سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

رویا های لال


طاهره بارئی


• رویا های من
مدهوش بوی پیچ امین الدوله اند
میخواهند سراسیمه به خیابان بزنند
و تمام راسته‍ی کفاشان را در باغ سپهسالار
بدوند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۱ ارديبهشت ۱٣۹۱ -  ۱۰ می ۲۰۱۲


 رویا های من
نمیدانند چگونه گفته شوند
آنها یادشان رفته
یا اصلاً از اول نمیدانستند
چطور چون فوجی از کلمات
از صندوقچه‍ی سینه
به پرواز درآیند

کلمات برایشان سخت است
مثل سنگ
و نمیدانند
چگونه عقابی شوند
بر سر شان نشسته
چون تخمه ای آنها را بشکنند

رویا های من
ازینکه آهنگر باشند
لباس چرمی بپوشند
و با پتک و سندان
به کلمات ور بروند
به تنگ آمده اند

رویا های من
حتی حرف زدن نمیدانند
نمی فهمند تا کی
اینهمه حس مطبوع و نرم و معطر را
چون آبی برای شستن دندانها و لثه ها
باید در دهان بچرخانند؟

رویا های من
از دندانپزشک ها به تنگ آمده اند
از آمپول بی حسی
چرخ کردن مینا
خالی کردن عصب
پر کردن ریشه با سرب

رویا های من
مدهوش بوی پیچ امین الدوله اند
میخواهند سراسیمه به خیابان بزنند
و تمام راسته‍ی کفاشان را در باغ سپهسالار
بدوند
تا برسند به دکه‍ی فروش تمبر های یادگاری
و آنجا
از لای تمبر های رنگین و چشم نوازی که دکه دار
ریخته روی چرخ
هر چه را که نشان از سرزمینی دارد
با باغهای عجیب
شاخ و برگ سحرآمیز
میوه های افسون کننده
جدا کرده
و تنها سکه‍ی کودکیشان را بدهند
تا فروشنده آنها را
در یک پاکت کوچک
با کاغذ شفا ف روغنی
کف دستشان بگذارد

رویا های من
می خواهند
راه بیفتند
و از سر چهارراه نادری
یک دسته گل میخک
برای خانم معلم بخرند
و با اتوبوس دو طبقه
که از آفتاب زمستانی آکنده است
طوری سروقت به خانه بازگردند
که زنگ مدرسه‍ی بعدازظهر را دیر نکنند

رویا های من میخواهند
روی دیوار های مدرسه
رنگ دوستی بزنند
و موقع خواندن سرود صبح
دسته جمعی در محبت ِ نُتها غرق شوند

رویا های من
لال بدنیا آمده اند
حرف نمیزنند
نگاه میکنند
می بویند
لمس میکنند
                            گوش می سپارند

 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست