سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سرگردانی تئوریک روشنفکران و نواندیشان دینی
به بهانه کنفرانس روحانیت شیعه در چشم انداز تحولات ایران [۱]


آرش سلیم


• شاید بهترین روش عملی برای کم تر کردن نقش منفی و مخرب نهاد رسمی شیعه، تمسک بر همان بحث عدم حضور امام معصوم باشد که بسیاری از مراجع و فقهای شیعه به آن اعتقاد دارند. همان بحثی که می گوید در عصر غیبت نمی توان احکام شرع را اجرا کرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۴ آذر ۱٣۹۰ -  ۵ دسامبر ۲۰۱۱


سرگردانی تئوریک روشنفکران و نواندیشان دینی
به بهانه کنفرانس روحانیت شیعه در چشم انداز تحولات ایران [1]

نهاد رسمی دین سازمان یافته (مرجعیت شیعه) یکی از معضلات جامعه ایران است. در کنار سایر عوامل، حل و یا مدیریت این مشکل چالش جدی اندیشمندان و معماران ایران آزاد و آباد فرداست. تدوین یا فرموله کردن استراتژی بهینه، می تواند به توسعه سیاسی و اجتماعی و گذار به دمکراسی پایدار کمک کند و راه رشد و پیشرفت و آبادانی ایران را هموارتر سازد. بعد از همه فراز و نشیب ها و آزمون گفتمان های گوناگون نواندیشی دینی، بسیاری به این نتیجه رسیده اند که بدون «اجتهاد در اصول» هیچ اصلاح معناداری در جریان غالب شیعه حوزه ها میسر نخواهد شد و در نتیجه نمی توان به پایان سه دهه هژمونی و انحصار تحمیلی ویرانگر روحانیون بر دنیای اندیشه در داخل کشور امیدوار بود. شوربختانه هجوم و تجاوز حوزه های علمیه شیعه به دانشگاه ها و به ویژه به علوم انسانی، با عاملیت وزیر علوم دولت احمدی نژاد، شتاب بیشتری گرفته است. تجاوزی که برای دانشگاه ها و آینده ایران فاجعه آفرین است. آیا مشکل با اجتهاد در اصول حل می شود؟ مگر می توان اصول دین را تغییر داد و یا اصلاح کرد؟
1) به گمان نگارنده مشکل اصلی درک نادرست و یا مغشوش از دین و همان اصول دین است. گفتمان بسیاری از روشنفکران و اندیشمندان دینی بر همین درک نادرستِ متولیان رسمی دین بنا شده است. جای شگفتی نیست که عدم استحکام و انسجام ساختاری را می توان در گفتمان جریان های فکری نواندیشان دینی/ مذهبی مشاهده کرد. به عبارت دیگر بسیاری از روشنفکران دینی آن چه را که از متولیان رسمی دین به ارث برده اند، بدون اندیشیدن و تعمق پذیرفته اند. در نتیجه ناخواسته به رنگ آمیزی و تزیین «ساختاری معیوب» پرداخته اند. فراموش نشود که مبدا بسیاری از تفسیرها و تاویل ها به دوران و حاکمیت هایی برمی گردد که، بعد از وفات پیامبر با عنوان «جانشین» پیامبر، در حال جنگ و کشورگشایی بوده اند.
2) اصول دین را نه می توان تغییر داد و نه این اصول می تواند شامل اجتهاد شود. پس چگونه می توان به درک درستی از اصول رسید. مگر از «اصول» می توان قرائت های گوناگون داشت؟
3) اگر نقطه شروع پاسخ به مورد 2، بررسی و پاسخ به پرسش زیر باشد شاید بتوان به قرائتی واحد از فلسفه و اصول دین رسید:
چرا خدای واحد، پیامبران متعدد و بنا بر درک رایج دین های گوناگون فرستاده است. به عبارت دیگر بر مبنای قرآن دلیل بعثت پیامبران متعدد و هدف بعثت آن ها چیست؟
4) درک رایج هر دو گروه علمای حوزوی و نواندیشان دینی از بعثت پیامبران، عموما بر سه مولفه زیر استوار است:
i. جهانی بودن مخاطب هر پیامبر (اولوالعزم)
ii. کامل تر بودن دین پیامبران جدیدتر (یا انحراف دین قبلی)
iii. شریعت حضرت محمد به مثابه کامل ترین دین و دین جاودانه!
5) بنابر آنچه قرآن می گوید، هر سه مولفه بالا مفروضاتی نادرست است. چنین فهم نادرستی از دین و ایمان نه تنها ضد آزادی و پیشرفت شده است، بلکه خود محل نزاع و ستیزه و مواردی جنگ و خونریزی بین پیروان پیامبران و حتی بین مومنان به یک پیامبر شده است. هدف این یادداشت بررسی این عوامل نیست. مغز مدعا در شماره های 6 و 7 و 8 آمده است اما برای بحث تفصیلی آن از منظر قرآن به مقاله هایی پژوهشی ارجاع داده شده است.
6) بنابر قرآن هر پیامبر برای هدایت و آموزش مخاطبی ویژه و به زبان همان جمعیت مخاطب و از میان همان قوم برانگیخته شده است [2] [3] .
7) بعثت پیامبر جدید برای آوردن پیامی جدید و کامل تر نبوده است. در قرآن دین همه پیامبران ابراهیمی که نخست توسط حضرت ابراهیم معرفی شده است، اسلام خوانده شده است. اصول این دین همان سه اصل معروف توحید و نبوت و معاد می باشد. به عبارت دیگر هیچ فرقی بین دین حضرت ابراهیم و دین پیامبران بعد از او وجود ندارد [4] [5]. برای مثال همین جا می بینیم که «اصل نبوت» می شود ایمان به همه پیامبران و کتاب آن ها و نه ایمان به یک پیامبر. این خود از بسیاری از نزاع ها و نجس خواندن دیگران و خون ریزی ها می کاهد. تنها تفاوت هایی در شکل عبادات و احکام شریعت پیامبران وجود داشته است. این تفاوت در شکل عبادات و قوانین (احکام) شریعت هر پیامبر، در مقایسه با ثابت بودن اصول دین همه پیامبران ابراهیمی، خود می تواند دلیلی باشد بر ماهیت متغیر قوانین و شکل عبادات در دین ابراهیمی!
8) خدا مشمول رشد و تکامل نیست که بخواهد، با افزایش دانش و یا معرفت، پیامبر جدید بفرستد. قومی بودن مخاطب هر پیامبر و ثابت بودن اصول که فراگیر است (6 و 7)، ادعای پیامبر آخر و دین آخر برگزیده بهتر را بی معنی می کند. لازم به یادآوری است که «صفت» «خاتم النبین» که یک بار در قرآن برای حضرت محمد استفاده شده، «مشروط» به زمان خودش و «مقید» به مباحث دیگر چون محلی بودن مخاطب پیامبران و دین اسلام مشترک ابراهیمی می باشد. در زمان بعثت پیامبر، حضرت محمد آخرین پیامبر بوده است. ممکن است در آینده نیازی به فرستادن پیامبر در سیاره زمین نشود. اما در همین زمان ما ممکن است در سیاره های دیگر پیامبرانی در قید حیات و در حال هدایت و آموزش مخلوقات دیگر باشند. در رابطه با فهم بهتر صفت خاتم النبین این مثال کمک می کند: در زمان احمد شاه او آخرین پادشاه ایران بود. ممکن بود که بعد از او شاه دیگری داشته باشیم و یا نداشته باشیم.
9) با توجه به موارد بالا و این که بنا بر قرآن کلمات خدا نامحدود است و همچنین این که خود قرآن بارها و بارها به آیات خارج از قرآن و مشاهده و تعقل و تفکر و تدبر در آن ها ارجاع می دهد؛ «دین» به «یک بسته» مشخص و متعین فرستاده شده از طرف خدا محدود نمی شود! حضرت محمد چون سایر پیامبران برای هدایت و آموزش مخاطبی ویژه به پیامبری مبعوث شد. هم جمعیت مخاطب و هم مکان جغرافیایی محل زیست مخاطبین پیامبر و هم زبان عربی و زبان کتاب پیامبر، به صراحت و مکرر در قرآن بیان و بر آن تاکید شده است. و این خود علاوه بر اصل قرآنی است که همه پیامبران از قوم خود و به زبان قوم خود و برای هدایت و بشارت و هشدار قوم حود برانگیخته شده اند. بدیهی است کسی که می خواهد مردمی را آموزش دهد و هدایت کند و (به بنا بر آیات متعدد بعثت) برای آن مردم آیات کتاب را بخواند، باید بتواند با آن مردم از طریق زبان ارتباط برقرار کند. با اشاره دست و لب خوانی نمی توان مطلبی را آموزش داد. محمدِ «امیّ» از میان «امیین» ساکن مکه و حومه و برای هدایت آن مردم مبعوث شد. در این رابطه توجه به این نکته که عدم دقت در آن اغلب موجب ابهام و موضع گیری می شود شایسته توجه ویژه است: دعوت یک جمعیت مشخص «محلی» مخاطب هر پیامبر و هدایت آن ها، از «فراگیر» بودن پیام دین اسلام ابراهیمی نمی کاهد. وظیفه حضرت محمد دعوت قوم خود به دین اسلام ابراهیمی و هدایت و آموزش امیین مقیم مکه و حومه آن بوده است. حال اینجا به اصل گوناگونی آفرینش در نژاد و رنگ و زبان که در قرآن آمده است نمی پردازیم. خدای عادلی که مصلحت خلقت را در این تنوع دیده است، پیامبر و هدایتگر هر قوم را هم از همان قوم و با زبان خودشان فرستاده است.
10) اگر روشفکران و نواندیشان دینی قرآن را از دید یک مخاطب محلی آن زمان و در آن فضا بخوانند به درکی ساختاری شامل موارد بالا خواهند رسید. عدم تمایز بین آیاتی که برای زمان و مکان و حتی رخدادی ویژه آمده است، و آن دسته از آیاتی که بیانگر اصول است، علت العلل همه ستم هایی است که اکنون بر مردم ایران و به ویژه زنان و اقلیت ها می رود. برای چرایی برداشت ها و تفسیرهای گوناگون از آیات قرآن می توان به [3 ] و [6] مراجعه کرد. لازم به یادآوری است که بیشتر مراجع شیعه قرآن را از طریق روایات نقل شده از امامان شیعه می فهمند. به عبارت دیگر حتی در «روش» هم به راه خطا می روند. «کتاب مکتوب» را مقید به «نقل قول» کرده اند! اینجا نمی خواهیم وارد این بحث شویم که بنا بر قرآن حتی «سنت» پیامبر شامل گفتار و رفتار پیامبر حجت وحیانی ندارد تا چه رسد به سخن امامان.
11) با توجه به موارد بالا و تجربه شخصی نگارنده در تعامل با برخی از روحانیون و مراجع از طریق ایمیل، احتمال اصلاح معنی دار در نهاد مرجعیت شیعه نزدیک به صفر است. باسوادترین و صادق ترین فقیه معاصر آیت الله منتظری بود. برای نمونه با این که بر این جهالت اصل ولایت فقیه واقف شد و در اواخر عمر از آن به نوعی برائت کرد، آشکارا بر بطلان آن صحه نگذاشت. پذبرفتن محلی بودن رسالت پیامبران و دیگر مواردی که در این ربطه بیان شد به منزله دادن رای به انحلال مرجعیت است. در اصول دین که نمی توان اجتهاد کرد. احکام شریعت بدون استثنا برای آن مردم در آن زمان و مکان است که متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگ و خلق و خوی آن ها آمده یا از قبل وجود داشته و مورد امضا شارع واقع شده است. ایمان قلبی و وصل شدن به خدا از طریق نیایش هم که نیاز به واسطه و دلال ندارد. برخی می پندارند فشار در جهت مسکوت گذاشتن برخی احکام خشن و مغایر حقوق انسان امروز به بهانه وهن اسلام می تواند راهگشا باشد. این خود توهین به دین و خداست. دین خود می گوید که این احکام ثابت نیست و برای همیشه نمی باشد. همه این ها به کنار، نقشی که بخشی از نهاد مرجعیت شیعه برای خود قائل است شوربختانه از نقش پیامبران بیشتر است. با بحث «امامت» و تعمیم آن به «ولایت فقیه» خود را رسما «جانشین» پیامبر می داند؛ در حالی که در «نبوت» هم موضوع «جانشینی» برای پیامبر و هم حکومت پیامبران بی معناست [7]. انتخاب رهبری سیاسی (پس از مرگ حضرت محمد) برای جامعه آن روز حجاز ربطی به دین و مسلمانی ندارد. حال چه رسد به این که بخواهیم درباره حقانیت یا صلاحیت ابوبکر یا علی دعوا کنیم. قریش قبل از بعثت هم داری شورا بود. تقسیم کار و اداره امور بتخانه کعبه بر اساس پروتکل های تصویبی این شورا بوده است.
12) شاید بهترین روش عملی برای کم تر کردن نقش منفی و مخرب نهاد رسمی شیعه، تمسک بر همان بحث عدم حضور امام معصوم باشد که بسیاری از مراجع و فقهای شیعه به آن اعتقاد دارند. همان بحثی که می گوید در عصر غیبت نمی توان احکام شرع را اجرا کرد. اما تمرکز می بایست روی قرآن و اصول دین و هدف رسالت پیامبران از منظر قرآن باشد. با بالا رفتن سطح آگاهی و دانش قرآنی مسلمانان و به ویژه طلاب و علمای حوزوی مستقل، در نهایت نهاد دین در همان حوزه های علمیه محدود و متولیان رسمی دین سازمان یافته منزوی خواهند شد. نه تنها وضع قوانین به دانش و تجربه بشر بر مبنای پیشگیری از جرم و همچنین رشد فرد و جامعه واگذار خواهد شد، بلکه اندیشه و اندیشیدن از اسارت آزاد خواهد شد. و مهم تر از همه این که دین قاتل اندیشه ورزان و پیروان سایر پیامبران نخواهد بود!


[1] گزارش کنفرانس روحانیت شیعه در چشم انداز تحولات ایران ، سایت اخبار روز، آذر 1390
www.akhbar-rooz.com

[2] قرآن، پیامبر، و جمعیت مخاطب ، آرش سلیم، مرداد ۱۳۸۹، سایت رادیو زمانه
zamaaneh.com

[3] ریشه تفسیرهای گوناگون از قرآن کجاست؟ ، آرش سلیم، مرداد ۱۳۸۹ ، سایت رادیو زمانه
zamaaneh.com

[4] یهودیان و مسیحیان در آیات قرآن ، آرش سلیم، مهر 1390، سایت رادیو زمانه
radiozamaneh.com

[5] دین فطری یا جنگ هفتاد و دو ملت: بازخوانی دین و اسلام ابراهیمی در آیات قرآن، آرش سلیم، آبان 1390، سایت رادیو زمانه
radiozamaneh.com

[6] ]قرآن به مثابه گفتمان نه یک متن ، آرش سلیم، مرداد ۱۳۸۹، سایت رادیو زمانه
zamaaneh.com

[7] انسان: بعثت، آزادی، و صلح-مروری بر چهار دیدگاه درباره‌‌ی حکومت دینی ،آرش سلیم، دی ۱۳۸۹ ، سایت رادیو زمانه
zamaaneh.org


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست