سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

خیزش کارگری راهگشای رهایی
در بزرگداشت روز جهانی کارگر


محمدحسین یحیایی


• راه برون رفت از این تنگنا اتحاد همه نیرو های آزادی خواه و شرکت فعال کارگران در آن است. هیچ جنبشی در کشور بدون شرکت مستقیم کارگران به پیروزی نخواهد رسید. خیزش کارگری راهگشای آزادی و آذرخشی امید بخش در این دوران تاریک است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۰ ارديبهشت ۱٣۹۱ -  ۲۹ آوريل ۲۰۱۲


جنبش ها و انقلاب های اجتماعی که دگرگونی های ژرفی در جامعه و جهان آفریده اند، نشان می دهند که طبقه کارگر در خیلی موارد که گرفتار نظام های استبدادی و محروم از حزب طبقه خود باشد، آخرین حلقه ای هست که به جنبش ها و انقلابات می پیوندد. پیوند کارگران با گروه ها و اقشار دیگر اجتماعی که خواهان تغییر اند سرنوشت جنبش ها و انقلابات را در راستای پیروزی تعیین می کنند. یکی از عوامل مهم در دیر کرد کارگران در پیوستن به جنبش ها و خیزش های اجتماعی، موقعیت اقتصادی و گاهی محرومیت های اجتماعی این طبقه است که با نیروی کار خود امرار معاش و زندگی می گذرانند. آنان انباشت مالی آنچنانی ندارند که بتوانند در روز های بحرانی و دوران گذار ارتزاق کنند. از آن رو طبقه کارگر و زحمتکش در روز های نخست شکل گیری جنبش های اجتماعی محتاطانه و محافظه کارانه عمل می کنند.
پیوستن طبقه کارگر، بویژه کارگران و کارکنان شرکت نفت در ماه ها و روز های واپسین انقلاب بهمن ۱٣۵۷ ضربه سهمگینی بر پیکر رژیم شاهنشاهی وارد کرد و آن را گام به گام به عقب راند و در نهایت به تاریخ سپرد. بنابرین، آنچه انقلاب ایران را به پیروزی رساند، ولی مورد بی رحمی و بی مهری دزدان انقلاب قرار گرفت، طبقه کارگر و زحمتکش کشور بود. طعم خوش و روز های شیرین آزادی به درازا نکشید. روحانیت با بازار و ارتجاع همدست خود با استفاده از باور های مذهبی به مخدوش کردن افکار و اندیشه های کارگری پرداخت تا طبقه کارگر و زحمتکش را از سنت های دیرین خود که با فداکاری های فراوان بدست آورده بود دور سازد. نخست شورا های اسلامی را جایگزین سندیکا های کارگری کرد و به شدت با فعالیت سندیکایی و صنفی کارگران مخالفت کرد. شعار ها و خواسته های کارگران با سخنرانی ها، بیانیه های چند ماده ای رهبری و عوام فریبی نوچه گان نورسیده که به باز سازی خود پرداخته بودند تهی و نابود کرد، سپس پیش نویس قانون کار از سوی کسانی تهیه شد که هیچ شناختی از کار و کارگر نداشتند و کار را ابزار تولید و کارگر را عامل آن می پنداشتند که با فروش کار خود مزد می گیرد و هیچگونه حقی در تولید و پیآمد آن ندارد.
جنگ و ادامه طولانی مدت آن فرصت دیگری به دست رژیم داد که با هرگونه سازماندهی و فعالیت اجتماعی و صنفی مخالفت کند و با توجه به شرایط جنگی کارگران و زحمتکشان را از سوی خود و کارفرمایان تازه به دوران رسیده استثمار نماید. در تمام این مدت سخن از سندیکا و فعالیت های صنفی جرم و سزاوار زندان و کشتار بود. در همین مدت همه احزاب و سازمان های سیاسی که خود را مدافع حقوق کارگران و زحمتکشان می نامیدند به شدت سرکوب و اعضای آنها دستگیر و زندانی شدند که در سال های بعد اکثر آنان در دادگاه های فرمایشی و لحظه ای رژیم جان باختند.
با پایان جنگ ویرانگر که منابع اقتصادی کشور را بر باد داد و اکنون هیچکدام از بازیگران اصلی آن، مسئولیت آن را بعهده نمی گیرند، دوران سازندگی آغاز شد و لیبرالیسم اقتصادی به اقتصاد سیاسی کشور باز گشت. رونق اقتصادی انباشت سرمایه و بازار کار را گسترش داد، برخی از نیرو های برگشته از جبهه با بهره گیری از امتیازات سیاسی و اقتصادی در بازار سرمایه و کار و عمران مشغول شدند. در مدت کوتاهی به سرمایه های هنگفتی دست یافتند، منطق نظامیگری را با آموزه های اسلامی و ذوب در ولایت در هم آمیختند و در بازار کار بکار بردند. الگوی رشد اقتصادی مرد خود خوانده سردار سازندگی، برخی از کشور های آسیای جنوب شرقی بود که بدون گشایش فضای سیاسی و آزادی، رشد اقتصادی را پیش ببرد. در نتیجه با هر گونه سازماندهی سیاسی بویژه جنبش کارگری و سندیکایی به شدت مخالفت می کرد. رشد اقتصادی در این دوره که بیشتر بر ساخت وساز، دلالی و بورس بازی استوار بود، فاصله طبقاتی را به سرعت افزایش داد. دستآورد اینگونه رشد اقتصادی تورم روز افزون بود که بخش مهمی از دستمزد کارگران را می بلعید. کارگران و زحمتکشان هیچگونه پناهگاهی نداشتند که بتوانند خواسته های صنفی و سیاسی خود را در جامعه بازتاب دهند. نظام جدید پای در جای پای نظام پیشین گذاشته بود که با طبقه کارگر و سازمان های آن دشمنی دیرینه داشت. در پایان این دوره روشنفکران، زحمتکشان و دگر اندیشان به تکاپو افتادند تا از این ظلمات گسترده در جامعه نجات یابند و دوره دیگری بنام اصلاحات آغاز شد.
رهبری اصلاحات را مردی ضعیف از تبار و مسلک روحانیت بعهده گرفت. فضای باز سیاسی را شعار خود قرار داد. اقداماتی هم از سوی روشنفکران، دانشگاهیان و فعالین اجتماعی انجام گرفت. در بخش فرهنگی، انتشاراتی، ترجمه و هنر نیز اقدامات چشمگیری صورت گرفت. از موج شدید کشتار دگر اندیشان در داخل و خارج کاسته شد و برخی از نیرو های موازی در نهاد های مختلف با نام نیرو های خود سر افشا شدند، ولی بازهم با سازمان دهی و تشکیل احزاب سیاسی مستقل از رژیم مخالفت شد. در این دوره هم اقتصاد سیاسی دوران سازندگی بی کم و کاست ادامه یافت. بنابرین با افزایش فاصله طبقاتی و توزیع ناعادلانه ثروت در جامعه، زمینه ناخشنودی و خیزش های اجتماعی را در بخش های محروم جامعه افزایش داد. برخی از حامیان رژیم که فرصت مطالعه و اندیشیدن را پیدا کرده بودند، زبان به انتقاد گشودند و اصل ولایت و ساختار رژیم را زیر سئوال بردند. رژیم تاریک اندیش برای نجات خود حیله و نیرنگ دیگری آفرید. تیمی از نظامی امنیتی ها را با نام مهر ورزی، عدالت خواهی و کار آفرینی به میدان فرستاد.
این تیم در اولین فرصت به قول خود دانشگاه ها را پاکسازی کرد. نهاد های مدنی و صنفی را که برخی قدمت دیرینه و چندین دهه داشتند تعطیل شدند، از انتشار روزنامه و کتاب جلوگیری شد. همه دستآورد های دوران اصلاحات از بین رفت. موج مهاجرت و فرار مغز ها از کشور به سرعت و شدت افزایش یافت. برخی از فعالین سندیکایی که با نهاد های بین المللی کار در ارتباط بودند باز داشت و روانه زندان شدند. اغلب انجمن ها و شورا های اسلامی هم تعطیل شدند. مردی که خود را از جنس مردم می خواند با عوام فریبی به جنگ نهاد های مردمی و تشکل های کارگری آمده بود. در ظاهر نهاد های بین المللی را به باد تمسخر می گرفت ولی در عمل خواست بانک جهانی و صندوق بین المللی پول را پیش می برد. با اجرای طرحی بنام هدفمند کردن یارانه ها و پخش پول نقد بین مردم و واردات بی رویه برای پیشگیری از افزایش قیمت ها، از یک سو تولیدات داخلی را نابود کرد و از سوی دیگر نتوانست مانع از افزایش قیمت ها شود. بحران عمیق همه تارپود اقتصاد را در بر گرفت. ارزش پول ملی در مدت کوتاهی ٨۰ درصد کاهش یافته، کسری بودجه میزان نقدینگی را تا ۴۰۰ هزار میایارد تومان بالا برد و بر اساس گزارش بانک مرکزی قیمت مواد خوراکی در مقایسه با فروردین سال گذشته ٣۵ درصد افزایش یافت. این افزایش قیمت همچنان ادامه دارد.
در این میان کارگران و زحمتکشان بیشتر نگران بیکاری خود هستند، هزاران کارگر به صورت پیمانی و یا موقت استخدام شده اند که هر لحظه با خطر بیکاری روبرو هستند. این کارگران از هیچگونه بیمه ای برخور دار نیستند. میلیون ها تن از آنان با خانواده خود زیر خط فقر زندگی می کنند. شورای عالی کار حداقل دستمزد را برای سال ۱٣۹۱ نزدیک به ٣۹۰ هزار تومان تعیین کرده است. علی دهقان نیا عضو هیئت مدیره کانون شورا های اسلامی کار استان تهران به ایلنا( خبرگزاری کار) می گوید. ۷۰ درصد کارگران زیر ۵۰ درصد خط فقر گذران معیشت می کنند، زیرا سند هزینه خانوار کارگری بیش از یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در ماه است. اوضاع اقتصادی به شدت بحرانی و نگران کننده است. رکود تورمی وزیر صنعت، معدن و تجارت را هم نگران کرده می گوید. ۱٨ هزار واحد نیمه تمام در کشور وجود دارد، ۷۰ درصد ظرفیت واحد های تولیدی و صنعتی دچار رکود و کم کاری هستند. بنابرین هزاران شغل در آینده نزدیک از بین خواهند رفت. داریوش قنبری و علیرضا محجوب عضو فراکسیون کارگری مجلس و پادوی دائمی ولایت هم نگران افزایش بیکاری است و می گویند. امکان حفظ شغل های موجود از بین رفته به آن تعداد شغل هم ایجاد نشده است. محمد عطاردیان رئیس انجمن صنفی کانون عالی کار فرمایان در شورای عالی اشتغال می گوید. ( ایلنا) ۲ میلیون فرصت شغلی طی یک سال گذشته در واحد های تولیدی نابود شده، نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی بین زنان و مردان به ترتیب بیش از ۵۰ و ٣۰ درصد برآورد می شود و این روند در میان این قشر همچنان رو به افزایش است و بیکاری هم اکنون از ۲٣درصد گذشته است، هر چند بیکاری واقعی خیلی بیش از این میزان است.
بنابرین کارگران و زحمتکشان کشور در شرایطی به پیشواز روز جهانی کارگر می روند که با مشکلات معیشتی، سیاسی و صنفی فراوانی روبرو هستند. صد ها فعال کارگری و سندیکایی گرفتار زندان و گروگان رژیم اند، هزاران کارگر ماه ها است از دریافت دستمزد و حقوق خود محرومند و ده ها کارخانه و گارگاه یکی بعد از دیگری تعطیل می شود. فاطمه آلیا نماینده مجلس و عضو کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به خبرنگار خانه ملت می گوید. مجلس ۲۰ میلیارد تومان را برای اجرای افشای نقض حقوق بشر در آمریکا و انگلیس اختصاص داده است. این در حالی است که طبقه کارگر و زحمتکش کشور از برگزاری جشن اول ماه مه ( ۱۱ اردیبهشت) محرومند. ماده ۲۷ از قانون اساسی می گوید. تشکیل اجتماعات و راهپیمایی بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است. این ماده همواره ابزاری در دست عوامل رژیم است که گاهی کفن پوش، زنجیر بدست، نعره کشان به خیابان می ریزند تا ترس و وحشت بیآفرینند و با حمایت نیرو های نظامی و انتظامی به حقوق مردم نعرض نمایند.
اول ماه مه روز همبستگی کارگران جهان از سال ۱٨٨۶ تا کنون به شیوه های مختلف در اغلب کشور های جهان برگزار می شود. در کشور های سوسیالیستی سابق و کنونی و برخی دیگر از کشور های جهان برای بزرگداشت طبقه کارگر تعطیل عمومی است. در برخی از کشور های پیرامونی هم این جشن بزرگ کارگری همراه با راه پیمایی برگزار می شود. این راهپیمایی ها در طول بیش از یک قرن دستآورد های فراوانی برای کارگران و زحمتکشان داشته است. درخواست کارگران نخست در این گردهم آیی ها به زبان آورده می شود و سپس از سوی از سوی سندیکا ها و فدراسیون های کارگری به دولت و مجلس انتقال می یابد. بنابرین اول ماه مه روز همبستگی کارگران و زحمتکشان با سایر اقشار اجتماعی است. از دستآورد های آن توده های مردم بهره مند می شوند.
رژیم جمهوری اسلامی پایگاه مردمی خود را از دست داده است، نتیجه انتخابات ۱۲ اسفند که در برخی از سایت ها منتشر شد آن را نشان می دهد، تغییراتی هم در رفتار رژیم دیده می شود ولی از هر گونه تجمع به هر عنوانی وحشت دارد. در رابطه با برگزاری تظاهرات و راهپیمایی های اول ماه مه به همان شیوه سال های گذشته عمل کرد. نخست اخبار راهپیمایی و تظاهرات اول ماه مه را در بیابان های اطراف بهشت زهرا پراکند و سپس محمد نجار وزیر کشور گفت. اگر درخواستی بیآید مورد بررسی قرار می گیرد. در این راستا محمود عباس زاده دبیر کمسیون ماده ۱۰ احزاب در وزارت کشور گفت. درخواستی از خانه کارگر برای راهپیمایی در روز کارگر دریافت نشده است. بنابرین هر اقدامی در این راستا جرم تلقی خواهد شد. راه برون رفت از این تنگنا اتحاد همه نیرو های آزادی خواه و شرکت فعال کارگران در آن است. هیچ جنبشی در کشور بدون شرکت مستقیم کارگران به پیروزی نخواهد رسید. خیزش کارگری راهگشای آزادی و آذرخشی امید بخش در این دوران تاریک است...

محمد حسین یحیایی
mhyahyai@ yahoo.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست