سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

کنگره بزرگ ۱۸ تیر


مهدی حسین زاده


• به یاد داریم در آن شبیخون فاشیستی، که به دنبال فتوای حمله به کوی دانشگاه رخ داد، چگونه ناصبی مان خواندند و در پس شعارهای مذهبی دانشجویان بی دفاع را به نیمه شب از طبقات استراحتگاهشان به محوطه کوی پرتاب می کردند! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۰ تير ۱٣٨۵ -  ۱ ژوئيه ۲۰۰۶


 
  تتیس، ایزدبانوی دریا، ب ر آشیل پیشگویی کرده بود که درعنفوان جوانی خواهد مرد ومیانسالی وپیری را تجربه نخواهد کرد. رژیم جمهوری اسلامی نیزکه پاشنه آشیل خود را دا راست، با عجز در گردهم آوردن نیروهای توانمند آغازین خود و راندن آنان به حاشیه وبازگشت کنونی آنان به متن احساس می کند که مرگی زودرس به سراغش آمده ولازم نیست ایزد بانوی دریاها باری دیگر ازقعر آبها درآید و رازآینده را با آنا ن درمیان نهد . به جهت دفع این خطر، بازیگران رژیم بواسطه تشریک منافع باهم کوشیدند سرنوشت جمهوریت را به کمک دوز وکلکی شبه قانونی- شرعی به بازی گیرند و ب دین منظور برای شاهکارقانونگذاری خویش هرگونه رفتاری را توجیه وهرتغییری را نیزدریدِ قدرت ملوکانه وی قرارد اد ند تا با تکیه برآن سایرارکان جمهوریت به سخره گرفته شود ودراین میان آنچه تغییرنمود هماهنگ سازی الفاظ باقوانین بود، اگرروح قوانین با مردمسالاری منافات دارد مردمسالاری را باقوانین همگام ساخته وملغمه ای می سازند به نام مردمسالاری دینی که هیچگاه بدان نیزپایبند نبودند ومردمسالاری رابه پای دین سربریدند واز مردمسالاری فقط کارکرد تایید اعمال منتسب به دین خود را خواستند و روال حل امورمملکتی را به جهتی سوق دادند که رای نهادهای مستقیم منتخبِ مردم در رفت وآمد میان نهادهای منت ص ب ، مضمحل گشته و رای منت ص بین اعتبار منتخبین گردد ودیگررای طبقه متوسطِ تحول طلبِ سکولاراندیش را نیزجهت مشروع جلوه دادن رژیم نمی خواهند، اکنون حداقل کف رای مورد نیازجهت کسب حداقل مشروعیت موجود است ولی دیگرآن هم لازم نیست، ازاین پس امر، امرهمایونی است!
سالی ازکودتای سفید شاه برمردم گذشت وارتجاع کوربه هردری وارد شد بی حیا عریان ساخت، که طمع کور را هیچ کنترل نیست.
هرصدای نا آرامی را که به آرامی برخاست با ناآرامی درهم کوبید، غافل ازاینکه صدای آرام ِ ناآرام را به گاهی خواهد شنید که بدهکاریش به ملت ناقبول و مطالبات مردم انباشت برهم، که اگرخواسته یا ناخواسته قصد رخنه کوچکی درپنجره غبارآلود سیاستش جهت هوایی تازه نماید، فشاربه غایت نابرابردوسوی، توفانی عظیم برپاکند که پنجره واتاق وقصرودودمانش راهمه باهم درهم پیچد.
فرماندهان سپاه که پس پرده شرکت "پیشگامان سازندگی" به چپاول خوان بیت المال نشسته وبا ولع برکماجدانهای پرگوشت مصری چنگ می زدند اینک با بی شرمی ازپس کودتایی سفید قدرت رانیزدرچنگ دیگرگرفته اند وگاهی طعم این می چشند وگاهی طعم آن، وامروزقدرت وثروت چنان کورشان ساخته که به بیراهه ها می تازند به گمان یافتن کورراهه ای.
یاد داریم چگونه تیر ۷۸ بسان تزآتش کشیدن رایشتاک به دست نازی ها قصد بهم پیچاندن همین لفاف شکسته بسته جمهوری خواهی را داشتند وخوی سلطنت خواهی خویش را درقالب سلطنت فقیه نشان دادند! چگونه قصد داشتند میدان انقلاب را به تین آن مِن دیگری بدل سازند که به گواه چینن قصدی داشتند، به چشمان خویش دیدیم سلاحهای سنگینی را که بربام ادارات دولتی ومساجد مشرف برمیدان نصب کرده بودند تا نیت شوم خویش را به گاه مناسب عملی سازند وبرگی خون آلود بردفترخونین خویش بیافزایند!
هنوزچند صباحی ازمرتد وناصبی خواندن مخالفانشان نمی گذشت که شاهد بودیم رهبری نظام چگونه درتریبون نمازجمعه می راند که مخالفین من مارقین وقاسطین امروزند!
به یاد داریم درآن شبیخون فاشیستی، که به دنبال فتوای حمله به کوی دانشگاه رخ داد، چگونه ناصبی مان خواندند ودرپس شعارهای مذهبی دانشجویان بی دفاع را به نیمه شب ازطبقات استراحتگاهشان به محوطه کوی پرتاب می کردند!(درصدراسلام آنان که باحکومت امیرالمومنین سرسازگاری نداشتند وبعضاً مخالف، ناصبی می خوانند وقتل وی واجب شمرده می شد.)
شگفتا! که این مرد را توهم گشته امیرالمومنین است! و عده ای هم که بدنبالش علی خامنه ای را علی امیرالمومنین می خوانند! با واکنش های قسری هرکنش مسالمت آمیزاجتماعی را با سرکوب وخونریزی درهم می کوبند! گویی ناآگاهند درهمین افغانستان هم ملاعمرخود را امیرالمومنین می خواند، ببینیم اینک به چه سرنوشتی دچاراست؟
به یاد داریم آنروزرا که چگونه سپاه باتحریک دانشجویان قصد داشت تحصن مسالمت آمیزداخل کوی دانشگاه را با جمعیت عصبانی ای که ازورزشگاه آزادی به دنبال داربی قرمز و آبی پایتخت نشینان بازمی گشتند با اجیرکردن چندنقش پروکاتوری پیوند دهد، که هشیارانه عقیمشان کردیم، وازپس ناکامیشان، روزهای بعد گماشتگانشان را اجیرکردند تا کنند آنچه را که آنروز هم اعلان داشتیم "تهران را همانها به آتش کشیدند که کوی دانشگاه را به آتش کشیدند!"
اینان مصوبه ای راهم پیشترها به شورای عالی امنیت ملی گذراندند، که هرگاه تهران حالت فوق العاده به خود گیرد، ازنظرامنیتی اداره شهربه عهده سپاه پاسداران است! آنان قبلاً درب وپنجره را برهم جفت نموده بودند! روزهای بعد را هم می بینیم که سپاه قصد برقراری حکومت نظامی دارد؟
این مدیریت سپاهی مصمم است به بهانه دستمالی دیگردوباره قیصریه را به آتش کشد وازپس آن جنگ حیدری – نعمتی دیگری به راه اندازد!
این دولت نشان داده ازمقابله خونین هیچ هراسی ندارد، هرچند بهای ماندنشان دراین تاج وتخت به بهای باج دادن کل تاج وتخت به اجنبی باشد! و اعتراض درقاموسش بی معناست! همانگونه که اخیراً شاهد بودیم درتجمع زنان فهیم ایران به میدان هفت تیر تهران، چگونه حرمت شکنانه خواهران ومادران ما را به باد کتک گرفتند وبرکف خیابانها کشیدند، آنانکه ما روزگاری خود سپر بلایشان بودیم تا احدی قصد هتک حرمتشان به ذهنش هم خطورنکند، ولی این رژیم با این دولت دست نشانده حیا را هم بلعیده است ودیدیم چگونه حامی صادق جنبش دانشجویی راهم حرمت ننهادند وبه آنجا بردندش که خود سالها پیش به همانجا ملاقاتمان می آمد.
بیاییم ملتی را که زیرباراستبداد گوژپشت گشته کمرنشکنیم و نکنیم آن کارکه مردم به ۱۸ تیرامسال سربه عصیان بردارند که این رژیم درگشودن گلوله برروی مردمش لحظه ای درنگ نخواهد کرد! وازاینکه برگی بردفترخون آلود جنایاتش افزوده گردد باکی ندارد، به یاد آوریم گلستان خاوران را که چه بزرگانی به دنبال فتوایی ازبیت درگورهای جمعی سربربالین هم نهاده اند.
اینان چون ازدرک ناتوانند کنندآنچه را که توانند، وفردایش هم به تریبون های زنجیره ای نمازجمعه ها فریاد برآورند! ایها الناس! توطئه ازخارج را منکوب کردیم و ازخارج است که شورش درداخل تشویق می شود! وبدنبال آن ۲۳ تیردیگری به راه اندازند! وهمان استراتژی نخ نمای دشمن فرضی! حال آنکه خود درپس پرده به زدوبندهای بزرگی مشغولند!
البته که معتقدم هیچ کس نمی تواند اراده وآرزوی خویش را ازخارج کشوربه جنبش فهیم دانشجویی ایران تحمیل کند، ولی به عنوان عضوی کوچک ازاین خانواده بزرگ، وبه عنوان شخصی که روزگاری درمتن همین جنبش به اتاقی دورهم نشستیم، تصمیم ها گرفتیم ومتعاقبش هزینه ها پرداختیم، پیشنهاد دارم ۱۸ تیرامسال روزه سیاسی گیریم  وبا محورشدن جهت گردهم آوردن بزرگانی که منتظرند نازشان کشیم، باری دیگرنازشان کشیم وبا احترام به دنبال جفاها یی که ازاین رژیم برآنان رفت، دعوتشان کنیم وبرصدرمجلس نشانیم وگروهها واحزاب را درطیفی وسیع ازحزب ملت ایران تا جبهه مشارکت ایران(که گویی چندی است به پیشنهاد مهندس درتعطیلات شمال اند!) و به مردمسالاری بدون هیچ پسوند وصفی یا اضافی اعتقاد دارند، چون سمپوزیوم پیش که بسان پاکبازانی به امید افکندن جفت تاسی دیگربه دورهم گشته بودند وچه بزرگمنشانه میدان دارشان بودید، بازهم جمعشان گردیم تا کاربزرگمان را که سال ۷۸ ناتمام ماند(علیرغم اعلان آمادگی بیش از ۱۵ حزب وتشکل سیاسی درپیوستن به متحصنین) وکنگره بزرگ ۱۸ تیرشکل نگرفت با تشکیل کنگره بزرگ "جبهه مردمسالاری" که به پایش خونها ریخته شد پایان رسانیم، که این پایان را خود آغازی دیگراست.
وامید است ایرانیان آزاده که به گواه تاریخ روزگاری ایران ما مهد آزادی وآزادگان بوده است، درسرتاسرجهان اعلان آمادگی خود را جهت پیوستن به نوعی نافرمانی مدنی درقالب اعتراضی ِ اعتصاب غذا یا روزه سیاسی درمقابل مراکزسیاسی – حقوقی جهان یا سفارتخانه های رژیم، همگام با سالگرد ۱۸ تیرماه، درحمایت از زندانیان سیاسی دربند رژیم اعلان نماییم که حاکمیت هرچه یکپارچه هم مقاومت کند دربرابرافکارعمومی جهانی قادربه حفظ یکپارچگی خود نخواهد بود وبرای اولین بارمهاجرین، اپوزیسیون خارج وجنبش داخل گردنقطه عطفی به هم رسیم، و جمهوری های درتبعید دولت سایه خویش رادرقالبی با حداکثراتحاد وحداقل خواسته ها ارایه کنند وبرسرحذف نظام کنونی تشریک مساعی نکنند، بلکه این تشریک مساعی برسر ارایه راهکاری ملی- بومی درجهت استقرار نظامی دموکراتیک گردد چراکه به گواه تاریخ با ازمیان رفتن دشمن فرضی (نقطه اتحادِایذایی) مشکلات اصلی اداره نظام جمهوری نمایان خواهدگشت وآنان نیز دراین دورگرفتار خواهند آمد وامروزبگذار یم مردگان سیاسی رژیم سرگرم دفن مرده های خویش باشند تاخود به قضاوت نشینند و به محتوای خویش پردازند.
 
* فعال سیاسی - دانشجویی ، نیویورک
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست