سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

بازهم در باره ی تحریم ها


س. سعیدی


• گرایش سوم در مخالفتِ مطلق با سیاست و نظراتِ وابستگی و دلبستگی به امپریالیست های گرایش اوٌل، و نیز با پرهیز از دید «دایی جان ناپلئونی» گرایش دوٌم، رو به مردم دارد و به دور از بازی در زمین امپریالیسم، یا همسویی با شیپور تبلیغاتی رژیم، تبلیغ و عمل سیاسی مستقل خود را جهت عقب راندن رژیم به کار می گیرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۰ دی ۱٣۹۰ -  ۱۰ ژانويه ۲۰۱۲


با جدٌی شدن تهدیدها و اعمال پاره ای تحریم ها در هفته های اخیر، موضوع جنگ احتمالی و حمله به ایران که مدتی در صدر تبلیغات و موضوعاتِ رسانه ای و نیز بحث های اپوزیسیون بود، اگر که نه فراموش بلکه در حاشیه و سایه قرار گرفته است. امٌا موضع گیری در قبال تحریم ها، به علٌتِ ماهیٌتِ پیچیده و گونه گونی میزان فشار و دامنهً تأثیراتشان درعرصه های گوناگون، به همان سادگی و صراحتِ موضع گیری در قبال جنگ نیست، و به جای فقط دو گرایش له وعلیه، حالا گرایش یا گرایش هایی دیگر به دو گرایش قبلی اضافه شده اند. گرایش های موجود در قبال تحریم ها را شاید بتوان به حداقلٌ سه بخش زیر تقسیم بندی نمود:
۱- گرایش اوٌل با تأکید و حمایتِ مطلق از تحریم های همه جانبهً نامحدود مطلق، درهمان گرایش حمایتِ مطلق از جنگ و ضرباتِ نظامی علیه ایران قرار دارد. این چنین گرایشی حاضراست برای ساقط شدن (کردن) رژیم فاسد و استبدادی-اسلامی ایران به تحریم مطلق و حملهً نظامی امپریالیستی و دخالتِ دولت ها و نیروهای فاسد و ارتجاعی دیگر، امید و به خیال و تصوٌر نجاتِ و آبادی ایران دل بندد. غافل از اینکه نتیجهً مستقیم چنین اقدامات و حملهً نظامی احتمالی، اگر نه سرکار آمدن یک «آلترناتیو» فاسد ضدمردمی دیگر، و اگر نه بُروز یک جنگ داخلی کور و ایجاد ناامنی و فلاکتِ بیشتر، بلکه حدٌاقل و در بهترین حالت تقویٌت و تثبیت سبعیٌت و درٌنده خویی همین حکومت موجود و افزایش سیاه لشکری آن خواهد بود. این گرایش چه بخواهد چه نخواهد خوراکِ تبلیغاتِ جنگی ج.ا. را فراهم می کند و دستش را برای عوامفریبی بیشتر باز می گذارد.
۲- گرایش دوٌم به طور مطلق با هرگونه محاصره و تحریمی مخالفت کرده و آن را برضد منافع مردم تلٌقی می نماید. موضع این گرایش در بارهً جنگ، همچون گرایش سوم، منتها با بزرگنمایی در امکان وقوع آن، به درستی در برابر هرگونه حمله نظامی به ایران قرار گرفته و مخاطراتِ آن برای مردم و کشور را گوشزد می نماید. امٌا همین اصرار و تأکید را به هرنوع تحریمی هم تعمیم میدهد. گرایش مذکور آن چنان بر نگرانی و ترس خود از تأثیرمخرٌبِ تحریم ها بر «وضع مردم» تأکید و اصرار می ورزد و همهً نابسامانی ها را ناشی از تبعاتِ اعمال این تحریم ها می داند که ناخواسته، امٌا عملأ، چشم بر ماهیٌت و و موجودیٌتِ همیشه فاسد و ضدمردمی رژیم می بندد و آن را به عنوان عامل اصلی و تام و تمام بحران موجود و گرانی و فقر و فساد و توٌحش و استبداد مطلق، از آماج حمله و تبلیغات خارج می سازد. تا جایی که حتیٌ شکستِ طرح کپی شده و ناقص پرداختِ «رایانه ها»، که از ماه ها پیش قابل تشخیص و مورد اعترافِ برخی مقاماتِ رژیم بوده، را هم ناشی از اعمال تحریم های این دوسه هفته می داند. این گرایش که گویا انتظار نداشته با اعمال تحریم ها آب از آب تکان بخورد و ناگهان با تأثیرات ِآن ها روبرو شده، به جای آن که «اثرات فاجعه فروپاشی ارزش پول داخلی» را به کارزار مبارزاتی مردم تبدیل کند، رجزخوانی های رژیم را بزرگ کرده و آن را نه از گیجی و سردرگمی رژیم بلکه نشانهً قدرتگیری آن در پی اعمال تحریم ها برمی شمارد؟ مگر قلدرمآبی های بچٌه گانه و پارس کردن های رو به خارج رژیم و بگیر و به بندها و زندانی کردن و شکنجهٌ مردم داخل، حرکتِ جدید و تازهٌ این رژیم و از اثراتِ تحریم ها می باشد؟
٣- و امٌا گرایش سوم در مخالفتِ مطلق با سیاست و نظراتِ وابستگی و دلبستگی به امپریالیست های گرایش اوٌل، و نیز با پرهیز از دید «دایی جان ناپلئونی» گرایش دوٌم، رو به مردم دارد و به دور از بازی در زمین امپریالیسم، یا همسویی با شیپور تبلیغاتی رژیم، تبلیغ و عمل سیاسی مستقل خود را جهت عقب راندن رژیم به کار می گیرد. این گرایش ضمن مفید دانستن تحریم های تنبیهی و ضرباتی علیه رژیم، و ضمن ابراز تأسٌف و با آگاهی و پیش بینی از خساراتِ واردهً ناشی از پاره ای تحریم های دیگر به مردم و بنیهً اقتصادی کشور، توجٌه خود را تنها و تنها در جهتِ بهره برداری بهینه از بحران موجود و کانالیزه کردن اعتراضات و نافرمانی مدنی مردم برای گسترش فشار و تشتت درونی بیشتر رژیم مبذول می دارد. در ضمن برخلافِ تصوٌر و انتظار نابجای گرایش دوٌم مبنی بر بی اثری تحریم ها بر رژیم و نیز ترسیدن و ترساندن و دلسرد کردن مردم از های و هوی توخالی رژیم در حال احتضار، این باور را تبلیغ می کند که هیچ تحریم ومحاصره یا اقدامی مشابه، تا زمانی که جنبش اعتراضی مردمی و اپوزیسیون، فقط و فقط نظاره گر تبعات وتأثیراتِ آن ها باشند،هرگز به تنهایی تأثیری در فروپاشی یا عقب نشینی استبداد نخواهد داشت.
   لذا تا دیرتر نشده و فرصت ها بیش از این از دست نرفته باید به جای نالهً شبگیر، «طرحی نو درانداخت». ایده آل می بود اگر یک تشکیلاتِ سیاسی آگاه و رزمندهً کارگری فراگیر یا دمکراتیک مردمی، سُکان مبارزاتِ مردم را به دست داشت. امٌا درفقدان این مهٌم نمی توان و نباید نشست و منتظر ماند. برای جلوگیری از پاشیدگی کامل کشور در پی جنگِ خارجی یا نزاع های ارتجاعی داخلی، می توان و باید به راهکارهای عملی دیگری دست یافت. تبلیغ شعار بسیج کنندهً توده ای برگزاری رفراندوم و انتخاباتٌ آزاد و آنگاه تعیین هیئتِ موقتِ انتقالی قدرت به نمایندگان مردم و قانون گزاری جدید، یا طرح هایی مشابه، شاید گام اوٌل باشد تا بعد...

س- سعیدی ۱۶ دی ۱٣۹۰ 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست