سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مردم سازی و مردم سالاری دینی


مهران جنگلی مقدم


• ان چه درهر سفر استانی رییس <<جمهور>> احمدی نژاد در کف خیابان ها و میدان ها دیده میشود و توسط تلویزیون و سایت های خبری اصولگرا پوشش خبری داده میشود چیزی فراتر از بزم ساندیس و حیله فتوشاپ و... است. این یک فرض بیش نیست که بیش از این جدی گرفتن ان به درجازدن در تحلیل های بلند مدت منجر خواهد شد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۵ بهمن ۱٣٨۹ -  ۴ فوريه ۲۰۱۱



رفتارشناسی دولت ها در نظام جمهوری اسلامی استعداد پیچیده یی نمی طلبد. حکومت ورزی در ایران از الگوهای بسیار ساده پیروی می کند. از سوی دیگر بستری که اعمال قدرت سیاسی در ان شکل می گیرد از چنان ویژگی هایی برخوردار است که با نظم سیاسی رابطه لازم و ملزوم برقرار می کند. ان چه درهر سفر استانی رییس <<جمهور>> احمدی نژاد در کف خیابان ها و میدان ها دیده میشود و توسط تلویزیون و سایت های خبری اصولگرا پوشش خبری داده میشود چیزی فراتر از بزم ساندیس و حیله فتوشاپ و... است. این یک فرض بیش نیست که بیش از این جدی گرفتن ان به درجازدن در تحلیل های بلند مدت منجر خواهد شد. حتا اگر فرض ساندیس و ترفندهای تصویری صحت داشته باشد هم باز وزنی از بار تقصیرات مردمی که ازادی خود را به بهای ساندیس= نان میفروشند کم نخواهد کرد . حتا در این صورت نیز انچه در کف میدان ها و خیابان ها مشاهده میشود ترجمان عینی و دقیق مثل تاریخی خلایق هر چه... خواهد بود. واقعیت این است که ان چه در روزهای بعد از انتخابات ٨٨ از بخشی از مردم چند شهر بزرگ مانند تهران در اعتراض به تقلب در انتخابات دیده شد و تحسین و ستایش ها را برانگیخت قابلیت تعمیم به گستره یی بزرگتر را ندارد و شمولیت ان هر چند در سالهای بعد از ۵۷ بی نظیر بود اما هرگز توانایی ان را ندارد که ضعف های بنیادین رفتار سیاسی مردم ما را بپوشاند و برطرف سازد. به این ترتیب همه شکوه و بزرگی ان اعتراضات هرگز نباید به معنی داشتن جواز دائمی برای نگاه تحسین برانگیز به مردم باشد. و نقد و ریشه یابی رفتارمردم (ان چه از مفهوم مردم مورد نظر ماست) در پذیرش و سرسپردگی به وضعیت موجود فرو گذاشته شود. اگر اعتراضات بخشی از مردم در روزهای بعد از انتخابات نمونه یی- نادر- از رفتار جمعی مردم محسوب میشود انچه در ادامه خواهد امد نیز نمونه یی است- مکرر- از شمای کلی رفتار مردم در مواجهه با قدرت سیاسی که به استحکام وباز تولید ان کمک میکند. اگر ان نمونه نادر وستایش انگیز بخشی از تحلیل های ما را به خود اختصاص میدهد باید این نمونه های مکرر در بالاترین اندازه ممکن مورد نقد و توجه قرار گیرد. امری که متاسفانه به رغم ضرورت و اضطراری که در ان نهفته است با کم کاری و سکوت مواجه شده است.
(به گزارش رجانیوز به نقل ازایرنا، دکتر "محمود احمدی نژاد" در این سفر مورد اسقبال بی سابقه مردم گیلان قرار گرفت، بطوری که مسیر پنج کیلومتری از فرودگاه رشت تا ورزشگاه شهید عضدی (محل سخنرانی) بیش از چهار ساعت طول کشید و اتومبیل حامل رییس جمهوری در میان حلقه پر ازدحام گیلانی ها گرفتار شد.
** مردم خونگرم استان گیلان استقبالی از احمدی نژاد به عمل آوردند که نه تنها برای ناظران خارجی بلکه برای برخی از منتقدان و مخالفان داخلی دولت نهم هم غافلگیر کننده بود.
**مردم رشت در یک اقدام بی سابقه چنان اجتماعی در اطراف فرودگاه ایجاد کرده بودند که برای خبرنگاران و اصحاب رسانه هایی که در همه سفرهای استانی هیات دولت را همراهی می کنند، غیرمنتظره و کم سابقه بود، چرا که هر چند آنان در سفرهای قبلی نیز شاهد حضور پرشور مردم در مراسم استقبال از رییس جمهوری بودند، اما در این استان علاوه بر اجتماع میلیونی در خیابان های منتهی به محل سخنرانی، اتومبیل حامل رییس جمهوری از همان فرودگاه در میان انبوه جمعیت گم شد.) نقل از رجا نیوز یکشنبه ٣ بهمن ۱٣٨۹

بنیان های حکومت در ایران برحوزه های عمومی از قبیل فرهنگ و دین قرار دارد. حوزه های عمومی با داشتن خصلت های توده یی مستعد تولید قدرت سیاسی اند. تمهیدات ناشی از کسب اقتدار سیاسی نامشروع از بین برنده نیروی اقلیت و ارا و نظریه های منتقد ورقیب است. در نبود نیروهای رقیب دیگر مانعی ندارد که بنا بر ضرورت بقا قدرت سیاسی رفتار های منطبق با حوزه های عمومی از خود به نمایش گذارد. ان چه این وضعیت را دگرگون می کند نیروهای واکنش گر این حوزه هاست که در سیر تکوینی خود به تولد اقلیت واثر پذیری جامعه از ان منجر می شود. خصوصیت بنیادین اقلیت بر نتابیدن ذهنیت ها والگوهای عمومی است. تغییر در ذهنیت های عمومی به طور طبیعی منجر به تغییر کنش های عمومی می شود. در این وضعیت قدرت سیاسی از اولین قربانی های تغییراجتماعی خواهد بود. به این ترتیب نقض دموکراسی و حق تعیین سرنوشت و نقض سیستماتیک حقوق بشراز سوی حاکمیت امری ضروری و اجتناب ناپذیرخواهد شد. درچنین شرایطی اقتدار سیاسی مفهومی جزسلب حق تاثیرگذاری از اقلیت جامعه و نابودی توان دگرگونی و تحول درجامعه نخواهد داشت. عدم تغییر و تحول ثباتی گورستانیست که در ان جز جنبش اجسادی که می پوسند و فرو می ریزند دیده نمی شود. این معنای اقتدار سیاسی است در شرایطی که نیروهای پیش برنده جامعه از حداقل امکان هایی که به تاثیر گذاری انها منتهی می شود محرومند. در واقع نقض حقوق بشر و دموکراسی در ایران با نقض حقوق اقلیت ها اغاز می شود و گرچه نقض حقوق این طیف از جامعه در نهایت منجر به نقض حقوق اکثریت میشود اما دشواری کار ان جاست که نقض حقوق اکثریت با ان که در گستره یی وسیع و گسترده انجام می گیرد کمتراز سوی اکثریت احساس و فهمیده میشود و کمتر واکنشی بر اساس ان صورت می پذیرد. زیرا ان طیفی که ناظر و اگاه بر عملکرد دستگاه ناقض حقوق جامعه است خود قبلا از دم تیغ گذرانیده شده و از حقوق اولیه خود ساقط گشته است. اکثریت قادر به مشاهده ابعاد فاجعه یی که بر او می رود نیست و قدرت سیاسی ضمن ان که پیشتر چشم بینا و مشاهده گر جامعه را کور کرده است سایر اعضای چنین جامعه یی را مورد تفقد قرار میدهد.
در این شرایط بسیار طبیعی است که حکومت مردمی جلوه کند. ومگر می شود با چنین مردمی مطیع و گله وار مردمی نبود؟

مجموعه خصایص حکومت موجود چیزی فراتر و افزون تراز خصایص مردم ندارد. <<مردم>> که می گوییم علیرغم همه گوناگونی های قومی و زبانی و... منظورمان ان ویژگی های رفتاری و روانی است که در قالب فرهنگ بخش بزرگی از اشتراکات انسانی ما را در بر دارد. بدین سان ما مردمی هستیم یکپارچه و سروته یک کرباس و حکومت ایینه تمام نمایی است که در <<صورت>> عملکردها و کارکردهای ان باید <<سیرت>> فرهنگی و رفتاری خود را جستجو ومشاهده کنیم. هرگاه از سراین موضع نگاهی به عملکرد حکومت بیاندازیم باید به ناچار اعتراف کنیم که حکومت در ایران هیچ نشانه غیرمردمی از خود بروز نمی دهد و ان چه در سطح روابط فی مابین دولت و مردم در ایران در حال اتفاق است چیزی نیست جز تحقق اراده جمعی. گرچه این جمله مقدار زیادی ابهام دارد اما دقت در انچه درطول تاریخ این سه دهه در فضای عمومی جامعه ما در حال رخدادن بوده از ماهییت این موضوع ابهام زدایی میکند. اگر انچه اقلیت (اقلیت فکری و رفتاری) نامیده میشود را کنار گذاریم انچه باقی می ماند قشرها و گروههای مختلف مردمیست که در ظاهر هیچ اختلاف و تضادی بین انچه موجود است و حکومت نماینده ان است با منافع خود احساس نمیکنند. منهای این اقلیت که حکومت به طور جدی و برنامه ریزی شده به نقض اشکار حقوقشان مشغول است مابقی (اکثریت) ان چنان به سرشت و ماهییت ایستا و محافظه کارشان سرگرم اند که حکومت در بهترین و مطلوب ترین رفتار ممکن با رندی تمام خود را پایبند به ان نشان میدهد وضمن این که پرستیژ مردمی مطلوب خودرا در انظارعمومی به نمایش میگذارد بستری را که در ان رشد کرده حفظ و تقویت میکند. نقض دموکراسی در ایران هرگز به این معنی نبوده که مردم هیچکاره بوده اند و نقش مردم انعکاس و تاثیری در شکل گیری قدرت سیاسی نداشته است. بل که نقض دموکراسی همواره خود را در نقض حقوق و اثرگذاری اقلیت نشان داده است. سلب توان اقلیت در بازسازی و هدایت نیروهای بالقوه نهفته در حوزه های عمومی که ملک طلق اکثریت به حساب میاید تحویل دادن فرصت تاثیرگذاری به قدرت سیاسی است. با نقض حقوق اقلیت که به کم شدن توان تاثیر گذاری ان منجر خواهد شد شکل دهی و هدایت نیروهای اجتماعی در دستان قدرت سیاسی قرار خواهد گرفت. جریان مردم سالاری دینی که مطلوب و مد نظر جمهوری اسلامی است چنین پروسه یی را طی کرده است. مردمی که به این ترتیب ماهییت و هویت شان برحسب استانداردهای حکومت ساخته میشود ایا شایسته نخواهند بود که به طور مدام از سوی قدرت سیاسی مورد امر <<مردم سالاری>> قرار گیرند؟ ایا چنین نظام سیاسی با چنین مردم تحت کنترلی مردمی نخواهد بود؟ اگر معیار و تعیین کننده حدود و میزان رفتار قدرت سیاسی را مردم فرض نماییم (گرچه این فرض به دلیل نادیده گرفتن اقلیت و تنها اتکای صرف به مفهوم اکثریت در مردم از اساس اشتباه است) در این صورت هیچ تناقض و فاصله یی ما بین انچه مردم میخواهند و خود عمل می کنند با ان چه حکومت در ایران از خود نشان می دهد وجود ندارد واز این حیث جمهوری اسلامی (با تکیه بر یک فرض غلط از مفهوم مردم) مردمی ترین نظام های سیاسی است.

www.mehranmoghadam.blogfa.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست