واقعیت، آنچه به رویا جامه ی عمل می پوشد!  
							             
							            
						            	
							            
							            	نگاهی به اعلامیه فدائیان خلق ایران (اکثریت) پیرامون رویدادهای لیبی  
							            
							            
						             
						            
						         
					            	
						            	
						            	
						       			مارال سعید
						       			
						       			
						       			 
							            
						       		
				       			 
					         	
									
									• 
دوستان در تعاملات جهانی میتوان بدنبال راه سوم بود و برای آن کوشید، لیک در این لحظه که سیاست جاری بر روند بازی به گونه ای دیگر است باید بدنبال منافع ملتها بود، حتی اندک. رأی ممتنع منعکس کننده ی هیچ سودی نیست. و حاصلی جز  جدا ماندن از یک سیاست فعال، زنده، واقعبینانه و واقعگرایانه نخواهد داشت
						       		... 
								
								 
				       			
					             
						            اخبار روز: 
						            www.iran-chabar.de
						             
						            	چهارشنبه 
							            ۱۷ فروردين ۱٣۹۰ - 
							            ۶ آوريل ۲۰۱۱
					             
					             
					            
					            	
						            
  
		
بالاخره پس از گذشت شانزده روز از به اجرا در آمدن قطعنامه ی ١٩٧٣ شورای امنیت سازمان ملل متحد، این سازمان نیز خود را موظف یافت تا اعلامیه ای در این زمینه صادر نماید. هرچند که سیر تحولات جاری در جهان امروز، کندی و تأخیر دو هفته ای هیچ جریان فعال عرصه ی سیاست را نمی پذیرد. اما، دیر بهتر از هرگز است. 
 
 
۱-	اعلامیه کتمان میکند که، کشانیده شدن موضوع کشتار شهروندان به پا خواسته ی لیبیائی به شورای امنیت سازمان ملل متحد و تأخیر غیرموجه چند روزه ی آن شورا در صدور قطعنامه ی ١٩٧٣ نه بواسطه ی به پای میز کشانیدن حاکم دیکتاتور لیبی، بلکه بخاطر آن بود که  روشهای دمکراتیک بی پاسخ ماند. و به دیگر سخن؛ سمت و سوی این قطعنامه از همان ابتدا ناظر بر بزیر کشیدن حاکم دیکتاتور لیبی بود. 
 
۲-	اعلامیه برای آنکه بتواند به منظور خویش دست یابد سعی نموده است مجریان این قطعنامه را تا حد سه کشور فرانسه، انگلیس و ایالات متحده آمریکا فروکاهد و از این طریق پاسخی بر اما و اگرهای خود بیابد. درحالیکه همه میدانند این سه کشور تنها آغازگران به اجرا درآمدن این قطعنامه بوده اند و تقریبا ً پس از یکهفته این نیروهای اتحاد اتلانتیک شمال (ناتو) به اضافه ی قطر و امارات متحده عربی هستند که عملیات اجرائی را بعهده گرفته اند. 
 
٣-	و بالاخره اعلامیه در پاراگراف ماقبل آخر  سعی مینماید خود را از تردید برهاند و  نظر خود از مفهوم "دخالت انساندوستانه" را در قالب یک رویای عموم بشری بیان نماید: "تأمین حقوق بشر، دمکراسی و جلوگیری از کشتار مردم ..." لیک این واقعیت موجود در تعاملات جهانی را که، تا منافع عمده کشورهای عضو دائمی ی شورای امنیت با مواد منشور سازمان ملل بخصوص مصوبات سال ٢٠٠٦ مجمع عمومی ی آن سازمان در یک نقطه ی جغرافیائی در هم تنیده نشوند، آن "دخالت انساندوستانه" شکل عملی به خود نخواهد گرفت را نادیده و مسکوت میگذارد. 
 
 
اعلامیه چنین می نمایاند که سازمان مزبور همچنان در بالاترین ارگان درگیر تردید بین سیاست واقعگرایانه و سیاست رویاگرایانه است. 
 
قطعا ً دوستان با احساس مسئولیت سعی نموده اند سیاست بورزند لیک پاسخ نگفته اند، ردیفی از جملات زیبا در رثای حقوق حقه ی انسانها یا بیان عملکرد دولتهای غربی نشان میدهد که آنها بدنبال منافع اقتصادی و سیاسی خویشند نه دمکراسی و حقوق بشر و استدلال به هزار دلیل که با جنگ و کشت و کشتار نمی توان به دمکراسی رسید در این لحظه چه دردی از مردم لیبی دوا مینماید. 
 
شک نیست آنچه جوامعی همچون لیبی، یمن و ... از آن رنج میبرند همانا عدم وجود جامعه ی مدنیست و این بلیه حاصل سرکوب سیستماتیک ٤٠ - ٣٠ ساله ی هر گونه جنبش اجتماعی توسط حاکمان دیکتاتور در این کشورهاست. اما حال که شرایط فراهم آمده تا مردم به جان آمده از سفره های خالی و جوانان سرخورده از بی فردائی از شرّ  دیکتاتورها و اعوان و انصارشان که پنجه در کلیه ی شریانهای اقتصادی جامعه دارند رهایی بابند، باید کمک نمود تا روزنی برای تنفس بیابند و کوشید در گامهای بطی و بعدی بتوانند بسوی برقراری حقوق بشر و دمکراسی گام بردارند.  اجرائی شدن قطعنامه ی ١٩٧٣ بهر تقدیر این چشم انداز را برای آنها فراهم آورده است.  
 
 
 
دوستان در تعاملات جهانی میتوان بدنبال راه سوم بود و برای آن کوشید، لیک در این لحظه که سیاست جاری بر روند بازی به گونه ای دیگر است باید بدنبال منافع ملتها بود، حتی اندک. رأی ممتنع منعکس کننده ی هیچ سودی نیست. و حاصلی جز  جدا ماندن از یک سیاست فعال، زنده، واقعبینانه و واقعگرایانه نخواهد داشت. 
 
 
 
					             
					             
			           		 |