سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

ویزا


یوسف صدیق (گیلراد)


• تشویش‌ها
در مرز هر نگاه، در مرز هر صدا، پیدایت می‌‌کنند.
چهره بر چهره‌ات می‌‌سایند
و آبگینه‌ی واپسین تبسم‌هایت را می‌‌شکنند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ٨ خرداد ۱٣٨۹ -  ۲۹ می ۲۰۱۰


 
 
( تقدیم به "من" که گاهی‌ "تو" می‌‌شود.)

نه‌ !
رازی نیست
اینکه تشویش‌ها رهایت نمی‌کنند.
در هر فراز، در هر فرود، فرقی‌ نمیکند.
تشویش‌ها
در مرز هر نگاه، در مرز هر صدا، پیدایت می‌‌کنند.
چهره بر چهره‌ات می‌‌سایند
و آبگینه‌ی واپسین تبسم‌هایت را می‌‌شکنند.
در گذرگاهی از اینگونه تلخ،
بودن،
بناگزیر دیواری‌ست میان خاطر و آسودگی.
*    *
به خویش بنگر !
مهتاب مانده مردد
میان خواب تو بنشیند یا در مرداب.
نه‌ !
این ناکجایی را هیچ کجایی نیست.
سامان دیگری بایدت مسافر بی‌ سامان من !
دمی به نفس‌هایت گوش فراده.
کودکانه جهان را بنگر
و در تکانه‌ی رنگین بادبادک‌ها
ابری سپید باش.
هیچ مرزی پایان سفر نیست.
گذرنامه‌ات را بردار.
ویزای عبور از خویش‌ات را صادر کن
و بی‌ هیچ دغدغه‌ای
از تیره جای پیله‌ی خویش بیرون شو.
نوشینه‌ی اولین لبخند بامدادی نوش‌ات باد !

اردیبهشت ۱۳۸۹


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست