سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

اعتراض پینوکیو به کارلو کلودی در مورد احمدی نژاد


امیرحسین لادن



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۱ فروردين ۱٣۹۰ -  ۱۰ آوريل ۲۰۱۱


حتماً داستان پینوکیو را بخاطر دارید ؛ عروسک چوبی که هرگاه دروغ میگفت بینی اش درازتر می شد. کارلو کلودی سازنده‍ی شخصیت و نویسنده‍ی داستان پینوکیو ، اعتراض نامه ای از پینوکیو در مورد آقای احمدی نژاد دریافت کرده است. پینوکیو می نویسد: "کارلوی بزرگ (کارلو خدای پینوکیو است) چرا ، من با گفتن یکی دو دروغ بی ضرر و بی خطر برای دیگران ، مورد غضب تو قرار گرفتم و بینی ام دو متر (اندازه‍ی پینوکیو ۱۰ سانت می باشد) دراز شد ؛ اما دروغ های شاخ دار آقای احمدی نژاد رئیس جمهور ایران را ندیده می گیری؟"
پینوکیو می نویسد: "اجازه بدهید چند نمونه‍ی از دروغ های او را بازگو کنم ؛ در دانشگاه کلمبیا در نیویورک ، وقتی آقای احمدی نژاد گفت ما در ایران هیچ همجنس گرا نداریم ! من با دقت به چهره‍ی او نگاه می کردم ؛ هیچ تغییری در بینی او ندیدم ! این ادعا درست همزمان با مسأله‍ی سیامک قادری، خبرنگار سابق و اخراجی ایرنا صورت گرفت که مهم ترین عنوان اتهامی او دفاع از هم جنس گرایی و مصاحبه با جمعی از هم جنس گرایان کشور بوده است. آقای قادری که اخراج و محکوم به ۶۰ ضربه شلاق به خاطر مصاحبه با هم جنس گراها شده بود ؛ به حکم صادره اعتراض و تقاضای تجدید نظر کرده است و می گوید "طبق گفتار آقای رئیس جمهور ما هم جنس گرا نداریم که من با آنان همکاری و مصاحبه کرده باشم."
پینوکیو می نویسد: "ادعای آقای احمدی نژاد راجع به هاله‍ی نور هنگام سخنرانی اش در سازمان ملل را اکثراً شنیده و یا خوانده اند ، ولی بنظر می رسد که تو ای کارلوی بزرگ نشنیده ای ! افسانه را از زبان شخص رئیس جمهور ایران بخوانید. او در یک جلسه با حضور عده ای پس از یک سخنرانی ، به آیت الله عبدالله جوادی آملی ، یکی از روحانیون برجسته ، می گوید: "یکی از اعضای هیأت ایرانی پس از سخنرانی یکباره به من گفت که هاله ای از نور را دیدم که تو را احاطه کرده بود. خودم من هم این هاله را حس می کردم ... یکباره احساس کردم که فضا عوض شد. همه‍ی رهبران حاضر در مجمع برای مدت ۲۷ - ۲٨ دقیقه حتی پلک هم نزدند. اغراق نمی کنم وقتی می گویم که آنها پلک نزدند. همه متحیر شده بودند ... چشمان خود را گشوده و گوش فراداده بودند که ببینند پیام جمهوری اسلامی چیست."
"کارلوی بزرگ ، من کم کم دارم در مورد عدالت تو شک می کنم ! آیا این انصاف است ؟ من در مورد چند سکه ئی که در جیبم قایم کرده بودم و دروغی گفتم ، تو جنگل گم کرده ام ؛ بینی ام را یکمتر دراز تر کردی ! اما زمانی که آقای احمدی نژاد ادعا کرد که در انتخابات دو سال پیش ، ۶۶ در صد رأی آورده ، میلیون ها ایرانی شاخ در آوردند ولی باز تغییری در اندازه‍ی بینی رئیس جمهور منتصب ، صورت نگرفت !"
پینوکیو می نویسد به ادعای پوچ آقای احمدی نژاد در مورد آراء توجه کنید: "سایت احمدی نژاد برای اثبات آرائ خود ، جدولی بسیار بچه گانه ارائه کرده ؛ این جدول حاکی از آنستکه میانگین آرای استان‌های متفاوت ، میانگین آرای اقوام ، میانگین آرای شهرها و روستا ها در سراسر کشور برابر بوده ا‌ند. یعنی درصد رأی او در همه جا مساوی یکدیگر بوده است ؛ همچنین امری نه تنها در ایران ، بلکه در جهان بی‌ سابقه است. از نظر تئوری احتمالات نیز ، واقعیت چنین آماری ، صفر می باشد."
پینوکیو در ادامه می نویسد: "نزدیک به دوسال است که هزاران ایرانی معترض به تقلب در انتخابات ، بی عدالتی هایِ اجتماعی ، بیکاری و تورم کمرشکن ناشی از بی لیاقتی و فساد مالی دست اندرکاران و خودکامگی حکومتگران ، مورد ضرب و شتم قرار گرفته ، زندانی و شکنجه شده اند و آقای احمدی نژاد با بی شرمی مطلق ، به خبرنگار تلویزیون اسپانیا در انظار جهانیان می گوید: "هرگز هرگز ، ما هیچوقت چنین نکرده ایم ! انگار نه انگار ؛ آب از آب تکان نمی خورد و بینی اش درازتر نمی شود!"
پینوکیو با لحنی بس اعتراض آمیز می نویسد:
"انصاف بدهید ، با این دروغ ها – تا بامروز ؛ بینی آقای احمدی نژاد نمیباستی از راهِ کربلا به قدس رسیده باشد ؟" پینوکیو ادامه می دهد: "آقای احمدی نژاد اعزام نیروهای مسلح عربستان به بحرین را "زشت" می خواند و می گوید: "البته دولت بحرین کار زشتی کرد که مردم خود را کشت. مردم مطالباتی دارند لذا دولت این کشور باید به حرف های آنها گوش داده و به آنها احترام گذاشته و با مردم خود همکاری کند." (۱)
"بنظر می رسد که آقای احمدی نژاد ، نصایح جیرجیرک (یکی از شخصیت های داستان پینوکیو) را که فرمود: انسان خوبی باش و بگذار وجدانت همواره راهنمایت باشد ، را نشنیده گرفته که باین سادگی همه چیز را حاشا می کند و وارونه جلوه می دهد." و شاید هم نصیحت گوبلز (وزیر تبلیغات هیتلر) را که می گفت: "اگر دروغ را بارها و بارها تکرار کنید ، مردم بالاخره باور می کنند" ، را بگوش گرفته است. وگرنه چطور می توانست باین آسانی توی دوربین تلویزیون نگاه کند ، سرکوب مردم بحرین را زشت بشمارد ، از مطالبات آنان پشتیبانی کند و حتی بحکومت بحرین نصیحت کند که به خواست مردم احترام بگذارد ؛ ولی خواست میلیون ها ایرانی را ، نه تنها نادیده بگیرد ، آنان را خس و خاشاک بشمارد بلکه هزاران معترض را زندانی کند ، مورد شکنجه و حنی تجاوز قرار دهد ؟ پینوکیو با حیرت می پرسد ؟"
پینو کیو از کارلوی بزرگ سئوال می کند: آیا با در نظر گرفتن حقانیت خواست های مردم و بی اعتباری و دروغگوئی احمدی نژاد ، خس و خاشاک واقعی کیست؟ و شعر زیر را زمزمه میکند:
«آن خس و خاشاک تویی    پست‌تر از خاک تویی
شور من‌ام ، نور من‌ام    عاشق رنجور من‌ام (۲)
و می پرسد: "چطور امکان دارد که آقای احمدی نژاد ، از یک طرف برخورد با مردم و انقلاب های مردمی در منطقه را محکوم کند و بگوید: "آن دولتی که ملت خود را سرکوب می کند شانس حیات دوباره ندارد." ولی در کمال بی شرمی و در اوج بربریت شهروندان خودش را مورد ضرب و شتم قرار بدهد؟"      
پینوکیو می خواهد بداند که پس از سالها دروغ ، نه دروغ های معمولی ، نه دروغ برای نجات جان یا سوء استفاده‍ی مالی بلکه دروغ هائی که هستی و جان هزاران تن از شهروندان ایرانی را بمخاطره انداخت ، نابود کرد و گرفت ؛ چرا بینی احمدی نژاد حداقل یکبار بدور کره‍ی زمین ، بطور کمربندی ، حلقه نزده است ؟
پینوکیو با تعجب شاهد شعبده بازی های حکمرانان و دروغ گوئی رئیس جمهور است: " که رکود اقتصادی ایران را تکذیب کرد و گفت امسال سال جهش های بزرگ اقتصادی در ایران است. او گفت دولت در سال ۱۹۹۰ ، دو و نیم میلیون شغل ایجاد خواهد کرد که کمتر از نیمی از آن برای کسانی است که در نوبت اشتغال هستند." (٣)
"کارلوی بزرگ میبینی که مرکز آمار ایران از انتشار نرخ بیکاری خود داری کرده است ولی طبق پیش بینی بانک جهانی ، نرخ بیکاری در ایران ۲٣ در صد اعلام شده است. این در حالی است که دولت تعریف کار را تغییر داده : سربازان ، دانشجویان و دانش آموزان و زنان خانه دار و حتی کسانی که یکساعت در هفته کار کرده باشند ، شاغل ارزیابی می شوند. جالب اینجاست که بانک مرکزی ایران نیز در اقدامی بی سابقه نرخ رشد اقتصادی را اعلام نکرده است. در مورد نرخ بیکاری ، تورم و اوضاع متزلزل مالی کشور ، شرکای احمدی نژاد تصمیم گرفتند بجای دروغ های شاخدار ، حقایق را پنهان کنند ! پینوکیو انگشت بدهان مانده که آیا کارلوی بزرگ خواب است!"
پینوکیو می نویسد آقای رئیس جمهور یا مرتب دروغ می گوید و یا مشکلات ، کاستی ها و نابسامانی های ناشی از بی کفایتی و نادانی خود را تقصیر امام زمان و حتی آقای خمینی می اندازد! "تکیه‍ی احمدی‌ نژاد بر امدادهای الهی و غیبی به‌ خصوص از سوی امام زمان که در اکثر سخنرانی ‌های او در جمع مردم شهرهای مختلف کشور ؛ و حتی پاسخ او در دانشگاه امیرکبیر که "ما با خود خدا ارتباط داریم." اظهارات اینچنینی در سخنان رئیس‌ جمهور در مناسبت ‌های مختلف زیاد به چشم می‌ خورد. اغلب منتقدان وضع موجود ، در اظهار نظرات خود ضمن انتقاد از دولت ، به موضوع امام زمان اشاره کرده ‌اند. در سخنان اکثر آنها این اعتراض وجود دارد که نباید بار مسئولیت مشکلات و گرانی ‌ها را از دوش خود برداشت و امام زمان را مقصر همه‍ی مسائل دانست. آنها همچنین از وارد کردن مقدسات مردم در مسائل اجرائی انتقاد کرده ‌اند. حسن روحانی نماینده‍ی مقام رهبری در شورای عالی امنیت ملی با تاکید بر لزوم تکیه بر "خویشتن" و تلاش برای پیشرفت گفت: "نمی شود دست روی دست گذاشت و گفت که کشور، کشور امام زمان است. چرا بار مسئولیت خود را روی دوش امام زمان می ‌اندازیم." (۴)
احمدی ‌نژاد در مقام دفاع از خود ، به برخی اظهارات و گفته ‌های آقای خمینی استناد کرده است. احمدی نژاد در سایت خود می نویسد: "امام خمینی سیاست را هم از منظر معنوی می ‌دید، دست "خدا" را بالاتر از همه‍ی دستها به وضوح می ‌دید و هر چه می شد و می کرد به خدا و عالم بالا نسبت می داد. انقلاب را کار خدا می خواند ، می گفت خرمشهر را خدا آزاد کرد ؛ فتوحات رزمندگان را فتح الهی می خواند. در معجزه‍ی طبس که توفان شن ، جنگنده ‌های مهاجم آمریکائی را نابود کرد و دقیقا ً آنگاه که دوست و دشمن ، مشغول تفسیرهای صرفاً سیاسی و نظامی از ماجرا بودند او صریحا ً اعلام کرد که آن شنها مأمور خدا بودند."   
احمدی نژاد در ادامه باز به کسانی که "هاله‍ی نور" را تکذیب می کنند و آنرا نمی بینند اشاره می کند و می نویسد: "همانگونه که آنروز ، برخی گروه های سیاسی ، این طرز تعبیر (تعابیر امام) را مصداق ارتجاع و خرافه می نامیدند امروز نیز کسانی ، دیگر حتی هاله ای از نور هم نمی بینند." (۵)
پینوکیو با اعتراض به بی عدالتی از طرف کارلوی بزرگ در مورد دروغ های احمدی نژاد ؛ شکایت نامه‍ی خود را ناتمام می گذارد و از طرف مردم ایران می نویسد:
زور تویی، کور تویی    هاله‌ی بی‌نور تویی
دلیر بی‌باک من‌ام    مالک این خاک من‌ام» (۶)   

امیر حسین لادن
ahladan@earthlink.net


(۱) و (٣) بی بی سی
(۲) و (۶) شاعر گمنام
(۴) و (۵) سایت روباه قرمز


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست