سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

پایان عالم به روایت عوام


عباس احمدی


• ظرفیت وحشتناک عوام برای قتل و آدمکشی، وقتی که مجهز به توجیه مذهبی می شود، ابعاد وحشتناک به خود می گیرد. در دارانتقام مذهبی عوام، خبری از دادرسی و حق برخورداری از وکیل و محاکمه ی عادلانه نیست، آدمیان، پیشاپیش محکوم به مرگ اند. اگر محکوم قبلا مرده باشد باید از نو زنده شود. اما نه برای آن که زندگی کند، بلکه برای آن که هفتاد بار کشته شود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۲ دی ۱٣٨۹ -  ۲ ژانويه ۲۰۱۱


در اسطوره های مذهبی عوام، عالم به پایان نمی رسد، مگر آن حضرت مهدی (ع) ظهور کند و دشمنان خود را به قتل برساند. پس از آن حضرت ، امام حسین (ع) و حضرت علی (ع) و سایر امامان، نیز یکایک از نو زنده خواهند شد و هر امامی دشمنان خویش را خواهد کشت.

در روایت عوام، نه تنها امامان، بلکه حضرت محمد (ص) نیز پیش از پایان عالم، ظهور می کند و قاتلان و ظالمان اهل بیت را از نو زنده می کند تا به جزای اعمالشان برسند. رسول خدا راضی نخواهد شد مگر آن ظالمان اهل بیت، هفتاد مرتبه کشته شوند.

در این جا، نوعی دارانتقام زمینی به چشم می خورد. تو گویی مجازات کافران در آن دنیا کافی نیست و عوام آرزو دارند دشمنان اهل بیت در این دنیا نیز به مجازات برسند. اما، قاتلان امام حسین (ع) مدت هاست که دار فانی را وداع گفته اند، بنابراین عوام مجبورند آن ها را از نو زنده کنند تا بتوانند آن ها مجددا، به فجیع ترین شکل، به قتل برسانند. در آخرزمان، قاتل و مقتول، هردو، از نو زنده می شوند، اما این بار، این مقتول است که قاتل را به قتل می رساند.

در آخرزمان، هم امام حسین و هم شمربن ذی الجوشن، هم حضرت علی و هم ابن ملجم، از نو زنده می شوند، اما این بار، این امام حسین است که شمر را به قتل می رساند و این حضرت علی است که با شمشیر حق جوی خود، ابن ملجم ملعون را از وسط، مانند خیار تر، به دوشقه می کند. از نظر علم روانشناسی، این اسطوره ها نوعی "ویش فول فیل منت" Wish-Fulfillment به شمار می رود. یعنی، عوام آرزوهای خود به این وسیله برآورده می کنند. بنابراین، این داستان های آخر زمان به جای آن که پیش بینی آینده باشد، بیشتر بازگو کننده ی خلقیات و آرزوهای ناخود آگاه عوام است. این داستان ها نشان می دهد که چه هیولاهایی در اعماق ضمیر ناخود آگاه عوام خفته است و تا چه اندازه عوام الناس قابلیت فتل و کشتار و آدمکشی و انتقام دارند. اسطوره های آخرزمان، آکنده و سرشار و مملو ازخون و شقاوت و خشونت است. اصلا امام برای این ازنو زنده می شود "تا شمشیر از نیام بر کشد و، به انتقام خون حسین، هرچه بنی امیه و بنی عباس است بکشد، چندان که پیرامون کعبه، دریای خون شود."

ظرفیت وحشتناک عوام برای قتل و آدمکشی، وقتی که مجهز به توجیه مذهبی می شود، ابعاد وحشتناک به خود می گیرد. در دارانتقام مذهبی عوام، خبری از دادرسی و حق برخورداری از وکیل و محاکمه ی عادلانه نیست، آدمیان، پیشاپیش محکوم به مرگ اند. اگر محکوم قبلا مرده باشد باید از نو زنده شود. اما نه برای آن که زندگی کند، بلکه برای آن که هفتاد بار کشته شود. محاکمات به اصطلاح انقلابی سال های ۱٣۵۷ و ۱٣۵٨ خورشیدی در ایران، نمونه ی دهشتناک این نوع دارالانتقام مذهبی عوام است که در این داستان ها، به صریح ترین شکل، تئوریزه شده است. با توجه به این پیش زمینه ی فرهنگی، گفت و گوی خواص از" قبض و بسط شریعت" و "دین حداقلی و دین حداکثری"، بیشتر شبیه به شوخی است. به قول شاعر:
خانه از پای بست ویران است / خواجه در بند نقش ایوان است.

در سطور زیر روایت عوام از پایان عالم به نقل از بحار الانوار و حق الیقین آمده است.
      
ظهور حضرت مهدی
آن جناب ... روز جمعه ... مصادف با دهم محرم ... به صورت جوانی کامل ... داخل مکه ی معظمه شود. کسی آن حضرت را نشناسد. پس چون شب دیده ها به خواب رود، از جانب حق تعالی، حضرت جبرییل و میکاییل بر آن حضرت نازل شوند. پس جبرییل به آن حضرت عرض کند که:
"ای آقای من، اینک فرمان تو جاری است."
آن گاه حضرت، نقباء خود را بطلبد. پس سیصد و سیزده نفر مومن، به طی الارض، برابر آن حضرت... جمع آیند. حضرت، سیصد و سیزده شمشیر به ایشان قسمت کند.

مکه
چون صبح شود، اول کسی که دست مقدس آن جناب را ببوسد، جبرییل باشد. بعد از ان، ملایکه، نجبای قوم اجنه، و نقبا [دست حضرت را می بوسند]. چون آفتاب بلند شود، منادی ندا کند که:
"ای خلایق، این است مهدی آل محمد. پس بیعت کنید و اطاعت او نمایید."
... پس حضرت، ... دست های بنی شبیه را که کلید دار و خائن بودند، بریده به کعبه آویزان کند... امام شمشیر از نیام بر کشیده و، به انتقام خون حسین، هرچه بنی امیه و بنی عباس است بکشد، چندان که پیرامون کعبه، دریای خون شود.
پس از آن، خلیفه ای در مکه تعیین نموده و با ده نفر از ملایکه و اجنه و اصحاب، به سوی مدینه توجه فرمایند.

مدینه
پس حضرت، مدینه را به نور قدوم خود، مشرف گرداند. و امر فرماید که خلایق جمع شوند، و هر ظلمِی که از اول عالم تا انقراض بنی آدم شده، گناهانش را بر ایشان لازم آورند: از زدن سلمان، سوختن در خانه ی اهل بیت رسالت، شکستن دست و پهلوی مظلومه ی صابره، اسقاط طفل معصوم حضرت زهرا، زهر دادن امام حسن، شهیدکردن امام حسین، بریدن سر اطفال و خویشان و یاران وی... آن گاه، امر فرمایند که شیعیان، هر که حاضر باشد از ایشان، قصاص کنند... پس حضرت، گروه بسیاری از مدینه... بکشد. پس حضرت، با سیصد وسیزده نفر از یاران خود، و چبرییل از راست، ... و میکاییل از چپ، .. به سوی نجف رود. پس به کوفه هجوم آورد ... و لشکر سفیانی را چنان بکشد که همه فانی شوند.

کشته شدن حضرت مهدی
چون مهدی، کار خود را کرد و زمانش به پایان رسید، به دست زن ریش داری کشته شود.

زنده شدن دوازده امام
بعد از حضرت قائم علیه السلام، حضرت امام حسین علیه السلام با هفتاد و دو تن شهید کربلا ... بیرون آید. پس از آن، امامان، یکایک، به دنیا باز گشته، به کار امامت خواهند پرداخت. یاران و دشمنان هریک از آنان نیز زنده خواهند شد. و هر امامی دشمنان خویش را خواهد کشت.

زنده شدن حضرت محمد
یک ماه بعد، محمد مصطفی (ص) بر آید با هر مومن از مهاجر و انصار و شهدای جنگ های بدر و احد. پس زنده کند هر که را تکذیب و دشمنی آن حضرت کرده باشد، تا در دنیا هم به جزای خود برسند... پس رسول خدا و اهل بیت راضی نشوند مگر آن که کشندگان و ظالمان اهل بیت، آن روز هفتاد مرتبه کشته شوند.

قتل عام دشمنان خدا و سوزاندن بت ها
پس حضرت امیر المومنین (ع) شمشیر رسول خدا را به امام حسین (ع) بدهد و او را بفرستد به مشرق و مغرب تا جمع دشمنان خدا را بکشد و بت ها را بسوزاند. پس از این واقعات است که ... خروج خلایق از قبور، در دشت پر دهشت و وحشت محشر فرا رسد و عالم کن فیکون می شود.

***
منبع: بحار الانوار، حق الیقین

AbbbasAhmadi@gmail.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست