخاطر استقلال آذربایجان با حکومت ایران در حال مبارزه بودند، از حمایت بزرگ عثمانی برخوردار شده‎اند! قشون عثمانی وقتی به تبریز وارد شد، مدارس ترکی بازشده به دست خیابانی را با معلم تجهیز و به سازمان‎های ترکی دیگر کمک‎های مادی و معنوی کرد!"
حضور عثمانی ها در تبریز و دیگر مناطق آذربایجان تا قبول شکست و تسلیم عثمانی (اکتبر 1918) ادامه می یابد. با شکست عثمانی و عقب نشینی آنان از ایران، خیابانی و یارانش نیز آزاد شده و به تبریز بر می گردند. با برچیده شدن بساط "جمعیت اتحاد اسلام" وابسته به عثمانی به رهبری "یوسف ضیاء بیگ قفقازی" به نفوذ عثمانی در ایران نیز خاتمه داده می شود. رئیس نیا می نویسد:
"عثمانی‎ها در این دوره در تبریز، که تا تسلیم عثمانی در اکتبر 1918 و فروپاشی بقایای نیروهای نظامی آن کشور ادامه پیدا می‎کند، چنان رفتار می‎کردند که گویی برای همیشه در آذربایجان خواهند ماند. انور گویا حتی چند روزپیش از تسلیم عثمانی امیدوار بوده است که پس از برقرار شدن صلح با متفقین، بتواند بریتانیا و ایالات متحده را به شناسایی یک دولت مجزای آذربایجان ترغیب نماید. در همین روزها عثمانی‎ها شایع کرده بودند که «متفقین حاضرند در برابر انعقاد یک صلح جداگانه با عثمانی، انضمام آذربایجان ایران را در امپراطوری عثمانی برسمیت بشناسند» این شایعه چندان قوت گرفته بوده که وزارت خارجه انگلیس وجود چنین توافقی را رسما تکذیب کرد."
با توجه به این که روسها 5 سال قبل از جنگ جهانی اول، یعنی از سال 1909 میلادی، در تبریز و دیگر مناطق آذربایجان حضور داشتند، و صدمات و لطمات جدی بر نیروهای آزادیخواه و مشروطه طلب وارد کرده بودند، ورود سپاه عثمانی به تبریز در سال 1914 و عقب نشینی روس ها، سبب گردید که ابتدا سپاه عثمانی از نظر مردم آذربایجان، نیروهای رهایی بخش به حساب آید. ولی رفتار تجاوز کارانه آنان به ویژه با ورود مجدد سپاه عثمانی به ایران در سال 1918، و دستگیری خیابانی و یارانش و اعمال فشار بر مردم، نفرت مردم را بر انگیخته بود. از طرفی دولت عثمانی که قادر به تامین بودجه نظامی و هزینه های سنگین جنگی نبود، سعی می کرد با اخاذی از مردم شهرهای اشغالی ایران، مایحتاج خود را تامین کند. همچنین دولت عثمانی در کشور خود دست به انتشار اسکناس های بدون پشتوانه ای بنام "قائمه" زده بود؛ که در بین مردم ایران، ارزش چندانی نداشت. رئیس نیا می نویسد:
"حضور عثمانی ها در تبریز این بار نیز، مثل بار اول ـ که دستکم آن بار به جهت اخراج سالدات و قزاق از شهر، ابتدا نجاتبخش می نموده اند ـ مولد مصایب و مشکلاتی برای اهالی شهر بود. مداخلات ناروا در امور دولت و ملت ایران چون والی نشاندن و جمعیت برپا داشتن و روزنامه انتشار دادن، سرکیسه کردن مردم بعناوین مختلف، دست درازی به سفره توده گرسنه و بویژه تحمیل "قائمه" موجب رنجیدگی و نفرت روز افزون بود. ... فرمانده مرکزی عثمانی ... اعلانی طبع و نشر نموده بود، در آن اهالی را تهدید کرده است که «هر کس پولهای کاغذی دولت علیه عثمانی (قائمه) را قبول نکند ... و مثل پول ایرانی متداول نکند ... گرفتار نموده، از یک لیره تا ده لیره جریمه گرفته و صد چوب زده و ده روز حبس خواهد شد و هرکس که در قیمت متداول اشیاء به جهت پول عثمانی تزاید نماید (یعنی ارزش قائمه را کمتر حساب کند) گرفتار و دچار مجازات خواهد شد و ... اسنادی نیز حاکی از آن هستند که فرمانده کل قشون عثمانی تمام مخارج قشون مستقر در خوی را که هر روز هم بر تعدادشان افزوده می شد، به اهالی شهر تحمیل می کرده و روز به روز نیز بر تحمیلات خود می افزوده است، چندان که اهالی با آن همه پریشانی نمی توانستند از عهده این همه تحمیلات بر بیایند و خیلی ها ترک دار و دیار را تنها راه چاره می یافته اند. ... بدیهی است که این وضع کم و بیش دامنگیر اهالی تبریز نیز بود."
در جنگ جهانی اول، که ایران علیرغم بی طرفی، عرصه تاخت و تاز طرف‎های درگیر در جنگ شده بود، متحمل تلفات و خسارات جبران ناپذیری می گردد. در طول جنگ خسارت وارده به آذربایجان، از طرف سپاه عثمانی که ادعای نجات آذربایجان را داشت، 27 میلیون تومان برآورد می گردد!
علیرغم ادعای امروزی پانترکیست های ترکیه، مبنی بر "نجات آذربایجان از دست روسها در سال 1918" و تلاش آنان برای کتمان اهداف واقعی سلف خود مبنی بر تصاحب آذربایجان، گویا محافل تجزیه طلب و پانترکیستی کشورمان، هیچ ابایی ندارند که حمایت خود را از تلاش عثمانی برای تصاحب آذربایجان، بیان کنند! یکی از این محافل تجزیه طالب و ایران ستیز که با نام مستعار "مئهران باهارلی" مطالبی منتشر می کند، با حمایت از تلاش برای تجزیه و تصاحب آذربایجان توسط عثمانی و عمال ایرانی آن در سال 1918، چنین می نویسد:
"... مجدالسلطنه افشار اورومی والی آذربایجان نیمه مستقل ـ تحت الحمایه عثمانی ... است. ... برداشت بسیاری از مقامات دولتی ایران از دوره کوتاه مدت رهائی آذربایجان جنوبی توسط نیروهای عثمانی به صورت «تجزیه» آذربایجان از ایران نیز، موید واقعیت انفصال و وضعیت نیمه مستقل آزربایجان جنوبی در این مدت از ایران است. ... در طول مدت حاکمیت مجدالسلطنه افشار اورومی بر آذربایجان جنوبی تحت الحمایه عثمانی، توده مردم ترک به طور گسترده ای در سرتاسر آذربایجان از جان و دل با حاکمیت جدید همکاری می نمودند. ... دوره حاکمیت کوتاه مدت مجدالسلطنه در آذربایجان جنوبی تحت الحمایه عثمانی، همچنین دوران رستاخیز فرهنگی ـ ملی ترکی در آذربایجان جنوبی است. این حاکمیت ... پیشاهنگ اقدامات عملی برای تشکیل هسته اولیه دولت ملی ترک در آذربایجان جنوبی است. ..."

لینک نوشته رحیم رئیس نیا، با عنوان "نقش تبریز در مقابل قشون های عثمانی در جنگ جهانی اول"
solgunaz.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست