سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تاریخ و اندیشه های اسمعیلی در سده های میانه - ۲


رضا اغنمی


• این اثر، تاریخ فراز و فرود اسماعیلیه و قدرت گرفتن مبانی تشیع است و روایتگر بخشی از تاریخ مقاومت مردم ایران در مقابل چیرگی بیگانگانِ متجاوز. ولی در اختلاط دو عنصر ناهمگون باهم، مذهب، بالقوه جلا مییابد و آرمان ها و اهداف ملی گرائی، رنگ میبازد. روانِ جامعه عریان میشود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۵ تير ۱٣٨۵ -  ۲۶ ژوئن ۲۰۰۶


تنظیم و تدوین از فرهاد دفتری
ترجمه فریدون بدره ای
چاپ اول ۱٣٨۲ تهران نشر فرزان
 
هدف آن حمله خونین تصرف مکه بود. که تا   اندازه ای هم موفق شدند .اما بزرگترین ضربه که از این حمله به حیثیت خلافت عباسی وارد آمد،   توهین بیسابقه ای بود که حقارتِ   قدرت دارالخلافه را عریان کرد و آسیب پذیری پرطمطراق خلافت بغداد را در نزد مسلمین جهان به نمایش گذاشت.
" قاضی ابوبکر باقلانی میگفت   اینان به ظاهر وانمود میکنند که برمذهب شیعه هستند و در باطن جز به بی دینی محض نمیپردازند." ص ٣٨
  رابطه قرمطیان با فاطمیان نیز پایدار نمیماند. گهگاهی درنوسان و بیشتر به دوران سردرگمی و منازعات قومی شباهت دارد، جنگ و آشتی و دودلی، شک و تردید.   بارها   قهر و بازگشت همچنان ادامه دارد.
  " بعدها رابطه‍ی میان قرمطیان و فاطمیان را   این واقعیت تعیین کرد که آنها امامت فاطمیان را قبول نداشتند، بلکه درانتظار   رجعت امام محمد ابن اسماعیل بودند اما هنگامی که انتظارشان برنیامد و امام غایبشان درتاریخی که قرار بود ظهور کند ظاهر نشد ... ..." ص – ٣۹ – ۴۰
صفحاتی چند، دراین بخش   به نا امنی ها وجنگ های قبیله ای و قتل و غارت شهرها   میپردازد. جنگ بین فاطمیان و قرمطیان را شرح میدهد آن هم هریک از قول پژوهشگری :
" قرمطیان وارد رمله شدند و دوروز تمام شهررا غارت کردند. سرانجام اهالی شهر بادادن مبلغ   ۱۲۵۰۰۰دینار مصری، به عنوان خونبهای   خویش، از مهلکه جان بدر بردند و قرمطیان شهررا ترک کردند. ...   " ص۵٣
این هم شنیدنی ست : " درسال ٣۱۶ / ۹۲٨،   مرد جوانی از مردم اصفهان، ظاهرا از تبار پادشاهان ایران، به قرمطیان بحرین پیوست. ...   ابوطاهر زمام حکومت را به وی سپرد. این اصفهانی برای مدتی کوتاه از قدرت مطلقه ای برخوردار بود و فرمان به کارهای بیرحمانه فراوان داد و بسیاری از مردمان صاحب نفوذ را کشت..." ص ۶۷
این بخش کتاب با این   روایت به پایانش   نزدیک میشود.
"   ...   مذهب قرمطی، از همان آغاز به برآمدن قریب الوقوع موعود منتطری اصرار داشت حتا اعتقاد بر این بود که زمان دقیق آمدن اورا از روی گردش ستارگان میتوان تعیین کرد؛   این اعتقاد چنان استوار بود که با پیدایش مرد اصفهانی که نظام دولت قرمطیان   در بحرین را از بنیاد تکان داده بود به شکستی مفتضحانه منجر شد ...»   ص ۷۷
بخش   دوم    دوره‍ی نزاری : حسن صباح و سرآغاز جنبش اسماعیلی   نزاری   بحث جامع   و دقیقی است از فرهاد دفتری .
نویسنده،   جنبش اسماعیلی و وابستگی آنها به فرهنگ ایران و تمایلات شدید شان به مبارزه با حکومت سلجوقیان را زیر ذره بین میبرد و مینویسد :
" ...   و از همان آغاز، زبان فارسی به   عنوان زبان دینی اسماعیلیان نزاری   ایرانی به کار رفت. در حقیقت جنبه های مهم مخالفت اسماعیلیان ایران با سلجوقیان را میتوان به پیشینه هایی در سنتهای کهن تر مخالفتهای دینی در سرزمینهای ایرانی رد گیری کرد. ...
جریان های فکری و دینی – سیاسی و جنبش های فرقه ای مختلف در سراسر دوران عباسی و روزگار بعد از آن در سرزمینهای ایرانی ادامه داشت. همه‍ی این جنبشها و جریانها   مخالف دستگاه خلافت موجود بودند، و حال آنکه چند تایی از آنها احساسات آشکار ضدعربی، ضد ترکی یا حتی ضد اسلامی داشتند که ریشه در سنتهای مخالف ایرانی داشت.   ...        اما از میان   جنبش های ستیزه جوی دینی – سیاسی مختلف، این جنبش شیعی بود که مستمرترین تآثیر را برجهان ایرانی گذاشت.   تمام شاخه های مهم شیعه،   تا دهه های واپسین قرن سوم/ نهم، از جمله امامیه، زیدیه، و اسماعیلیه پیروانی در جهان ایرانی یافته و جوامعی درآنجا تشکیل داده بودند.       ...       درمیان خود اسماعیلیان، جوامع ایرانی از همان آغاز مشخصاتی پیدا کردند که آنها را از جوامع اسماعیلی سرزمین های عرب جدا میساخت.   ... "   صص۲۲۷ - ۲۲۶  
"استقرار   حکومت ترکان بر سرزمین های ایرانی جلو رستاخیز سریع فرهنگ فارسی و احساسات "ملی"   ایرانی را گرفت.    ...   سلجوقیان ترک بیگانه بودند و حکومتشان به شدت مورد نفرت و بیزاری ایرانیان بود. احساسات ضد ترک جماعت ایرانیان در نتیجه هرج و مرج و خساراتی که ترکمانان در روستاها و شهرها پدید میآوردند شدت گرفت؛ این ترکمانان، که موفقیت و پیروزی سلجوقیان آنهارا به سوی ایران میکشید، به صورت امواج پی در پی از آسیای مرکزی کوچ میکردند.    ...    زمینه یه سرعت برای ظهور یک جنبش انقلابی ضد سلجوقی، که مقدر بود رهبری آن را حسن صباح به دست گیرد، آماده میشد." صص ۲۲۹ - ۲۲٨
" ...   حسن صباح   در نیمه دهه ۴۴۰/ ۱۰۵۰، در شهر قم دریک خانواده شیعی دوازده امامی به دنیا آمد، پدرش ابن محمد ابن جعفر ابن حسین ابن محمد ابن صباح حمِیری نام داشت، از اهالی کوفه بود و ادعا میکرد اصل و نسبش حمیری یمنی است که از کوفه به قم مهاجرت کرده بود."
بر حسب خبر فوق نخستین پایه گذاران تشیع درایران، اعراب ساکن ایران بوده اند. بنا براین، ادعای مبارزه‍ی مردم   با بیگانگان متجاوزمانند سلطنت سلجوقیان ترک، سئوال برانگیز میشود. وقتی اعراب داخل کشور، رهبری مردم ایران را به دست دارند، پیشاپیش انگیزه های مخالفت و دشمنی مردم و پیشوایان مذهب، روشن میشود. وقایع از پرده بیرون میافتد.   مخدوش بودن اهداف ملیگرائی و بیگانه ستیزی ایرانیان، پررنگ ترمیشود. فصل تازه ای از تفکر اجتماعی و ساده اندیشی های دیرینه گشوده میشود.
  بازگو کردن این مسئله ار آن جا اهمیت دارد که با توجه به اسناد تاریخی و به ویژه کتیبه های بیستون و تخت جمشید نه تنها ترکان   حتا "سکا" ها را که   در همسایگی چین بوده اند، نمیتوان غیرایرانی خواند. در بند ۶ کتیبه   بیستون " هرات، خوارزم، سغد، گندار، سک، ثتگوش، رخج     ....     "   جزو سر زمین ایران آمده است.
حال، با نادیده گرفتن روایت کتیبه ها وحوادث چند قرنی از آن به بعد: ( دوران پرعظمت ایران باستان تا هجوم عرب و برآمدن اسلام )، به این پیام اسلام هم باید توجه کرد که یکی از مبانی دین اسلام، زدودن آثار و علائق ملی ست و از این منطر، سیاه و سفید، عرب وعجم، ترک و اسپانیولی یکسانند. نگاهِ پیشوایان اسماعلیه به سلجوقیان را باید در سنجش قدرت سیاسی وارسید نه از دیدِ مذهب تشیع؛   و به ویژه متکلمان اسماعیلیه،   که از قدرت فکری بازتر و گسترده تری برخوردار بودند   و درحوزه‍ی   بحث وجدل به منطق و استدلالات عقلی تکیه داشتند تا احکام خشک و چه بسا بی پایه‍ی علوم نقلی و تعصبات خشک و خالی در تعلقات خاکی و قومی.   بی تردید بودند ایرانیانی در بین اسماعیلیان، که اندیشه های ملیگرائی را هم در سر داشتند. خیلی هم طبیعی ست که بخشی، با افکار وطن خواهی با وابستگیهای موروثی دراندیشه‍ی تجدید عظمت ایران باستان بوده باشند ؛ اما حکم نهائی بر کلیت این اندیشه کمی قابل تردید است.
در مجموع، این اثر، تاریخ فراز و فرود اسماعیلیه و قدرت گرفتن مبانی تشیع است وروایتگربخشی از تاریخ مقاومت مردم ایران درمقابل چیرگی بیگانگانِ متجاوز. ولی دراختلاط دوعنصر ناهمگون باهم ، مذهب، بالقوه جلا مییابد و آرمان ها و اهداف   ملیگرائی، رنگ میبازد. روانِ جامعه عریان میشود.
اصولا درسنت اسلامی، ملیگرائی و وطن پرستی و این قبیل مقولاتِ برخاسته از احساسات ناسیونالیستی،   اگرچه کفرهم نباشد؛ مذموم و خلاف شرع شناخته شده است.   برهمین باور بود که در اوایل انقلاب ۵۷ آقای خمینی ملی گرایان و به ویژه شخص دکتر مصدق را بارها با شدید ترین شماتت ها مورد   خشم وعتاب قرارداد. علنا گفت که ملی گرائی خلاف اسلام است. درستش هم همان است که آقای خمینی گفتند. اسلام یک امت واحدی ست درسراسر کره‍ی خاکی فارغ از مرزهای جغرافیائی و نژاد و زبان و رنگ و جنسیت.   بعید به نظرمیرسد که اندیشمندان بزرگ اسماعیلیه با آن همه تسلط علمی – فقهی، به این مسئله اشراف نداشته باشند!
عنصر ایرانی بودن این جنبش با توجه به عشق مفرط به تشیع، ومخلوط کردن دوعنصر متضاد، نه تنها شکستِ آن نهضت بزرگ را یاد آور میشود، بل که : روایت سرگردانی ِ اندیشه‍ی اجتماعی و معلق ماندن وگیجِی ِ جامعه ای را نقل میکند که در شیفتگی به دین تحمیلی بیگانه، دنبال هویت ملی خود دست و پا میزند. این درست است که مردم در واکنش به دین با تقویت گرایش های شیعه گری، بخشی   از عناصر ایرانی را با تشیع درهم آمیختند   وخشم و نفرت خودرا با زشتکاریها و لعن ودشنام خلفا   آشکارکردند؛ اما   تسلط جابرانه احکام دینی تا بدانجا نافذ بود که استقلال احکام عقلی را زیر نفوذ روایتهای سراپا مغشوش احکام نقلی، به حاشیه راند و با تمهیداتی کاملا مهجور؛   فقاهت دینی جایگزین حکمت و علوم عقلی گردید. پایان کار اسماعیلیان" بعد از ۱۶۶سال حکومت" به شکست انجامید و چهارقرن بعد، حاصل کارشان با چیرگی مذهب   شیعه‍ی دوازده امامی نصیب صفویان گردید. آنها با کشتاری وسیع زیر شمشیر آخته قدرت قاهر، تشیع را به مردم ایران پذیراندند؛   و اسلام برای همیشه در منطقه دو پاره   گردید.
سرشتِ دینِ اسلام با مکتوب آسمانی در تبیین نفس خدای یگانه شکل گرفته وآفریدگار هستی تکلیف انسان را در سراسر جهان به حوادث روزمرگی روشن کرده است. با توجه به این امر، اجتماعی که قرنها با فرهنگ های گوناگون دریک گستره‍ی جغرافیائی محدود باهم زیسته اند، دین مشترک، حلقه‍ی ارتباط و سِپَر حفاظتِ همه‍ی آنهاست که پیشوایان وحامیان دین و مذهب ازآن پاسداری میکنند. اسلام چنین   قدرت پرتوان را برای پیشوایان دین فراهم ساخته و در سنجش قدرتِ بین حکومت و مذهب، اختیار و قدرت نهائی را به آنان واگذار کرده است. بنگرید به فلسفه‍ی جهاد و مبانی آن حکم شرعی که آخرین سخن وفرمان را   پیشوایان دینی صادر میکنند. درچنین فضای دینی   سخت   است   اهداف ملی، قومی و بومی را دنبال کردن آن هم از طریقِ زبان و کتاب خدا. زبان و کتابی که به قوم   ویژه ای تعلق دارد و امتیازات آمرانه‍ی خود را به رخ میکشد. آن وقت چگونه میتوان با   آنهمه اختلاف های عمیقِ فرهنگی، تحقق آمال ملی را از صافی ِ مذهبی   گذراند   که در آن کوچکترین حق   و اختیاری به کسی واگذار نشده است جز اطاعت و بندگی مطلق.   در چنین بستر تنگ و تاریک است که برخی از عقلا و اندیشمندان مذهبی ، با تیزبینی و درایت کم نظیر با نزدیک شدن به آستانه‍ی قدرت غالب پیش میروند وبا درنظرگرفتن رفاه و امنیت مردم به گسترش علم و دانش یاری میرسانند. خواجه نصیرالدین طوسی   نمونه برحسته ای از این دانشمندان است.
حمید دباشی در بخش ۱٣ همین کتاب در شرح احوال خواجه نصیر مینویسد:
"خواجه نصیرالدین   طوسی (۵۹۷ – ۶۷۲/ ۱۲۰۱ – ۱۲۷۴) هنوز درنیشابور بود و داشت تحصیلات خود را به اتمام میرسانید که مغولان به خراسان تاختند. فرار سلطان محمد خوارزمشاه از جلو حمله‍ی آنان منطقه‍ی پر ثروت شمال شرقی ایران را بی دفاع به دست مهاجمان مغول انداخت." ص ۲٨۶  
خراسان زیر پای مغولان ویران میشود. اهل فضل در قلاع ناحیه قهستان به اسماعیلیه   پناه   میبرند و آنجا مخفی میشوند. با این حال، جلسات درس دایر است و بحث و فحص توسط دانشمندانی که درآن قلاع گرد آمده اند ادامه دارد. " ... و هریک مطلوبات فکری و عقلی خود را دنبال میکرده اند.   ...     دوره ای که خواجه نصیر با اسماعیلیان به سر میبرد، که تقریبا سی سالی تاسال   ۶۵۴ / ۱۲۵۶ به درازا کشید، یکی از دوره های   به ویژه پرثمر زندگی او بود .   ....    سالی که   اسماعیلیان به مغولان تسلیم شدند.
خواجه نصیر طوسی واسطه‍ی تسهیل تسلیم شدن رکن الدین خورشاه ....   آخرین فرمانروای اسماعیلی الموت، به   هولاکوخان بود؛    و به این طریق   ...   در سن پنجاه و هفت سالگی به خدمت خان مغول درآمد. وی در فتح بغداد و انهدام خلافت عباسی تیز همراه هولاکو بود. خواجه، چون از بغداد بازگشت، به تآسیس رصدخانه مراغه، که یک نهاد عالی علمی و یکی از بزرگترین دستاوردهای فکری درایران سده های میانه بود اقدام کرد.   پس از مرگ هولاکو، خواجه به خدمت اباقاخان   ...     درآمد و به تحقیقات علمی و فلسفی خود ادامه داد. خواجه نصیر، که در دوره‍ی ایلخانیان سمت وزارت نیز داشت،   در ۱٨ ذوالحجه ۶۷۲ / ۲۵ ژوئن ۱۲۷۴   درگذشت. " ص ۲٨٨ - ۲٨۷.  
نتیجه گیری دباشی از رفتار و منش های خواجه نصیر طوسی، ممکن است   خلاف میل برخی ها باشد اما نمیتوان این واقعیت را انکار کرد که در آن دوران   خوف و وحشت، با دشمن جاهل و آدمخوار عاقلانه ترین راهی ست که خواجه   انتخاب میکند. اینکه   مغول و بعدها   وارثان و جانشینان مغول ها در فرهنگ ایران   غلتیدند و آثار بسیار با ارزشی در گوشه و کنار کشور به وجود آوردند، زنده ترین   گواهی ست از تدبیر و سیاست مداری خواجه طوسی .اگر شیوه‍ی   دیگری   پیش میگرفت، هرگز در جلب و جذب مغولان و یا درآفرینش آن همه آثار موفق نمیشد.
عده ای را عقیده براین است که خواجه با هدایت هولاکو به بغداد در انهدام خلافت عباسی، انتقام اسماعلیه را از سنیان گرفته که آن همه کارشکنی ها وتهمت و افترا بر آنها بسته بودند تا کشتارهای هولناک و ویرانی قلاع و آتش سوزانِ کتابخانه ها   تا شکست و نابودی اسماعیلیان.
فرهاد دفتری، در تنطیم و تدوین این اثر روش جالب ومدبرانه ای پیش گرفته که نه تنها باب سئوال، بلکه مباحث زیادی در بیشتر زمینه ها را باز گذاشته است و این نشان میدهد که پژوهش ها ادامه دارد. این اعتماد سازی قابل درک است و احترام به وفاداری مخاطبین ش را گوشزد میکند.
در پایان این بررسی بودم که به اثری دیگر از فرهاد دفتری دسترسی پیدا کردم. ازغفلت خودم نادم شدم. با دریغ باید بگویم که ای کاش کتاب « "مختصری در تاریخ اسماعیلیه" ترجمه‍ی فریدون بدره ای نشرفرزان»   را   قبلا میخواندم و معرفی میکردم که چنین   نشد. امیدوارم فرصتی باشد برای بررسی این اثرعمیق که   تصویر گویائی ست   از تاریخ   "همیشه کم گفته شده‍ی اسماعیلیه"، و مولف با دقت کم نظیرتنظیم و دراختیار هموطنان گذارده است.
 
 
 
لطفا برای مطالعه آثار این نویسنده از وبلاگ های زیردیدن کنید.
www.naghdha.persianblog.com
www.ketabsanj.blogspot.com
www.ketabedastan.blogspot.com
 
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست