• آیا واقعن فکرمی‌کنید که این آقا، مثل آقای مربوطه‌ی زمان شاه، دارد به دستگاه می‌زند؟ یا من و شما را هالو گیرآورده، و دارد نان چربِ هالوبودن ما را می‌خورد؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۱ مرداد ۱٣۹۰ -  ۱۲ اوت ۲۰۱۱

 
1. در نخست بهتر می‌بینم که این آقا را از افاضات خودش بشناسیم. ایشان در وبلاگِ‌شان به آدرس http://halloo.blogfa.com و با عنوان " افاضات آقای هالو" نوشته‌اند:

»من : پروفسور ثقه الاسلام تیمسار دکتر حاج سید مهندس محمد رضا خان رو خوب میشناسم . بچه ناف تهرونه. تو محله گذر لوطی صالح به دنیا اومده و تو صامپزخونه مدرسه رفته و تو خیابون میتی موش (شاپور) بزرگ شده . با این که دیپلم ریاضی داشت , خدا زد پس کله اش و رفت دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران. با این که رشته ی تحصیلی اش گرافیک بود , باز خدا زد پس کله اش و سر از سینما در آورد. تا حالا هم دوازده تا فیلم سینمایی و سریال به عنوان بازیگر , طراح صحنه و لباس , فیلمنامه نویس , مجری طرح, کارگردان و تهییه کننده تو کارنامشه. به علاوه ی هفتاد هشتاد تا فیلم مستند صد من یه غاز. چند سالی یه که مرتکب شعر می شه , اونم شعر طنز و هالو تخلص میکنه . این آقا با این قد قواره اش , گذشته از اون که عضو کانون فیلمنامه نویسان سینمای ایران , عضو شورای مرکزی و دبیر انجمن تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران , انجمن صنفی شرکت های تبلیغاتی و عضو دایمی آکادمی داوری خانه سینما ست , عضو چند انجمن ادبی هنری تهرون هم هست. حالا بگذریم که مدیر عامل موسسه مینا فیلم و با حفظ سمت , مدیر مسئول موسسه تبلیغاتی دایره مینا هم هست. روده درازی نکنم. شعراش رو بخونین تا بفهمین چه معجونیه! «

بیائیم ایشان را از القابی که به خودش داده، مشاغلی که به نام خودش ثبت کرده یا در آن‌ها منصوب شده، و تخلص باژگونه‌ای که برای خودش انتخاب کرده(هالو) بگذریم و او را فقط و فقط »سید محمدرضا عالی پیام«، همان نامی که در تیتر وبلاگش آورده، بشناسیم.
2. برای من مشخص نیست که ایشان چندساله‌اند و چندسالی‌ست که شعر می‌گویند. در جستجوگر گوگل چیزی نیافتم. شاید خجالت می کشد سنش را بگوید.
3. ایشان طنزی درباره‌ی دفاع از خلیج فارس افاضه کرده‌اند که شاه دوبیتش این است:
«ای آنکه دیده دوخته ای بر خلیج فارس
این لقمه با شکمبه ی تو سازگار نیست
چون که درون آب زلالش بدون شک
ماهی است پا برهنه عرب، سوسمار نیست.»

4. فرازهایی از افاضات مشعشعانه‌‌ی و مردم‌شناسانه‌ی اخیر   سید محمدرضا عالی پیام را در کلیپ( www.youtube.com بخوانیم:
4.1. در کامنت‌های زیر کلیپ یوتیوب از من انتقاد کرده‌اند که شمایی که فرهیخته هستید، این نگاه نژادپرستانه از طرف شما درست نیست. باید از عرب‌ها عذرخواهی کنم.
4.2. اهالی ساکن خوزستان، مردم کشورهای سوریه و مصر و عراق و لیبی، عرب نیستند، عرب‌زبانند، بعد از حمله‌ی اعراب زبانِ‌شان عربی شد. مثل ما فردوسی نداشتند که زبان‌شان را حفظ کنند، وگرنه ما هم عربی حرف می‌زدیم.(کف زدن حضار)
4.3. اگر بنا بر عذرخواهی بشه، این عرب‌ها هستند که باید نه تنها از ایرانی‌ها، از عراقی‌ها و ... از جامعه‌ی بشریت باید عذرخواهی کنند، چون جنایت در حق بشریت شده.
5. سید حسن نصرالله در نوامبر 2010 در سخنرانی‌ای( آدرس: www.youtube.com   گفته است :» آنچه در ایران هست تمدن اسلامی است. آنچه در ایران هست دین محمد عرب هاشمی مکی قریشی تهامی مضری [اشاره به نسب عربی و اجداد پیامبر اسلام] است. و بنیانگذار جمهوری اسلامی پدر در پدر عرب بوده و فرزند پیامبر خدا محمد است « منظور سید بودن ایشان است.   
پرسش اول: آقای سید محمدرضا عالی پیام، حرف شما قبول، آن‌هایی که نام بردی عرب نیستند، عرب‌زبانند. شما چی هستید؟ عربِ فارسی‌زبان؟ مگر نه آن که سید اولاد پیغمبرید و پیغمبر اسلام هم عرب بوده؟ آیا به عنوان یک عرب حاضرید از جامعه‌ی بشری به خاطر جنایاتی که کرده‌اید، همانی که شما افاضه کرده اید، عذرخواهی کنید؟
پرسش دوم: در آن شعر بسیار بسیار انقلابی و جهانی، عرب را سوسمارخور خوانده‌ای، منظورت کدام عرب است؟ عرب عربستان سعودی، امارات؟ یا برادران سوری؟ ببخشید، سوری‌ها عرب‌زبانند.
پرسش سوم: آقایان و خانم‌هایی که دست زدید و می‌زنید و خواهید زد، آقایان و خانم‌هایی که کارهای بی‌مایه‌ی این سید عرب فارسی‌زبان را لینک می‌دهید، آیا واقعن فکرمی‌کنید که این آقا، مثل آقای مربوطه‌ی زمان شاه، دارد به دستگاه می‌زند؟ یا من و شما را هالو گیرآورده، و دارد نان چربِ هالوبودن ما را می‌خورد؟
یک مسئله‌ی ریاضی: پرتقال‌فروشی 235 کیلو پرتقال را 135000خرید به کیلویی 1000 تومان فروخت و 235000 پول گرفت، 100000 تومان سودکرد. پیدا کنید پرتقال‌فروش را.

توضیح:
1. من نه سید را عرب می دانم و نه منکر وجود اقوام مختلف در ایران هستم. خواندن ایشان به "سید عرب فارسی‌زبان" را بر مبنای منطق فکری ایشان به کاربردم و خواستم نشان دهم که چه آسان می توان کُسِ‌شر گفت، اما پزِ انقلابی- ناسیونالیستی گرفت.
2. این آقای سید محمدرضا عالی پیام چنان از مرحله پرت است که نمی‌داند در ایران مثلا ترکمن‌ها هم هستند، که نمی توان آن‌ها را فارسِ ترکمن‌زبان دانست، مگر این آقا دستوردهد که برای نشان دادن نژاد آریایی‌شان، چشم‌های بادامی‌شان را عمل جراحیِ فارس‌زیبایی کنند.
3. آیا این آقا شاهنامه نخوانده و نمی‌داند که مادر رستم، رودابه، از نسل ضحاک بوده، اما قهرمان اسطوره‌ای ماست؟ یا فکر می کند سهراب حقش بوده که به دست رستم کشته شود، سهرابی که مادرش، تهمینه، تورانی(ترک) بوده؟ شاید این آقا از منشور کورش هم، که در سیستم حکومتی‌اش در زمان خودش به اقوام ملیتی و دینی ساکن ایران کاری نداشت و آزاد بودند، بی خبر است، چون برخلاف کورش می خواهد به زورِ سریش، شاید هم چسب ثانیه‌ای، همه را آریایی بداند یا بکند. شاید در شهر سودای آریامهرشدن دارد؟
4. آیا این آقای معلم تارخ‌شناسی و قوم‌شناسی نمی داند که شوونیسم در دنیا با همین‌حرف‌های مهمل و در ظاهر ملی‌گرایانه رشد و دیگران را نابود کرده و می‌کند؟
5. از همه مهمتر، آیا به راستی ملت کنونی ایران این همه هالو تشریف دارد که مردرندِ بی‌سوادی بخواهد پشتِ هالو نامیدنش از سرِ آگاهی یا ناآگاهی یا ممزوجی از هر دو، به آن‌ها درس تاریخ و مردم‌شناسی و قوم‌شناسی بدهد؟ شاید پاسخ به این پرسش چندان آسان نباشد! شاید هم پاسخ مثبت بهترین پاسخ باشد!
6. آیا ما ایرانی‌ها هنوز به آن رشد لازم نرسیده‌ایم، که در عین شناسایی تفاوت‌های بشری و احترام متقابل به همان تفاوت‌ها، بشردوستانه در کنار هم زندگی کنیم؟ آیا مایل نیستیم با مفاد حقوق بشر جهانی هماهنگ باشیم و انسان را همان‌طوری که هست ببینیم، دوستش بداریم، دوست‌مان بدارد، نه آن‌طوری که ما می‌خواهیم باشد؟

پیام نگارنده: نه، آقا سید، ناف تهرون کمی بالاتر از آن محله‌هایی‌ست که نام بردی، بهتر است بیوگرافی‌ات را تصحیح کنی و بنویسی، بچه‌ی زیرناف تهرون.
راستی از کی تا حالا تهرون ناف داشته؟ اگر داشته یا داره، اون ناف کچای تهرونه؟

علی صیامی/ یه بچه‌تهرون، از سرش تا ته‌هِش./ هامبورگ/ مرداد 1390/ اوت 2011