سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سپاه و پژاک و تجربه‌ای که تکرار نشد


همن سیدی


• اهداف درازمدت سپاه و جمهوری اسلامی هر‌چه باشد، تاکنون در برابر پژاک شکست خورده‌ است. تصور اولیه آنها، مخصوصا در تبلیغات خبری که به راه انداخته بودند، این بود که شماری یاغی را گوشمالی می‌دهند و با انجام عملیاتی آسان و مانورمانند، ضمن سرکوب آنها، نمایش قدرتی هم می‌دهند. اما چنین نشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۶ مرداد ۱٣۹۰ -  ۲٨ ژوئيه ۲۰۱۱


اهداف درازمدت سپاه و جمهوری اسلامی هر‌چه باشد، تاکنون در برابر پژاک شکست خورده‌ است. تصور اولیه آنها، مخصوصا در تبلیغات خبری که به راه انداخته بودند، این بود که شماری یاغی را گوشمالی می‌دهند و با انجام عملیاتی آسان و مانورمانند، ضمن سرکوب آنها، نمایش قدرتی هم می‌دهند. اما چنین نشد. این عدم تحقق که حتی در سرمقاله کیهان هم ملموس بود، ریشه در دو اشتباه محاسبه دارد: نخست، واقعیتی است که این همه ناکامی، تنها نشان از قدرت پژاک ندارد که ضعف و فساد سپاه هم در آن دخیل است. بدیهی است سپاهی که مدیرانش شبیه کارتل‌های اقتصادی، تنها به منافع مادی خود فکر می‌کنند، از پس چریک‌هایی که چیزی برای از دست دادن ندارند، برنمی‌آید. عملیات علیه پژاک، برای مسئولان سپاه، به مانند ماموریتی تجاری در منطقه‌ای بد آب‌ و‌ هوا و دور از خانواده است تا شاید بعدها به درد ارتقا مقامشان بخورد، اگر شانس داشته باشند شاید سر از "خاتم‌الانبیا " در بیاورند تا هم به مافیای نفت بپیوندند، هم از حقارت قاچاق سیگار رها شوند! دوم آنکه سپاه قبلا تجربه مشابهی را با موفقیت پشت‌سر گذاشته بود اما تغییر معادلات باعث شد آن تجربه، این‌بار تکرار نشود. دقیقا ۱۵ سال پیش، تابستان ۱٣۷۵، سپاه عین همین عملیات برون‌مرزی را علیه حزب دمکرات کردستان ایران انجام داده بود. پس از پیمودن صد‌ها کیلومتر در عمق خاک کردستان عراق، از ارتفاعات کویسنجق، به توپباران پایگاه‌های آن حزب پرداخته و در پایان توانسته بود تعهد عدم مبارزه مسلحانه را بگیرد. این که این تعهد آیا به سپاه داده‌ شده بود یا به حکومت منطقه‌ای کردستان، معلوم نیست. آنچه معلوم است دقیقا از آن تاریخ به بعد، حزب دمکرات کردستان ایران، عملا عملیات نظامی خود را متوقف کرد. چرا این تجربه در مورد پژاک تکرار نشد؟ آن موفقیت، ناشی از دو ضعف طرف‌های سپاه داشت: ضعف حزب دمکرات در برابر حکومت کردستان عراق و ضعف حکومت کردستان عراق در برابر جمهوری اسلامی. حزب دمکرات در دل خاک کردستان عراق مستقر شده بود، آن هم با اضافه بار خانواده‌ها و کودکان و بیماران، اصولا توانی برای نه گفتن به حکومت کردستان عراق برایش باقی نمانده بود. همزمان حکومت کردستان عراق هم بسیار وابسته به جمهوری اسلامی شده بود. فقر، تحریم‌های اقتصادی، نزاع‌های داخلی، نای نه گفتن را از آنها هم گرفته بود. مسئولان حکومت کردستان حتی توان تائید صحت عملیات سپاه را نداشتند. نماینده وقت آنها در آمریکا (دکتر برهم صالح که اکنون نخست وزیر حکومت منطقه‌ای کردستان است) کلا لشکرکشی سپاه را انکار می‌کرد. اما امروز شرایط برای پژاک کاملا متفاوت است: هم آنها در عمق خاک کردستان عراق زمین‌گیر نشده‌اند و به حکومت کردستان وابسته نیستند، هم حکومت کردستان نیز قدرت نه گفتن پیدا کرده و حتی در خارج از جغرافیای کردستان عراق و در بغداد هم، وزیر خارجه‌ای از خود دارد که بتواند سیاست خارجی عراق را هدایت کند.

پژاک و تروریزم و مبارزه مدنی

با تعریفی تئوریک از تروریزم، تقریبا هر شلیک گلوله‌ای می‌تواند بالقوه مصداقی از تروریزم باشد. هر آنچه باعث رعب و وحشت شود، هر اقدام نظامی که خارج از چارچوب قانون (کدام قانون؟!) صورت گیرد. با این تعریف پژاک تروریست است، تردیدی نیست. اما اکنون تعریفی عملی- منطقه‌ای از تروریزم موجود است، تعریفی که در دهه اخیر در خاورمیانه عملا دیده‌ شده: کشتار غیرنظامیان، انفجار در مراکز پرجمعیت و اماکن عمومی، گروگان‌گیری کودکان و سالمندان به منظور ایجاد وحشت عمومی که پژاک منکر انجام چنین اقداماتی است. اما در موردی که هر دو طرف درگیر، عملا به اقدام نظامی متقابل می‌پردازند و افراد نظامی یکدیگر را می‌کشند، یا تروریزم محسوب نمی‌شود یا هر دو طرف را باید تروریست خواند. از منظری دیگر، امروز کسانی پژاک را رسما تروریست می‌نامند که خود، کان و مرکز ترورند! جمهوری اسلامی و آمریکا در سطح منطقه و جهان بارها اقدامات تروریستی انجام داده‌اند، دامنه قربانیان آنها از زنان و کودکان فراتر رفته و به دانشمندان و نخبه‌های علمی هم رسیده است، خشونت‌هایشان در کهریزک و ابوغریب آبرویی باقی نگذاشته. ما که هنوز گزارشی از زندان‌های پژاک دریافت نکرده‌ایم، اما از اوین و گوانتانامو که خبر داریم! البته برابر دانستن تروریزم آمریکا و ایران هم نادرست است، در امریکا حداقل مجالی برای اعتراض به تروریزم باقی مانده اما در جمهوری اسلام، معترضان، خود تروریست خوانده می‌شوند! پس هم تعریف و هم انتساب تروریزم، باید به نهاد‌هایی دارای صلاحیت سپرده شود.
در ارتباط با مبارزه مدنی برای تحقق دموکراسی نیز، از دو منظر از پژاک انتقاد می‌شود: گروه اول باورمندان به مبارزه مدنی و خشونت‌پرهیزان، گروه دوم کسانی که مبارزه مدنی را در شکست کشف کرده‌اند و آن‌ را بهانه‌ای برای نفی پژاک قرار داده‌اند. گروه اول که از بنیان، مدافع مبارزه مدنی و پرهیز از خشونت هستند، استدلالهایی منطقی برای نفی مبارزه مسلحانه ارائه می‌دهند و در مقابل، به نمونه‌های متعددی از کامیابی مبارزات بدون خشونت در اقصی‌ نقاط جهان استناد می‌کنند. واقعیتی است علی‌رغم تازه بودن این گفتمان، آنها توانسته‌اند متاثر از شرایط تحمیلی مبارزه، آن را به گفتمان غالب در داخل و خارج از کشور تبدیل کنند. پژاک یا می‌باید استدلالهایی قوی‌تر از آنها در توجیه مبارزه مسلحانه ارائه دهد، یا با تعدیل و بازبینی سیاست‌هایش به آنها بپیوندد. اما در این میان کسانی که خود از سر ناچاری و در دوران ضعف و ناتوانی دست از اسلحه برداشته‌اند و همزمان پژاک را برای نوستالژی اندک رفقای خود، خطرناک یافته‌اند، مبارزه مدنی را به سرکوفتی علیه پژاک تبدیل کرده‌اند. آنهایی که هنوز هم اگر دستشان برسد، نه تنها علیه جمهوری اسلامی که علیه رقیبان و منتقدان خود نیز، دست به خشونت می‌زنند، پژاک را به ترویج خشونت متهم می‌کنند. یکی از آنها در نقد پژاک ادعا کرده بود که برای مبارزه باید صبر و شکیبایی پیشه کرد و انتظار کشید و خشت روی خشت نهاد، کسی که البته خود در برخورد با رفقایش نیز نه تنها شکیبایی پیشه نکرده که خشت زیر خشت خالی کرده است. امروز افکار عمومی کردستان خسته و متنفر از انشعاب‌ها و درگیری‌های درون حزبی است - که نام دیگر آن عدم تحمل و شکیبایی است - اما این افکار خسته دو دسته شده اند: شماری کسانی را که با ناشکیبایی، انشعاب کرده‌اند مقصر می‌دانند، شماری هم کسانی را که با ناشکیبایی، دیگران را مجبور به انشعاب کرده‌اند. اکنون اما کسی که خود از هر دو سر مقصر بوده و در سالهای اخیر چندین بار انشعاب کرده و هم دیگران را مجبور به انشعاب از خود کرده است، پژاک و سایرین را به صبر و شکیبایی اندرز می‌دهد

اشتباهات پژاک

پژاک در بستری رهایی بخش شکل گرفته است نه دربستری آزادی‌بخش، فرق است میان این دو. گفتمان پژاک- متاثر از پ کاکا- گفتمانی رهایی محور است اما اکنون ثابت شده که آزادی، شرط اول رهایی است. در گفتمان آزادی محور، هم شفافیت بیشتر است، هم ارزش انسان‌ها به واقعیت انسانی‌شان نزدیک‌تر است و هم روابط آزادتر و الفاظ نرمتر. پژاک اگر واقعا برای تحقق آزادی تلاش می‌کند باید نخست این بستر خود را تغییر دهد. اکنون که پژاک مخاطبان خود را نه مردم کردستان که همه مردم ایران قرار داده است، می‌باید با طیف‌هایی گوناگون از همه مردم ایران ارتباط برقرار کند، باید درک و شناخت خود را از آنها و خواست‌هایشان را وسعت بدهد و انتقادات آنها را جدی بگیرد. برخلاف پ کاکا که مجبور است علیه سلطه یک ملیت مشخص مبارزه کند، در ایران، پژاک با چندین طیف طرف است که لزوما همه آنها و حتی همه اعضای هژمونی مسلط نیز، علیه او نیستند.
تعصب و پرخاش در میان هواداران پژاک ملموس است. باید ریشه آن را بیابند که آیا ناشی از خصوصیات فردی آنها است یا در آموزشی حزبی چنین پرورش یافته‌اند. اگر خود چنین‌اند باید پرسید چرا بیشتر از این طیف جذب آنها شده اند و اگر سیستم آموزشی چنین است می‌باید از بنیان - در چارچوب همان تغییر از رهایی به آزادی- اصلاح شوند.
برخورد پژاک با زندانیان سیاسی باید در خوشبینانه ترین حالت، "ناشیانه" توصیف شود. در تعریف روابط بین افراد بیرون از زندان با زندانی، زندانی محور است و از هر اقدام هر چند دلسوزانه‌ای که موقعیت زندانی را به خطر اندازد، باید پرهیز شود.
برخورد زننده‌ای که چند ماه پیش با سازمان حقوق بشر کردستان روی داد، قابل توجیه نیست. هر چند در این جدال سخنگوی آن سازمان هم بی‌تقصیر نبود، اما اشتباهات یک فرد با اشتباهات یک حزب منسجم و مسلح، قابل مقایسه نیست.
پژاک نوپاست اما به هر حال شکل گرفته است، هم خود را در دل شماری از طرفدارانش جای داده، هم دیگران - دشمنان، رقیبان، منتقدان-را ناچار کرده که بودنش را اعتراف کنند. نوپایگان اگر عاقل باشند، نخست مشق می‌کنند، هم به ابتکار خود هم از روی دیگران. بدون شرم و هراس، مشق‌های خود را به این و آن نشان می‌دهند تا دور غلط‌هایشان را خط بکشند. البته باید دانست که صفحات مشق هم محدود است و مجال زیادی برای تکرار باقی نمانده است.

همن سیدی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست