سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آیا حسین درخشان هم نامزد ندا بود؟


هادی خرسندی


• مثل آن بابائی که از بالای ساختمان پلاسکو افتاد پائین و مردم جمع شدند که چه شده؟ و برخاست گفت نمیدانم من هم تازه رسیده ام!، بعد از یکی دو هفته که سر زدم به اینترنت من هم بدجوری دیدم تازه رسیده‌ام و نمیدانم چه شده. از اینجا وارد شدم که برخوردم به مصاحبه با سردبیر رادیو و مسئول سایت بی.بی.سی، در بخش اخبار بی.بی.سی، راجع به نامزد ندا آقاسلطان ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۷ فروردين ۱٣٨۹ -  ۲۷ مارس ۲۰۱۰


 
 
مثل آن بابائی که از بالای ساختمان پلاسکو افتاد پائین و مردم جمع شدند که چه شده؟ و برخاست گفت نمیدانم من هم تازه رسیده ام!، بعد از یکی دو هفته که سر زدم به اینترنت من هم بدجوری دیدم تازه رسیده‌ام و نمیدانم چه شده. از اینجا وارد شدم که برخوردم به مصاحبه با سردبیر رادیو و مسئول سایت بی.بی.سی، در بخش اخبار بی.بی.سی، راجع به نامزد ندا آقاسلطان!
من این جوان سردبیر رادیو و سایت را میشناسم آدم معقول و فاضلی است. پس فهمیدم قضیه بیخ دارد و خیلی اهمیت پیدا کرده. یک چیزهائی شبش از محمد سِفریان (به کسر سین) شنیده بودم در باره‌ی ماجرای کاسپین ماکان. (نویسنده و گزارشگر روزآنلاین است این با کسر ِ سین. و دوست جوان من است و مشاور اینترنتی من است این سِفریان. افتخاری!)

چی شده چی نشده؟ گفت من باهاش مصاحبه کردم اما به «روز» گفتم با قید احتیاط بگذارد و به اسم من نگذارد چونکه ..... یک دلایلی گفت که یادم نیست. اما کل ماجرا را گفت برو در «بالاترین» ببین. که رفتم و اجمالی دیدم. دیدم چه الم شنگه‌ای بوده چند روز ما نبودیم! خلاصه‌اش اینکه کاسپین ماکان نامزد ندا آقاسلطان رفته اسرائیل با رئیس‌جمهورشان ملاقات کرده و قیل برآمده و قال درآمده که این نماینده‌ی جنبش سبز نیست و اصلاً نامزد ندا نبوده و مقاله و مصاحبه و تکذیبیه و فحش و فضیحت!

ای بابا! حالا ندا کی بوده که نامزد او بودن، تیتر و عنوان و اعتبار شده؟ ندا نازنین دختری ایرانی بود که سمبل جنایات رژیم شد. نام ندا و یاد ندا، یادآور دست‌های آلوده به خون خامنه‌ای و احمدی‌نژاد و رفسنجانی و باقی آنهاست. ندا قهرمان ملی یا ژاندارک ایران نیست. این را چندماه پیش هم به آقای هوشنگ معین‌زاده نویسنده‌ی کتاب‌های خواندنی (مثل: آیا خدا مرده است؟) عرض کردم وقتی پیرمرد (همسن و سال من میزند) با چشمان پر اشک گفت میخواهم کتاب بعدی را به ندا تقدیم کنم. که گفتم بکنید. ما ندا را نباید فراموش کنیم اما یادمان باشد که مثل ندا خیلی‌ها شدند. خیلی‌ها بیگناه گلوله خوردند و به خاک افتادند. به ناصر محمدی معاون سردبیر کیهان لندن گفتم و تأئید کرد که ندای نازنین که در خیابان فرعی تیر خورد، به اندازه‌ی همه‌ی جوانان نازنین ما که کشته شدند، بیگناه بود اما در ردیف شهدای معترض و مبارز و مقاوم که در زندان‌های رژیم جان باختند قرار ندارد.
من از ندابازی و ندانویسی پرهیز کردم. میدیدم: "کشته از بس که فزون است کفن نتوان کرد."

خوب وقتی ما شلوغش میکنیم و بین همه‌ی کشته‌شده‌ها یکی را به شهرت میرسانیم و مجسمه‌اش را میسازیم و سرود برایش میخوانیم و ترانه برایش میسرائیم و دکان برایش باز میکنیم، پس به جوانی هم که قرار بوده شریک زندگیش باشد، اجازه بدهیم از شهرت نامزد از دست رفته‌اش استفاده کند. بخل که نداریم؟
میماند که چرا خودش را نماینده‌ی جنبش سبز معرفی کرده؟ خوب. اگر کرده باشد مگر نمیگفتند در این جنبش هر فرد یک رسانه است و هر شخصی یک رهبر است؟ آنهائی که اعتراض میکنند مگر خودشان سخنگوی جنبش سبز هستند؟ مگر جنبش سبز سرو ته دارد که کی چکاره هست و کی چکاره نیست و کی باید بگوید؟
فرض کنیم این جوان کاسپین ماکان خودش را به شیمون پرز نماینده‌ی جنبش سبز معرفی کرده باشد. یعنی رئیس‌جمهور اسرائیل با آنهمه دستگاه‌های اطلاعاتی و جاسوسی نمیفهمد که این طرف خالی‌بنداست؟ و آیا کاسپین نمیداند که نمیشود خالی‌بست؟

چرارفته به اسرائیل؟ دلش خواسته. حسین درخشان هم رفت، مگر نامزد ندا بود؟ به ما چه مربوط؟ البته کاسپین نماینده‌ی من و شما نیست و این تکذیبش دوکلمه است. چکار دارید که چقدر با ندا نزدیک بوده؟ چقدر با همدیگر تنها بوده‌اند؟ بابا قباحت دارد. این که نشد خبرنگاری و نویسندگی!
پسرک شاید افسردگی دارد، بسا که دیپرشن گرفته. هیچ فکر کردید فیلمی که دیدنش همه‌تان را لرزاند و بغض به گلو و اشک به چشمتان آورد، با کاسپین چه کرد که چشمان نامزدش را در آن حالت .....

به کاسپین چکار دارید؟ بروید از شیمون پرز بپرسید که چرا وقت خصوصی به او داده و عکس هم با هم گرفته‌اند؟ چرا تلویزیون اسرائیل تا دم در هواپیما به استقبال او رفته؟ و بروید ببینید در همین حالیکه آقای شیمون پرز با ماکان نشسته، شهرک‌های اسرائیلی چگونه در ساحل شرقی مثل قارچ میزند بیرون و بر فلسطینی آواره و زیر شکنجه چه میگذرد. حتی باراک اوباما پریروز اینها را با خفت و خواری بیرون‌شان کرد از کاخ سفید.

شمائی که رژیم اسلامی دشمن فلسطینتان کرده و به آنجا رسانده‌تان که مرگ بر غزه و لبنان بگوئید و بی‌توجه، به نفع اسرائیل شعار بدهید، چکار دارید که یک جوان سرگشته و دردمند ایرانی به دیدار رئیس‌جمهور اسرائیل رفته باشد و به طرز خنده‌داری به بی.بی.سی بگوید چون احتمال حمله‌ی نظامی اسرائیل به ایران زیاد است من رفتم جلوی حمله را بگیرم! این جوان شاید مشنگ است و بیکار. شما چرا؟
یاد ندا آقاسلطان گرامی باد. ما به خونخواهی او و دیگر کشتگان، مبارزه را ادامه میدهیم!



اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست