سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دو شعر


علی صدیقی


• دیواره های رس آلود آن نهر کهن نیز
هیچ در خاطرش نمانده
که پامچال های نوروزی اش را
برای چه چیده ایم
(از "عکس ها) ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۷ آبان ۱٣۹۰ -  ۲۹ اکتبر ۲۰۱۱


 
 عکس ها
-------------

درخت ها، علف ها و گل ها ی لمیده در منظره ها
حتا آن نهر کهن،
که هنوز در یادهایم جاریست

هیچ در خاطرشان نیست
که روزی، روزگاری
در کنارشان ایستادیم
روی پوست بهاری شان، قلبی کشیدیم
روی تازه رسته هایش نشستیم
خوش رنگ ترین هایش را
برای شعله های بی پایان
دسته کردیم

دیواره های رس آلود آن نهر کهن نیز
هیچ در خاطرش نمانده
که پامچال های نوروزی اش را
برای چه چیده ایم

عکس های خیره به من،
هیچ چیز در خاطرشان نمانده
-------------
۲۵ اکتبر/ ۲۰۱۱



------------------------------

آرام - گاه

برای شکیبایی شاعر، "عسگر آهنین"

..............................
بی هراس از غروب های حادثه
به راه افتادیم
من، از خودم جلوتر می رفتم

آن منم،
در آینه شیار سال ها را می شمرد
این،
در حوالی اتفاق،
خطوط سالیان را در تبرگاه درخت های فرو افتاده -
می جست
او،
به کودکی و جوانی عکسی-
درگوشه ی آینه خیره بود
این،
آرام پشت همهمه های حادثه پنهان
او،
به خود کاغدی اش دستی کشید

من، از خودم جلوتر می رفتم
---------------------
۲٣ اکتبر ۲۰۱۱.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست