سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

ماه اعدام و لزوم پاسخی درخور


رحمان سلیمی


• ارادههامان، اندیشههامان و توانمان را وحدت بخشیم و دههی فجر را به ۱۰ روز کارزار علیه صدور و اجرای حکم اعدام و نجات جان زندانیان اعدامی و بالاخره رسوایی نظام ولایت فقیه بدل نمائیم. ماه اعدام و در پی آن دههی کارزار علیه اعدام، پاسخی است درخور به فضای رعب و وحشت حاکم بر ایران و بویژه کردستان ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۲ بهمن ۱٣٨۹ -  ۱ فوريه ۲۰۱۱


یک ماه از آغاز سال ۲۰۱۱ میلادی گذشت، آغازی که در آن مردم سراسر جهان نیکروزی و آیندهای بهتر را برای هم آرزو کردند و با امید به روزهای بهتر و تحقق رویاهای تحقق نیافته به سال نو گام نهادند ولی این امیدها و رویاها در نقاط مختلف جهان کاملا متفاوت بود.
در آن بخش از جهان که هنجارها و ارزشهای اجتماعی تثبیت شدهاند و اصول و قوانینی صریح و مشخص و غیر قابل تفسیر بر آحاد جامعه جاری است و در کلیهی حوزههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی روند طبیعی تکامل انسانی را طی می‌کنند، غم نان و غم آزادی و غم زیستن در امنیت اجتماعی مطرح نبوده و یا در درجهی چندم اهمیت قرار دارند، شهروندان با تبادل دوستی و محبت، شادکامی و بهروزی و بهترینها را برای یکدیگر خواستار شدند و رویاهایی چون عشق، زندگی بهتر، فرزندان خوشبخت و .. بر زبانها و دلها جاری بود.
البته ذکر این نکته را ضروری می بینم که قصد من از توصیف و تمجید چنین جهانی مطلقا به معنای ارائهی تصویری بی‌عیب و نقص و عاری از مصائب اجتماعی، اقتصادی و یا سیاسی نیست بلکه بدین وسیله می‌خواهم تفاوتها را بنمایانم.
و اما در سوی دیگر جهان رویاها و خواستها و آمال کاملا متفاوت بود. در جوامع توسعه نیافتهای چون ایران بنیانهای ارزشی جامعه چنان سستند که می‌توان آنها را جوامعی روان پریش نامید که شهروندان آنها در عدم دسترسی و دستیابی به نیازهای اساسی انسانی از قبیل نان و آزادی و کرامت انسانی و امنیت جانی و مالی و .. روان رنجورند و مناسبتهای شادی و جشنها از آلام و جراحات مردم این دیار نمی‌کاهند و تنها لحظاتی بر فراموشیهای خود می‌افزایند.
در ایران، پدران رویای حیاتی انسانی برای خود و خانوادههایشان در سر می‌پرورانند که همانا عبارتند از نان و آزادی و کرمت انسانی از کف رفته. از اندیشیدن فرزندان دانشجویشان بیم دارند که مباد مورد غضب واقع گردند، رویای مادران ایرانی موفقیت در دیداری چند دقیقهای با پسران و دختران جوان دربندشان از پشت میلههای زندان است. رویای فعالین دربند سیاسی و مدنی، انتقال به بندهای عمومی زندان، رهایی از شکنجهگاههای اطلاعات، عدم ارعاب و تهدید خانوادههایشان و تحمل شکنجههای ددمنشانهی زندانبانان می‌باشد.
یک ماه از آغاز سال ۲۰۰۱ سپری شد ماهی که می توان آن را "ماه اعدام" نامید. طی این یک ماه بیش از ۱۰۰ تن از شهروندان ایرانی به جرایم و اتهامات متفاوت در زندانهای ایران به دار آویخته شدهاند. شماری از این اعدام شدگان فعالین سیاسی و مدنی کرد بودند که به اتهاماتی همچون محارب و مفسد فی‌الارض و عضویت در گروهکهای تروریست اپوزیسیون! به اعدام محکوم شده و حکمشان اجرا گردید، و در اوج جوانی قربانی سیاستهای حاکمیت ارتجاعی و آزادی ستیز جمهوری اسلامی گردیدند. در حالیکه دهها تن دیگر به همین اتهامات واهی تکراری و محکومیت در بیدادگاههای انقلاب منتظر اجرای حکم اعدامشان می‌باشند.
دستگاههای سرکوب رژیم در حالی به این موج گسترده از اعدامها مبادرت ورزیدهاند که از سویی توسط نهادها و سازمانهای حقوق بشری و محافل و مجامع بین‌المللی تحت فشار بوده و از سوی دیگر پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، مشروعیت ایدئولوژیک خود را در مخاطره می‌بینند و رهبران رژیم در تلاشند با اعمال سیاستهای اقتدارگرایانهی سرکوب مخالفین و منتقدان در داخل و در راستای بازآفرینی هویت ایدئولوژیک خود، این پیام را هم به مخالفان در داخل و هم جامعهی بین‌الملل مخابره کنند که همچنان بر سر اصول واپسگریانهی انقلاب ۵۷ و اجرای سیاستهای ناشی از تلقی فاشیستی از اسلام شیعی اثناعشری مصرند و نه فشارهای بین‌المللی و نه اعتراضات داخلی کمترین خللی بر پیشبرد این سیاستها وارد ننمودهاند.
ماه اعدام در کردستان تبلور خشم نظام از توسعهی سیاسی کردستان (البته بیشتر از بعد فردی آن) و فرهنگ جمهوری اسلامی ستیزی مردم کردستان که سابقهای ٣٣ ساله دارد و تا حدودی ناشی از تحرکات و مبارزات اپوزیسیون کردی در داخل و خارج مرزهای کردستان می‌باشد.
پنداشت دیکتاتورها از سیاستهای خشونت محور، تثبیت اقتدار سیاسی و اجتماعی آنان است که قادر است به تداوم حاکمیتشان دوام و قوام بخشد. این در حالیست که تاریخ گواه آنست که دشوارترین راه تداوم حاکمیت و ماندن بر سریر قدرت، توسل به خشونت بوده و تنها زمانی که حاکمان از طرق کم هزینهتر ابقای خود عاجز باشند به چنین سیاستهای پرهزینهای متوسل می‌شوند.
در آستانهی دههی فجر که هر ساله جمهوری اسلامی بعنوان دههی تفوق نور بر تاریکی از آن یاد می کند و سرمایههای هنگفت مالی را در گرامیداشت آن هزینه می‌کند، ارادههامان، اندیشههامان و توانمان را وحدت بخشیم و دههی فجر را به ۱۰ روز کارزار علیه صدور و اجرای حکم اعدام و نجات جان زندانیان اعدامی و بالاخره رسوایی نظام ولایت فقیه بدل نمائیم. ماه اعدام و در پی آن دههی کارزار علیه اعدام، پاسخی است درخور به فضای رعب و وحشت حاکم بر ایران و بویژه کردستان.
تاریخ تحولات بزرگ اجتماعی در جوامع مختلف بیانگر این واقعیت است که گذار از این مرحله، آبستن رنجها و آلامی بس بزرگ است که با بهرهگیری از کلیهی پتانسیلها و تواناییهای انسانی و مادی می‌شود با تحمل و انسجام و ارادهای قوی بر آن فائق آمد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست