سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مصاحبه ماتس گلرفلد با ماریو وارگاس یوسا


ماریو وارگاس لوسا - مترجم: رباب محب


• ورگاس در مورد ماجراجوئی های سیاسی اش می گوید : این ماجراها به چند لحاظ بد بوده اند. مهمتر از همه اینکه او را مدتی از زندگی ادبی اش دور نگاه داشتند. اما نگرانی او از سقوط پرو او را بر آن داشت که از نفوذ و موقعیت اجتماعی اش به نفع مردمش و به مخالفت از اختناق استفاده کند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲٣ ارديبهشت ۱٣٨۵ -  ۱٣ می ۲۰۰۶


باز هم پرسش همیشگی : آدم چطور می تواند اینهمه بنویسد ، آنهم
با چنین کیفتی چون آثار ماریو ورگاس یوسا؟
ماریو ورگاس یوسا که به لطف پشتیبانی از انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۹۰ علیه    فو جی موری( رشوه گیری که اینروزها در زندان بسر می برد)    امروز    هم شهروند پروئی است و هم شهروند اسپانیائی .
ورگاس به دعوت انجمن سروانتس و با همکاری دانشگاه لوند که یکی از اهدافش کمک به فرهنگهای اسپانیائی زبان است در استکهلم بسر می برد .
ورگاس در مورد ماجراجوئی های سیاسی اش می گوید : این ماجراها به چند لحاظ بد بوده اند.    مهمتر از همه اینکه او را مدتی از زندگی ادبی اش دور نگاه داشتند. اما نگرانی او از سقوط پرو او را بر آن داشت که از نفوذ    و موقعیت اجتماعی اش به نفع مردمش و به مخالفت از اختناق استفاده کند. او می گوید:
نوشتن    به دیسپلین نیاز دارد. از قلم و کاغذ نباید جدا شد. الهام    که مثل سیل جاری بشود باید بروی و تسلیم نشوی. اما آن روزها ما «به سوی فاجعه گام بر می داشتیم». چنانچه انتخابات را می باختیم
فو جی موری حاصل ده سال رشوه و سقوط پرو می شد .
در پاسخ این پرسش که آیا اوضاع بهتر شده است؟ ورگاس می گوید :
تا حدودی . ما از سال ۲۰۰۱ رژیمی دموکرات داریم. البته جامعه پرو جامعه ایدالی نیست ، اما به هر حال اوضاع بهتر شده است. طبیعتأ دمکراسی بر اساس سازش بنا می شود و هرگز شکل کاملی نمی تواند به خود بگیرد. با یک مقایسه می توانیم ببینیم که در گذشته جنگ ارتش و پلیس با مائوئیست های تروریست سِندرو لوئیدوسو    هفتاد هزار قربانی به همراه داشت . بیشتر قربانیان این جنگ مردم فقیر لا کُردیه را د لوس آندِس بودند و این در حالی است که تروریستها    مدعی بودند برای این مردم می جنگند. ارتشی ها و پلیس از موقعیت استفاده کرده و مخالفان دموکراسی را دستگیر کردند. آنچه باقی ماند گروه های کوچک متشکل از قاچاقچیان مواد مخدر بود. و این بهای ایدالیسم است .
به ورگاس می گویم : زمانی که رومان جشن بُز در باره دیکتاتور تروخی یو (۱۹٣۰ – ۱۹۶۱) نوشته شد دوستی با امید تمام گفت :    « این آخرین رومان آمریکای لاتین است که در باره دیکتاتوری نوشته می شود» ورگاس با تمام وجودش می خندد و می گوید :
امیدوارم. شکر خدا که روزگار مثل گذشته نیست. ما از دست پینوشه در کشور شیلی و استروسنر در پراگوای    راحت شدیم . اما متأسفانه    کاسترو    همچنان باقی است.     در کشور ونزوئیلا چاوس شاگردی دارد که افکار و اندیشه او را در باره جنگ پترویویار ، علیه کاپیتالیسم    دنبال می کند. او دموکراسی و لیبرالیسمی را می خواهد که من طرفدارش هستم. و این شادی بخش است که جوانان امروز دموکراسی را تنها راه مبارزه با فقر و خشونت می دانند.    در آمریکای لاتین امروز از دموکرات راست گرفته تا چپ اینگونه فکر می کنند ، چیزی که بسیار امیدوار کننده است .
از او می پرسم : پس چگونه است که او    به افرادی مثل گابریل گارسیا مارکز (ورگاس تز دکترای پانصد صفحه اش را درباره مارکز و قبل از به شهرت رسیدن او نوشت) ، پابلو نرودا و خولیو کرتا زار    که طرفداران سر سخت طبقه کارگر بوده اند -    تا آن حد احترام می گذارد؟    ورگاس پاسخ می دهد :
  اووم ، نه.    این تنها آمریکای لاتین است که از سایه اتوپیای اجتماعی تعقیب می شود. به هایدر فیلسوف بزرگ نگاه کن! او یک نازی بود. رویای جامعه کامل خطرناک است. آنها سنگ طبقه کارگر و اتوپیای احتماعی را به سینه می زدند و    اینگونه دموکراسی ناکامل را تحقیر می کردند. آنها نمی توانستند دریابند که گولاگ وجود خارجی داشت، مائو یک جانی بود.    نه ما هیچ ندیدیم. همیشه حق با ماست. باید که یکبار دیگر خوشبین باشیم. سقوط دیوارها باید که ما را عاقل کرده باشد. ما آزادی فرهنگ ها را می پذیریم . نویسنده ای چون ازرا پوند که پرچم نازیست ها را بالا برد و ضد یهود بود، انسانی بسیار مهربان و فرهنگ دوست بود و به استعدادهای ادبی کمک های همه جانبه می کرد .  
با اینحال ورگاس معتقد است که نویسند گان و هنرمندان هر یک اتوپی    های خاص خود خلق می کنند. و این بدین معناست که نویسنده نمی تواند از اتوپی و اندیشه اتوپی فاصله بگیرد. هنر تنها تنیجه رویا ی رسیدن به دنیای بهتر است.    در این دنیا که سابقأ دنیای سوم تلقی می شد    و فقیران پرو به آن متعلقند رویا ی دنیای بهتر به اندیشه جامعه کامل در    یک جامعه اشتراکی ختم شد. در واقع وظیفه نویسنده نشان دادن    بینش های فردی است. اتوپی های سیاسی خطرناکند ، در حالی که    رویا ی دنیا و زندگی بهتر اینطور نیستند. جامعه دموکرات هرگز نمی تواند و نباید به یک جامعه اندیشه مقدس مبدل شود. احترام به تفاوت های فردی و عقاید و افکار دیگران هسته اصلی است. اینجاست که می توان مبارزه علیه خشونت تحقق پذیر خواهد بود. در سال ۲۰۰٣ شاهکار پتر لندِیوس « بهشت این گوشه است »    به زبان سوئدی منتشر شد. این رومان شرح حال پل گوگن    نقاش و دختر حرامزاده یک افسر پروئی است. بخشی از کتاب    شرح ماجراجوئی های هنرمند است در میان مردم تاهیتی. زندگی بدوی او ، داستان زنانش و رابطه اش با دختران کم شن و سال – یعنی چیزی که برای ما تابو ست می باشد .
  در اینباره از او می پرسم : آیا او هنگام نوشتن اتوپی خاصی داشته است؟ پاسخم می دهد : او دنیای انسان اولیه را بهشت تلقی می کرد. آمال انسان بدوی قابل تحقق است. اما باید گفت که او ساده اندیش بود. مطالعات من نشان می دهد که او قهرمان تاهیتی نبوده و آنجا – درست مثل امروز – مردم او را بچه باز خطاب می کردند. او بینش خاص خود را در باره آزادی و رهائی از اخلاق داشته است. چیزی که در دوران ما عجیب به نظر می آید. اما نباید فراموش کرد که نگاه او به هنر و فرهنگ های بدوی و شیوه زندگی آنها در ِ تازه ای به روی غرب گشود. پیکاسو با الهام ازاو به    فرهنگ انسان بدوی آب و ُ رنگ هنرمندانه داد. و اما    به امپرسیونیست ها ی آلمانی نگاه کن! فاوست می گفت : اخلاق او از آن ِ ما نیست .
 
اسامی :
 
Mario Vargas LLosa
Fjujimori
Cervantes
Lund
Sendero Luminoso
La Cordellera de los andes    ارواح کردیه را
Paraguay
Stroessner
Venezuela
Chavez
Trujillo
Petodollar
Garcia Marquez
Julio Cortazar
Pablo Neroda
     Heidgger
Ezra Pound
Tahiti
Paul Gauguin
Peter Landelius
Picasso
Fast
Arequipa
Peru
Pjäs La Huida
Madrid
Paris
Lima
London
Mats Gellerfelt
 
ماریو وار گاس یوسا متولد سال ۱۹٣۶ در    آرگی پا واقع در کشور پرو است. او متأهل (همسر ش چهل و یکساله می باشد) و دارای سه فرزند و چهار نوه    است. او در اینباره می گوید : ما خانواده خوشبختی هستیم . پیس لا اوایدا اولین اثر اوست که به سال ۱۹۵۲ منتشر شد. ور گاس ساکن مادرید ، پاریس ، لیما و لندن می باشد. در جوانی فوتبال بازی می کرده است.
 
این مقاله به تاریخ ششم ماه مه ۲۰۰۶
SvD       در استکهلم در روزنامه اس وِ دِ    به چاپ رسیده است.
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست