سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مهاجرستیزی ابزار سیاسی راست افراطی


اردشیر زارعی قنواتی


• مهاجرستیزی در کشورهای غربی و آمریکا همواره به عنوان یک ابزار سیاسی مورد سواستفاده جناح راست قرار گرفته و آنان با توجه به نگاه منفی طبقات بومی نابرخوردار از فرصت های مطلوب زیستی به خصوص در بین بیکاران و هم چنین ترس و احساس عدم امنیت اجتماعی، برای کسب رای، از این موضوع نهایت بهره را برده اند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱ شهريور ۱٣٨۹ -  ۲٣ اوت ۲۰۱۰


پدیده مهاجرت از ابتدای تاریخ تمدن بشری همواره موضوعی چالش برانگیز بوده است که در گذشته از مسیر کوره راه جنگ و اشغال سرزمین های تازه توسط نورسیدگان برای کسب امکانات و شرایط مطلوب تر می گذشت. هجوم مهاجران غربی در کنار انتقال گسترده بردگان سیاه به قاره آمریکا به عنوان یک سرزمین بکر که در حوزه غربی به جهت مشکلات این گروه های انسانی برای زیست مطلوب در محیط بومی و دست یافتن به موقعیت بهتر از جمله با بالا گرفتن تب جستجوی طلا در سرزمین های تازه و اسکان وسیع نسل های پیشینی و پسینی سیاهان آفریقای تبار در نظام برده داری کولونی های شکل گرفته در این قاره، برای اولین بار پدیده مهاجرت را با تعریف و شرایط نوینی مواجه کرد. این جابجایی گروه های متنوع و گسترده بشری به قاره تازه کشف شده هر چند که به نوعی در راستای موقعیت کهن مهاجرت قابل تعریف بود ولی به لحاظ ورود عنصر تازه ی احتیاج و عدم مقاومت بازدارنده سرزمین مبداء در این دگردیسی جمعیتی، شکل گیری ساخت ملت – دولت در تاریخ معاصر را در قاره آمریکا دگرگون کرده و مهاجرین را به عنوان ساخت پایه ی قدرت سیاسی در کشورهای تازه متولد در آن سوی آب های آتلانتیک مطرح کرده است. عصر صنعتی شدن که از اروپا آغاز گردید و به همراه مهاجرین اروپایی به آمریکا نیز منتقل شد، بیش از پیش این کشور بزرگ، رنگارنگ و با امکانات بی شمار را مستعد الزام پذیرش قدرت و وسعت جمعیت های مهاجرین و عقب نشینی جمعیت های بومی کرد. رشد فزاینده و شتابناک صنعتی شدن ایالات متحده و وقوع دو جنگ ویرانگر و خانمانسوز جهانی اول و دوم در دنیا و به خصوص در اروپا به عنوان موتور محرکه اقتصاد صنعتی، موجب شد تا قدرت هژمونیک واشینگتن بیش از گذشته بر محیط بین المللی تحمیل شود. از طرف دیگر هژمون جدید برای تثبیت و تکمیل پایه های قدرت سخت افزاری و نرم افزاری خود بسیار فراتر از استعداد و توانایی های داخلی دست به سوی نیروهای متخصص، مغزهای تکامل یافته تر جهان سومی و سرمایه های فراری از محیط فروتر دراز کرده و پذیرش انتخاب گرانه ی مهاجرین نوع جدید را تسهیل نمود. به موازات این الزام انتخاب گرانه، جوامع مدرن با یک دوگانگی و پارادوکس مفهومی و شکلی نیز مواجه گردیدند که موجب تنگ شدن فضای فرصت ها و تهدید امنیت ملی در تمامی اشکال آن شد. این موضوع یک مقاومت و بازدارندگی بومی – محلی در قبال پدیده مهاجرت را در رویش نوعی تفکر مبتنی بر مهاجرستیزی در بین لایه های اجتماعی و گرایشات سیاسی درونی ایجاد کرد. از آنجا که معمولا جناح های سیاسی دمکرات و متمایل به چپ همواره در طیف آرمانخواهان حقوق اجتماعی جمعیت های انسانی شکل دهنده ملت ها بر اساس حقوق شهروندی اقلیت ها، نقش ایجابی نسبت به پدیده مهاجرت داشته اند و محافظه کاران – راستگرایان افراطی در مقطع فعلی که جوامع غربی دوران تکوینی و اشباع موقعیت ها را تجربه می کنند، در یک هم پیوندی با گرایش بومی به طور پراگماتیستی نمایندگی تمایلات مهاجر ستیز را به عهده گرفته اند.
مهاجرستیزی در کشورهای غربی و آمریکا همواره به عنوان یک ابزار سیاسی مورد سواستفاده جناح راست قرار گرفته و آنان با توجه به نگاه منفی طبقات بومی نابرخوردار از فرصت های مطلوب زیستی به خصوص در بین بیکاران و هم چنین ترس و احساس عدم امنیت اجتماعی، برای کسب رای، از این موضوع نهایت بهره را برده اند. تشدید تمایلات مهاجرستیزی بعد از حملات تروریستی یازدهم سپتامبر و رشد بنیادگرایی اسلامی که منجر به تولد نوع مرگباری از تروریسم خاورمیانه در بین گروه های منفک و ایزوله شده ی مهاجرین ساکن در اروپا و آمریکا شد، به یک کارت برنده در دست جناح محافظه کار برای رقابت های انتخاباتی تبدیل گردید. این وضعیت در طی سال های اخیر در فرانسه، آلمان، بریتانیا و ایتالیا در بدترین شکل ممکن مورد استفاده طیف های محافظه کار و راست افراطی قرار گرفت و البته جواب هم گرفت و به همان میزان که استقبال طیف وسیعی از رای دهندگان بومی به سمت سبد آنان را موجب شد به پاشنه آشیل جناح های دمکرات و چپ نیز شناخته شد. هم اینک که کمتر از ۴ ماه به انتخابات کنگره آمریکا باقی مانده است بار دیگر محافظه کاران یکی از محورهای رقابت و مبارزات انتخاباتی خود را با حزب دمکرات بر مهاجرستیزی بنیان گذاشته اند. طرح جدید پیشنهادی بعضی از سناتورهای جمهوریخواه از جمله "جان کایل" از ایالت آریزونا و "لینزی گراهام" از ایالت ویرجینا که از سوی سناتور "جان مک کین" از آریزونا هم مورد حمایت قرار گرفته است، نشان می دهد که با داغ شدن رقابت های انتخاباتی موج جدید تبلیغات مهاجرستیزی نیز در راه خواهد بود. این پیشنهاد برای تجدیدنظر در متمم اصل چهاردهم قانون اساسی آمریکا است که در سال ۱٨۶٨ تصویب گردید و حقوق کامل شهروندی را برای کودکان متولد شده در خاک ایالات متحده قائل شده و از این طریق حقوق جانبی را نیز نصیب والدین چنین کودکانی می کند. بر اساس گزارش موسسه پیو هیستینیک تعداد کودکانی که از پدر و مادران مهاجر غیرقانونی در سال ۲۰۰٨ در آمریکا به ثبت رسیده و بنا به متمم چهاردهم قانون اساسی از امتیازات خاص این قانون بهره می برند حدود ۴ میلیون نفر بوده است. دمکرات ها که به خوبی از این حربه ی انتخاباتی جمهوریخواهان آگاه می باشند بر اساس گفته سناتور "پاتریک لای هی" از ایالت ورمانت و رئیس کمیته قضایی سنا، تا پیش از برگزاری انتخابات آتی مانع از طرح این پیشنهاد در پارلمان خواهند شد. هر چند که دمکرات به جهت اکثریت خود در کنگره و سنا می توانند تا قبل از برگزاری انتخابات میان دوره یی مانع از طرح این پیشنهاد در گنکره شوند اما همین طرح بحث در افکارعمومی و تمرکز جمهوریخواهان در تبلیغات انتخاباتی بر قوانین مهاجرت، می تواند تاثیر قابل توجهی در جهت دهی افکار رای دهندگان بگذارد. گرایش محافظه کاران و راست افراطی از اروپا تا آمریکا بر سیاست های مهاجرستیزی که بر اساس ترس جمعیت های بومی از شرایط مطلوب کاری و امنیت اجتماعی بنا نهاده شده است یک پیام واضع و آشکار دارد و آن اینکه این جناح در مواجه با حقوق بشر، ریشه های خود را در طبقات برخوردار و لمپن پرولتاریا در موقعیت سلبی دیگر طبقات و لایه های اجتماعی قرار داده است.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست